728 x 90

رمضان ماه تقوا (قسمت پایانی)

رمضان
رمضان
در جستجوی ویژگیهای تقوا نگاهی کنیم به کلامی از مولای متقیان و خطبهٴ 27 نهج‌البلاغه. آنجا که از جهاد به‌عنوان «لباس تقوا» یاد می‌کند:
«فإنّ الجهاد باب من أبواب الجنّة ، فتحه الله لخاصّة أولیائه، وهو لباس التّقوی»
«جهاد دری است از درهای بهشت که خداوند برای بندگان ویژه خود گشوده است. همانا جهاد لباس تقوا است».
پس تقوا بدون جهاد لباس ندارد! عریان است. در برابر سرد و گرم روزگار بی‌دفاع است! آسیب پذیر است. جهاد برای چیست؟ علیه کیست؟

جهاد یعنی جنگ و برخاستن برای برقراری عدالت. علیه ستم و استبداد. برای همان مستضعفانی که پیش از این گفتیم.
در سورهٴ نساء آیهٴ 75 آمده است: «و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل اللّه والمستضعفین من الرّجال والنّساء والولدان الّذین یقولون ربّنا أخرجنا من هذه القریة الظّالم أهلها واجعل لّنا من لّدنک ولیًّا واجعل لّنا من لّدنک نصیرًا»
«چرا در راه خدا به مبارزه و نبرد بر نمی‌خیزید؟ و به‌خاطر مردان و زنان و کودکان ناتوانی که می‌گویند، ای پروردگار ما، ما را از این شهر که ستمکاران بر آن حاکم‌اند بیرون آور و از جانب خود یار و مددکاری برایمان قرار ده».

امروز این صدا را از کارگرانی که شرمنده تأمین نان خانواده‌شان هستند می‌شنویم. از مادران شهیدان و زندانیان سیاسی و اعدامیان بی‌گناه می‌شنویم. این ندا از کودکان کار و خیابانی و از آنان که کلیه‌شان را می‌فروشند تا لقمه نانی در بیاورند، در گوشمان زمزمه می‌کند. این صدا و این فریاد را از حنجرهٴ دختران فراری می‌شنویم؛ از آن بچه‌های کوچکی که به جای نشستن در کلاس درس، در کنار خیابان نشسته، با دستهای کوچک خود، کفشها را واکس می‌زنند؛ از گلوی آن پدری می‌شنویم که به‌خاطر نداشتن هزینهٴ سنگین درمان، کودکش در آغوشش جان می‌دهد؛ این فریاد، ضجه مادرانی‌ست که جوانانشان، در دام اعتیاد باندهای مافیایی آخوندها افتاده‌اند. بله، امروز، از سراسر میهن اسیرمان، ایران، این فریاد شنیده می‌شود! فریادی که در برابر هر انسان آزاده، مسئولیتی قرار می‌دهد.

آن مسئولیت چیست؟
آن مسئولیت، کاری است کارستان. کاری برای تغییر و انقلاب! یعنی جهاد و نبرد. پس تقوا در جهادی واقع می‌شود که بزرگ‌ترین مرز سرخش، سازش و تسلیم با ارتجاع و دیکتاتوری پلید مذهبی حاکم بر میهن است. ارتجاعی که این‌گونه مردم را به استثمار و نیستی می‌کشد. در نتیجه، در این نوع نگرش به تقوا، انسان، هم آزاد کننده دیگران است و هم خود از بند و زنجیرهایی که دیکتاتور‌ها بر دست و پای آن می‌بندند، آزاد می‌شود. بنابراین تقوا با سرنوشت انسان گره می‌خورد.

سرنوشت انسان در کجا رقم می‌خورد؟
شبهای قدر. پس تقوا راه به شبهای قدر و رقم زدن سرنوشت انسان می‌برد. راه به ارزشهای واقعی اسلام می‌برد.

ارزشهای واقعی اسلام کدام است؟
رهائی، یگانگی، جنگندگی، بالندگی و شکافندگی در مقابل دیکتاتوری مذهبی. این تقوا و این تغییر، بدون بها به دست نمی‌آید. تقوا و تغییر، با پرداخت هر قیمتی که لازم باشد، تأمین می‌شود. دیکتاتورها همیشه می‌خواهند طوری وانمود کنند که گویا همیشه هستند و همیشه همین طور بوده و آنها حاکم‌اند. حتی خاندان بی‌بته‌ای مانند پهلوی، برای این‌که اثبات کند سلطنتش تا ابد است، خود را امتداد 2500سال سلطنت در ایران معرفی می‌کند. و خمینی که از گندزار قرون وسطی سر برآورده، برای اثبات تئوری عقب‌مانده و متحجر ولایت فقیه، با دجالگری، آن را به 1400سال پیش و پیامبر اسلام و خدا می‌چسباند.

اما تقوا طلسم شکن است. برخلاف دستگاه ارتجاعی و سلطنت، انسان را در گذشته‌ها محصور و مدفون نمی‌خواهد، بلکه برای آیندهٴ آن تلاش می‌کند.
«لیقوم النّاس بالقسط» (سورهٴ حدید آیه 27)
تا مردم را برای برپایی عدالت برانگیزاند و به قیام برساند. البته راه هموار نیست. سختی‌ها و مصائب دارد. اما به قول قرآن باز هم همین تقوا راهگشاست:
«و من یتّق اللّه یجعل لّه مخرجاً {2} و یرزقه من حیث لا یحتسب»... {3} (سورهٴ طلاق آیه 2 و 3) یعنی هرکس تقوا پیش بگیرد، خداوند راه برون‌رفت از مشکلات و بن‌بستها را برایش خواهد گشود. و چون بدون چشمداشت و در راه خدا فعالیت می‌کند، از جایی که حدسش را نمی‌زند و در محاسباتش نمی‌گنجد، روزی رهایی داده خواهد شد.

اینگونه است که «تقوا» و «جهاد» دو روی یک سکه‌اند. زیرا خداوند همین راهگشایی را در مورد جهاد هم می‌گوید: «والّذین جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا» (سورهٴ عنکبوت آیهٴ 29) «کسانی که در راه ما جهاد می‌کنند راههای هدایتمان را بر آنها باز خواهیم کرد».

یعنی بن‌بستها بر آنها گشوده خواهد شد. بن‌بستها البته خودبخودی گشوده نمی‌شود. با نبرد و جانبازی در راه آزادی و عدالت و حاکمیت مردم در هم می‌شکنند.
در این حالت انسان دیگر آنتروپی ندارد، زیرا توانش را از فدا و صداقت می‌گیرد.

دنیای فدا و صداقت تنها دنیایی است که اهرمش دست انسان است و هیچ کس نمی‌تواند جلو آن را بگیرد. انسان در این دنیای رزمنده و خلاق، جوان می‌ماند و مرگ ندارد. حضرت علی (ع) در خطبه 189 می‌گوید:
«فإنّ تقوی الله دواء داء قلوبکم، وبصر عمی أفئدتکم، وشفاء مرض أجسادکم، وصلاح فساد صدورکم، وطهور دنس أنفسکم، وجلاء عشا أبصارکم، وأمن فزع جأشکم، وضیاء سواد ظلمتکم».
«همانا تقوا، درمان دردهای درون و قلب و پیکر شماست. سینهٴ شما را از فساد و درخود رفتگی نجات داده، ستبر می‌کند، ناپاکی‌های درونی را پاک می‌کند، دیدگان را از کوری و نابینایی نجات داده، درخشنده می‌کند، و در ناآرامی‌ها به انسان آرامش و امنیت می‌بخشد».

آری تقوا روشن کننده تاریکی‌ها و شرایط ظلمانی است. این است گوشه‌یی از ویژگی‌ها و تفاوت‌های تقوای رهائیبخش و ستیزنده و شورشگر.

خداوندا، ما را شایستهٴ پوشیدن چنین لباسی بگردان. لباس رزم، جهاد و مجاهدت!

پایان.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5f8630b4-c421-4d5b-882d-8bf6fe4cc871"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات