واکنش گسترده مهرهها و رسانههای رژیم بر سر اجرای قرارداد با گروه بینالمللی ضد پولشویی که با نام اف آ تی اف شناخته میشود، رسانههای حکومتی را پر کرده است. این واکنشها که بهصورت یک صفبندی در درون رژیم ظاهر شده نشانگر عمق شقه در درون رژیم نیز هست.
در این رابطه تعداد و حجم موضعگیریهای سرکردههای سپاه و امام جمعههای خامنهای تعجبآور است.
سوالی که اینجا پیش میآید این است که به واقع حرف آنها چیست و چرا این قدر از نهایی شدن و اجرایی شدن اف.ای.تی.اف وحشتزده شدهاند؟ آیا این وضعیت گویای یک صفبندی در درون رژیم است؟
در پاسخ باید گفت، بدون تردید جواب مثبت است، چون به صحنه آمدن بالاترین سرکردههای سپاه از معاون سیاسی سپاه تا فرمانده نیروی دریایی تا سرکرده بسیج تا آخوندهای نمایندهٴ خامنهای در بعضی از بخشهای سپاه، تا رسانههای وابسته به سپاه و بسیج، گویای یک اقدام هماهنگ است، بهخصوص که همهٴ آنها در یک دستگاه صحبت کردند و محتوائاً موضع واحدی گرفتند. طبعاً این صفبندی گویای این است که سپاه بهعنوان مهمترین ستون نگهدارندهٴ نظام، بهشدت مخالف اف.ای.تی.اف است و اجرای آن را بر ضد موجودیت خود میداند؛ بنابراین نسبت به آن هشدار میدهد و میخواهد جلو آن بایستد.
این موضع سپاه پاسداران و باند خامنهای یا لااقل بخش بزرگی از باند خامنهای همانطور که دیدیم امام جمعههای تهران و سایر شهرها را هم در برمیگیرد، و در واقع این صفبندی در برابر دولت روحانی است که ادامه برجام و لغو یا حتی کاهش تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانکی را در گرو گردن گذاشتن به اف.ای.تی.اف میبیند و معنایی جز بروز یک شکاف عمیق و به عبارت دقیقتر، معنایی جز شقه در رژیم ندارد.
در این موضعگیریها اولاً سپاه و سرکردگانش این توافق را بر ضد موجودیت خودشان میبینند و در این رابطه به سرنوشت قذافی اشاره میکنند.
ثانیاً دولت روحانی را با کلماتی مانند خائن مورد اشاره قرار میدهند، قرارداد اف.ای.تی.اف را ننگین و اسارتبار توصیف میکنند و دستاندرکاران آن را حتی به قهر و رویارویی نظامی تهدید میکنند. به این عبارت روزنامه جوان ارگان بسیج دقت کنید، خطاب به باند و دولت روحانی مینویسد: «اگر بخواهید از پشت، خنجر به شیربچههای دلاور این مردم در سپاه قدس بزنید، ابتدا باید سینه ما را بدرید! اگر قاسم سلیمانی بیرون خاک کشور برای ما میجنگد، ما چرا درون خاک کشور برای او نجنگیم؟ !» .
واقعیت هم این است که اف.ای.تی.اف و به عبارت دیگر برجام بانکی، با منجمد کردن تبادلات بانکی با سپاه و سرکردههای آن و تمام حدود 170 شخصیت حقیقی و حقوقی که در لیستهای تروریستی آمریکا و جامعه جهانی قرار دارند، معنایی جز فلج کردن و نهایتاً نابودی سپاه و بسیج ندارد و به قول جنتی در نمایش جمعهٴ این هفته تهران با اجرای اف.ای.تی.اف. فاتحة همه چیز را باید خواند.
اگر چه دولت روحانی و کسانی مثل طیب نیا وزیر اقتصاد که اف.ای.تی.اف را امضا کرده با لفاظی سعی میکنند این واقعیت را انکار کنند، اما رفسنجانی که خیلی مسائل را، جلو جلو درز میدهد تا حساسیتها را بسابد و زمینه را برای روحانی آماده کند، بهوضوح علامت انحلال سپاه را داد؛ آنجایی که از ژاپن و آلمان، مثال زد و راز پیشرفت آنها را در کنار گذاشتن قوای نظامی و صرف بودجه آن برای تکنولوژی و امور علمی دانست.
