چهارشنبهسوری سالهاست که به نماد جنگ آشتیناپذیر مردم ایران با دیکتاتوری آخوندی برای آزادی تبدیل شده است. نمادی آتشین که تمام ویژگیها و مظاهر یک جنگ را با خود دارد و سالهاست که مردم ایران، بهویژه جوانان بهرغم اعمال همهٴ محدودیتها و ممنوعیتها و تبلیغات و جوسازیهای رژیم، مشتاقانه در آن حضور مییابند و در این کارزار ملی «چهرهٴ شهر شبیه شهرهای جنگزده میشود» (1)
امسال رژیم به دلایل قابل فهم، از تشدید بحرانهای داخلی، تا انتخابات خطیر پیش رو، تا تغییر کیفی شرایط منطقهیی و بینالمللی، بیش از سالهای گذشته از برگزاری چهارشنبهسوری مضطرب و وحشتزده بود و بیش از سالهای گذشته از همهٴ ظرفیت سرکوبگرانه، دجالگرانه و تبلیغاتی خود استفاده کرد تا این نماد ظهور و بروز پیدا نکند. از جمله علاوه بر تبلیغات سرسامآور شبانهروزی در سراسر کشور (2) و در رادیو تلویزیون و همهٴ رسانههای حکومتی و منبرهای جمعه و جماعت درباره خطرات آتشبازی، علاوه بر التماس و درخواست از خانوادهها برای کنترل فرزندانشان، علاوه بر کشاندن دامنة تبلیغات و تهدیدات خود به مدارس و به صحنه آوردن سرکردگان ریز و درشت دستگاه سرکوبگر خود و تهدید کسانی که در کارزار ملی چهارشنبهسوری شرکت میکنند، بهطور مضحک و دجالگرانهیی سعی کرد حادثهٴ پلاسکو و قربانی شدن آتشنشانان در آن واقعه را به آتشبازی چهارشنبهسوری ربط بدهد و با راهاندازی بهاصطلاح کمپینی تحت عنوان «نه به چهارشنبهسوری» مردم را قانع کند که به حرمت آتشنشانان شهید از برگزاری چهارشنبهسوری صرفنظر کنند! علاوه بر همهٴ اینها، امسال رژیم فتوای خجولانهٴ حرمت چهارشنبهسوری ولیفقیه ارتجاع را مجدداً منتشر کرد (3) اما از آنجاکه میداند کسی برای فتوای او تره خرد نمیکند، دست به دامن مراجع حکومتی و فتواهای آنها شد؛ اما از این فتواها نیز آبی برای رژیم گرم نشد و تنها روسیاهی به زغال ماند.
بسیار روشن است که درد این رژیم ضدبشری نه خطرات ناشی از آتش و آتشبازی است که امری معمول و مرسوم در همهٴ دنیاست، نه دغدغهٴ «آرامش آتشنشانان» است و نه حتی ضدیت هیستریک با سنتهای نشاطآور و ایرانی است، درد فقط یک چیز است، «امنیت»! دردی که با بیانهای مختلف به آن اشاره و اذعان میکند:
«افراد ناامنساز شب چهارشنبه آخر سال... اگر کنترل... نشوند با رفتار هیستریک خود میتوانند امنیت... را فرو بکاهند! نوجوانان پرشور و هیجانی... همانهایی هستند که مبادرت به رفتارهای پر سر و صدا و هیجانی و خطرآفرین مینمایند. بدون آنکه به پیامدهای دهشتناک و مزمن آن بیندیشند». (4)
«پلیس با هنجار شکنان و کسانی که مترصد ایجاد ناامنی در شب چهار شنبه آخر سال هستند، برخورد جدی میکند». (5)
«کارکردهای مثبت چهارشنبهسوری به رفتارهای منفی غیرقابل مهار تبدیل شده است». (6)
دادستان عمومی و انقلاب شوش: «اخلال در نظم عمومی به بهانه چهارشنبهسوری از 3ماه تا یکسال حبس و 74 ضربه شلاق بهدنبال دارد». (7)
اما واقعیت این است که این اخطارها و تهدیدها، مردم و جوانان تشنهٴ آزادی را بیش از پیش حریص و مشتاق شرکت هر چه فعالانهتر در این کارزار آزادی کرده است و آنها را برانگیخته که به هر قیمت، با برافروختن آتشی هر چه فروزانتر و با برپایی تجمعات پرهیاهوی خود در خیابانها و میدانهای شهرها و ترکاندن ترقهها و بمبهای صوتی هر چه پرطنینتر خشم و نفرت خود از این رژیم را هر چه بارزتر به نمایش بگذارند و هیبت پوشالی رژیم را به چالش بکشند.
واقعیت این است که چهارشنبهسوری که مهرهها و رسانههای رژیم حتی از بردن نام آن نیز وحشت دارند و بهطور مسخرهیی آن را «چهارشنبهٴ آخر سال» مینامند، به اعتراف روزنامه رسالت «به یک معضل» و به گفته یکی از اعضای مجلس ارتجاع «در سالهای اخیر از حالت سنتی خارجی و به مراسمی خطرناک (برای رژیم) تبدیل شده». و با هر چه پر رنگتر شدن وجوهی که جنگ و ستیز را تداعی میکند، برای رژیم «یک معضل» گردیده است که همهٴ ترفندهای رژیم برای مقابله با آن و انداختن آن به مجاری بیخطر سنتی، عبث و بیفایده بوده است.
امسال نیز جوانان دلیر و انقلابی بیاعتنا به فتواهای مسخرهٴ ولیفقیه ارتجاع و تهدیدهای رژیم و عوامل سرکوبگر آن، فراخوان مجاهدین و مقاومت ایران را به کار میبندند و با برافروختن آتشها در این کارزار ملی به استقبال نوروز پیروز و بهاران آزادی میشتابند.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی شهروند البرز- 22اسفند
2 ـ نیروی انتظامی رژیم در استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که امسال بیش از 30هزار پوستر و بروشور تهیه کرده که در آن تأکید شده که آیین چهارشنبهسوری فرهنگی غلط است. آمارهای مشابهی توسط نیروی انتظامی رژیم در سایر استانها منتشر شده است.
3 ـ فتوای مسخره و خجولانهٴ ولیفقیه ارتجاع: «چهارشنبهسوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود».
4 ـ معاون اجتماعی نیروی انتظامی رژیم 23اسفند 95
5 ـ شبکهٴ خبر تلویزیون رژیم ـ 23اسفند 95
6 ـ یک سرکرده انتظامی رژیم در استان مازندران به نام باقری ـ 23اسفند 95
7 ـ ٰ خبرگزاری دولتی ایرنا ـ 23اسفند 95.
امسال رژیم به دلایل قابل فهم، از تشدید بحرانهای داخلی، تا انتخابات خطیر پیش رو، تا تغییر کیفی شرایط منطقهیی و بینالمللی، بیش از سالهای گذشته از برگزاری چهارشنبهسوری مضطرب و وحشتزده بود و بیش از سالهای گذشته از همهٴ ظرفیت سرکوبگرانه، دجالگرانه و تبلیغاتی خود استفاده کرد تا این نماد ظهور و بروز پیدا نکند. از جمله علاوه بر تبلیغات سرسامآور شبانهروزی در سراسر کشور (2) و در رادیو تلویزیون و همهٴ رسانههای حکومتی و منبرهای جمعه و جماعت درباره خطرات آتشبازی، علاوه بر التماس و درخواست از خانوادهها برای کنترل فرزندانشان، علاوه بر کشاندن دامنة تبلیغات و تهدیدات خود به مدارس و به صحنه آوردن سرکردگان ریز و درشت دستگاه سرکوبگر خود و تهدید کسانی که در کارزار ملی چهارشنبهسوری شرکت میکنند، بهطور مضحک و دجالگرانهیی سعی کرد حادثهٴ پلاسکو و قربانی شدن آتشنشانان در آن واقعه را به آتشبازی چهارشنبهسوری ربط بدهد و با راهاندازی بهاصطلاح کمپینی تحت عنوان «نه به چهارشنبهسوری» مردم را قانع کند که به حرمت آتشنشانان شهید از برگزاری چهارشنبهسوری صرفنظر کنند! علاوه بر همهٴ اینها، امسال رژیم فتوای خجولانهٴ حرمت چهارشنبهسوری ولیفقیه ارتجاع را مجدداً منتشر کرد (3) اما از آنجاکه میداند کسی برای فتوای او تره خرد نمیکند، دست به دامن مراجع حکومتی و فتواهای آنها شد؛ اما از این فتواها نیز آبی برای رژیم گرم نشد و تنها روسیاهی به زغال ماند.
