اعتراف به شکست سفر آخوند حسن روحانی به نیویورک در رسانههای رژیم همچنان ادامه دارد. روزنامههای هر دو باند، به پیامدهای گسترده و خطرناک این شکست برای نظام ولایت پرداختهاند. هر باند به زبان خودش و در راستای منافع باندی.
روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی با عباراتی مانند «بازگشت با چمدانهای خالی» یا «پایان بدون پیشرفت» و «توقف در نیویورک» و «فرصتهای» در حال تبدیل به «تهدید»، نسبت به شکست سفر رئیسجمهور نظام ابراز نگرانی کردهاند.
روزنامههای باند ولایت همین وحشت را به زبان دیگر ابراز کردهاند. با عباراتی از این قبیل: «راز بنبست مذاکرات نیویورک»، «پایان خوان هفتم» بدون بازشدن گره مذاکرات، «اختلافات «اساسی» و «کلان» در پایان ماراتن نیویورک» و «انتظاری جز این نمیرفت».
با دقت بیشر به موضعگیریهای باندهای نظام در گام اول شاهد تشدید جنگ باندی هستیم. این اولین پیام «بازگشت خالی چمدانها» است. باند ولایت این گناه را به گردن مذاکرهکنندگان در دولت روحانی میاندازد و میگوید شما بودید که با «نرمش یک طرفه» باعث «طلبکاری» طرف حسابهای خارجی و بنبست مذاکرات شدهاید. روزنامه جوان ارگان بسیج ضدمردمی انداختن تقصیر به گردن باند رقیب را در این تیتر خلاصه کرده است: «دیپلماسی ظریف در ترازوی نقد؛ با رقیبهراسی نمیتوان اجنبی را مجاب کرد». متقابلاً باند رفسنجانی بنبست مذاکرات و شکست سفر رسوای روحانی را ناشی از سنگاندازیها و تهدیدهای دلواپسان تلقی میکند. روزنامههای این باند وحشت را بهنقل از خود آخوند روحانی که با دریافت چندسیلی و توسری سنگین نیویورک را ترک کرده اینگونه تیتر کردهاند: «نباید اجازه بدهیم که فرصتهای ما به تهدید تبدیل شوند» و «دلواپسان باید تهدید زدایی کنند». بگذریم که دوگانهگویی روحانی در همین اظهارات باعث شده که روزنامههای باند ولایت نیز جملاتی از او را درست رودرروی باند خودش تیتر کنند. مثلاً رسالت ارگان مؤتلفه بهنقل از او این جمله را برجسته کرده: «روحانی: انعطاف مردم ایران مرز دارد». البته وحشتی که از سر و روی آخوند روحانی میبارد حتی در همین جمله هم قابل رؤیت است.
تا همین جا میتوانیم از واکنشهای گسترده و جنجال گونهٴ باندهای رژیم دو نتیجه بگیریم:
1- شکست سفر آخوند روحانی و بازگشت هیأت سیلی خوردهٴ رژیم با دستها و چمدانهای خالی وحشت عمومی و سراسری در نظام را برانگیخته است. بیتردید بنبست مذاکرات اتمی در شرایط کنونی منطقهیی و بینالمللی میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای رژیم داشته باشد.
2- این شکست به درون رژیم ریخته و مثل همیشه جنگ باندی را تشدید کرده است.
اما هنوز پاسخ به یک سؤال مهم باقی مانده است. سؤال این است: چرا شکست سفر روحانی بهویژه بنبست مذاکرات تا این حد مایهٴ وحشت رژیم شده است؟ برای یافتن پاسخ بهتر است بهروزنامههای حکومتی مراجعه کنیم: کیهان خامنهای در یادداشت روزش نوشته است: «آمریکا در مرحله بعدی هجوم سنگینی را متوجه دمشق خواهد کرد». و ارگان بسیج ضدمردمی (جوان) نیز این تیتر را انتخاب کرده است: «آمریکا بهدنبال منطقه پروازممنوع در سوریه».
به این ترتیب وحشت از پردهٴ دوگانه گوییها و کلی گوییها خارج میشود. چشمانداز نزدیک فروریختن عمق استراتژیک و رسیدن تهدید به بیت ولایت راز وحشتهای مشترک دو باند، و پیام ضمنی «چمدانهای خالی» است.
