اگر چه بحران و بحرانزدگی، طبیعت رژیم بحرانزا و بحرانزی آخوندی است و تعجب کسی را برنمیانگیزد، اما در روزهای اخیر با وضعیت کیفاً جدیدی از شدت بحرانهای گریبانگیر رژیم روبهرو هستیم، وضعیتی که بایستی آن را ویژه محسوب کرد. به نظر میرسد بحرانهای گریبانگیر رژیم از مرزهای شناخته شده معمول عبور کردهاند. بهعنوان مثال، در روز یکشنبه 3خرداد، شاهد چند واقعهٴ همزمان در رژیم بودیم که هر کدام از وجهی شدت و حدت بیسابقه تضادها و بحرانهای رژیم را به نمایش میگذارد:
بحران درونی رژیم بر سر توافق اتمی
در مجلس ارتجاع یک جلسه غیرعلنی برگزار شد که طی آن ظریف وزیر خارجه روحانی و معاون او عراقچی حضور یافتند تا درباره مذاکرات و توافقاتی که تا کنون شده، توضیح بدهند، لاریجانی رئیس مجلس رژیم پس از این جلسه غیرعلنی که دو ساعت طول کشید از این جلسه ابراز رضایت کرد و گفت که ظریف و عراقچی «توضیحات کافی در مورد نحوه مذاکرات و مذاکرات اخیر داشتند و دوستان نماینده هم نقطه نظرات خودشان را مطرح کردند».
اما هنگامی که فیلم کوتاهی که مخفیانه با تلفن همراه از قسمتی از این جلسه گرفته شده بود، بر روی اینترنت قرار گرفت، فضای بهکلی متفاوتی را از این جلسه متشنج دیدیم. طرفین بر سر همدیگر فریاد میکشیدند و شنیدیم که کوچکزاده از مهرههای دلواپسان در مجلس آخوندی، وزیر خارجه روحانی را از قول خامنهای «خائن» خطاب کرد. این در حالی است که هنوز بهاصطلاح مرکب حرف خامنهای خشک نشده که «هر حنجرهیی که در جهت اختلاف حرف بزند بلندگوی دشمن است». البته بیارزش شدن «رهنمودهای مقام عظمی» عادی و رایج شده، اما آنچه در این میان نوظهور و شگفتانگیز بود، این است که تصاویر مزبور، از یک جلسه غیرعلنی که قاعدتاً هیچکس جز اعضای مجلس ارتجاع و بالاترین مهرههای صددرصد خودی نظام در آن راه ندارد، بهطور مخفیانه گرفته شده و بلافاصله روی اینترنت گذاشته شده بود! اکنون میتوان شدت از همپاشیدگی درونی رژیم را دریافت که دامنهٴ آن حتی مجلس رژیم را هم فراگرفته است. یعنی از همین مجلس دستچین شده که اعضایش از هفت غربال گذشتهاند، شکافی با رنگ و بوی امنیتی بیرون میزند.
در گامی دیگر، دلواپسان هستهیی دامنهٴ اعتراضاتشان را از اتاقهای دربسته و غیرعلنی (که معلوم شد چندان هم غیرعلنی نمیتواند باشد) به سطح خیابانها کشاندند و علیه «خائنان» هستهیی شعار دادند و پلاکارد بلند کردند. اعلام خطر روزنامه حکومتی ابتکار (۴/۳/۹۴) تفسیری بر همین تجمع دلواپسانه بود: «بیم آن میرود که با دشمن و خائن جلوه دادن تیم هستهای، در آینده، این تیم حتی امنیت لازم برای ورود به کشور و پیاده شدن از هواپیما را نداشته باشد».
بحران اقتصادی
برای درک شدت بحران اقتصادی در رژیم، یادآوری یک جمله از روضهخوانی و ذکر مصیبت روحانی درباره تحریمها (همان اظهارات روز یکشنبه 3خرداد) به تنهایی کفایت میکند: «ما نمیتوانیم پولی را بفرستیم ما نمیتوانیم پولی را بگیریم؛ (اقتصاد) حرکت ندارد، مثل یک جسمی است که خون در این رگ گردش نمیکند… و اگر کمی بگذرد تبدیل به عفونت میشود و… این دست را باید قطع کرد».
البته روحانی بهمنظور تأکید بر ضرورت زهرخوران و شدت نیاز رژیم به رفع تحریمها به این اعتراف تن داد، اما بههرحال گویای جدیت و وخامت وضعیت اقتصادی است، بهخصوص که روحانی همان کسی است که همیشه تلاش میکند که اوضاع اقتصادی را خوب و با سمت و سوی عالیتر شدن جلوه دهد.
نکته دیگر در شدت وخامت وضعیت اقتصادی این است که روحانی با اینکه میداند قطع یارانههای نقدی چه میزان نارضایتی به بار میآورد، اما یارانهٴ 6، 7میلیون نفر را قطع میکند و با آن که میداند افزایش یکبارهٴ قیمت بنزین به میزان 43درصد، در شرایط اقتصادی ـ اجتماعی موجود، حاوی چه ریسکی است و به منزله بازیکردن با آتش است؛ اما ناگزیر دست به چنین قماری میزند. بیتردید روحانی برای کنترل پیامدهای این اقدامات، روی تنها ابزار و وسیلهیی که رژیم در اختیار دارد، یعنی افزایش اعدامها و سرکوب وحشیانه و افسارگسیخته حساب کرده است. در حال حاضر، اعدامهای جمعی در سراسر کشور تبدیل به یک جریان روزانه شده و رژیم به تناسب احساس خطر از فضای ملتهب اجتماعی، شمار اعدامها را بهطور جنونآمیزی افزایش میدهد؛ با این همه، پاسدار اشتری سرکرده جدید نیروی انتظامی با حضور در کمیسیون امنیت مجلس آخوندی، نسبت به «تهدیدات امنیتی که دشمن در پی آن است» به مجلسیان هشدار داد و درخواست کرد بودجه نیروی انتظامی باز هم افزایش پیدا کند.
بحران موقعیت رژیم در منطقه
در مورد وضعیت بحرانی رژیم در منطقه، تنها اظهارات پاسدار رضایی برای پی بردن بهشدت وخامت اوضاع کافی است. سرکرده سابق پاسداران ضمن تأکید بر اهمیت اقدامات و تدابیر رژیم برای دور کردن تهدیدات از مرزهای قلمرو خود و صادر کردن آنها به عراق و سوریه و یمن و لبنان، اعتراف کرد که از حدود یک ماه پیش (یعنی از زمان شروع توفان قاطع) «یک مقدار اوضاع برگشته… عراق وضع خطرناکی دارد… در سوریه هم یک وضع 50ـ50 هست». خود این پاسدار هم که بیش از 20سال بود رخت پاسداری را کنده و بهاصطلاح «فرهنگی» شده بود، چندی است که دوباره اونیفرم سپاه را به تن کرده، زیرا به گفته خودش برای نظام احساس خطر میکند.
پیام همزمان شدن تشدید بحرانها؟
همهٴ این علائم و همزمان شدن آنها گویای مرحلهیی است که رژیم در آن قرار گرفته و نشان دهندهٴ نزدیک شدن ساعت سین (ساعت سرنگونی) است! وقتی کار به اینجا میرسد، دیگر هیچ کاری از رژیم حاکم ساخته نیست و دست به هر کاری بزند، وضعیت بحرانیتر و انفجاریتر میشود. این وضعیت از علائم ایستگاههای قبل از سرنگونی است.
در مجلس ارتجاع یک جلسه غیرعلنی برگزار شد که طی آن ظریف وزیر خارجه روحانی و معاون او عراقچی حضور یافتند تا درباره مذاکرات و توافقاتی که تا کنون شده، توضیح بدهند، لاریجانی رئیس مجلس رژیم پس از این جلسه غیرعلنی که دو ساعت طول کشید از این جلسه ابراز رضایت کرد و گفت که ظریف و عراقچی «توضیحات کافی در مورد نحوه مذاکرات و مذاکرات اخیر داشتند و دوستان نماینده هم نقطه نظرات خودشان را مطرح کردند».
اما هنگامی که فیلم کوتاهی که مخفیانه با تلفن همراه از قسمتی از این جلسه گرفته شده بود، بر روی اینترنت قرار گرفت، فضای بهکلی متفاوتی را از این جلسه متشنج دیدیم. طرفین بر سر همدیگر فریاد میکشیدند و شنیدیم که کوچکزاده از مهرههای دلواپسان در مجلس آخوندی، وزیر خارجه روحانی را از قول خامنهای «خائن» خطاب کرد. این در حالی است که هنوز بهاصطلاح مرکب حرف خامنهای خشک نشده که «هر حنجرهیی که در جهت اختلاف حرف بزند بلندگوی دشمن است». البته بیارزش شدن «رهنمودهای مقام عظمی» عادی و رایج شده، اما آنچه در این میان نوظهور و شگفتانگیز بود، این است که تصاویر مزبور، از یک جلسه غیرعلنی که قاعدتاً هیچکس جز اعضای مجلس ارتجاع و بالاترین مهرههای صددرصد خودی نظام در آن راه ندارد، بهطور مخفیانه گرفته شده و بلافاصله روی اینترنت گذاشته شده بود! اکنون میتوان شدت از همپاشیدگی درونی رژیم را دریافت که دامنهٴ آن حتی مجلس رژیم را هم فراگرفته است. یعنی از همین مجلس دستچین شده که اعضایش از هفت غربال گذشتهاند، شکافی با رنگ و بوی امنیتی بیرون میزند.
