728 x 90

-

سخنرانی میشل آلیو ماری، وزیر ارشد پیشین در دولت فرانسه در کنفرانس بین‌المللی در پارلمان اروپا

-

میشل آلیو ماری، وزیر ارشد پیشین در دولت فرانسه
میشل آلیو ماری، وزیر ارشد پیشین در دولت فرانسه
با تشکر از شما آقای رئیس. از بابت دعوت‌تان تشکر می‌کنم، خانم رئیس‌جمهور رجوی. همچنین از آقای نایب‌رئیس پارلمان متشکرم. خانمها و آقایان پارلمانتر، خانمها و آقایان، من به‌طور خاص محل انتخاب شده برای این تجمع را یک سمبل می‌بینم. این مکان، پارلمان اروپا، ابتدا یک چیز را نمایندگی می‌کند، این‌که اروپا برای ما صرفاً یک قدرت اقتصادی نیست، بلکه مردمی را به هم پیوند می‌دهد که ارزشهای مشترکی دارند؛ ارزشهای انسانی. مردمی که به اتفاق همدیگر می‌خواهند یک آرمان را محقق کنند، ارزش احترام گذاشتن به مردان و زنان در تمام کره زمین. آرمان آزادی که همگی باید از آن برخوردار باشند. آرمان دموکراسی و این سمبل همچنین نشان می‌دهد که اروپا می‌تواند نقشی را ایفا کند که فارغ از مشکلات اقتصادی و مالی آن را در موقعیت یک قدرت واقعی سیاسی در جهان قرار می‌دهد. یک قدرت سیاسی که هدف‌نهایی‌اش این است که دیگران را در نگرشش از جهان و آرزوهایش برای صلح و ارزشها سهیم کند. کارکردهای عهد نامه لیسبون، بیانگر عملکرد پارلمان اروپا در زمینه‌های مختلف بین‌المللی و استراتژیک است. وقتی که ما از روابط بین‌المللی و استراتژیک صحبت می‌کنیم، واضح است که رژیم ایران در مکان اول نگرانیهای بین‌المللی قرار دارد. رژیم ایران در صف اول قرار دارد. از طرفی سیاست هسته‌یی که سالهاست توسط رژیم حاکم در تهران پیش برده می‌شود. و این نگرانی، این ترس، توسط ساختار سیاسی رژیمی که در تهران تصمیم‌گیری می‌کند، تقویت می‌شود. رژیمی که ـ همان‌طور که گفتید ـ به دیگران احترام نمی‌گذارد، به حقوق‌بشر احترام نمی‌گذارد، و همچنین به قوانین دموکراسی احترام نمی‌گذارد. و نهایتاًپیوند این دو عنصر – یعنی از یک طرف سیاست هسته‌یی که سیاست هسته‌یی نظامی هم هست و از طرف دیگر رژیمی که به‌نحوی غیرقابل کنترل است، چرا که یک رژیم مستبد و دیکتاتوری مذهبی است – سبب می‌شود که رژیم ایران به‌عنوان یک ریسک بی‌ثباتی اساسی در منطقهٴ خودش- یعنی بشکه باروتی به نام خاور نزدیک و میانه ـ شناخته می‌شود. ولی تمام کسانی که به مسائل بزرگ استراتژیک می‌اندیشند این رژیم را به‌عنوان یک عامل احتمالی درگیری در سطح جهان و تهدیدی برای صلح می‌بینند. و این یک پارادوکس است. یک پارادوکس چرا که این کشور پهناور که 78 میلیون جمعیت دارد، با توجه به موقعیت جغرافیایی‌اش، به‌دلیل تاریخش، فرهنگش، می‌تواند اتفاقاً یک عامل ثبات در منطقه باشد و همچنین می‌تواند در ایجاد و بازیافتن صلح شرکت کند. به‌خاطر این‌که ما ایران را دوست داریم، به‌خاطر این‌که ایرانیان را دوست داریم، به این خاطر است که ما می‌خواهیم این کشور بالاخره بتواند این نقش ثبات را ایفا کند. ما امروز از این هدف دور هستیم ولی باید آن را در نظر داشته باشیم. از سال 2002 تمام کسانی که دنبال صلح هستند، نگران هستند. به‌طور دقیق منظور زمان آشکار شدن برنامه تحقیقات مخفیانه برای ساخت سلاح هسته‌یی است. از سال 2005، رفتار و بیان حاکمان ایران وجه خیلی تهدیدآمیزتری به خود گرفتند. در ظاهر این طور به نظر می‌آید که میزانی پیشرفت صورت گرفته و توافقنامه ژنو امضا شد. اگر‌ چه این پیشرفتها باعث خوشحالی شود، ولی ما باید هم‌چنان محتاط باشیم. باید به‌رسمیت شناخت که تردید‌های زیادی کماکان در خصوص نیت واقعی رژیم وجود دارد. به جای دخالت نظامی، مسیر مذاکره دیپلوماتیک برگزیده شده است. من فکر می‌کنم این چیز خوبی است چرا که در دخالت نظامی، ابتدا شهروندان هستند که قربانی می‌شوند، و این حرف یک وزیر دفاع سابق است. قبل