اینروزها
همه از اعدامشدگان میگویند
من
به اعدامکنندگان میاندیشم
که چگونه تا عمیقترین و دورترین
لجههای مردابهای تباهی تاختهاند.
چگونه
چگونه
چگونه
و چگونهها،
سالهاست به چالشم میکشند
در خواب و بیداری
همه از اعدامشدگان میگویند
من
به اعدامکنندگان میاندیشم
که چگونه تا عمیقترین و دورترین
لجههای مردابهای تباهی تاختهاند.
چگونه
چگونه
چگونه
و چگونهها،
سالهاست به چالشم میکشند
در خواب و بیداری
به خود میگویم
بی شک
هر یک، سیهزار بار
حلقوم حس انسانی را
در خویش
بهدار کشیدهاند
سیهزار بار
قلب خود را به رگبار بستهاند
و تکههای خونین آن را
در سیاهچالهای هولناک بیهویتی
لگدکوب کردهاند.
بی شک
هر یک، سیهزار بار
حلقوم حس انسانی را
در خویش
بهدار کشیدهاند
سیهزار بار
قلب خود را به رگبار بستهاند
و تکههای خونین آن را
در سیاهچالهای هولناک بیهویتی
لگدکوب کردهاند.
اینگونه اگر نبود
ـ به خود میگویم ـ
قلبشان
در سولههای اعدام
به گریه میانداختشان
اینگونه اگر نبود
نگاههای معصوم اسیران
از شرم
میشستشان
ـ به خود میگویم ـ
قلبشان
در سولههای اعدام
به گریه میانداختشان
اینگونه اگر نبود
نگاههای معصوم اسیران
از شرم
میشستشان
اینگونه اگر نبود
خدا
در مسیر یخچالهای اجساد
و بر گودالهای خون
روبهرویشان
ظهور میکرد
خدا
در مسیر یخچالهای اجساد
و بر گودالهای خون
روبهرویشان
ظهور میکرد
نه!
اگر چه چگونه ها
دیوانهام میکنند
دلم میگوید
یقین تو
کامل است
وگرنه انسان
سی هزار انسان را
بردار کشد
و هنوز
بر سیمای خویش
در آینه بنگرد؟ !
بنگرد و نلرزد؟ !.
از م. شوق 23شهريور95.
اگر چه چگونه ها
دیوانهام میکنند
دلم میگوید
یقین تو
کامل است
وگرنه انسان
سی هزار انسان را
بردار کشد
و هنوز
بر سیمای خویش
در آینه بنگرد؟ !
بنگرد و نلرزد؟ !.
از م. شوق 23شهريور95.