در گامی دیگر، دلواپسان هستهیی دامنهٴ اعتراضاتشان را از اتاقهای دربسته و غیرعلنی (که معلوم شد چندان هم غیرعلنی نمیتواند باشد) به سطح خیابانها کشاندند و علیه «خائنان» هستهیی شعار دادند و پلاکارد بلند کردند. اعلام خطر روزنامه حکومتی ابتکار (۴/۳/۹۴) تفسیری بر همین تجمع دلواپسانه بود: «بیم آن میرود که با دشمن و خائن جلوه دادن تیم هستهای، در آینده، این تیم حتی امنیت لازم برای ورود به کشور و پیاده شدن از هواپیما را نداشته باشد».
بحران اقتصادی
برای درک شدت بحران اقتصادی در رژیم، یادآوری یک جمله از روضهخوانی و ذکر مصیبت روحانی درباره تحریمها (همان اظهارات روز یکشنبه 3خرداد) به تنهایی کفایت میکند: «ما نمیتوانیم پولی را بفرستیم ما نمیتوانیم پولی را بگیریم؛ (اقتصاد) حرکت ندارد، مثل یک جسمی است که خون در این رگ گردش نمیکند… و اگر کمی بگذرد تبدیل به عفونت میشود و… این دست را باید قطع کرد».
البته روحانی بهمنظور تأکید بر ضرورت زهرخوران و شدت نیاز رژیم به رفع تحریمها به این اعتراف تن داد، اما بههرحال گویای جدیت و وخامت وضعیت اقتصادی است، بهخصوص که روحانی همان کسی است که همیشه تلاش میکند که اوضاع اقتصادی را خوب و با سمت و سوی عالیتر شدن جلوه دهد.
نکته دیگر در شدت وخامت وضعیت اقتصادی این است که روحانی با اینکه میداند قطع یارانههای نقدی چه میزان نارضایتی به بار میآورد، اما یارانهٴ 6، 7میلیون نفر را قطع میکند و با آن که میداند افزایش یکبارهٴ قیمت بنزین به میزان 43درصد، در شرایط اقتصادی ـ اجتماعی موجود، حاوی چه ریسکی است و به منزله بازیکردن با آتش است؛ اما ناگزیر دست به چنین قماری میزند. بیتردید روحانی برای کنترل پیامدهای این اقدامات، روی تنها ابزار و وسیلهیی که رژیم در اختیار دارد، یعنی افزایش اعدامها و سرکوب وحشیانه و افسارگسیخته حساب کرده است. در حال حاضر، اعدامهای جمعی در سراسر کشور تبدیل به یک جریان روزانه شده و رژیم به تناسب احساس خطر از فضای ملتهب اجتماعی، شمار اعدامها را بهطور جنونآمیزی افزایش میدهد؛ با این همه، پاسدار اشتری سرکرده جدید نیروی انتظامی با حضور در کمیسیون امنیت مجلس آخوندی، نسبت به «تهدیدات امنیتی که دشمن در پی آن است» به مجلسیان هشدار داد و درخواست کرد بودجه نیروی انتظامی باز هم افزایش پیدا کند.
بحران موقعیت رژیم در منطقه
در مورد وضعیت بحرانی رژیم در منطقه، تنها اظهارات پاسدار رضایی برای پی بردن بهشدت وخامت اوضاع کافی است. سرکرده سابق پاسداران ضمن تأکید بر اهمیت اقدامات و تدابیر رژیم برای دور کردن تهدیدات از مرزهای قلمرو خود و صادر کردن آنها به عراق و سوریه و یمن و لبنان، اعتراف کرد که از حدود یک ماه پیش (یعنی از زمان شروع توفان قاطع) «یک مقدار اوضاع برگشته… عراق وضع خطرناکی دارد… در سوریه هم یک وضع 50ـ50 هست». خود این پاسدار هم که بیش از 20سال بود رخت پاسداری را کنده و بهاصطلاح «فرهنگی» شده بود، چندی است که دوباره اونیفرم سپاه را به تن کرده، زیرا به گفته خودش برای نظام احساس خطر میکند.
پیام همزمان شدن تشدید بحرانها؟
همهٴ این علائم و همزمان شدن آنها گویای مرحلهیی است که رژیم در آن قرار گرفته و نشان دهندهٴ نزدیک شدن ساعت سین (ساعت سرنگونی) است! وقتی کار به اینجا میرسد، دیگر هیچ کاری از رژیم حاکم ساخته نیست و دست به هر کاری بزند، وضعیت بحرانیتر و انفجاریتر میشود. این وضعیت از علائم ایستگاههای قبل از سرنگونی است.