درسی وپنجمین سالگرد دجالبازی خمینی و گرونگانگیری اعضای سفارت آمریکا در تهران و در حالی که نظام در چنبره بحرانهای داخلی، منطقهیی و بینالمللی گرفتار آمده است، خیمهشب بازی خمینی در آن سال موضوع جدیدی برای جنگ باندها شده است چرا که به رابطه یا عدم رابطه با آمریکا مربوط میشود.
شاید نیازی به یادآوری نداشته باشد که در جریان خیمهشب بازی تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلوماتهای این کشور توسط چماقداران موسوم به دانشجویان پیرو خط امام، خمینی این بازی دجالگرانه و فریبکارانه را انقلاب دوم نامید. زیرا هدف از این کار، حذف نیروهای مخالف و در کانون آنها سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
زیر پوش این ترفند ارتجاعی بود که چماقداران وابسته به رژیم تحت هدایت عناصری از بالاترین سردمداران رژیم، به اجتماعات و مراکز نیروهای سیاسی بهویژه مجاهدین حمله میکردند.
زیر این دجالیت و فریب خمینی بود که سیاست سرکوب و اختناق پیش میرفت و توجیه میشد.
متقابلاً مجاهدین نیز این بازی پر نیرنگ و فریب را که خمینی آن را انقلاب دوم نامید، افشا میکردند.
سر انجام این بهاصطلاح انقلاب دوم، به جا زدن خفتبار خمینی در برابر ریگان انجامید و نتیجه آن، انعقاد قرارداد ننگین الجزایر بود که به موجب آن دهها میلیارد دلار از کیسه مردم ایران بهعنوان غرامت گروگانگیری به دولت آمریکا و گروگانها و خانوادههای آنها پرداخت شد و بر باد رفت و این پرونده هنوز باز است و بنا به شکایت تعدادی از گروگانهای سابق، دهها و صدها میلیون دلار از حساب ایران برداشت شده و به جیب آنها میریزد. اما حتی مهمتر از این غرامات اقتصادی تاوانهای سیاسی آن است، که اکنون باند رفسنجانی روحانی، راز بقای رژیم را آویختن آن به دامن غرب میدانند، گریبان رژیم را گرفته است.
علی خرم از عناصر باند رفسنجانی- روحانی که بنا بر گزارش برخی رسانههای رژیم مشاور وزیرخارجه است، برای جلب نظر مرحمت آمریکا، زانو زدن و عذر تقصیر رژیم درآستان ”کدخدا را، ضروری دانسته و به روزنامه شرق 11آبان93 میگوید:“ باید توجه داشت که در ماجرای گروگانگیری غرور ملی مردم آمریکا خدشهدار شده و آنها نمیتوانند از این مسأله چشمپوشی کنند. به نظر من، وقت آن رسیده که این دو کشور درباره این رابطه به جمعبندی برسند و این رنجیدگی را از میان بردارند“.
این مهره وابسته به باند رفسنجانی روحانی به نظام توصیه میکند از برگزاری مراسم سالگرد این خیمهشب بازی در13آبان، صرفنظر کند و جلب رضایت آمریکا را مد نظر قرار دهد و تصریح میکند: ”در برگزاری این مراسم باید نگاه به خارج را نیز مدنظر قرار دهیم. دیر یا زود؛ روزی مجبور خواهیم شد این کار را انجام دهیم. اگر میخواهیم در جامعه بینالمللی به همکاریهای مشترک بیندیشیم باید این موضوع را در دستور کار خود بگذاریم“.
معنی حرف مشاور ظریف در یک کلام این است که نظام نیاز به رابطه با آمریکا دارد و اگر بهای آن لگد زدن به گور خمینی است در آن تأخیر نکند، چرا که این از الزامات این دوران است و روزی به هر حال باید پای آن بیاید.
کیهان خامنهای 14آبان ضمن حمله به سیاست باند رفسنجانی- روحانی و دفاع از دجالبازی گروگانگیری خمینی و در رد اظهارات خرم مینویسد: ”جناب مشاور این واقعیت را مورد اشاره قرار نداده که لحن و رویکرد خصمانه آمریکا در همین یک سال اخیر و حتی پس از توافق ژنو خصمانهتر شده و ضمن تهدید به گزینه نظامی، به تصریح سخنگوی دولت بر حجم تحریمها افزوده است“.
روزنامه «وطن امروز» (14آبان) نیز ضمن حمله به اظهارات خرم و یکی دیگر از مهرههای باند رفسنجانی- روحانی (صادق زیباکلام) حرفهای آنان را لگد زدن به قبر خمینی میداند که ”ذات تاجر مسلکانه دولتمردان آمریکایی“، «زیباکلامان» را ترغیب کرده است تا رویکرد «سازش با آمریکا» را از طریق درخواست پایان دادن به شعار «مرگ بر آمریکا» و ابراز ندامت بابت اشغال «کنوانسیون وینستیزانه سفارت آمریکا»، پیشه کنند.
این رسانه باند خامنهای سپس با اشاره به ماجرای کلت و کیک مک فارلین برای خمینی، از آن، این نتیجه را میگیرد که این آمریکا است که به رژیم نیاز دارد و رژیم است که درخواستهای آن را پس میزند!
عبرت روزگار را ببینید که خمینی با بساط فریبکارانه و دجالگرانه گروگانگیری سفارت میخواست نیروی اصلی مخالف خود، یعنی مجاهدین را از صحنه حذف کند، اما این دجالگری وبال گردن رژیم در هم شکستهاش شده و به موضوع و محمل جنگ و جدال و تصفیه حسابهای باندهای درونی نظام آن دجال ضدبشر تبدیل شده است. !
شاید نیازی به یادآوری نداشته باشد که در جریان خیمهشب بازی تسخیر سفارت آمریکا و گروگانگیری دیپلوماتهای این کشور توسط چماقداران موسوم به دانشجویان پیرو خط امام، خمینی این بازی دجالگرانه و فریبکارانه را انقلاب دوم نامید. زیرا هدف از این کار، حذف نیروهای مخالف و در کانون آنها سازمان مجاهدین خلق ایران بود.
زیر پوش این ترفند ارتجاعی بود که چماقداران وابسته به رژیم تحت هدایت عناصری از بالاترین سردمداران رژیم، به اجتماعات و مراکز نیروهای سیاسی بهویژه مجاهدین حمله میکردند.
زیر این دجالیت و فریب خمینی بود که سیاست سرکوب و اختناق پیش میرفت و توجیه میشد.
متقابلاً مجاهدین نیز این بازی پر نیرنگ و فریب را که خمینی آن را انقلاب دوم نامید، افشا میکردند.
سر انجام این بهاصطلاح انقلاب دوم، به جا زدن خفتبار خمینی در برابر ریگان انجامید و نتیجه آن، انعقاد قرارداد ننگین الجزایر بود که به موجب آن دهها میلیارد دلار از کیسه مردم ایران بهعنوان غرامت گروگانگیری به دولت آمریکا و گروگانها و خانوادههای آنها پرداخت شد و بر باد رفت و این پرونده هنوز باز است و بنا به شکایت تعدادی از گروگانهای سابق، دهها و صدها میلیون دلار از حساب ایران برداشت شده و به جیب آنها میریزد. اما حتی مهمتر از این غرامات اقتصادی تاوانهای سیاسی آن است، که اکنون باند رفسنجانی روحانی، راز بقای رژیم را آویختن آن به دامن غرب میدانند، گریبان رژیم را گرفته است.
علی خرم از عناصر باند رفسنجانی- روحانی که بنا بر گزارش برخی رسانههای رژیم مشاور وزیرخارجه است، برای جلب نظر مرحمت آمریکا، زانو زدن و عذر تقصیر رژیم درآستان ”کدخدا را، ضروری دانسته و به روزنامه شرق 11آبان93 میگوید:“ باید توجه داشت که در ماجرای گروگانگیری غرور ملی مردم آمریکا خدشهدار شده و آنها نمیتوانند از این مسأله چشمپوشی کنند. به نظر من، وقت آن رسیده که این دو کشور درباره این رابطه به جمعبندی برسند و این رنجیدگی را از میان بردارند“.
این مهره وابسته به باند رفسنجانی روحانی به نظام توصیه میکند از برگزاری مراسم سالگرد این خیمهشب بازی در13آبان، صرفنظر کند و جلب رضایت آمریکا را مد نظر قرار دهد و تصریح میکند: ”در برگزاری این مراسم باید نگاه به خارج را نیز مدنظر قرار دهیم. دیر یا زود؛ روزی مجبور خواهیم شد این کار را انجام دهیم. اگر میخواهیم در جامعه بینالمللی به همکاریهای مشترک بیندیشیم باید این موضوع را در دستور کار خود بگذاریم“.
معنی حرف مشاور ظریف در یک کلام این است که نظام نیاز به رابطه با آمریکا دارد و اگر بهای آن لگد زدن به گور خمینی است در آن تأخیر نکند، چرا که این از الزامات این دوران است و روزی به هر حال باید پای آن بیاید.
کیهان خامنهای 14آبان ضمن حمله به سیاست باند رفسنجانی- روحانی و دفاع از دجالبازی گروگانگیری خمینی و در رد اظهارات خرم مینویسد: ”جناب مشاور این واقعیت را مورد اشاره قرار نداده که لحن و رویکرد خصمانه آمریکا در همین یک سال اخیر و حتی پس از توافق ژنو خصمانهتر شده و ضمن تهدید به گزینه نظامی، به تصریح سخنگوی دولت بر حجم تحریمها افزوده است“.
روزنامه «وطن امروز» (14آبان) نیز ضمن حمله به اظهارات خرم و یکی دیگر از مهرههای باند رفسنجانی- روحانی (صادق زیباکلام) حرفهای آنان را لگد زدن به قبر خمینی میداند که ”ذات تاجر مسلکانه دولتمردان آمریکایی“، «زیباکلامان» را ترغیب کرده است تا رویکرد «سازش با آمریکا» را از طریق درخواست پایان دادن به شعار «مرگ بر آمریکا» و ابراز ندامت بابت اشغال «کنوانسیون وینستیزانه سفارت آمریکا»، پیشه کنند.
این رسانه باند خامنهای سپس با اشاره به ماجرای کلت و کیک مک فارلین برای خمینی، از آن، این نتیجه را میگیرد که این آمریکا است که به رژیم نیاز دارد و رژیم است که درخواستهای آن را پس میزند!
عبرت روزگار را ببینید که خمینی با بساط فریبکارانه و دجالگرانه گروگانگیری سفارت میخواست نیروی اصلی مخالف خود، یعنی مجاهدین را از صحنه حذف کند، اما این دجالگری وبال گردن رژیم در هم شکستهاش شده و به موضوع و محمل جنگ و جدال و تصفیه حسابهای باندهای درونی نظام آن دجال ضدبشر تبدیل شده است. !