728 x 90

مذاكرات هسته اي,

تلاش رژیم برای کوچک‌نمایی نامه‌نگاری خامنه‌ای به اوباما، چرا؟

-

باراك اوباما - خامنه‌ای
باراك اوباما - خامنه‌ای
روز جمعهٴ گذشته، روزنامه وال استریت ژورنال آمریکا به‌نقل از یک دیپلومات رژیم نوشته بود که خامنه‌ای در هفته‌های اخیر با ارسال نامه محرمانه‌یی به باراک اوباما، به نامه او که در ماه اکتبر فرستاده بود جواب داده است. این نامه‌نگاری روز شنبه توسط مشاور نظامی خامنه‌ای (پاسدار یدالله جوانی) مورد تأیید قرار گرفت، اما روز بعد (26بهمن) مرضیهٴ افخم سخنگوی وزارت‌ خارجه رژیم این نامه‌نگاری را تکذیب کرد.
شایان توجه است که «افخم» اصل نامه‌نگاری را تکذیب نکرده، بلکه کوشیده است با عبارتی از قبیل «بازی غیرحرفه‌یی رسانه‌های آمریکایی» و «با تأکید بر این‌که هیچ نامه جدیدی مطرح نشده» و «نامه‌نگاری رئیس‌جمهور آمریکا دارای سابقه بوده و در برخی موارد هم به این نامه‌ها پاسخ داده شده» از اهمیت آن بکاهد. تلویزیون رژیم (26بهمن) نیز هنگام پخش همین خبر موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه، با عباراتی مانند «نامه منتسب به رهبری»، «ادعا شده» و… آن را یک درجه بیشتر به سمت تکذیب برد.

روز 25بهمن 93 در برنامه تفسیر خبری تلویزیون الجزیره، یک مفسر رژیمی تأیید کرد که مکاتباتی بین خامنه‌ی و اوباما بوده است. همچنین الجزیره به‌نقل از وزارت‌خارجه رژیم یا منابع رسمی رژیم زیرنویس کرد که اصل نامه‌نگاری ولی‌فقیه را تأیید کردند ولی در مورد محتوایش چیزی نگفتند. گوینده الجزیره تفسیر موجز و بسیار جالبی کرد که: ولی‌فقیه به اوباما گفت: کمکم کن تا کمکت کنم!
واقعیت این است که ولی‌فقیه که نمی‌تواند اصل قضیه را که توسط همهٴ خبرگزاریها و رسانه‌های بین‌المللی انعکاس یافته، انکار کند، با این ترفندها می‌خواهد آن را کم‌اهمیت جلوه دهد. چرا که عقب‌مانده‌ترین بسیجی‌های رژیم هم لابد دچار سؤال و تناقض خواهند شد که پس چرا سال گذشته، وقتی تلفن زدن روحانی به اوباما در سفرش به آمریکا مطرح شد، آن قشقرق در رژیم به‌پا شد؟ و چرا موقع بازگشت روحانی از آمریکا، دلواپسان باند خامنه‌ای از او با لنگه‌کفش استقبال کردند؟! و چرا همین ماه گذشته نیز قدم زدن ظریف با جان کری در ژنو، آن همه جنجال به‌پا کرد؟! بنابراین اکنون که نامه‌نگاری خود خامنه‌ای به اوباما، آن هم با لحن و بیان «محترمانه و معقول و منطقی» رو می‌شود، او با این ترفند تلاش می‌کند حساسیتها را کاهش دهد.

در مورد واکنش نیروهای معتاد به شعار «مرگ بر آمریکا» ولی‌فقیه، یادآوری این نکته خالی از فایده نیست که چندی پیش پاسدار سعید قاسمی که سرکرده لباس شخصیهای خامنه‌ای است، طی سخنانی که مخاطبانش پاسدارها و بسیجیها و لباس شخصیهای تحت فرمانش بودند، گفت که اگر مذاکرات با آمریکا پیش برود، بازی برد ـ برد نداریم؛ در این بازی قطعاً یک طرف بازنده است و آن طرف هم ما هستیم و در این صورت «بایستی با ولی (فقیه) خداحافظی کرد».

اما توسل به ترفند کوچک‌نمایی و شبه‌تکذیب، نمود دیگری از تناقض ولی‌فقیه در مذاکرات هسته‌یی است و تله‌یی را که در آن گیر افتاده نمایان می‌کند. از یک طرف استراتژی صدور تروریسم رژیم، بر همین عربده‌های به‌اصطلاح ضداستکباری و شعارهای شیادانه سوار شده است و شعار رسمی رژیم، مرگ بر آمریکاست، اما از طرف دیگر واقعیتهای موجود، آن را وادار به کرنش و زانو زدن در برابر آمریکا کرده است؛ تا آنجا که ظریف طی مصاحبه‌یی با روزنامه حکومتی شرق (25بهمن) فاش کرد که خود خامنه‌ای به او سفارش کرده است که در مذاکره با طرف آمریکایی، با لطافت و لبخند صحبت کند!

بنابراین می‌توان حدس زد که بعد از تأیید نامه‌نگاری توسط مشاور نظامی خامنه‌ای، چه تلاطمی در رژیم ایجاد شده و خامنه‌ای را واداشته تا از ترس عمق یافتن بیش از پیش شکافها و بروز شقه در باند خودش، از طریق سخنگوی وزارت خارجه، تب دلواپسان را پایین بیاورد. این‌که ترفند کذایی چقدر می‌تواند تلاطم دلواپسان را فرو بنشاند، روشن نیست، اما روشن است که این جریان و این تأیید و تکذیبها که تصویر یک رژیم نامنسجم و متزلزل را منعکس می‌کند، در فضای بین‌المللی اصلاً به سود رژیم نیست و به طرفهای معامله نشان می‌دهد که چنین رژیمی وقتی کرنش می‌کند تا کجا درمانده و نیازمند است. اما در عین‌حال این کرنشهای ناگزیر، روند ریزش نیروهای رژیم را بیش از پیش شتاب می‌دهد و شکافها را عمیق‌تر می‌سازد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/18f44605-aa71-45ec-89dc-2e4919f6d6f3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات