در ادامه جنگ باندهای درونی رژیم و واکنش به حرفهای آخوند حسن روحانی در روزهای سالگرد مرگ خمینی دجال بر سر مسایل اجتماعی و فرهنگی، جنگ بین باندها نه تنها فروکش نکرده است، بلکه هر یک از دو باند درونی رژیم با مناسبت و یا بدون مناسبت، یقه همدیگر را میگیرند.
در ادامه این کشمکشهای باندی است که رئیس سازمان بسیج از راهاندازی 162شبکه ماهوارهیی فارسی زبان آه وناله سر میدهد که این ماهوارهها جنگ نرم علیه نظام را گسترده کردهاند و متولیان فرهنگ در دولت آخوند روحانی به فکر این نیستند که مردم را از آسیبها و گناهان ماهوارهیی باخبر سازند.
دلواپسان باند خامنهای نیز که ظرف دو ماه اخیر بهطور مدام در زمینه موضوع هستهیی و مذاکرات هستهیی نظام دلواپس بودند، اینک دلواپسی خود را به حوزه فرهنگ نظام آخوندی نیز سرایت دادهاند و سهم بیشتری از انتقاداتشان را به وضعیت فرهنگی کشور و عملکرد وزارت ارشاد رژیم اختصاص دادهاند.
یکی از دلواپسان فرهنگی نظام آخوندی و «معلم اخلاق»! دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، «مرتضی آقا تهرانی» نسبت به وزیر ارشاد دولت آخوند روحانی اعتراض کرده و گفته است: ”دولت، ریاستجمهوری و مشاوران فرهنگی تند تند حرف میزنند، خوب است بزنند، منتهی اول باید دید سر این حرفها کلاه ما قاضی است یا نه؟“
روزنامه جمهوری به مشاور امور زنان آخوند حسن روحانی اشکال ”شرعی“ میگیرد که چرا در نظام آخوندی ناپرهیزی کرده و صحبت از حضور زنان در استادیومهای ورزشی کرده است.
از نظر این روزنامه وابسته به رفسنجانی: ”موضوع حضور زنان در استادیومها از امور حاشیهایست و پرداختن به آن هیچ مشکلی را از زندگی مردم برطرف نمیکند و از آنجا که جامعه ما (رژیم آخوندی) یک جامعه مذهبی و سنتی است، قطعاً زمینههای واکنش به صدور مجوز ورود زنان به استادیومهای ورزشی فراوان است و کسانی نیز وجود دارند که از این موقعیت به نفع اهداف جناحی خود بهرهبرداری نمایند و دولت را دچار مشکلاتی کنند که قابل اجتناب است“.
آخوند روحانی ورود ارگانهای سرکوب به بهانههای آخوندساخته را بینتیجه و برخورد باند خامنهای را با مسایل فرهنگی برخوردی خشن میداند و میگوید: ”اونهاییکه هم دنبال خشونت فکری هستند هم دنبال خشونت فرهنگی هستند هم در پی خشونت عملی هستند ما همه باید در برابر افراط و خشونت بایستیم“.
در همه این جنگ و جدالهای باندی بر سر شیوههای سرکوب مردم، چند واقعیت وجود دارد.
یکی از این واقعیتها این است که سرکوب عریان و قهرآمیز مردم بر سر مسایل اجتماعی، فرهنگی و نحوه پوشش به بنبست رسیده است. همچنان که این روزها به دفعات از قول آخوندها، رسانهها و نمایندگان مجلس رژیم شنیده میشود، مردم سرکوب و بگیر و ببند رژیم در زمینه این مسایل را دیگر بر نمیتابند و در مقابل سرکوب نیروهای سرکوبگر رژیم، بیش از پیش مقاومت میکنند و مزدوران رژیم را گوشمالی میدهند.
سوز دل باند ولایت و ایادی آن از نفرت عمومی نسبت به فرهنگ تحمیلی رژیم آخوندی و گوشمالی شدن مزدوران رژیم توسط مردم و بهویژه جوانان را یکی از نمایندگان مجلس رژیم به نام رحماندوست به گویاترین وجه برملا میکند.
