ما آخوندهای ولایی واقعاً که عجب قافلهای هستیم! آخر شما ببینید چقدر زود یک قدرتی را که قرنها منتظرش بودیم و به دست آوردیم، داریم از دست میدهیم. یک عده خیال میکنند ما یک پاچه ورمالیدههایی هستیم که نگو و نپرس! ولی اینطور نیست به خدا! خیلی بیشعوریم! آخر شما نگاه کنید، با یک حیلههای مکارانهای آن آقای ما خمینی توانست با آمریکاییها رابطه برقرار کند یک انقلابی را بدزدد. ولی آیا بعد از آن توانستیم آن را نگاه داریم؟ خود آن خمینی که قبل از انقلاب گفت: من میروم طلبگی میکنم و بعد هم گفت: میزان رأی ملت است، همین که فکر کرد خر ما دیگر از پل گذشت، بلافاصله خودش حرف دلش را لو داد و گفت: اگر این مردم سی میلیون یک حرفی بزنند، من یک حرف
دیگر میزنم و قبول نمیکنم حرف ملت را. خوب فکر نکرد که این مردم عقل دارند؟ نه! مست قدرت شد. گفت اقتصاد هم مال خر است.
بعد از او هم همهٴ ما آخوندها فکر کردیم که این ملت خرند. مثلاً آقای رفسنجانی در اوج گرانی میگفت: مشکل ما ارزانی است. خوب این یعنی چه؟! یعنی اینکه این ملت نمیگویند خر خودتانید؟!
حکایت امروزمان هم همینطور است. یک انتخاباتی کردیم، قبلش داشتیم میگفتیم حماسهی حضور! آن قدر هندوانه زیر بغل ملت دادیم که نگو! بوق و کرنا و دامب و دومب که آی!... . دنیا بیا ببین! ملت ایران با آمدن پای صندوقهای رأی اوج فهم و ایمان خودش را به ما آخوندها دارد نشان میدهد. حالا پشت صحنه را که کسی نمیدید. چند تا مسجد را چیده بودیم و بقیهٴ جاها که مگس هم پر نمیزد. بگذریم. هر جور بود دروغ سر هم کردیم که 60 درصد آمدند رأی دادند، یک دفعه دیدیم این شجونی بیعقل رفت گفت: مردم تهران ضد ولایتفقیهاند!. آن یکی احمق دیگرمان رفت گفت: مردم تهران معتادند!، فرزند طلاقند، فاسدند چی اند!. آن یکی بیشعور دیگرمان رفت گفت: اصلاً مردم تهران اصالت ندارند! هرکدامشان از جایی آمدهاند و مثل شهرستانها نیستند. رأی بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزشهای غربگرایانه است! خوب اینکه تف سربالا توی عمامهی خودمان است که هی میگوییم ملت به ما رأی داد!
تقریبا نه! کاملاً همه ما بیعقل هستیم، حتی آن پیروپاتال شده هامان هم مثل رفسنجانی معلوم نیست این هفتاد هشتاد سال چی خوردهاند که مغزشان بهاندازه خر هم کار نمیکند، وسط انتخابات میآید میگوید آی مردم این روحانی سه درصدی بوده! من رئیسجمهورش کردم!. قبلاً هم میگفت این ولیفقیه را من ولیفقیه کردم!. خوب اینها برای مقام عظما و رئیسجمهورمان خوب است!؟ اینها را مردم نمیبینند؟ و نمیفهمند که ما چقدر بیحیاییم؟ یا حالا آن دامادش مرعشی آمده میگوید مردم شهرستانها که به ما رأی ندادند، بیشعورند. عقل سیاسیشان سی درصد تهرانیهاست!
شما را به خدا ما از خر هم بیعقلتر نیستیم؟ آخر کدام الاغی میرود میگوید کره الاغها را به مجلس راه ندهید؟ و بعد میگوید زنان را به مجلس راه ندهید. مگر خودمان در ظاهر روی منبرها اینقدر در مقام زن به هم نمیبافیم؟ حالا فکر نمیکنیم که بابا مردم اینها را میگذارند کنار هم! و میگویند، واقعاً این آخوندهای ولایی چه موجودات بیحیایی هستند که مثل سگ به هم میپرند، و وقتی میخواهند قدرت را از همدیگر بگیرند، هر جور شد پارس میکنند. ؟
خوب حقمان است که بعد از قرنها قدرتی را که با کمک آمریکا به دست آوردیم و میخواستیم چهارصد پانصدسالی با آن خلافت کنیم نیم قرن نشده داریم از دست میدهیم. بگذریم که همین فکر خلافت درست کردن هم توی قرن بیست و یکم خودش یک خریت بزرگتری است.