روزنامههای باند رفسنجانی- روحانی با عباراتی مانند «بازگشت با چمدانهای خالی» یا «پایان بدون پیشرفت» و «توقف در نیویورک» و «فرصتهای» در حال تبدیل به «تهدید»، نسبت به شکست سفر رئیسجمهور نظام ابراز نگرانی کردهاند.
روزنامههای باند ولایت همین وحشت را به زبان دیگر ابراز کردهاند. با عباراتی از این قبیل: «راز بنبست مذاکرات نیویورک»، «پایان خوان هفتم» بدون بازشدن گره مذاکرات، «اختلافات «اساسی» و «کلان» در پایان ماراتن نیویورک» و «انتظاری جز این نمیرفت».
با دقت بیشر به موضعگیریهای باندهای نظام در گام اول شاهد تشدید جنگ باندی هستیم. این اولین پیام «بازگشت خالی چمدانها» است. باند ولایت این گناه را به گردن مذاکرهکنندگان در دولت روحانی میاندازد و میگوید شما بودید که با «نرمش یک طرفه» باعث «طلبکاری» طرف حسابهای خارجی و بنبست مذاکرات شدهاید. روزنامه جوان ارگان بسیج ضدمردمی انداختن تقصیر به گردن باند رقیب را در این تیتر خلاصه کرده است: «دیپلماسی ظریف در ترازوی نقد؛ با رقیبهراسی نمیتوان اجنبی را مجاب کرد». متقابلاً باند رفسنجانی بنبست مذاکرات و شکست سفر رسوای روحانی را ناشی از سنگاندازیها و تهدیدهای دلواپسان تلقی میکند. روزنامههای این باند وحشت را بهنقل از خود آخوند روحانی که با دریافت چندسیلی و توسری سنگین نیویورک را ترک کرده اینگونه تیتر کردهاند: «نباید اجازه بدهیم که فرصتهای ما به تهدید تبدیل شوند» و «دلواپسان باید تهدید زدایی کنند». بگذریم که دوگانهگویی روحانی در همین اظهارات باعث شده که روزنامههای باند ولایت نیز جملاتی از او را درست رودرروی باند خودش تیتر کنند. مثلاً رسالت ارگان مؤتلفه بهنقل از او این جمله را برجسته کرده: «روحانی: انعطاف مردم ایران مرز دارد». البته وحشتی که از سر و روی آخوند روحانی میبارد حتی در همین جمله هم قابل رؤیت است.
تا همین جا میتوانیم از واکنشهای گسترده و جنجال گونهٴ باندهای رژیم دو نتیجه بگیریم:
1- شکست سفر آخوند روحانی و بازگشت هیأت سیلی خوردهٴ رژیم با دستها و چمدانهای خالی وحشت عمومی و سراسری در نظام را برانگیخته است. بیتردید بنبست مذاکرات اتمی در شرایط کنونی منطقهیی و بینالمللی میتواند پیامدهای بسیار خطرناکی برای رژیم داشته باشد.
2- این شکست به درون رژیم ریخته و مثل همیشه جنگ باندی را تشدید کرده است.
اما هنوز پاسخ به یک سؤال مهم باقی مانده است. سؤال این است: چرا شکست سفر روحانی بهویژه بنبست مذاکرات تا این حد مایهٴ وحشت رژیم شده است؟ برای یافتن پاسخ بهتر است بهروزنامههای حکومتی مراجعه کنیم: کیهان خامنهای در یادداشت روزش نوشته است: «آمریکا در مرحله بعدی هجوم سنگینی را متوجه دمشق خواهد کرد». و ارگان بسیج ضدمردمی (جوان) نیز این تیتر را انتخاب کرده است: «آمریکا بهدنبال منطقه پروازممنوع در سوریه».
به این ترتیب وحشت از پردهٴ دوگانه گوییها و کلی گوییها خارج میشود. چشمانداز نزدیک فروریختن عمق استراتژیک و رسیدن تهدید به بیت ولایت راز وحشتهای مشترک دو باند، و پیام ضمنی «چمدانهای خالی» است.