از طرف دیگر مطلقاً نمیشود حتی احتمال این را داد که خامنهای از امضای این قرارداد خبر ندارد یا با آن مخالف است. در دیکتاتوری ولایتفقیه که جزییترین امور زیر نظر ولیفقیه قرار دارد، چطور ممکن است قراردادی با آثار و پیامدهای استراتژیک که در درون رژیم بعضیها آن را مهمتر و خطرناکتر از برجام و زهرخوران هستهیی میدانند، بدون اطلاع و موافقت ولیفقیه صورت گرفته باشد.
اما خامنهای مثل اوایل برجام ساکت است و این سکوت در حالی که موافقان و مخالفان دارند همدیگر را میدرند، معنی دارد، چون نمیتواند و جربزة به عهده گرفتن مسئولیت عواقب آن را ندارد، سعی میکند که با به نعل و به میخ زدن، این را از سر بگذراند.
اما روشن است که قیمت این سکوت، تشدید تضادهای درونی رژیم و تعمیق بحران و شقه است. همان چیزی که این روزها شاهدش هستیم.
اما اگر خامنهای خودش ساکت است، در عوض، مهرههایی که در بزنگاهها حرف و موضع خامنهای را بازتاب و بیان میکنند، مهم است و از روی آنها میشود موضع خامنهای را خواند، یکی از آن مهرهها محسن رضایی سرکرده اسبق سپاه و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است که توصیهاش به دولت این بود که با احتیاط اف.ای.تی.اف را پیش ببر! و در پاسخ به این سؤال که تبعات و عواقب پیوستن به اف.ای.تی.اف چیست، جواب پرت و پلایی داد و در واقع از جواب طفره رفت. یا یک مورد دیگرش کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان است که ضمن خودداری از اظهارنظر صریح، بر خلاف آخوند جنتی دبیر یا در واقع رئیس شورای نگهبان گفت اف.ای.تی.اف در سال 94 به تأیید شورای نگهبان رسیده و به این ترتیب آب پاکی روی دست مخالفان ریخت. اما جالب است که ببینیم این شقه که از آن صحبت میکنیم، چگونه تا درون نهادهای رژیم رسوخ کرده، کما اینکه در این مورد که بیان شد، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان یک حرفی میزند و آخوند جنتی دبیر یا در واقع رئیس شورای نگهبان یک حرف دیگر. کما اینکه تضاد بین محسن رضایی که هنوز خودش را پاسدار میداند و اونیفورم پاسداری میپوشد با سایر سرکردههای سپاه هم خیلی آشکار و نمایان است. این شکافی است که بهطور قانونمند سراپای رژیم را فرا خواهد گرفت.
در این رابطه تعداد و حجم موضعگیریهای سرکردههای سپاه و امام جمعههای خامنهای تعجبآور است.
سوالی که اینجا پیش میآید این است که به واقع حرف آنها چیست و چرا این قدر از نهایی شدن و اجرایی شدن اف.ای.تی.اف وحشتزده شدهاند؟ آیا این وضعیت گویای یک صفبندی در درون رژیم است؟
در پاسخ باید گفت، بدون تردید جواب مثبت است، چون به صحنه آمدن بالاترین سرکردههای سپاه از معاون سیاسی سپاه تا فرمانده نیروی دریایی تا سرکرده بسیج تا آخوندهای نمایندهٴ خامنهای در بعضی از بخشهای سپاه، تا رسانههای وابسته به سپاه و بسیج، گویای یک اقدام هماهنگ است، بهخصوص که همهٴ آنها در یک دستگاه صحبت کردند و محتوائاً موضع واحدی گرفتند. طبعاً این صفبندی گویای این است که سپاه بهعنوان مهمترین ستون نگهدارندهٴ نظام، بهشدت مخالف اف.ای.تی.اف است و اجرای آن را بر ضد موجودیت خود میداند؛ بنابراین نسبت به آن هشدار میدهد و میخواهد جلو آن بایستد.
این موضع سپاه پاسداران و باند خامنهای یا لااقل بخش بزرگی از باند خامنهای همانطور که دیدیم امام جمعههای تهران و سایر شهرها را هم در برمیگیرد، و در واقع این صفبندی در برابر دولت روحانی است که ادامه برجام و لغو یا حتی کاهش تحریمها و بهخصوص تحریمهای بانکی را در گرو گردن گذاشتن به اف.ای.تی.اف میبیند و معنایی جز بروز یک شکاف عمیق و به عبارت دقیقتر، معنایی جز شقه در رژیم ندارد.
در این موضعگیریها اولاً سپاه و سرکردگانش این توافق را بر ضد موجودیت خودشان میبینند و در این رابطه به سرنوشت قذافی اشاره میکنند.
