سالهاست که جادههای ایران، کمینگاه مرگ است و قرارگاه حادثه! سالهاست که جانهای بسیاری در این جادهها قربانی شدهاند و انگار، جادهها هر شبانه روز در انتظار گرفتن قربانیهای جدید است.
این مطلبی است که در روزنامه مشرق به تاریخ 4مرداد ماه 95 منتشر گردیده است. به گزارش موج رسا، جان باختن هموطنانمان در طول یک دهه گذشته، بر اثر حوادث جادهیی به رقمی بالغ بر 280هزار نفر میرسد، یعنی بهطور میانگین حدود 28000 کشته در سال، گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق میافتد. همچنین تعداد تلفات جادهیی کشور در سال با تلفات یک جنگ تمامعیار برابری میکند.
عوامل مختلفی برای این تصادفات عنوان میگردد از کیفیت غیراستاندارد خودروهای داخلی تا نامساعد بودن شرایط و نداشتن استانداردهای لازم در جادهها میباشد.
نا امن بودن زیرساختهای جادهیی کشور را میتوان از اصلیترین علت تصادف جادهیی دانست. ایران در میان 143 کشور جهان بهلحاظ کیفیت جادهها رتبه 62 را به خود اختصاص داده است. بسیاری از جادهها ی کشور قدیمی و با قدمت بالای 50سال بوده و طی دهههای اخیر توجه خاصی به آن صورت نگرفته و بهرغم کشته شدن مکرر هموطنانمان در این مسیرها، همچنان مورد بیتوجهی مسئولان حکومتی قرار میگیرد. بهعنوان نمونه میتوان از محور ترانزیتی ورامین که بهدلیل کثرت مرگ و میر ناشی از تصادفات به جاده مرگ معروف گردیده نام برد. در این محور که طرح تعریض آن مسکوت مانده است میتوان با تخصیص اندکی بودجه، به درد طولانی مردم محروم منطقه پایان داد. از سوی دیگر فرمانده پلیس راه کشور از آماری بالغ بر 2000نفر تلفات ناشی از حادثه در جادههای پر خطر کشور که فاقد استانداردهای مکفی میباشند در سال خبر داد. بدیهی است خسارت ناشی از این تصادفات هزاران میلیارد تومان در سال برآورد میگردد و شاهد آن هستیم که هیچ اهتمامی از طرف حکومت برای حل این معضل صورت نمیگیرد.
سوالی که به ذهن متبادر میگردد این است که واقعاً دلیل این همه بیتوجهی به مشکلات و معضلات موجود در عرصههای مختلف مملکت چیست؟ چرا حکومت که کوس رسوایی هزاران میلیارد اختلاس عوامل ریز و درشت آن به گوش جهانیان رسیده، حاضر نیست از اندک بودجه اختصاص یافته برای این امور که مستقیم با جان مردم سر و کار دارد بگذرد. از طرف دیگر حکومت برای بقای ننگین خود میلیاردها دلار در جنگافروزی در منطقه و صدور تروریسم به اقصی نقاط دنیا، پروژه اتمی و غیره هزینه میکند.
آری حاکمیت آخوندی دغدغهیی جز غارت و چپاول و قتل و اختناق و ماموریتی جز نابودی ایران و ایرانی ندارد.
انتظار هر گونه پیشرفت و آبادانی از این حکومت غاصب سادهاندیشی است. راهحل پایان دادن به این همه درد و رنج، ساقط شدن این رژیم ددمنش با تمامی دم و دمبالچههایش و برقراری صلح و آزادی و رساندن مهر تابان آزادی مردم ایران به پایتخت شیر و خورشید میباشد.
به امید آن روز.
ف. ت از آلمان.
این مطلبی است که در روزنامه مشرق به تاریخ 4مرداد ماه 95 منتشر گردیده است. به گزارش موج رسا، جان باختن هموطنانمان در طول یک دهه گذشته، بر اثر حوادث جادهیی به رقمی بالغ بر 280هزار نفر میرسد، یعنی بهطور میانگین حدود 28000 کشته در سال، گویی هر سال در ایران یک زلزله بزرگ با این مقدار کشته و زخمی اتفاق میافتد. همچنین تعداد تلفات جادهیی کشور در سال با تلفات یک جنگ تمامعیار برابری میکند.
عوامل مختلفی برای این تصادفات عنوان میگردد از کیفیت غیراستاندارد خودروهای داخلی تا نامساعد بودن شرایط و نداشتن استانداردهای لازم در جادهها میباشد.
نا امن بودن زیرساختهای جادهیی کشور را میتوان از اصلیترین علت تصادف جادهیی دانست. ایران در میان 143 کشور جهان بهلحاظ کیفیت جادهها رتبه 62 را به خود اختصاص داده است. بسیاری از جادهها ی کشور قدیمی و با قدمت بالای 50سال بوده و طی دهههای اخیر توجه خاصی به آن صورت نگرفته و بهرغم کشته شدن مکرر هموطنانمان در این مسیرها، همچنان مورد بیتوجهی مسئولان حکومتی قرار میگیرد. بهعنوان نمونه میتوان از محور ترانزیتی ورامین که بهدلیل کثرت مرگ و میر ناشی از تصادفات به جاده مرگ معروف گردیده نام برد. در این محور که طرح تعریض آن مسکوت مانده است میتوان با تخصیص اندکی بودجه، به درد طولانی مردم محروم منطقه پایان داد. از سوی دیگر فرمانده پلیس راه کشور از آماری بالغ بر 2000نفر تلفات ناشی از حادثه در جادههای پر خطر کشور که فاقد استانداردهای مکفی میباشند در سال خبر داد. بدیهی است خسارت ناشی از این تصادفات هزاران میلیارد تومان در سال برآورد میگردد و شاهد آن هستیم که هیچ اهتمامی از طرف حکومت برای حل این معضل صورت نمیگیرد.
سوالی که به ذهن متبادر میگردد این است که واقعاً دلیل این همه بیتوجهی به مشکلات و معضلات موجود در عرصههای مختلف مملکت چیست؟ چرا حکومت که کوس رسوایی هزاران میلیارد اختلاس عوامل ریز و درشت آن به گوش جهانیان رسیده، حاضر نیست از اندک بودجه اختصاص یافته برای این امور که مستقیم با جان مردم سر و کار دارد بگذرد. از طرف دیگر حکومت برای بقای ننگین خود میلیاردها دلار در جنگافروزی در منطقه و صدور تروریسم به اقصی نقاط دنیا، پروژه اتمی و غیره هزینه میکند.
آری حاکمیت آخوندی دغدغهیی جز غارت و چپاول و قتل و اختناق و ماموریتی جز نابودی ایران و ایرانی ندارد.
انتظار هر گونه پیشرفت و آبادانی از این حکومت غاصب سادهاندیشی است. راهحل پایان دادن به این همه درد و رنج، ساقط شدن این رژیم ددمنش با تمامی دم و دمبالچههایش و برقراری صلح و آزادی و رساندن مهر تابان آزادی مردم ایران به پایتخت شیر و خورشید میباشد.
به امید آن روز.
ف. ت از آلمان.