رحماندوست در جلسه علنی مجلس رژیم 1تیر93 نسبت به بیاعتنایی مردم به فرهنگ منحط آخوندی و گوشمالی شدن مزدوران رژیم سوز و گداز میکند و میگوید: ”دوستان مستحضر هستید در ماههای اخیر شنیدهایم در مورد کسانیکه اقدام به نهی از منکر کردند و مظلوم و مصدوم بعضاً کشته شدند. نمیتونیم تو کشورمون شاهد چنین شرایطی باشیم. خود آقای رئیس مجلس هم دیروز در اجلاسی که سران سه قوه بودند گفتند یه کسی نهی از منکر میکنه چه بلایی به سرش میارن. ما در شرایطی هستیم که شهادتهای خلیلی و باباخانی و مددخانی و چندین نفر دیگر رو شاهدیم تعداد شهدا و تعداد ضرب و جرحهایی که اسامی تعداد شهدایی که در این مورد به من دادند عددش رو نمیتونم بشمرم. تو این کشور در شرایط فعلی قابلتحمل نیست دل خانواده شهدا به درد از این وضعیتی که تو خیابونها ما میبینیم و متأسفانه هیچکسی نیست که اعتراض کنه و میگیم دیگه امر به معروف نهی از منکر تأثیر نداره برعکس کمانه کرده بهسمت اون کسی که نهی از منکر کرده“
واقعیت دیگر این است که با توجه به فضای انفجاری جامعه، ضعف رژیم و بحران زهرخوران اتمی، تضادهای جامعه با حاکمیت ضدمردمی، به درون هرم قدرت حاکمیت سرازیر شده است. لذا میبینیم بهرغم اشتراک هر دو باند در سرکوب مردم و بهویژه زنان، در شیوه برخورد دو باند رژیم با مسایل اجتماعی و فرهنگی و سرکوب مردم در این زمینهها، اختلاف و تضاد وجود دارد.
آخوند روحانی و باند مربوطه سعی دارند سوپاپ اطمینانی برای تضادهای انبوه و نهفته در جامعه باز کنندت
آخوند حسن روحانی تلاش دارد با پز مدره نمایی و دفاع از فرهنگ، آزادی پوشش و... خط خود و باند مربوطه را در زمینه ریختن جام زهر اجتماعی به حلقوم ”مقام ولایت“ پیش ببرد تا بلکه بتواند تا آنجا که میشود از فوران خشم مردم جلوگیری کند.
تمامی جنگ و جدالها و حرف و حدیثهای باندهای درونی رژیم علیه یکدیگر در زمینه فرهنگ و مسایل اجتماعی در این راستا قابل تعبیر و تبیین است.
اما یک واقعیت برت روجود دارد که مقابله مردم با نیروی سرکوب رژیم، و اعتراضات آشکار آنها نسبت به تحمیل ارزشها و فرهنگ آخوندی، به حدی است که نه سیاست سرکوب باند ولایت میتواند مانع بروز انفجار خشم مردم شود و نه تاکتیک سوپاپ اطمینان آخوند روحانی و باند رفسنجانی- روحانی.
تضاد مردم با رژیم آخوندی در مورد مسایل اجتماعی و فرهنگی زمانی حل میشود که این نظام با تمامی دستهبندیهای درونی و فرهنگ متعفن ضدانسانیاش به زبالهدان تاریخ افکنده شود.
در ادامه این کشمکشهای باندی است که رئیس سازمان بسیج از راهاندازی 162شبکه ماهوارهیی فارسی زبان آه وناله سر میدهد که این ماهوارهها جنگ نرم علیه نظام را گسترده کردهاند و متولیان فرهنگ در دولت آخوند روحانی به فکر این نیستند که مردم را از آسیبها و گناهان ماهوارهیی باخبر سازند.
دلواپسان باند خامنهای نیز که ظرف دو ماه اخیر بهطور مدام در زمینه موضوع هستهیی و مذاکرات هستهیی نظام دلواپس بودند، اینک دلواپسی خود را به حوزه فرهنگ نظام آخوندی نیز سرایت دادهاند و سهم بیشتری از انتقاداتشان را به وضعیت فرهنگی کشور و عملکرد وزارت ارشاد رژیم اختصاص دادهاند.
یکی از دلواپسان فرهنگی نظام آخوندی و «معلم اخلاق»! دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، «مرتضی آقا تهرانی» نسبت به وزیر ارشاد دولت آخوند روحانی اعتراض کرده و گفته است: ”دولت، ریاستجمهوری و مشاوران فرهنگی تند تند حرف میزنند، خوب است بزنند، منتهی اول باید دید سر این حرفها کلاه ما قاضی است یا نه؟“
روزنامه جمهوری به مشاور امور زنان آخوند حسن روحانی اشکال ”شرعی“ میگیرد که چرا در نظام آخوندی ناپرهیزی کرده و صحبت از حضور زنان در استادیومهای ورزشی کرده است.
از نظر این روزنامه وابسته به رفسنجانی: ”موضوع حضور زنان در استادیومها از امور حاشیهایست و پرداختن به آن هیچ مشکلی را از زندگی مردم برطرف نمیکند و از آنجا که جامعه ما (رژیم آخوندی) یک جامعه مذهبی و سنتی است، قطعاً زمینههای واکنش به صدور مجوز ورود زنان به استادیومهای ورزشی فراوان است و کسانی نیز وجود دارند که از این موقعیت به نفع اهداف جناحی خود بهرهبرداری نمایند و دولت را دچار مشکلاتی کنند که قابل اجتناب است“.