از این‌که بخواهیم به جنگ برویم باید به عواقب آن فکر کنیم. ولی باید دید که مسیر دیپلوماتیک همچنین بارها در رابطه با رژیم ایران با شکست مواجه شده است. علت احتیاط و هوشیاری ضروری ما همین است. با وجود ابتکارات گروه 1+5، با وجود 6 قطعنامه شورای امنیت ملل متحد، 12 قطعنامه شورای حکام آژانس بین‌المللی اتمی، دیالوگ بارها متوقف شده و بارها به هیچ نتیجه مادی نرسیده است. تحریمها از ساخت موشک فضایی و پیگیری برنامه هسته‌یی جلوگیری نکردند. امروز، بر اساس توافقات ژنو ما باید هم‌چنان هوشیار باشیم. به‌طور خاص باید میزان مؤثر بودن روشهای کنترلی را زیر نظر داشت و مشاهدات نیز باید اعلام شوند و واقعی بودن آن بررسی شود. همچنین باید مکانیزمهایی را یافت که راه بازگشت را غیرممکن کنند. این یک عامل ضروری است. همچنین گفته شد که مذاکراتی در گذشته صورت گرفته است. پیشرفتهایی صورت گرفت ولی بعد متوجه شدیم که این پیشرفتها در خدمت ادامه برنامه (هسته‌یی) با وجود تعهدات داده شده، قرار گرفتند. بنابراین تمامی اینها نباید مانع از این شوند که ما به‌دنبال یک راه‌حل بگردیم، ولی باید کماکان احتیاط کنیم. علت دوم که باید ما را حتی محتاط‌تر کند، ساختار رژیمی است که در تهران حکومت می‌کند، رژیمی که هیچ تضمینی در صداقت و قابل اتکا بودن تعهدات مقامات آن وجود ندارد. نهایتاً چیزی که می‌توانیم و باید بگوییم این است که تنها یک حکومت دموکراتیک و مبتنی بر جدایی دین از دولت است که می‌تواند اعتماد جامعه بین‌المللی را به مرور زمان کسب کند. تنها یک رژیم دموکراتیک می‌تواند به این کشور پهناور اجازه دهد نقش کامل خود را در جامعه بین‌المللی ایفا کند. راه‌حل بحران فعلی و آماده ساختن آینده از مسیر استقرار چنین حکومتی در ایران می‌گذرد. یعنی یک تغییر از درون آن چه می‌گذرد. یک کشور بزرگ، هر کجا که باشد، اگر بخواهد یک نقش مشروعی در اجماع کشورها ایفا کند، به‌طور واضح به یک حکومت دموکراتیک نیاز دارد. معنی آن چیست؟ یعنی احترام به قوانین بین‌المللی و ملی به‌طور همزمان. دموکراسی یعنی حکومت شهروندان برابر و آزاد. برابر، صرف‌نظر از جنس، و آزاد در تفکر، در تردد، در اعتقاد، در بیان نظرات سیاسی. دموکراسی یعنی تفکیک قوا. یعنی تمیز بین سیاست و مذهب. می‌دانم که لائسیته یک مفهوم اساساً فرانسوی است که مشخصاً در کشورهای آنگلوساکسون درست فهم نمی‌شود و همچنین در بسیاری کشورهای دیگر در جهان. ولی من کماکان آن را توضیح می‌دهم. تعریفی که یک جامعه شناس به نام دومینیک اشنا پر ارائه می‌دهد، می‌گوید جامعه دموکراتیک بر پایه تفکیک قوه مجریه، مقننه و قضاییه بنا شده است و تمیز دادن نظام سیاسی از نظام مذهبی یکی از اصول پایه‌یی آن است. با این وجود باید دیالوگ و همکاری بین دولت و گروه‌های مذهبی وجود داشته باشد. منظور حذف مذهب نیست. منظور این است که آن را در محدوده و اقلیم خودش نگه داشت. دموکراسی برای همهٴ ما اروپاییها ـ و دیگران ـ یعنی احترام به حقوق‌بشر و حق بیان مخالفت. ما از آنهایی که در کمپهای اشرف و لیبرتی جان خود را از دست دادند، یا مجروح شدند، یاد می‌کنیم. ما یاد می‌کنیم از آنهایی اعدام شدند. این‌جاست که تمامی چیز‌هایی که باید تغییر کنند را می‌بینیم. نقش ما این نیست که یک حکومت سیاسی را به کشورمان تحمیل کنیم. بلکه نقش ما، خانمها و آقایان پارلمانتر، خانمها و آقایان، این است تضمین کنیم ارزشهایی که ما را به هم پیوند می‌دهند، یعنی ارزشهای مردان و زنان، ارزشهایی باشند که همگان در جهان در آنها سهیم باشند، مخصوصاً آنهایی را که دوستان خود تلقی می‌کنیم، یعنی مردم ایران.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/320ba191-0d21-477e-bac3-0efed1c8c917"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات