728 x 90

پرونده هسته ای ایران,

نه راه پیش، نه راه پس و توجیهات مضحک

-

آخوند احمد خاتمی
آخوند احمد خاتمی
-

در آستانهٴ مذاکرات هسته‌یی، خامنه‌ای گماشته خودش آخوند احمد خاتمی را به نمایش جمعهٴ تهران فرستاد تا به وسیلهٴ او، وضعیت به‌شدت متناقض رژیم را برای نیروهای سرگشته‌اش توجیه کند؛ اما توجیهات سخیف و مضحک آخوند خاتمی این تناقضات را برجسته‌تر و نمایان‌تر کرد.

تناقض این است که خامنه‌ای گفته است این مذاکرات بی‌فایده و بی‌نتیجه است، اما در عین‌حال از تیم مذاکره‌کننده و دولت روحانی حمایت می‌کند. آخوند خاتمی در توجیه این تناقض و این‌که چه عاملی رژیم را پای این مذاکرات خفت‌بار کشانده، مذبوحانه تلاش کرد انکار کند که فشار تحریمها علت آن بوده است، وی گفت، نخیر! می‌خواستیم اتمام‌حجت کنیم، چون به ما می‌گفتند شما دشمن تراشی می‌کنید. خب این‌هم دشمن تراشی نکردن. این مذاکرات اگر هیچ فایده‌یی نداشت مگر این‌که ساده‌لوح‌ترین آدمها در این کشور فهمیدند آمریکا مطلقاً قابل اعتماد نیست، به نظر من، ما بهره خودمان را برده‌ایم».

باید به این آخوند شیاد گفت اگر می‌خواستید این را اثبات کنید چرا 12سال مذاکرات را کش دادید؟ چرا همان سال اول یا سالهای اول نرفتید پای اثبات همین؟ وانگهی به قول خودت الآن که دیگر همه واقعیت را فهمیدند! پس چرا باز هم دنبال مذاکرات هستید؟ چرا اصرار می‌کنید که اگر این بار هم به توافقی نرسیدید، مهلت تمدید شود؟ تا آنجا که به آمریکا برمی‌گردد، مقامهای دولت آمریکا از جمله کری گفته‌اند و می‌گویند که ما به تمدید فکر نمی‌کنیم و این شما هستید که هم‌چنان اصرار می‌کنید اگر این بار هم توافق حاصل نشد، مهلت برای امضای نهایی توافق تمدید بشود؟

جالب است که یک آخوند دیگر، به نام حمید روحانی، در تلاش برای توجیه تناقضاتی که ولی‌فقیه با آن دست به گریبان است، می‌گفت خامنه‌ای گفته مذاکرات بی‌فایده است، انسان عاقل نباید کار بی‌فایده بکند، بعد در توجیه نتیجه‌گیری از حرف خودش که پس خامنه‌ای لابد بی‌عقل است که از این کار بی‌فایده حمایت می‌کند، می‌گفت نخیر! رهبری یک وظیفه دارد و ما یک وظیفه، وظیفه ما جلوگیری از کجرویهاست! و به این ترتیب اذعان می‌کرد که ولی‌فقیه عاجزتر از آن است که خودش جلو این کجرویها را بگیرد (روزنامه اعتماد 14آبان).

همچنین آخوند خاتمی در توجیه تناقضی که رژیم در آن دست و پا می‌زند، به شیوه دجالگرانهٴ آخوندهای حکومتی، به رجزخوانی توخالی متوسل شد و در انکار این‌که تحریمها رژیم را پای مذاکره کشانده، می‌گفت ما حسینی هستیم، ما عاشورایی هستیم، ما اهل مقاومت هستیم. بنابراین باید به این شیخک و به ارباب طلسم شکسته‌اش گفت که اگر شما آنچه که ادعا می‌کنید هستید، پس چرا با به قول خودتان زانوهای خونین پشت میز مذاکره رفته‌اید؟ چرا این قدر التماس و درخواست می‌کنید؟ (با پوزش از ساحت بلند صاحب عاشورا) چرا با یک اقدام عاشورایی میز مذاکره را واژگون نمی‌کنید و نمی‌گویید هر چه باداباد! اما روشن است که ولی‌فقیه مفلوک و طلسم‌شکسته جربزة این کار را ندارد.

واقعیت این است که هر دو باند رژیم از تحولی که در انتخابات اخیر سنای آمریکا صورت گرفت و کنترل سنا و در واقع کنترل سیاست خارجی آمریکا به دست جمهوریخواهان افتاد، چنان دچار وحشت و دستپاچگی شده‌اند که این روزها در علن و در روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون خودشان مدام به هم سفارش می‌کنند و هشدار و زنهار می‌دهند که تا این تغییر سیاست اجرایی نشده و در همین یک ماه، 45روز باقی مانده که آن را فرصت طلایی می‌نامند، باید توافق با آمریکا را امضا کنیم، چون بعدش دیگر کارمان زار است.

این وضعیت را یکی از مهره‌های باند رفسنجانی ـ روحانی به نام علی خرم در یک سخنرانی توضیح داده و به تأکید توصیه می‌کند رژیم در مذاکرات عمان کار را تمام کند و زهر را سر بکشد. خرم که از او به‌عنوان مشاور ظریف هم نام برده می‌شود، در این سخنرانی که قسمتهایی از آن در روزنامه مردم‌سالاری (15آبان) به چاپ رسیده، از جمله می‌گوید «در پرونده هسته‌یی و توافق در این زمینه نباید تأخیر شود، افزود: تفاهم بین ایران و 1+5 باید به نتیجه برسد، در این راه آنها که از روی نادانی ساز مخالف می‌زنند‌، باید بیدار شوند که منافع ملی کشور می‌تواند با عدم توافق به خطر بیفتد.

اما مسأله این است که همان اندازه که نرسیدن به توافق برای رژیم خطرناک است و تبعات و پیامدهای خردکننده آن که رژیم را به‌خصوص در شرایط کنونی، یعنی در شرایطی که ائتلاف بین‌المللی در منطقه فعال است و پیامدهایش رژیم و موجودیتش را قویاً تهدید می‌کند و معنایی جز مرگ ندارد. این را ولی‌فقیه خوب می‌داند. اما از طرف دیگر خوب می‌داند که معنی دست برداشتن از اتمی به‌معنی دست برداشتن از تضمین بقای خودش می‌باشد و این در حالی که گماشته‌اش در عراق ساقط شده و گماشته دیگرش در سوریه هم در حال سقوط است، معنایی جز خودکشی ندارد.

به این ترتیب، تناقض لاینحل و بن‌بست ناگشودنی رژیم همان بن‌بست و دوراهی مرگ یا خودکشی از ترس مرگ است!

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/89b03a5b-d198-4622-89af-448a9cd058aa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات