حمید میرزاده رئیس دانشگاه آزاد اعتراف کرده است که سطح علمی در کشور بسیار پایین است به حدی که در ایران تحت حاکمیت آخوندها: ”تنها 12 درصد ایرانیان دارای تحصیلات تکمیلی هستند“.
این کارگزار رژیم با اشاره به این‌که در کشورهای پیشرفته دنیا بیش از 50 درصد از جمعیتشان دارای تحصیلات عالی هستند، ایران تحت حاکمیت آخوندها را با کشورهای آسیای شرقی مقایسه کرده و در مقایسه با این کشورها گفته است: ”کشور ما در مقایسه با کشورهای آسیای شرقی تنها 3 درصد دارای تحصیلات تکمیلی است که این موضوع ضرورت توسعه تحصیلات تکمیلی را نشان می‌دهد“. (خبرگزاری ایسنا1خرداد 94)
اعترافهای که در یک مناظره تلویزیونی در تلویزیون شبکه سه رژیم 31اردیبهشت حول وضعیت آموزش عالی در علوم اجتماعی شد، به‌خوبی وضعیت فاجعه‌بار آموزشی دانشگاهها را نشان می‌دهد. یکی از طرفین مذاکره که از فارغ‌التحصیلان دانشگاه بود گفت: ”آمدند یک گروهی ایجاد کردند در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تحت عنوان جامعه شناسی اسلامی بعد آمدند به سرعت بیش از 20 دانشجو کارشناسی ارشد گرفتند، امسال 4 تا دانشجوی دکترا گرفتند نه طرح درسهایش معلومه، نه معلومه اساتیدش کی هستند، نه معلومه چیکار می‌خواهند بکنند، نه حاضرند بروند یک جای جداگانه، یعنی علوم اجتماعی را ما بیائیم به‌صورت بروکراتیک با اداره با تصرف میزها بیائیم بگیریم بعد هم انتظار داشته باشیم علوم اجتماعی کار بکند، ما به یک جریانی امروز روبه‌رو هستیم که دانشجوها به آن می‌گویند میزگرایی اسلامی، بگذارید این را من بگوم واقعاً ببینید این آسیب‌شناسی حکومت دینی است، متأسفانه به‌دلیل این‌که ما کسانی که بیایند ابراز بکنند که آقا ما داریم در راستای اهداف حکومت دینی کار می‌کنیم اینها خواسته و ناخواسته از رانت بهره‌مند می‌شوند امروز می‌آیند و می‌گویند آقا ما می‌خواهیم علوم اجتماعی رو اسلامی بکنیم به سرعت امکانات در اختیارشون قرار می‌گیره به سرعت نهاد در اختیارشون قرار می‌گیره بدون رعایت شدن ضوابط علمی“.
مهدی دواتگری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم نیز در مورد وضعیت آموزشی و بورسیه‌های غیرقانونی و راه یافتن عناصر بیسواد وابسته به رژیم در دانشگاه و... می‌گوید ”: ... ما شاهد هستیم در حال حاضر 300هزار نفر در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری صف کشیده‌اند، اما متأسفانه در مقابل؛ افرادی بدون شرکت در آزمون بورسیه و لابد فردا هم عضو هیأت علمی می‌شوند“ (روزنامه مردمسالاری1خرداد94)
به اعتراف مهره‌های رژیم دانشگاه صحنه رانت‌خواری از یک طرف و از طرف دیگر راه‌اندازی به‌اصطلاح گروه‌های علمی که نه استاد دارد و نه کتاب و نه... شده است و بعد هم دادن بورسیه‌ها به کسانی صلاحیت علمی ندارند.
البته وضعیت دانشگاهها برای دانشجویان تنها از این نظر فاجعه‌بار نیست بلکه در امکانات اولیه نیز وضعیت همین است. مشخصاً خوابگاههای دانشجویی در کشورهای مختلف، فضای مناسبی است تا دانشجو بدون دغدغه بتواند تحصیل خود را پیش ببرد. اما به ایران تحت حاکمیت آخوندها که می‌رسد باز هم فاجعه‌بار است.
