روز دوشنبه برنامه همیاری سه روزهٴ هموطنان آزادیخواه و با غیرت با سیمای آزادی (تلویزیون ملی ایران) به پایان رسید و همگان را غرق شعف و غرور کرد و البته بر بار مسئولیت اشرفیها بسا بیشتر از پیش افزود.
هموطنی زمین زراعیاش را فروخت تا چراغ سیمای آزادی، پر فروغتر از همیشه روشن بماند. دیگری از هزینهٴ درمانش، زندانیان از جیرهٴ غذایی ناچیزشان و کارگران غیرتمند میهن از نان شبشان زدند تا صدای آزادیخواهی مردم ایران رساتر از قبل طنینافکن شود.
و هموطنان پناهنده و مهاجر، اندوختة ضروریشان را نثار آنتن سیمایی کردند که جز آنها پشتیبان دیگری ندارد.
همزمان با برنامه همیاری مردم با سیمای آزادی، در مجلس آخوندی بحث بودجه دستگاه غولپیکر تبلیغاتی نظام یا همان ”رسانهٴ بهاصطلاح ملی“در جریان بود. رسانهیی که رئیس آن همین دو روز پیش وسط خیابانهای تهران، مردم حسابی از خجالتش در آمده بودند. (مردم وقتی عبدالعلی علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیمای آخوندی را دیدند با شعار ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما! او را فراری دادند).
آن یکی، یک رسانهٴ مقاومت است با تعداد معدودی کادر مقاومت در کنار یک سازماندهی مجازی از هموطنان داوطلبی که در ایران و سراسر جهان، پراکندهاند. انسانهایی که سالهاست خانه به دوش و زیر ضربات تروریستی رژیم، از کوه و جنگل و کویرهای خشک کشورهای مختلف میگذرند و در همه حال جهت آنتن سیمایشان رو به سوی ایران دارد. جمع کم شماری که تلاش میکنند تمام توان و بضاعت جسمی و فکریشان را فدیهٴ روشن نگهداشتن آتش مقدس مقاومت مردم ایران در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن کنند.
این یکی اما، یک سازمان عریض و طویل دولتی است با دهها هزار کارمند و حقوق بگیرو میلیاردها بودجه دولتی و تمامی امکانات متصور و نامتصوری که همهٴ نهادهای آخوندی یا تحتامر آخوندها در اختیار دارند و همگان از کم و بیش آن آگاهند.
درهمان روزهای همیاری، یعنی دقیقاً روز یکشنبه 26 دی 95 در جلسه علنی مجلس و در جریان تصویب افزایش بودجه رادیو تلویزیون رژیم، نکاتی در اذعان به بیعرضگی ”رسانهٴ ملی! “ گفته شد که از دو نظر شنیدنی است:
یکی میزان سرمایهیی که هزینهٴ صدا و سیمای آخوندی میشود.
دوم بیخاصیتی این دستگاه عریض و طویل.
هموطنی زمین زراعیاش را فروخت تا چراغ سیمای آزادی، پر فروغتر از همیشه روشن بماند. دیگری از هزینهٴ درمانش، زندانیان از جیرهٴ غذایی ناچیزشان و کارگران غیرتمند میهن از نان شبشان زدند تا صدای آزادیخواهی مردم ایران رساتر از قبل طنینافکن شود.
و هموطنان پناهنده و مهاجر، اندوختة ضروریشان را نثار آنتن سیمایی کردند که جز آنها پشتیبان دیگری ندارد.
همزمان با برنامه همیاری مردم با سیمای آزادی، در مجلس آخوندی بحث بودجه دستگاه غولپیکر تبلیغاتی نظام یا همان ”رسانهٴ بهاصطلاح ملی“در جریان بود. رسانهیی که رئیس آن همین دو روز پیش وسط خیابانهای تهران، مردم حسابی از خجالتش در آمده بودند. (مردم وقتی عبدالعلی علی عسگری رئیس سازمان صدا و سیمای آخوندی را دیدند با شعار ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما! او را فراری دادند).
آن یکی، یک رسانهٴ مقاومت است با تعداد معدودی کادر مقاومت در کنار یک سازماندهی مجازی از هموطنان داوطلبی که در ایران و سراسر جهان، پراکندهاند. انسانهایی که سالهاست خانه به دوش و زیر ضربات تروریستی رژیم، از کوه و جنگل و کویرهای خشک کشورهای مختلف میگذرند و در همه حال جهت آنتن سیمایشان رو به سوی ایران دارد. جمع کم شماری که تلاش میکنند تمام توان و بضاعت جسمی و فکریشان را فدیهٴ روشن نگهداشتن آتش مقدس مقاومت مردم ایران در برابر فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن کنند.
