به نظر میرسد که روحانی میخواهد دور جدیدی از تبلیغات خود را شروع کند و در آغاز این دور چهارشنبه2 دی94 به شهرری رفت و سخنرانی کرد.
هدف روحانی در این سخنرانی روشن بود؛ زمینهسازی برای گرفتن سهم هرچه بیشتر در قدرت و چپاول، در جنگ انتخابات که هر دو باند درگیر آن هستند.
این هدف اصلی او بود. اما یک هدف دیگر را هم دنبال میکرد، و آن تلاش برای فریب اذهان عمومی با دروغهای بزرگ در ماورای وقاحت، بهعنوان زمینهسازی برای رسیدن به همین هدف باندی بود.
آخوند حسن روحانی در زمینه کنار زدن باند رقیب در جنگ انتخابات، مثل رفسنجانی دم از حق الناس زد و تلاش کرد این حرفی را که زمانی خامنهای زده بود حالا علیه خود او و باندش بهکار گیرد، یعنی بگوید که در انتخاباتی که در پیش است جدای از تقلبی که مشترکاً در مورد درصد شرکت کننده و تعداد کل آرا میکنیم اما در درون خودمان باید قاعدهٴ بازی رعایت بشود.
بخش دیگر حرفهای فریبکارانهاش تکرار همان دروغهای شاخ دار و نفرت برانگیزی بود که حتی رسانههای باند خودش هم بهخاطر این دروغها به وی اعتراض کرده و نسبت به عواقب آنها هشدار دادند.
قابل توجه اینکه روحانی یک بار دیگر رکورد زد و گفت تورم نقطه به نقطه یک رقمی شده، یعنی ۹.۹ درصد، و گفت من در عرض این دو سال تورم را از 45درصد به زیر 10 درصد رساندم.
در همین مورد دو روز پیش (30آذر) روزنامه حکومتی جهان صنعت اینگونه اظهارات روحانی را به تمسخر گرفته و نوشته بود «اعلام میکنند که نرخ تورم کاهش یافته و برای آنکه در ذهن ضعیف ضعفای مملکت سؤالات خلاف مصالح متبادر نشود، از پسوندهای عالمانه و فوقتخصصی مانند نقطه به نقطه و امثالهم هم استفاده میشود».
البته بهنوشته سایتهای حکومتی در همان صحنه سخنرانی، با اینکه نفرات بیش از 2000نفر نبوده و عمدتاً از دانشآموزان و با برنامه و حساب و کتاب سرجمع شده بودند، پلاکاردهایی که بالا برده شده بود که جواب شیخک دجال را به این همه عوامفریبی میداد.
در برخی دست نوشتهها این شعارها درج شده بود: ”دوران شعار تمام شده، مردم نان میخواهند/۷۰ خانوار از مردم صالحآباد هستیم که زیر دکل برق فشار قوی زندگی میکنیم، به داد ما برسید/۸۵۲ روز از وعده ۱۰۰ روزه گذشت“.
دروغ بزرگ دیگر شیخ فریب، ادعای رشد 5درصدی برای اقتصاد فروریخته و بیآینده ایران تحت حاکمیت ولایت بود، در حالی که سه روز قبل صندوق بینالمللی پول اعلام کرده بود که رشد اقتصادی ایران در سال 95 منفی خواهد بود و این موضوع را همین امروز روزنامههای حکومتی هم منعکس کردند.
علاوه بر این دروغهای بزرگ، مشتی وعده پوشالی هم به مردم شهر ری داد. از جمله در زمینه حل مشکل آب که خودش اعتراف میکرد مردم این منطقه حتی آب خوردن هم در اختیار ندارد.
روی همهٴ این دروغها یک دروغ رسوای دیگر را هم تلاش کرد با بالا بردن تن صدا و لحن کلام به خیال خودش به خورد مردم و شاید هم ریزشیهای نظام بدهد. و آن هم این بود که گفت: دولت بهرغم «آرزوی ننگین افراطیون آمریکا»، که «میخواستند برجام به مقصد نرسد... برجام را به فرجام خواهد رساند». شیخ فریب و اعتدال این حرف را در حالی زد که سرتا پای رژیم را ولوله شکست برجام و بیثمری آن و مضحکه نامه درمانی وزارتخارجه آمریکا فراگرفته است. و روحانی حتی یک کلمه به این بحران اشارهیی نکرد.
اما فراتر از همه این دروغها و اظهارات مسخره، یک اعتراف مهم دیگر هم کرد که به تنهایی میتواند مهر باطل شد بر همهٴ ادعاهای او بزند. او گفت: «در آغاز این دولت نفت بشکهای 112 دلار بود و امروز نفت حدود 30، 31 دلار بفروش میرسد. ما در برابر توطئه قدرتهای جهانی و متأسفانه، قدرتهای منطقهیی مرتجع که قیمت نفت را ناعادلانه در سطح پایین قرار دادهاند مواجهیم».
هدف روحانی در این سخنرانی روشن بود؛ زمینهسازی برای گرفتن سهم هرچه بیشتر در قدرت و چپاول، در جنگ انتخابات که هر دو باند درگیر آن هستند.
این هدف اصلی او بود. اما یک هدف دیگر را هم دنبال میکرد، و آن تلاش برای فریب اذهان عمومی با دروغهای بزرگ در ماورای وقاحت، بهعنوان زمینهسازی برای رسیدن به همین هدف باندی بود.
