رژیم آخوندی بر اساس توافق هستهیی یا برجام، متعهد شده است که بساط هستهیی خودش را جمع کرده و عمده تأسیسات را هم اوراق کند. گر چه این توافق را خود علی خامنهای تأیید و امضا کرده، اما از آنجا که نمیخواهد مسئولیتی در این ر ابطه بپذیرد، با شیادی و دو دوزه بازی در یک نامه 9مادهیی، چندین خط قرمز تعیین کرده که باعث شده کارگزاران دولت روحانی در محذور و منگنه قرار بگیرند و ناچار از توجیه و رفع و رجوع آن شوند.
تلویزیون آخوندی که تحت کنترل باند ولیفقیه ارتجاع است، چند روز پیش صالحی، رئیس آژانس انرژی اتمی رژیم را به صحنه آورده بود و او را مورد سین جیم قرار داده بود؛ صالحی هم در مقابل، تلاش رقتانگیز و در عینحال مضحکی بهخرج میداد تا تناقضات برجام با دستورات پوشالی وخط قرمزهای مسخره و شیادانهٴ ولیفقیه را توجیه کند. صالحی در مورد حرف و حدیثهای زیادی که در مورد برچیده شدن یا نشدن سانتزیفیوژها وجود دارد گفت:
«برچیدن سانتریفیوژها چیزی نیست که شما بتوانید آن را لحظهای انجام بدهید. از آنجا که ماشینهای سانتریفوژ بسیار حساس هستند، برچیدن 10هزار سانتریفوژ بایستی با حساسیت بسیار انجام بگیرد. تازه اگر ما دقت لازم را در برچیدن آنها بکنیم، بین 20 تا 30 درصد آنها از بین میرود» (تلویزیون رژیم – 23آبان).
سپس صالحی، حرف مجری را که گفت قرار بوده تا تشکیل اولین جلسه هیأت نظارت، کار برچیدن سانتریفیوژها انجام نشود را تکذیب کرد اما مجری بلافاصله کف دست او گذاشت و گفت:
«در آن دستورالعمل 9بندی (خامنهای) این موضوع آمده بود؛ چون به آن کاملاً مسلط هستم، دقیق یادم است».
این مچگیریها را به حساب زرنگی مجری نباید گذاشت، تناقضات آن قدر روشن است که هر کس با مختصری آشنایی میتواند مچ هر کدام از دستاندرکاران برجام را بگیرد. ضد و نقیضگوییهای صالحی، وقتی ادامه پیدا میکند که مجری میپرسد که «شما که میگویید کار برچیدن آنها کار سختی است، اگر طرف مقابل بد عهدی کرد و قرار شد که دوباره نصب کنیم چقدر طول میکشد؟» صالحی میگوید:
«آن سانتریفوژهایی که ما داریم جمع میکنیم، سانتریفوژهایی است که فقط نصب بود ولی کار نمیکرد، یعنی تولید یا غنیسازی اورانیوم را انجام نمیداد».
صالحی که فراموش کرده چند دقیقه پیش، آن همه روی رعایت حساسیت سانتریفیوژها و لزوم احتیاط هنگام برچیدن تأکید کرده بود، حالا به ناچار میگوید که این سانتریفیوژها اصلاً کار غنیسازی را انجام نمیدادند و جنبهٴ نمایشی داشتتند. در ادامه، سرانجام وقتی مجری میبیند که صالحی تذکری را که برای متوقف کردن جمعآوری تأسیسات فردو گرفته بوده، تکذیب میکند و باز هم پرتوپلا میگوید، حوصلهاش سر میرود و بساط را به هم میزند و میگوید:
«تذکر گرفتید و به همین دلیل هم، الآن روند جمعآوری فردو رو متوقف کردید. من میخواستم اصلاً به همین برسم، اصلاً یک روند تکذیبیهای در این یک ماه گذشته داشتیم که در دنیا منحصر به خودمان است، شما یک مطلبی را میگویید، بعد آقای عراقچی تکذیب میکند؛ بعد آقای زاکانی میآیند تکذیب میکنند؛ همان مطلب آقای زاکانی را آقای شمخانی تکذیب میکنند؛ مطلب آقای شمخانی را آقای کمالوندی تکذیب میکنند؛ بعد دوباره آقای شمخانی تکذیب میکند؛ دوباره آقای بعیدینژاد میآیند تکذیب میکنند؛ در مورد بحث برچیدن، ما نفهمیدیم که کدام حرف درست است».
البته سریال این تکذیبیهها به همین جا ختم نمیشود. بعد از پخش حرفهای صالحی، رسانههای باند خامنهای رفتند با شمخانی مصاحبه کردند و او این حرفهای صالحی را تکذیب کرد. این سلسلهٴ بیپایان تکذیبهای متقابل که بخشی از جنگ و جدال باندهاست، همه محصول این است که از یک طرف ولیفقیه زهر هستهیی را خورده، اما نمیخواهد مسئولیت آن را به عهده بگیرد و از طرف دیگر نمیخواهد یکسره دل از هستهیی بکند و میخواهد چیزی از آن را نگه دارد تا به خیال خودش در یک فرصت مناسب مجدداً سراغ بمب هستهیی برود که البته کور خوانده است.