واقعیت این است که به اعتراف مهره‌های رژیم، هم‌اکنون سرانه مطلوب برای خوابگاههای کشور زیر استانداردی است که نظام آموزشی رژیم برای دانشجویان مد نظر قرارداده است.
محمد حسین امید معاون اداری مالی و مدیر منابع انسانی وزرات علوم رژیم در مورد سرانه خوابگاههای دانشجویی کشور می گوید: ”سرانه مطلوب برای خوابگاههای دانشجویان بیش از 12 متر مربع هست، به‌خاطر محدودیتهایی که داریم این استاندارد در خیلی از جاها برای یک دانشجو به 6 متر مربع می‌رسد“.
این مهره دولت آخوند حسن روحانی در مورد وضعیت خوابگاههای دانشجویی می‌گوید: ”خوابگاهها دارد بیش از ظرفیت مطلوبش مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. این ظرفیت مازاد بر خوابگاه، باعث استهلاک بیشتر خوابگاه می‌شود خیلی از خوابگاههای ما زودتر از موعد مقرری که پیش‌بینی می‌شود مستهلک شدند، تخریب شدند... واقعیت این هست که الآن خوابگاهها مثل بقیه ساختمانهای دانشگاهی با همان اعتبارات خیلی مختصر و جزیی تعمیرات دانشگاهها دارند نگهداری می‌شوند و این اعتبار حتی برای نگهداری وضع موجودش هم کافی نیست و اگر بخواهد یک روزی اینها بازسازی بشود این عدد در واقع برابر با تمام اعتبارات عمرانی یک سال کل آموزش عالی کشور است. و این تحققش حداقل توی این برنامه که اتفاق نیفتاده“...
معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان نیز در مورد مشکلات دانشجویان در خوابگاهها و کمبود امکانات می‌گوید: ”به جهت تـراکم بیش از حد در ساختمانهای خوابگاهی کیفیت خدمات داخل خوابگاهها کیفیت مناسبی نیست به جهت این‌که خوابگاههایی که مثلاً برای 200نفر استاندارد هست این ازش 300نفر استفاده بکنند یا 350نفر طبیعی یه که سرویسها که به آن اندازه پیش‌بینی نشده عملاً استفاده بیش از حد موجب میشه که کیفیت خدمات رو بیاره پائین، شما معمولاً تو خوابگاهها که مراجعه می‌فرمائید ساختمانی که فکر می‌کنید مثلاً 10ساله داره کار می‌کنه در حالیه که 5ساله تحویل شده یعنی خیلی پیرتر نشون میده“.
یک دانشجو نیز در مورد مشکلات زندگی در خوابگاههای دانشجویی چنین می‌گوید: ”مثلاً توی اتاقهای ترددی 16نفری داریم... .. واقعاً بچه‌ها دارند اذیت می‌شوند، کنار اون امکانات فیزیکی که مثل سایت، کتابخانه واقعاً کتابخانه ما وضعیت مطلوب نداره اصلا... هر وقت ما میریم می‌گوییم می‌گویند به‌خاطر بودجه کمی که داریم نمی‌تونیم کار خاصی انجام بدهیم... “. (تلویزیون شبکه خبر31اردیبهشت 93)
اینها البته تنها گوشه‌یی از اعترافها عناصر وابسته به رژیم در مورد وضعیت فاجعه‌آمیز آموزش عالی است. وضعیتی که چه به‌لحاظ علمی و آموزشی و چه به‌لحاظ مینیمم امکانات، واقعیت اسفناک دانشگاهها و محدودیتی که دانشجویان با آن روبه‌رو هستند را نشان می‌دهد.
وضعیت دانشگاهها و دانشجویان جدا از سایر بحرانهایی که رژیم با آن روبه‌روست نیست. بحرانهایی که فشار طاقت‌فرسایی را روی تمامی اقشار جامعه از دانشجو و کارگر و معلم و کارمند وارد کرده است. خیزشهای همبسته و هماهنگ اقشار مختلف جامعه ایران، به‌خصوص در چند ماه اخیر مؤید همین واقعیت است و بیانگر این مسأله که قصد و همت تمامی مردم ایران، کنار زدن عامل اصلی همه این بحرانها و فشارها، یعنی نظام ولایت‌فقیه است.
این کارگزار رژیم با اشاره به این‌که در کشورهای پیشرفته دنیا بیش از 50 درصد از جمعیتشان دارای تحصیلات عالی هستند، ایران تحت حاکمیت آخوندها را با کشورهای آسیای شرقی مقایسه کرده و در مقایسه با این کشورها گفته است: ”کشور ما در مقایسه با کشورهای آسیای شرقی تنها 3 درصد دارای تحصیلات تکمیلی است که این موضوع ضرورت توسعه تحصیلات تکمیلی را نشان می‌دهد“. (خبرگزاری ایسنا1خرداد 94)
اعترافهای که در یک مناظره تلویزیونی در تلویزیون شبکه سه رژیم 31اردیبهشت حول وضعیت آموزش عالی در علوم اجتماعی شد، به‌خوبی وضعیت فاجعه‌بار آموزشی دانشگاهها را نشان می‌دهد. یکی از طرفین مذاکره که از فارغ‌التحصیلان دانشگاه بود گفت: ”آمدند یک گروهی ایجاد کردند در دانشگاه علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تحت عنوان جامعه شناسی اسلامی بعد آمدند به سرعت بیش از 20 دانشجو کارشناسی ارشد گرفتند، امسال 4 تا دانشجوی دکترا گرفتند نه طرح درسهایش معلومه، نه معلومه اساتیدش کی هستند، نه معلومه چیکار می‌خواهند بکنند، نه حاضرند بروند یک جای جداگانه، یعنی علوم اجتماعی را ما بیائیم به‌صورت بروکراتیک با اداره با تصرف میزها بیائیم بگیریم بعد هم انتظار داشته باشیم علوم اجتماعی کار بکند، ما به یک جریانی امروز روبه‌رو هستیم که دانشجوها به آن می‌گویند میزگرایی اسلامی، بگذارید این را من بگوم واقعاً ببینید این آسیب‌شناسی حکومت دینی است، متأسفانه به‌دلیل این‌که ما کسانی که بیایند ابراز بکنند که آقا ما داریم در راستای اهداف حکومت دینی کار می‌کنیم اینها خواسته و ناخواسته از رانت بهره‌مند می‌شوند امروز می‌آیند و می‌گویند آقا ما می‌خواهیم علوم اجتماعی رو اسلامی بکنیم به سرعت امکانات در اختیارشون قرار می‌گیره به سرعت نهاد در اختیارشون قرار می‌گیره بدون رعایت شدن ضوابط علمی“.
مهدی دواتگری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم نیز در مورد وضعیت آموزشی و بورسیه‌های غیرقانونی و راه یافتن عناصر بیسواد وابسته به رژیم در دانشگاه و... می‌گوید ”: ... ما شاهد هستیم در حال حاضر 300هزار نفر در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری صف کشیده‌اند، اما متأسفانه در مقابل؛ افرادی بدون شرکت در آزمون بورسیه و لابد فردا هم عضو هیأت علمی می‌شوند“ (روزنامه مردمسالاری1خرداد94)
به اعتراف مهره‌های رژیم دانشگاه صحنه رانت‌خواری از یک طرف و از طرف دیگر راه‌اندازی به‌اصطلاح گروه‌های علمی که نه استاد دارد و نه کتاب و نه... شده است و بعد هم دادن بورسیه‌ها به کسانی صلاحیت علمی ندارند.
البته وضعیت دانشگاهها برای دانشجویان تنها از این نظر فاجعه‌بار نیست بلکه در امکانات اولیه نیز وضعیت همین است. مشخصاً خوابگاههای دانشجویی در کشورهای مختلف، فضای مناسبی است تا دانشجو بدون دغدغه بتواند تحصیل خود را پیش ببرد. اما به ایران تحت حاکمیت آخوندها که می‌رسد باز هم فاجعه‌بار است.
واقعیت این است که به اعتراف مهره‌های رژیم، هم‌اکنون سرانه مطلوب برای خوابگاههای کشور زیر استانداردی است که نظام آموزشی رژیم برای دانشجویان مد نظر قرارداده است.