بسیار روشن است که درد این رژیم ضدبشری نه خطرات ناشی از آتش و آتشبازی است که امری معمول و مرسوم در همهٴ دنیاست، نه دغدغهٴ «آرامش آتشنشانان» است و نه حتی ضدیت هیستریک با سنتهای نشاطآور و ایرانی است، درد فقط یک چیز است، «امنیت»! دردی که با بیانهای مختلف به آن اشاره و اذعان میکند:
«افراد ناامنساز شب چهارشنبه آخر سال... اگر کنترل... نشوند با رفتار هیستریک خود میتوانند امنیت... را فرو بکاهند! نوجوانان پرشور و هیجانی... همانهایی هستند که مبادرت به رفتارهای پر سر و صدا و هیجانی و خطرآفرین مینمایند. بدون آنکه به پیامدهای دهشتناک و مزمن آن بیندیشند». (4)
«پلیس با هنجار شکنان و کسانی که مترصد ایجاد ناامنی در شب چهار شنبه آخر سال هستند، برخورد جدی میکند». (5)
«کارکردهای مثبت چهارشنبهسوری به رفتارهای منفی غیرقابل مهار تبدیل شده است». (6)
دادستان عمومی و انقلاب شوش: «اخلال در نظم عمومی به بهانه چهارشنبهسوری از 3ماه تا یکسال حبس و 74 ضربه شلاق بهدنبال دارد». (7)
اما واقعیت این است که این اخطارها و تهدیدها، مردم و جوانان تشنهٴ آزادی را بیش از پیش حریص و مشتاق شرکت هر چه فعالانهتر در این کارزار آزادی کرده است و آنها را برانگیخته که به هر قیمت، با برافروختن آتشی هر چه فروزانتر و با برپایی تجمعات پرهیاهوی خود در خیابانها و میدانهای شهرها و ترکاندن ترقهها و بمبهای صوتی هر چه پرطنینتر خشم و نفرت خود از این رژیم را هر چه بارزتر به نمایش بگذارند و هیبت پوشالی رژیم را به چالش بکشند.
واقعیت این است که چهارشنبهسوری که مهرهها و رسانههای رژیم حتی از بردن نام آن نیز وحشت دارند و بهطور مسخرهیی آن را «چهارشنبهٴ آخر سال» مینامند، به اعتراف روزنامه رسالت «به یک معضل» و به گفته یکی از اعضای مجلس ارتجاع «در سالهای اخیر از حالت سنتی خارجی و به مراسمی خطرناک (برای رژیم) تبدیل شده». و با هر چه پر رنگتر شدن وجوهی که جنگ و ستیز را تداعی میکند، برای رژیم «یک معضل» گردیده است که همهٴ ترفندهای رژیم برای مقابله با آن و انداختن آن به مجاری بیخطر سنتی، عبث و بیفایده بوده است.
امسال نیز جوانان دلیر و انقلابی بیاعتنا به فتواهای مسخرهٴ ولیفقیه ارتجاع و تهدیدهای رژیم و عوامل سرکوبگر آن، فراخوان مجاهدین و مقاومت ایران را به کار میبندند و با برافروختن آتشها در این کارزار ملی به استقبال نوروز پیروز و بهاران آزادی میشتابند.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی شهروند البرز- 22اسفند
2 ـ نیروی انتظامی رژیم در استان چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که امسال بیش از 30هزار پوستر و بروشور تهیه کرده که در آن تأکید شده که آیین چهارشنبهسوری فرهنگی غلط است. آمارهای مشابهی توسط نیروی انتظامی رژیم در سایر استانها منتشر شده است.
3 ـ فتوای مسخره و خجولانهٴ ولیفقیه ارتجاع: «چهارشنبهسوری هیچ مبنای شرعی ندارد و مناسب است از آن اجتناب شود».
4 ـ معاون اجتماعی نیروی انتظامی رژیم 23اسفند 95
5 ـ شبکهٴ خبر تلویزیون رژیم ـ 23اسفند 95
6 ـ یک سرکرده انتظامی رژیم در استان مازندران به نام باقری ـ 23اسفند 95
7 ـ ٰ خبرگزاری دولتی ایرنا ـ 23اسفند 95.