این یکی اما، یک سازمان عریض و طویل دولتی است با دهها هزار کارمند و حقوق بگیرو میلیاردها بودجه دولتی و تمامی امکانات متصور و نامتصوری که همهٴ نهادهای آخوندی یا تحتامر آخوندها در اختیار دارند و همگان از کم و بیش آن آگاهند.
درهمان روزهای همیاری، یعنی دقیقاً روز یکشنبه 26 دی 95 در جلسه علنی مجلس و در جریان تصویب افزایش بودجه رادیو تلویزیون رژیم، نکاتی در اذعان به بیعرضگی ”رسانهٴ ملی! “ گفته شد که از دو نظر شنیدنی است:
یکی میزان سرمایهیی که هزینهٴ صدا و سیمای آخوندی میشود.
دوم بیخاصیتی این دستگاه عریض و طویل.
اول خبرهای مربوطه را ببینیم تا بعد به اصل مطلب بپردازیم.
مجلس ارتجاع روز یکشنبه با 130 رأی موافق، بودجه رادیو و تلویزیون رژیم را دو برابر افزایش داد. به این ترتیب، پولی که اکنون دولت به رادیو و تلویزیونش میدهد از یکهزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به حدود ۳ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. یعنی سه و نیم درصد کل بودجه کشور، خرج رسانهیی میشودکه کارکرد آن از زبان همین نمایندگانی که بودجهاش را افزایش دادند اینگونه توصیف شده:
یک عضو مجلس ارتجاع به اسم پارسایی، به افزایش بودجه اعتراض کرد و گفت: ”آخه کدام بودجه رو ما اومدیم اینطور افزایش دادیم؟ مناطق محروم و روستایی و مواصلاتی مثل آب و خشکسالی رو کجا اینطوری افزایش دادیم که اومدیم این بودجه رو اینطوری افزایش دادیم؟ این به معنی کاهش توان پرداخت به سایر بخشها است. به بخش سلامت، به بخش فرهنگ، اجتماعی تولید، خب قطعاً باید از آنجاها برداریم“.
یک نماینده دیگرکه صدایش از رادیو فرهنگ رژیم (صدای مجلس) به گوش میرسید گفت: ”آقای دکتر لاریجانی میفرمودند که در زمان من 4000 کارمند داشت صدا و سیما، امروز بیش از 12000 کارمند داره این صدا و سیما با این عملکرد! من بنظرم میرسه که این هم با حق الناس مغایره، اینجور هزینه کردنها در حالی که هیچ نقشی برای زندگی مردم ما در عملکرد نمیبینیم، مغایر اقتصاد مقاومتی است.. ... “.
یکی دیگر گفت: ”واقعاً ما بیتالمال رو چه جوری داریم هزینه میکنیم دوستان؟ این بیتالمالی که حق الناسه، صدا و سیما الآن در کجای زندگی مردم قرار داره؟ چه تاثیری بر زندگی مردم داره صدا و سیما؟ واقعاً در خصوص کاهش آسیبهای اجتماعی، در کاهش جرایم، در ارتقای سطح فرهنگی و آموزشهای مردم، صدا و سیما چه نقشی داره؟! “.
اینها بخشی ازمذاکرات مجلس دربارهٴ افزایش بودجه رسانهٴ ملی آخوندها درست در همان ساعتهایی است که گلریزان همیاری ملی با سیمای آزادی در جریان بود!
چند نکته هم دربارهٴ ضرورت این افزایش بودجه از همان جلسه مجلس بشنویم.
آخوند سالک گفت: ”ابعاد مختلف وسیع صدا و سیما که زبان انقلاب اسلامی است، درگسترهٴ کشور، در 15 کشور همسایه و در سطح جهان، نقش اساسی داره و انتقال دهنده فرهنگ انقلاب اسلامی و صدور انقلاب اسلامی است که خواسته حضرت امام بوده است و این مطلب قابلتوجه است که باید بهش دقت کرد..
اولِ انقلاب، یک درصد بودجه کشور با دو شبکه بوده، الآن 120 شبکه درسطح کشور و خارج کشور نقش اساسی داشتند. (سال 1392علی اصغر محکی، مدیرمسئول سابق روزنامه همشهری به «جوان» ارگان بسیج پاسداران گفته بود: «اگر چه تعداد شبکهها در سیمای جمهوری اسلامی ایران افزایش پیدا کرده اما به نسبت تعداد بینندهها بالا نرفته است. !)