تلویزیون آخوندی که تحت کنترل باند ولیفقیه ارتجاع است، چند روز پیش صالحی، رئیس آژانس انرژی اتمی رژیم را به صحنه آورده بود و او را مورد سین جیم قرار داده بود؛ صالحی هم در مقابل، تلاش رقتانگیز و در عینحال مضحکی بهخرج میداد تا تناقضات برجام با دستورات پوشالی وخط قرمزهای مسخره و شیادانهٴ ولیفقیه را توجیه کند. صالحی در مورد حرف و حدیثهای زیادی که در مورد برچیده شدن یا نشدن سانتزیفیوژها وجود دارد گفت:
«برچیدن سانتریفیوژها چیزی نیست که شما بتوانید آن را لحظهای انجام بدهید. از آنجا که ماشینهای سانتریفوژ بسیار حساس هستند، برچیدن 10هزار سانتریفوژ بایستی با حساسیت بسیار انجام بگیرد. تازه اگر ما دقت لازم را در برچیدن آنها بکنیم، بین 20 تا 30 درصد آنها از بین میرود» (تلویزیون رژیم – 23آبان).
سپس صالحی، حرف مجری را که گفت قرار بوده تا تشکیل اولین جلسه هیأت نظارت، کار برچیدن سانتریفیوژها انجام نشود را تکذیب کرد اما مجری بلافاصله کف دست او گذاشت و گفت:
«در آن دستورالعمل 9بندی (خامنهای) این موضوع آمده بود؛ چون به آن کاملاً مسلط هستم، دقیق یادم است».
این مچگیریها را به حساب زرنگی مجری نباید گذاشت، تناقضات آن قدر روشن است که هر کس با مختصری آشنایی میتواند مچ هر کدام از دستاندرکاران برجام را بگیرد. ضد و نقیضگوییهای صالحی، وقتی ادامه پیدا میکند که مجری میپرسد که «شما که میگویید کار برچیدن آنها کار سختی است، اگر طرف مقابل بد عهدی کرد و قرار شد که دوباره نصب کنیم چقدر طول میکشد؟» صالحی میگوید:
«آن سانتریفوژهایی که ما داریم جمع میکنیم، سانتریفوژهایی است که فقط نصب بود ولی کار نمیکرد، یعنی تولید یا غنیسازی اورانیوم را انجام نمیداد».
صالحی که فراموش کرده چند دقیقه پیش، آن همه روی رعایت حساسیت سانتریفیوژها و لزوم احتیاط هنگام برچیدن تأکید کرده بود، حالا به ناچار میگوید که این سانتریفیوژها اصلاً کار غنیسازی را انجام نمیدادند و جنبهٴ نمایشی داشتتند. در ادامه، سرانجام وقتی مجری میبیند که صالحی تذکری را که برای متوقف کردن جمعآوری تأسیسات فردو گرفته بوده، تکذیب میکند و باز هم پرتوپلا میگوید، حوصلهاش سر میرود و بساط را به هم میزند و میگوید:
«تذکر گرفتید و به همین دلیل هم، الآن روند جمعآوری فردو رو متوقف کردید. من میخواستم اصلاً به همین برسم، اصلاً یک روند تکذیبیهای در این یک ماه گذشته داشتیم که در دنیا منحصر به خودمان است، شما یک مطلبی را میگویید، بعد آقای عراقچی تکذیب میکند؛ بعد آقای زاکانی میآیند تکذیب میکنند؛ همان مطلب آقای زاکانی را آقای شمخانی تکذیب میکنند؛ مطلب آقای شمخانی را آقای کمالوندی تکذیب میکنند؛ بعد دوباره آقای شمخانی تکذیب میکند؛ دوباره آقای بعیدینژاد میآیند تکذیب میکنند؛ در مورد بحث برچیدن، ما نفهمیدیم که کدام حرف درست است».
البته سریال این تکذیبیهها به همین جا ختم نمیشود. بعد از پخش حرفهای صالحی، رسانههای باند خامنهای رفتند با شمخانی مصاحبه کردند و او این حرفهای صالحی را تکذیب کرد. این سلسلهٴ بیپایان تکذیبهای متقابل که بخشی از جنگ و جدال باندهاست، همه محصول این است که از یک طرف ولیفقیه زهر هستهیی را خورده، اما نمیخواهد مسئولیت آن را به عهده بگیرد و از طرف دیگر نمیخواهد یکسره دل از هستهیی بکند و میخواهد چیزی از آن را نگه دارد تا به خیال خودش در یک فرصت مناسب مجدداً سراغ بمب هستهیی برود که البته کور خوانده است.