خبرگزاری نیروی تروریستی قدس – تسنیم در تاریخ 12تیر مقالهیی را تحت عنوان «وقتی سونامی فیشهای حقوقی مدیران بانکها را میبلعد!» درج کرده و در این مقاله وضعیت فساد اقتصادی در رژیم را در سطح بینالمللی و منطقهیی بررسی کرده و نتیجه گرفته که رژیم حاکم بر ایران بهلحاظ اقتصادی از فاسدترین کشورهای جهان و منطقه است. همین خبرگزاری در نوشته دیگری تحت عنوان «رسوایی ”حقوق “یا رسوایی ایدئولوژیک؟» در دستگاه جنگ باندی و با استناد به سخنرانی رفسنجانی در 18آبان 68، ریشهٴ تجمل گرایی را در اعماق نظام ولایتفقیه جستجو کرده. و در نهایت نتیجه گرفته که این رسوایی یک رسوایی ساده و مختص به چند نمونه نیست بلکه یک «رسوایی ایدئولوژیک» برای نظام ولایتفقیه است. و حالا گوشهیی از آن روی سکه، یعنی فقر و محرومیت گسترده. برای این منظور به وضعیت اقتصادی استان کرمانشاه نگاهی انداخته شده که قرار است آخوند روحانی به همین زودیها به اونجا سفر کند. خبرگزاری مهر آخوندی 12تیر95 در رابطه با وضعیت بیکاری در این استان مینویسد:
«دغدغه اصلی مردم کرمانشاه غول رو به رشد بیکاری است. عدد و رقمهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که درست در روزهای ابتدایی آغاز مدیریت جدید استان کرمانشاه در دولت یازدهم (اواخر تابستان ۹۲) نرخ بیکاری فصلی کرمانشاه چیزی حدود ۱۰.۵ درصد بوده و آخرین آمار (پایان زمستان ۹۴) نیز نشان میدهد که با نرخ بیکاری ۲۳.۱ درصد صدرنشین این جدول شوم است» .
این در حالی است که اسدالله رازانی کارگزار رژیم در این استان گفته کرمانشاه 140هزار نفر بیکار دارد که سالانه 7هزار نفر هم به این آمار اضافه میشود. عبدالرضا مصری و قاسم جاسمی، اعضای مجلس ارتجاع از این استان هم به معضل بیکاری جوانان کرمانشاهی اشاره کردند. در چنین شرایطی است که برخی از جوانان این استان مرزی به کولبری روی میآورند تا درآمد بخور و نمیری برای خودشان دست و پا کنند. اما بهنوشته یکی از سایتهای باند مغلوب رژیم در 12تیر95 «کولبری؛ راه رفتن روی خط مرگ و فقر» است. این سایت مینویسد: «شاید اگر عکسهای کولبران کردستانی در شبکههای اجتماعی منتشر نمیشد همچنان کسی از آنان یاد نمیکرد. کسانی که هر روز در سکوت و بیخبری برای معاش زندگی و درآمدی بخور و نمیر خطر میکنند, از مرز رد میشوند و بارهایی را بر دوش میکشند که حتی نگاه کردن به آنها وحشت میآورد. هیچ عکسی نمیتواند رنج کولبران را روایت کند. تنها گوشهیی از خمیدگی پاها و کمر را نشان میدهند. اما از رنجی که کولبر از بیامیدی به آینده دارد سخنی نمیگوید. در کولبری سرها پایین است, نمیتوان از چشمها چیزی فهمید و فقط چشمها میتوانند از رنج سخن بگویند» .
البته این هم همه چیز نیست، متأسفانه هر هفته خبر قتل کولبران توسط مزدوران نیروی انتظامی و سپاه پاسداران در شهرهای مرزی غرب کشور به گوش میرسد.
واقعیت این است که آن روی سکة سونامی فیشهای نجومی و «رسوایی ایدئولوژیک» نظام ولایتفقیه، خمیدگی پاها و کمر رنجبران و چینهای عمیق چهرهٴ زحمتکشان است. آن روی سکة قاچاق سازمانیافته و سیستماتیک توسط سپاه پاسداران که در خود نظام به «برادران قاچاقچی» معروف هستند، به خاک افتادن کولبران زحمتکش است. اما آیا این فاصلهٴ طبقاتی پایدار خواهد بود؟ ! آیا محرومان و زحمت کشان همواره بر خاک خواهند افتاد و به چوبههای فلک و شلاق بسته خواهند شد؟ یا اینکه انفجاری در پیش است؟ !
«دغدغه اصلی مردم کرمانشاه غول رو به رشد بیکاری است. عدد و رقمهای مرکز آمار ایران نشان میدهد که درست در روزهای ابتدایی آغاز مدیریت جدید استان کرمانشاه در دولت یازدهم (اواخر تابستان ۹۲) نرخ بیکاری فصلی کرمانشاه چیزی حدود ۱۰.۵ درصد بوده و آخرین آمار (پایان زمستان ۹۴) نیز نشان میدهد که با نرخ بیکاری ۲۳.۱ درصد صدرنشین این جدول شوم است» .
این در حالی است که اسدالله رازانی کارگزار رژیم در این استان گفته کرمانشاه 140هزار نفر بیکار دارد که سالانه 7هزار نفر هم به این آمار اضافه میشود. عبدالرضا مصری و قاسم جاسمی، اعضای مجلس ارتجاع از این استان هم به معضل بیکاری جوانان کرمانشاهی اشاره کردند. در چنین شرایطی است که برخی از جوانان این استان مرزی به کولبری روی میآورند تا درآمد بخور و نمیری برای خودشان دست و پا کنند. اما بهنوشته یکی از سایتهای باند مغلوب رژیم در 12تیر95 «کولبری؛ راه رفتن روی خط مرگ و فقر» است. این سایت مینویسد: «شاید اگر عکسهای کولبران کردستانی در شبکههای اجتماعی منتشر نمیشد همچنان کسی از آنان یاد نمیکرد. کسانی که هر روز در سکوت و بیخبری برای معاش زندگی و درآمدی بخور و نمیر خطر میکنند, از مرز رد میشوند و بارهایی را بر دوش میکشند که حتی نگاه کردن به آنها وحشت میآورد. هیچ عکسی نمیتواند رنج کولبران را روایت کند. تنها گوشهیی از خمیدگی پاها و کمر را نشان میدهند. اما از رنجی که کولبر از بیامیدی به آینده دارد سخنی نمیگوید. در کولبری سرها پایین است, نمیتوان از چشمها چیزی فهمید و فقط چشمها میتوانند از رنج سخن بگویند» .
البته این هم همه چیز نیست، متأسفانه هر هفته خبر قتل کولبران توسط مزدوران نیروی انتظامی و سپاه پاسداران در شهرهای مرزی غرب کشور به گوش میرسد.
واقعیت این است که آن روی سکة سونامی فیشهای نجومی و «رسوایی ایدئولوژیک» نظام ولایتفقیه، خمیدگی پاها و کمر رنجبران و چینهای عمیق چهرهٴ زحمتکشان است. آن روی سکة قاچاق سازمانیافته و سیستماتیک توسط سپاه پاسداران که در خود نظام به «برادران قاچاقچی» معروف هستند، به خاک افتادن کولبران زحمتکش است. اما آیا این فاصلهٴ طبقاتی پایدار خواهد بود؟ ! آیا محرومان و زحمت کشان همواره بر خاک خواهند افتاد و به چوبههای فلک و شلاق بسته خواهند شد؟ یا اینکه انفجاری در پیش است؟ !