نکته دوم، هزینه زیرساختی است. این مسأله دقیقاً در راستای سیاست اقتصاد مقاومتی است، نه اینکه با اقتصاد مقاومتی مغایر باشه، نکته دیگه، باید دقت کنیم کف نیاز صدا و سیما در شرایط کنونی برای مقابله با شبکههای سنگین دشمنان اسلام بالغ بر 5000هزار میلیارد است،
نکته بعد، که باید بهش اشاره کنیم این است که صدا و سیما 2200میلیارد تومن حقوق ودستمزد این برادران و خواهران هستند که خدمتگزارند، ... “..
اینهمه گسترش و ریختوپاش برای ننگینترین دستگاه تبلیغاتی جهان؟!
یک نمایندهٴ دیگر که خودش هم محصول همین نظام و نگهبان آن تلقی میشود، در ورشکستگی دستگاه تبلیغاتی آخوندها در همان جلسه مجلس گفت: ”شیوع آنتنهای ماهواره در اقصی نقاط کشور متأسفانه نشان میده که صدا و سیمای ما مخاطب مؤثر و قابل توجهی نداره، عملکرد بد و ضعیف صدا و سیما باعث میشه که متأسفانه مردم ما بروند سراغ شبکههای خبیث ماهوارهای، این معصیتش این گناهش به گردن صدا و سیما است که متأسفانه نمیتونه نقش خودش رو درست ایفا کنه“.
آخوند سالک البته صریحتر صحبت کرد و گفت: ”نکته بعد، در مقابل شبکههای سنگینی که دشمنان اسلام برای ما راهاندازی کردند، بیش از 250ماهواره معاند فارسی زبان علیه نظام برنامهریزی میکنه، و تلاش میکنند مردم و جوانان رو از انقلاب و اندیشههای بلند مقام معظم رهبری جداسازی کنند“
یک نمایندهٴ دیگر در همان جلسه دربارهٴ صدا و سیمای آخوندها گفت: ”بالاخره یک کشکولی است که ما تحویل جامعه داریم میدهیم، خدا آخر عاقبت این مردم و همه ما رو با این قانون برنامه ششم ختم به خیر بکنه... . شیوع آنتنهای ماهواره در اقصی نقاط کشور متأسفانه نشان میده که صدا و سیمای ما مخاطب مؤثرو قابل توجهی نداره، عملکرد بد و ضعیف صدا و سیما باعث میشه که متأسفانه مردم ما بروند سراغ شبکههای خبیث ماهوارهای، این معصیت اش، این گناهش، به گردن صدا و سیما است که متأسفانه نمیتوانه نقش خودش رو درست ایفا کنه، چه اشکالی داره ما بهجای توسعه کمی، بهجای اینکه 40تا، 50تا شبکه داشته باشیم، چهارتا، پنج تا شبکه مؤثرداشته باشیم، چهارتا، پنج تا شبکه قابل دفاع داشته باشیم که مردم رو، مخاطبین رو بتونه به سمت خودش جلب بکنه“.
طبعا اینهایی که خواندید تنها بخشی از حرفهای نمایندگان مجلسی است که به قول خمینی پلید، خود عصارهٴ نظام ضدمردمی ولایتفقیهاند، حتماً اگر میکروفون به دست مردم میافتاد گونهیی دیگر سخن میگفتند.
اماخوب است همینجا نگاهی هم به آمار مقایسهای مشتریان این صدا و سیمای پرخرج آخوندی با کانالهای ماهوارهیی کنیم:
”به نوشته ابتکار نیوز 28دی 95، عظیم داراییفاضلی، عضو انجمن روانشناسان ایران بهتازگی آماری را ارائه کرده است که اگر با واقعیت همراه باشد سیاستگزاری جدی در این باره را ضروری میکند. او در میزگرد تخصصی با موضوع ماهواره، ... به ایسنا گفت: بر اساس آمار، بیش از 90 درصد مردم ایران ماهواره دارند و در این بین نه تنها خانوادههای غیرمذهبی بلکه حتی خانوادههای مذهبی هم از ماهواره استفاده میکنند“.
این آمار با کمی تفاوت از سوی دیگر مراجع داخلی و بینالمللی تکرار شده، سال گذشته نیز یکی از دستاندرکاران تلویزیون رژیم در مصاحبه بایکی از شبکههای اینترنتی رژیم گفته بود این مایهٴ تأسف است که یک کانال ماهوارهیی چند ده نفره میآید تمامی بینندگان تلویزیون نظام با آنهمه کادر و امکانات را با خود میبرد!