آخوند حسن روحانی در زمینه کنار زدن باند رقیب در جنگ انتخابات، مثل رفسنجانی دم از حق الناس زد و تلاش کرد این حرفی را که زمانی خامنهای زده بود حالا علیه خود او و باندش بهکار گیرد، یعنی بگوید که در انتخاباتی که در پیش است جدای از تقلبی که مشترکاً در مورد درصد شرکت کننده و تعداد کل آرا میکنیم اما در درون خودمان باید قاعدهٴ بازی رعایت بشود.
بخش دیگر حرفهای فریبکارانهاش تکرار همان دروغهای شاخ دار و نفرت برانگیزی بود که حتی رسانههای باند خودش هم بهخاطر این دروغها به وی اعتراض کرده و نسبت به عواقب آنها هشدار دادند.
قابل توجه اینکه روحانی یک بار دیگر رکورد زد و گفت تورم نقطه به نقطه یک رقمی شده، یعنی ۹.۹ درصد، و گفت من در عرض این دو سال تورم را از 45درصد به زیر 10 درصد رساندم.
در همین مورد دو روز پیش (30آذر) روزنامه حکومتی جهان صنعت اینگونه اظهارات روحانی را به تمسخر گرفته و نوشته بود «اعلام میکنند که نرخ تورم کاهش یافته و برای آنکه در ذهن ضعیف ضعفای مملکت سؤالات خلاف مصالح متبادر نشود، از پسوندهای عالمانه و فوقتخصصی مانند نقطه به نقطه و امثالهم هم استفاده میشود».
البته بهنوشته سایتهای حکومتی در همان صحنه سخنرانی، با اینکه نفرات بیش از 2000نفر نبوده و عمدتاً از دانشآموزان و با برنامه و حساب و کتاب سرجمع شده بودند، پلاکاردهایی که بالا برده شده بود که جواب شیخک دجال را به این همه عوامفریبی میداد.
در برخی دست نوشتهها این شعارها درج شده بود: ”دوران شعار تمام شده، مردم نان میخواهند/۷۰ خانوار از مردم صالحآباد هستیم که زیر دکل برق فشار قوی زندگی میکنیم، به داد ما برسید/۸۵۲ روز از وعده ۱۰۰ روزه گذشت“.
دروغ بزرگ دیگر شیخ فریب، ادعای رشد 5درصدی برای اقتصاد فروریخته و بیآینده ایران تحت حاکمیت ولایت بود، در حالی که سه روز قبل صندوق بینالمللی پول اعلام کرده بود که رشد اقتصادی ایران در سال 95 منفی خواهد بود و این موضوع را همین امروز روزنامههای حکومتی هم منعکس کردند.
علاوه بر این دروغهای بزرگ، مشتی وعده پوشالی هم به مردم شهر ری داد. از جمله در زمینه حل مشکل آب که خودش اعتراف میکرد مردم این منطقه حتی آب خوردن هم در اختیار ندارد.
روی همهٴ این دروغها یک دروغ رسوای دیگر را هم تلاش کرد با بالا بردن تن صدا و لحن کلام به خیال خودش به خورد مردم و شاید هم ریزشیهای نظام بدهد. و آن هم این بود که گفت: دولت بهرغم «آرزوی ننگین افراطیون آمریکا»، که «میخواستند برجام به مقصد نرسد... برجام را به فرجام خواهد رساند». شیخ فریب و اعتدال این حرف را در حالی زد که سرتا پای رژیم را ولوله شکست برجام و بیثمری آن و مضحکه نامه درمانی وزارتخارجه آمریکا فراگرفته است. و روحانی حتی یک کلمه به این بحران اشارهیی نکرد.
اما فراتر از همه این دروغها و اظهارات مسخره، یک اعتراف مهم دیگر هم کرد که به تنهایی میتواند مهر باطل شد بر همهٴ ادعاهای او بزند. او گفت: «در آغاز این دولت نفت بشکهای 112 دلار بود و امروز نفت حدود 30، 31 دلار بفروش میرسد. ما در برابر توطئه قدرتهای جهانی و متأسفانه، قدرتهای منطقهیی مرتجع که قیمت نفت را ناعادلانه در سطح پایین قرار دادهاند مواجهیم».
شیخ فریب و اعتدال به جای اینکه به عمق این اعتراف ناگزیر بپردازد سعی کرد به شیوه احمدینژادی، با این ادعا که سقوط قیمت نفت به نفع ما شد، این واقعیت خطیر را دور بزند. وی گفت: در «بودجه 267هزار میلیارد تومانی سال آینده... اتکا به نفت فقط 25% است، 75% اتکا به منابع غیرنفتی است». باید از این شیاد پرسید کدام منابع غیرنفتی؟ صنعت منهدم شده یا کشاورزی برباد رفته؟
واقعیت این است که رسانههای باند روحانی هم هر روز نسبت به خطر بزرگ انفجار خشم مردم بهدلیل دست کردن بیش از پیش در جیب و سفره آنها و «بازی با حقوق جوان» هشدار میدهند. انفجاری که البته دشمنان ایران و ایرانی را نابود و خلق را شاد خواهد کرد.
واقعیت این است که رسانههای باند روحانی هم هر روز نسبت به خطر بزرگ انفجار خشم مردم بهدلیل دست کردن بیش از پیش در جیب و سفره آنها و «بازی با حقوق جوان» هشدار میدهند. انفجاری که البته دشمنان ایران و ایرانی را نابود و خلق را شاد خواهد کرد.