ثانیاً دولت روحانی را با کلماتی مانند خائن مورد اشاره قرار میدهند، قرارداد اف.ای.تی.اف را ننگین و اسارتبار توصیف میکنند و دستاندرکاران آن را حتی به قهر و رویارویی نظامی تهدید میکنند. به این عبارت روزنامه جوان ارگان بسیج دقت کنید، خطاب به باند و دولت روحانی مینویسد: «اگر بخواهید از پشت، خنجر به شیربچههای دلاور این مردم در سپاه قدس بزنید، ابتدا باید سینه ما را بدرید! اگر قاسم سلیمانی بیرون خاک کشور برای ما میجنگد، ما چرا درون خاک کشور برای او نجنگیم؟ !» .
واقعیت هم این است که اف.ای.تی.اف و به عبارت دیگر برجام بانکی، با منجمد کردن تبادلات بانکی با سپاه و سرکردههای آن و تمام حدود 170 شخصیت حقیقی و حقوقی که در لیستهای تروریستی آمریکا و جامعه جهانی قرار دارند، معنایی جز فلج کردن و نهایتاً نابودی سپاه و بسیج ندارد و به قول جنتی در نمایش جمعهٴ این هفته تهران با اجرای اف.ای.تی.اف. فاتحة همه چیز را باید خواند.
اگر چه دولت روحانی و کسانی مثل طیب نیا وزیر اقتصاد که اف.ای.تی.اف را امضا کرده با لفاظی سعی میکنند این واقعیت را انکار کنند، اما رفسنجانی که خیلی مسائل را، جلو جلو درز میدهد تا حساسیتها را بسابد و زمینه را برای روحانی آماده کند، بهوضوح علامت انحلال سپاه را داد؛ آنجایی که از ژاپن و آلمان، مثال زد و راز پیشرفت آنها را در کنار گذاشتن قوای نظامی و صرف بودجه آن برای تکنولوژی و امور علمی دانست.
از طرف دیگر مطلقاً نمیشود حتی احتمال این را داد که خامنهای از امضای این قرارداد خبر ندارد یا با آن مخالف است. در دیکتاتوری ولایتفقیه که جزییترین امور زیر نظر ولیفقیه قرار دارد، چطور ممکن است قراردادی با آثار و پیامدهای استراتژیک که در درون رژیم بعضیها آن را مهمتر و خطرناکتر از برجام و زهرخوران هستهیی میدانند، بدون اطلاع و موافقت ولیفقیه صورت گرفته باشد.
اما خامنهای مثل اوایل برجام ساکت است و این سکوت در حالی که موافقان و مخالفان دارند همدیگر را میدرند، معنی دارد، چون نمیتواند و جربزة به عهده گرفتن مسئولیت عواقب آن را ندارد، سعی میکند که با به نعل و به میخ زدن، این را از سر بگذراند.
اما روشن است که قیمت این سکوت، تشدید تضادهای درونی رژیم و تعمیق بحران و شقه است. همان چیزی که این روزها شاهدش هستیم.
اما اگر خامنهای خودش ساکت است، در عوض، مهرههایی که در بزنگاهها حرف و موضع خامنهای را بازتاب و بیان میکنند، مهم است و از روی آنها میشود موضع خامنهای را خواند، یکی از آن مهرهها محسن رضایی سرکرده اسبق سپاه و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است که توصیهاش به دولت این بود که با احتیاط اف.ای.تی.اف را پیش ببر! و در پاسخ به این سؤال که تبعات و عواقب پیوستن به اف.ای.تی.اف چیست، جواب پرت و پلایی داد و در واقع از جواب طفره رفت. یا یک مورد دیگرش کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان است که ضمن خودداری از اظهارنظر صریح، بر خلاف آخوند جنتی دبیر یا در واقع رئیس شورای نگهبان گفت اف.ای.تی.اف در سال 94 به تأیید شورای نگهبان رسیده و به این ترتیب آب پاکی روی دست مخالفان ریخت. اما جالب است که ببینیم این شقه که از آن صحبت میکنیم، چگونه تا درون نهادهای رژیم رسوخ کرده، کما اینکه در این مورد که بیان شد، کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان یک حرفی میزند و آخوند جنتی دبیر یا در واقع رئیس شورای نگهبان یک حرف دیگر. کما اینکه تضاد بین محسن رضایی که هنوز خودش را پاسدار میداند و اونیفورم پاسداری میپوشد با سایر سرکردههای سپاه هم خیلی آشکار و نمایان است. این شکافی است که بهطور قانونمند سراپای رژیم را فرا خواهد گرفت.