آن دستاندرکار البته توجه نداشته که: مردم به صدایی گوش میکنند که دوستش دارند و به آن نیاز و اطمینان دارند (نه یک بلندگوی دروغ پرداز مصیبت سرای خرافه پرداز!)
این، همهٴ رمز و راز سیمای آزادی است، رمز و رازی که اقشارمختلف میهن، حتی نادارترین آنها با آگاهی کامل و با شور و شعور وصف ناپذیری، از نان شب خود میزنند تا نور و نوایش را استمرار دهند.
مجلس ارتجاع روز یکشنبه با 130 رأی موافق، بودجه رادیو و تلویزیون رژیم را دو برابر افزایش داد. به این ترتیب، پولی که اکنون دولت به رادیو و تلویزیونش میدهد از یکهزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به حدود ۳ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. یعنی سه و نیم درصد کل بودجه کشور، خرج رسانهیی میشودکه کارکرد آن از زبان همین نمایندگانی که بودجهاش را افزایش دادند اینگونه توصیف شده:
یک عضو مجلس ارتجاع به اسم پارسایی، به افزایش بودجه اعتراض کرد و گفت: ”آخه کدام بودجه رو ما اومدیم اینطور افزایش دادیم؟ مناطق محروم و روستایی و مواصلاتی مثل آب و خشکسالی رو کجا اینطوری افزایش دادیم که اومدیم این بودجه رو اینطوری افزایش دادیم؟ این به معنی کاهش توان پرداخت به سایر بخشها است. به بخش سلامت، به بخش فرهنگ، اجتماعی تولید، خب قطعاً باید از آنجاها برداریم“.
یک نماینده دیگرکه صدایش از رادیو فرهنگ رژیم (صدای مجلس) به گوش میرسید گفت: ”آقای دکتر لاریجانی میفرمودند که در زمان من 4000 کارمند داشت صدا و سیما، امروز بیش از 12000 کارمند داره این صدا و سیما با این عملکرد! من بنظرم میرسه که این هم با حق الناس مغایره، اینجور هزینه کردنها در حالی که هیچ نقشی برای زندگی مردم ما در عملکرد نمیبینیم، مغایر اقتصاد مقاومتی است.. ... “.
یکی دیگر گفت: ”واقعاً ما بیتالمال رو چه جوری داریم هزینه میکنیم دوستان؟ این بیتالمالی که حق الناسه، صدا و سیما الآن در کجای زندگی مردم قرار داره؟ چه تاثیری بر زندگی مردم داره صدا و سیما؟ واقعاً در خصوص کاهش آسیبهای اجتماعی، در کاهش جرایم، در ارتقای سطح فرهنگی و آموزشهای مردم، صدا و سیما چه نقشی داره؟! “.
اینها بخشی ازمذاکرات مجلس دربارهٴ افزایش بودجه رسانهٴ ملی آخوندها درست در همان ساعتهایی است که گلریزان همیاری ملی با سیمای آزادی در جریان بود!
چند نکته هم دربارهٴ ضرورت این افزایش بودجه از همان جلسه مجلس بشنویم.
آخوند سالک گفت: ”ابعاد مختلف وسیع صدا و سیما که زبان انقلاب اسلامی است، درگسترهٴ کشور، در 15 کشور همسایه و در سطح جهان، نقش اساسی داره و انتقال دهنده فرهنگ انقلاب اسلامی و صدور انقلاب اسلامی است که خواسته حضرت امام بوده است و این مطلب قابلتوجه است که باید بهش دقت کرد..
اولِ انقلاب، یک درصد بودجه کشور با دو شبکه بوده، الآن 120 شبکه درسطح کشور و خارج کشور نقش اساسی داشتند. (سال 1392علی اصغر محکی، مدیرمسئول سابق روزنامه همشهری به «جوان» ارگان بسیج پاسداران گفته بود: «اگر چه تعداد شبکهها در سیمای جمهوری اسلامی ایران افزایش پیدا کرده اما به نسبت تعداد بینندهها بالا نرفته است. !)
نکته دوم، هزینه زیرساختی است. این مسأله دقیقاً در راستای سیاست اقتصاد مقاومتی است، نه اینکه با اقتصاد مقاومتی مغایر باشه، نکته دیگه، باید دقت کنیم کف نیاز صدا و سیما در شرایط کنونی برای مقابله با شبکههای سنگین دشمنان اسلام بالغ بر 5000هزار میلیارد است،
نکته بعد، که باید بهش اشاره کنیم این است که صدا و سیما 2200میلیارد تومن حقوق ودستمزد این برادران و خواهران هستند که خدمتگزارند، ... “..