محمد حسین امید معاون اداری مالی و مدیر منابع انسانی وزرات علوم رژیم در مورد سرانه خوابگاههای دانشجویی کشور می گوید: ”سرانه مطلوب برای خوابگاههای دانشجویان بیش از 12 متر مربع هست، به‌خاطر محدودیتهایی که داریم این استاندارد در خیلی از جاها برای یک دانشجو به 6 متر مربع می‌رسد“.
این مهره دولت آخوند حسن روحانی در مورد وضعیت خوابگاههای دانشجویی می‌گوید: ”خوابگاهها دارد بیش از ظرفیت مطلوبش مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد. این ظرفیت مازاد بر خوابگاه، باعث استهلاک بیشتر خوابگاه می‌شود خیلی از خوابگاههای ما زودتر از موعد مقرری که پیش‌بینی می‌شود مستهلک شدند، تخریب شدند... واقعیت این هست که الآن خوابگاهها مثل بقیه ساختمانهای دانشگاهی با همان اعتبارات خیلی مختصر و جزیی تعمیرات دانشگاهها دارند نگهداری می‌شوند و این اعتبار حتی برای نگهداری وضع موجودش هم کافی نیست و اگر بخواهد یک روزی اینها بازسازی بشود این عدد در واقع برابر با تمام اعتبارات عمرانی یک سال کل آموزش عالی کشور است. و این تحققش حداقل توی این برنامه که اتفاق نیفتاده“...
معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان نیز در مورد مشکلات دانشجویان در خوابگاهها و کمبود امکانات می‌گوید: ”به جهت تـراکم بیش از حد در ساختمانهای خوابگاهی کیفیت خدمات داخل خوابگاهها کیفیت مناسبی نیست به جهت این‌که خوابگاههایی که مثلاً برای 200نفر استاندارد هست این ازش 300نفر استفاده بکنند یا 350نفر طبیعی یه که سرویسها که به آن اندازه پیش‌بینی نشده عملاً استفاده بیش از حد موجب میشه که کیفیت خدمات رو بیاره پائین، شما معمولاً تو خوابگاهها که مراجعه می‌فرمائید ساختمانی که فکر می‌کنید مثلاً 10ساله داره کار می‌کنه در حالیه که 5ساله تحویل شده یعنی خیلی پیرتر نشون میده“.
یک دانشجو نیز در مورد مشکلات زندگی در خوابگاههای دانشجویی چنین می‌گوید: ”مثلاً توی اتاقهای ترددی 16نفری داریم... .. واقعاً بچه‌ها دارند اذیت می‌شوند، کنار اون امکانات فیزیکی که مثل سایت، کتابخانه واقعاً کتابخانه ما وضعیت مطلوب نداره اصلا... هر وقت ما میریم می‌گوییم می‌گویند به‌خاطر بودجه کمی که داریم نمی‌تونیم کار خاصی انجام بدهیم... “. (تلویزیون شبکه خبر31اردیبهشت 93)
اینها البته تنها گوشه‌یی از اعترافها عناصر وابسته به رژیم در مورد وضعیت فاجعه‌آمیز آموزش عالی است. وضعیتی که چه به‌لحاظ علمی و آموزشی و چه به‌لحاظ مینیمم امکانات، واقعیت اسفناک دانشگاهها و محدودیتی که دانشجویان با آن روبه‌رو هستند را نشان می‌دهد.
وضعیت دانشگاهها و دانشجویان جدا از سایر بحرانهایی که رژیم با آن روبه‌روست نیست. بحرانهایی که فشار طاقت‌فرسایی را روی تمامی اقشار جامعه از دانشجو و کارگر و معلم و کارمند وارد کرده است. خیزشهای همبسته و هماهنگ اقشار مختلف جامعه ایران، به‌خصوص در چند ماه اخیر مؤید همین واقعیت است و بیانگر این مسأله که قصد و همت تمامی مردم ایران، کنار زدن عامل اصلی همه این بحرانها و فشارها، یعنی نظام ولایت‌فقیه است.
