یک مجاهد اشرفی دیگر، ابراهیم اسدان، با افشای سیرک ورشکسته خامنهای–مالکی در ورودی اشرف، بر پایداری مجاهدان اشرفی تا سرنگونی دیکتاتوری آخوندی تأکید کرد. توجه شما را به صحبتهای وی که در زیر آمده است، جلب میکنیم:
چند وقت پیش خبری به من رسید که بازیگرهای سیرک پشت در اشرف، اسم من رو با بلندگوهایی که مالکی رذل در اختیارشون گذاشته صدا میزنند.
البته میشد این موضوع رو به مصداق «جواب ابلهان خاموشی است» برگزار کرد، ولی گفتم این خودش فرصتیه که یه تودهنی محکم به ولیفقیه تقدیم کنم.
چیزی که برای خامنهای و مزدورهاش قابل فهم نیست، نحوه برخورد یک مجاهد در قبال اقدامات دشمنه، و ما همیشه سعی میکنیم از این جهالت و حماقت نهایت استفاده رو بکنیم.
مثلاًًًًًًًًًً توی همین هجوم مرداد سال گذشته، بهرغم یازده شهید و انبوهی مجروح و مصدوم، چه نتیجهیی برای رژیم داشت؟ جز اینکه ما مجاهدهای اشرف رو بر سر عهد وآرمانمون راسختر بکنه، و حمایت دنیایی رو پشت مون بیاره، چه برسه به این سیرک ورشکسته و اون احکام رسوا و پوشالی دستگیری که بیشتر شبیه یه جوک بیمزهاس!
صحبت از رابطه و تعریف رابطههای واقعی و اصیل رو، قبل از من مجاهدهای دیگهیی در مصاحبه شون که از سیمای آزادی پخش شد کردند، اما برای اینکه ابهامی باقی نمونه، میخوام روی این موضوع تأکید کنم که مطلقاّ وارد چنین بازی کثیفی نمیشم و هیچ بهایی برای برگها و مهرههای رژیم، با هر درجه از نزدیکی خونی و نسبی، قائل نیستم.
توطئه کثیف رژیم و مالکی برای آوردن مزدوران به پشت در اشرف تحت نام خانوادههای مجاهدین که در واقع عوامل و خانواده ولیفقیه هستن، این سرپوشی برای سرکوبی و اعدامها در داخل و توجیهی بر حمله و کشتار ۶ و ۷مرداد و تکرار اونه وبرام بهشدت منزجرکننده است.
من تمام عواطف و توان خودم رو متعلق به این مقاومت و آرمان اون میدونم و آرزو میکنم که کاش بتونم توی این مسیر بیشتر بپردازم.
آدمها چه نزدیک، چه دور، برام اون قدر ارزش دارن و عزیز هستند که در مقابل رژیم با همه شقاوتش تن به ذلت تسلیم نمیدن و از صمیم قلب نسبت به کسایی که حتی در موضع هوادار این مقاومت نیستند، ولی چنین ویژگییی دارند، ارادت دارم.
از جمله مسئولیتهایی که بهعنوان یک مجاهد اشرفی در معرض اون هستم، کار در نهاد موزیک و ساختن آهنگه، و از بابت در اختیار داشتن این امکان چند ساله که تونستم با بقیه همرزمهام توی این ترکیب، خشم و تهاجم به رژیم و از طرف دیگه درد و رنج مردم و شکوه حماسه شهدای این مقاومت رو بارها به «نوا» در بیارم.
تحت تأثیرحماسه دیگهیی که حامیان مقاومت در نوبتهای مختلف «گلریزان همیاری» خلق کردند، این افتخار رو پیدا کردم که آهنگی برای ترانه «همصدا»، به پاس اون عواطف ناب و بیدریغ، بسازم و در این فرصت میخواستم بهطور خاص و از زبان خودم، این هدیه رو به خانواده شریف و بزرگ مقاومت تقدیم کنم.
چند وقت پیش خبری به من رسید که بازیگرهای سیرک پشت در اشرف، اسم من رو با بلندگوهایی که مالکی رذل در اختیارشون گذاشته صدا میزنند.
البته میشد این موضوع رو به مصداق «جواب ابلهان خاموشی است» برگزار کرد، ولی گفتم این خودش فرصتیه که یه تودهنی محکم به ولیفقیه تقدیم کنم.
چیزی که برای خامنهای و مزدورهاش قابل فهم نیست، نحوه برخورد یک مجاهد در قبال اقدامات دشمنه، و ما همیشه سعی میکنیم از این جهالت و حماقت نهایت استفاده رو بکنیم.
مثلاًًًًًًًًًً توی همین هجوم مرداد سال گذشته، بهرغم یازده شهید و انبوهی مجروح و مصدوم، چه نتیجهیی برای رژیم داشت؟ جز اینکه ما مجاهدهای اشرف رو بر سر عهد وآرمانمون راسختر بکنه، و حمایت دنیایی رو پشت مون بیاره، چه برسه به این سیرک ورشکسته و اون احکام رسوا و پوشالی دستگیری که بیشتر شبیه یه جوک بیمزهاس!
صحبت از رابطه و تعریف رابطههای واقعی و اصیل رو، قبل از من مجاهدهای دیگهیی در مصاحبه شون که از سیمای آزادی پخش شد کردند، اما برای اینکه ابهامی باقی نمونه، میخوام روی این موضوع تأکید کنم که مطلقاّ وارد چنین بازی کثیفی نمیشم و هیچ بهایی برای برگها و مهرههای رژیم، با هر درجه از نزدیکی خونی و نسبی، قائل نیستم.
توطئه کثیف رژیم و مالکی برای آوردن مزدوران به پشت در اشرف تحت نام خانوادههای مجاهدین که در واقع عوامل و خانواده ولیفقیه هستن، این سرپوشی برای سرکوبی و اعدامها در داخل و توجیهی بر حمله و کشتار ۶ و ۷مرداد و تکرار اونه وبرام بهشدت منزجرکننده است.
من تمام عواطف و توان خودم رو متعلق به این مقاومت و آرمان اون میدونم و آرزو میکنم که کاش بتونم توی این مسیر بیشتر بپردازم.
آدمها چه نزدیک، چه دور، برام اون قدر ارزش دارن و عزیز هستند که در مقابل رژیم با همه شقاوتش تن به ذلت تسلیم نمیدن و از صمیم قلب نسبت به کسایی که حتی در موضع هوادار این مقاومت نیستند، ولی چنین ویژگییی دارند، ارادت دارم.
از جمله مسئولیتهایی که بهعنوان یک مجاهد اشرفی در معرض اون هستم، کار در نهاد موزیک و ساختن آهنگه، و از بابت در اختیار داشتن این امکان چند ساله که تونستم با بقیه همرزمهام توی این ترکیب، خشم و تهاجم به رژیم و از طرف دیگه درد و رنج مردم و شکوه حماسه شهدای این مقاومت رو بارها به «نوا» در بیارم.
تحت تأثیرحماسه دیگهیی که حامیان مقاومت در نوبتهای مختلف «گلریزان همیاری» خلق کردند، این افتخار رو پیدا کردم که آهنگی برای ترانه «همصدا»، به پاس اون عواطف ناب و بیدریغ، بسازم و در این فرصت میخواستم بهطور خاص و از زبان خودم، این هدیه رو به خانواده شریف و بزرگ مقاومت تقدیم کنم.