اینهمه گسترش و ریختوپاش برای ننگینترین دستگاه تبلیغاتی جهان؟!
یک نمایندهٴ دیگر که خودش هم محصول همین نظام و نگهبان آن تلقی میشود، در ورشکستگی دستگاه تبلیغاتی آخوندها در همان جلسه مجلس گفت: ”شیوع آنتنهای ماهواره در اقصی نقاط کشور متأسفانه نشان میده که صدا و سیمای ما مخاطب مؤثر و قابل توجهی نداره، عملکرد بد و ضعیف صدا و سیما باعث میشه که متأسفانه مردم ما بروند سراغ شبکههای خبیث ماهوارهای، این معصیتش این گناهش به گردن صدا و سیما است که متأسفانه نمیتونه نقش خودش رو درست ایفا کنه“.
آخوند سالک البته صریحتر صحبت کرد و گفت: ”نکته بعد، در مقابل شبکههای سنگینی که دشمنان اسلام برای ما راهاندازی کردند، بیش از 250ماهواره معاند فارسی زبان علیه نظام برنامهریزی میکنه، و تلاش میکنند مردم و جوانان رو از انقلاب و اندیشههای بلند مقام معظم رهبری جداسازی کنند“
یک نمایندهٴ دیگر در همان جلسه دربارهٴ صدا و سیمای آخوندها گفت: ”بالاخره یک کشکولی است که ما تحویل جامعه داریم میدهیم، خدا آخر عاقبت این مردم و همه ما رو با این قانون برنامه ششم ختم به خیر بکنه... . شیوع آنتنهای ماهواره در اقصی نقاط کشور متأسفانه نشان میده که صدا و سیمای ما مخاطب مؤثرو قابل توجهی نداره، عملکرد بد و ضعیف صدا و سیما باعث میشه که متأسفانه مردم ما بروند سراغ شبکههای خبیث ماهوارهای، این معصیت اش، این گناهش، به گردن صدا و سیما است که متأسفانه نمیتوانه نقش خودش رو درست ایفا کنه، چه اشکالی داره ما بهجای توسعه کمی، بهجای اینکه 40تا، 50تا شبکه داشته باشیم، چهارتا، پنج تا شبکه مؤثرداشته باشیم، چهارتا، پنج تا شبکه قابل دفاع داشته باشیم که مردم رو، مخاطبین رو بتونه به سمت خودش جلب بکنه“.
طبعا اینهایی که خواندید تنها بخشی از حرفهای نمایندگان مجلسی است که به قول خمینی پلید، خود عصارهٴ نظام ضدمردمی ولایتفقیهاند، حتماً اگر میکروفون به دست مردم میافتاد گونهیی دیگر سخن میگفتند.
اماخوب است همینجا نگاهی هم به آمار مقایسهای مشتریان این صدا و سیمای پرخرج آخوندی با کانالهای ماهوارهیی کنیم:
”به نوشته ابتکار نیوز 28دی 95، عظیم داراییفاضلی، عضو انجمن روانشناسان ایران بهتازگی آماری را ارائه کرده است که اگر با واقعیت همراه باشد سیاستگزاری جدی در این باره را ضروری میکند. او در میزگرد تخصصی با موضوع ماهواره، ... به ایسنا گفت: بر اساس آمار، بیش از 90 درصد مردم ایران ماهواره دارند و در این بین نه تنها خانوادههای غیرمذهبی بلکه حتی خانوادههای مذهبی هم از ماهواره استفاده میکنند“.
این آمار با کمی تفاوت از سوی دیگر مراجع داخلی و بینالمللی تکرار شده، سال گذشته نیز یکی از دستاندرکاران تلویزیون رژیم در مصاحبه بایکی از شبکههای اینترنتی رژیم گفته بود این مایهٴ تأسف است که یک کانال ماهوارهیی چند ده نفره میآید تمامی بینندگان تلویزیون نظام با آنهمه کادر و امکانات را با خود میبرد!
آن دستاندرکار البته توجه نداشته که: مردم به صدایی گوش میکنند که دوستش دارند و به آن نیاز و اطمینان دارند (نه یک بلندگوی دروغ پرداز مصیبت سرای خرافه پرداز!)
این، همهٴ رمز و راز سیمای آزادی است، رمز و رازی که اقشارمختلف میهن، حتی نادارترین آنها با آگاهی کامل و با شور و شعور وصف ناپذیری، از نان شب خود میزنند تا نور و نوایش را استمرار دهند.