دیگر میزنم و قبول نمیکنم حرف ملت را. خوب فکر نکرد که این مردم عقل دارند؟ نه! مست قدرت شد. گفت اقتصاد هم مال خر است.
بعد از او هم همهٴ ما آخوندها فکر کردیم که این ملت خرند. مثلاً آقای رفسنجانی در اوج گرانی میگفت: مشکل ما ارزانی است. خوب این یعنی چه؟! یعنی اینکه این ملت نمیگویند خر خودتانید؟!
حکایت امروزمان هم همینطور است. یک انتخاباتی کردیم، قبلش داشتیم میگفتیم حماسهی حضور! آن قدر هندوانه زیر بغل ملت دادیم که نگو! بوق و کرنا و دامب و دومب که آی!... . دنیا بیا ببین! ملت ایران با آمدن پای صندوقهای رأی اوج فهم و ایمان خودش را به ما آخوندها دارد نشان میدهد. حالا پشت صحنه را که کسی نمیدید. چند تا مسجد را چیده بودیم و بقیهٴ جاها که مگس هم پر نمیزد. بگذریم. هر جور بود دروغ سر هم کردیم که 60 درصد آمدند رأی دادند، یک دفعه دیدیم این شجونی بیعقل رفت گفت: مردم تهران ضد ولایتفقیهاند!. آن یکی احمق دیگرمان رفت گفت: مردم تهران معتادند!، فرزند طلاقند، فاسدند چی اند!. آن یکی بیشعور دیگرمان رفت گفت: اصلاً مردم تهران اصالت ندارند! هرکدامشان از جایی آمدهاند و مثل شهرستانها نیستند. رأی بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزشهای غربگرایانه است! خوب اینکه تف سربالا توی عمامهی خودمان است که هی میگوییم ملت به ما رأی داد!
تقریبا نه! کاملاً همه ما بیعقل هستیم، حتی آن پیروپاتال شده هامان هم مثل رفسنجانی معلوم نیست این هفتاد هشتاد سال چی خوردهاند که مغزشان بهاندازه خر هم کار نمیکند، وسط انتخابات میآید میگوید آی مردم این روحانی سه درصدی بوده! من رئیسجمهورش کردم!. قبلاً هم میگفت این ولیفقیه را من ولیفقیه کردم!. خوب اینها برای مقام عظما و رئیسجمهورمان خوب است!؟ اینها را مردم نمیبینند؟ و نمیفهمند که ما چقدر بیحیاییم؟ یا حالا آن دامادش مرعشی آمده میگوید مردم شهرستانها که به ما رأی ندادند، بیشعورند. عقل سیاسیشان سی درصد تهرانیهاست!
شما را به خدا ما از خر هم بیعقلتر نیستیم؟ آخر کدام الاغی میرود میگوید کره الاغها را به مجلس راه ندهید؟ و بعد میگوید زنان را به مجلس راه ندهید. مگر خودمان در ظاهر روی منبرها اینقدر در مقام زن به هم نمیبافیم؟ حالا فکر نمیکنیم که بابا مردم اینها را میگذارند کنار هم! و میگویند، واقعاً این آخوندهای ولایی چه موجودات بیحیایی هستند که مثل سگ به هم میپرند، و وقتی میخواهند قدرت را از همدیگر بگیرند، هر جور شد پارس میکنند. ؟
خوب حقمان است که بعد از قرنها قدرتی را که با کمک آمریکا به دست آوردیم و میخواستیم چهارصد پانصدسالی با آن خلافت کنیم نیم قرن نشده داریم از دست میدهیم. بگذریم که همین فکر خلافت درست کردن هم توی قرن بیست و یکم خودش یک خریت بزرگتری است.
بیژن روشن.