آخوند روحانی ورود ارگانهای سرکوب به بهانههای آخوندساخته را بینتیجه و برخورد باند خامنهای را با مسایل فرهنگی برخوردی خشن میداند و میگوید: ”اونهاییکه هم دنبال خشونت فکری هستند هم دنبال خشونت فرهنگی هستند هم در پی خشونت عملی هستند ما همه باید در برابر افراط و خشونت بایستیم“.
در همه این جنگ و جدالهای باندی بر سر شیوههای سرکوب مردم، چند واقعیت وجود دارد.
یکی از این واقعیتها این است که سرکوب عریان و قهرآمیز مردم بر سر مسایل اجتماعی، فرهنگی و نحوه پوشش به بنبست رسیده است. همچنان که این روزها به دفعات از قول آخوندها، رسانهها و نمایندگان مجلس رژیم شنیده میشود، مردم سرکوب و بگیر و ببند رژیم در زمینه این مسایل را دیگر بر نمیتابند و در مقابل سرکوب نیروهای سرکوبگر رژیم، بیش از پیش مقاومت میکنند و مزدوران رژیم را گوشمالی میدهند.
سوز دل باند ولایت و ایادی آن از نفرت عمومی نسبت به فرهنگ تحمیلی رژیم آخوندی و گوشمالی شدن مزدوران رژیم توسط مردم و بهویژه جوانان را یکی از نمایندگان مجلس رژیم به نام رحماندوست به گویاترین وجه برملا میکند.
رحماندوست در جلسه علنی مجلس رژیم 1تیر93 نسبت به بیاعتنایی مردم به فرهنگ منحط آخوندی و گوشمالی شدن مزدوران رژیم سوز و گداز میکند و میگوید: ”دوستان مستحضر هستید در ماههای اخیر شنیدهایم در مورد کسانیکه اقدام به نهی از منکر کردند و مظلوم و مصدوم بعضاً کشته شدند. نمیتونیم تو کشورمون شاهد چنین شرایطی باشیم. خود آقای رئیس مجلس هم دیروز در اجلاسی که سران سه قوه بودند گفتند یه کسی نهی از منکر میکنه چه بلایی به سرش میارن. ما در شرایطی هستیم که شهادتهای خلیلی و باباخانی و مددخانی و چندین نفر دیگر رو شاهدیم تعداد شهدا و تعداد ضرب و جرحهایی که اسامی تعداد شهدایی که در این مورد به من دادند عددش رو نمیتونم بشمرم. تو این کشور در شرایط فعلی قابلتحمل نیست دل خانواده شهدا به درد از این وضعیتی که تو خیابونها ما میبینیم و متأسفانه هیچکسی نیست که اعتراض کنه و میگیم دیگه امر به معروف نهی از منکر تأثیر نداره برعکس کمانه کرده بهسمت اون کسی که نهی از منکر کرده“
واقعیت دیگر این است که با توجه به فضای انفجاری جامعه، ضعف رژیم و بحران زهرخوران اتمی، تضادهای جامعه با حاکمیت ضدمردمی، به درون هرم قدرت حاکمیت سرازیر شده است. لذا میبینیم بهرغم اشتراک هر دو باند در سرکوب مردم و بهویژه زنان، در شیوه برخورد دو باند رژیم با مسایل اجتماعی و فرهنگی و سرکوب مردم در این زمینهها، اختلاف و تضاد وجود دارد.
آخوند روحانی و باند مربوطه سعی دارند سوپاپ اطمینانی برای تضادهای انبوه و نهفته در جامعه باز کنندت
آخوند حسن روحانی تلاش دارد با پز مدره نمایی و دفاع از فرهنگ، آزادی پوشش و... خط خود و باند مربوطه را در زمینه ریختن جام زهر اجتماعی به حلقوم ”مقام ولایت“ پیش ببرد تا بلکه بتواند تا آنجا که میشود از فوران خشم مردم جلوگیری کند.
تمامی جنگ و جدالها و حرف و حدیثهای باندهای درونی رژیم علیه یکدیگر در زمینه فرهنگ و مسایل اجتماعی در این راستا قابل تعبیر و تبیین است.
اما یک واقعیت برت روجود دارد که مقابله مردم با نیروی سرکوب رژیم، و اعتراضات آشکار آنها نسبت به تحمیل ارزشها و فرهنگ آخوندی، به حدی است که نه سیاست سرکوب باند ولایت میتواند مانع بروز انفجار خشم مردم شود و نه تاکتیک سوپاپ اطمینان آخوند روحانی و باند رفسنجانی- روحانی.
تضاد مردم با رژیم آخوندی در مورد مسایل اجتماعی و فرهنگی زمانی حل میشود که این نظام با تمامی دستهبندیهای درونی و فرهنگ متعفن ضدانسانیاش به زبالهدان تاریخ افکنده شود.