از مسئولان پشتیبانی ارتش آزادیبخش لیسانسیه شیمی، 35سال مبارزه حرفهای و تشکیلاتی در سازمان مجاهدین خلق ایران شهادت در اثر ایست قلبی در زیر حملات موشکی در لیبرتی
قهرمان مجاهدی از خطه شمال، مجاهد قهرمان شهید عباس نامور پس از 35سال مجاهدت بیوقفه در روز پنجم دیماه در اثر اصابت و انفجار موشکی در نزدیکی او دچار ایست قلبی شد و در دم بهشهادت رسید.
عباس قهرمان که به یاد اولین مسئولش در سازمان مجاهدین خلق ایران نام محمد نجفی را برای خود انتخاب کرده بود و همرزمانش بیشتر او را به این نام میشناختند در جریان انقلاب ضدسلطنتی هوادار مجاهدین و از گردانندگان تظاهرات بود. اینکه پیش از پیروزی انقلاب گم شدهاش را در سازمان مجاهدین خلق ایران یافته بود بلافاصله بعد از انقلاب به مجاهدین پیوست و به یکی از مجاهدان سرشناس و محبوب مردم فومن تبدیل شد. در سال 1358 برای اولین دور انتخابات lمجلس شورای ملی، از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران برای نمایندگی مردم فومن کاندیدا شد. عباس قهرمان در آن موقع سه سال بود که از دانشکده علوم در رشته شیمی فارغالتحصیل شده و دبیر محبوب دبیرستانهای فومن بود. محبوبیت فوقالعاده او که ناشی از فعالیتهای پاکبازانهاش در جهت حل مشکلات مردم در راستای آرمانهای آزادیخواهانهٴ مجاهدین، بود، باعث شد که خیلی زود هدف خشم و کین ارتجاع حاکم قرار گیرد.
به همین دلیل نه تنها با تقلبات افسار گسیخته و مصادرهٴ آرای بالای او نگذاشتند پایش به مجلس برسد، بلکه مزدوران و چماقداران را برای حذف فیزیکی او بسیج کردند.
اما عباس مجاهد، مقهور شرایطی که خمینی حاکم کرده بود نشد او بهای آزادی را میدانست و آماده پرداخت همه چیزش بود. از ابتدای سال60 ترک خانه و کاشانه کرد و مبارزه خود را در شهرهای مختلف کشور، به شکل مخفی دنبال کرد تا اینکه سرانجام در سال 62 توانست خودش را به منطقه مرزی برساند و در یکانهای رزمی مجاهد خلق سازماندهی شود. عباس قهرمان بهتدریج با بارز کردن جوهره انقلابی خود مسئولیتهای سنگینتری بهعهده گرفت و در صحنههای مختلف درخشید
همرزمانش او را همواره مجاهدی مسئول، یاری دلسوز، برادری کمککار، رزمندهای صلحشور و فرماندهای راهگشا میشناختند، فرماندهای که حضورش در هر عرصه موجب دلگرمی یارانش و تضمین موفقیت بود. همرزمانش میگویند در مواجهه با سختترین تضادها نیز خنده از لبانش دور نمیشد و به جمع پیرامونش شادی و آرامش و استواری میبخشید.
عباس نامور در عرصه نبرد ایدئولوژیک نیز یلی بود. خودش میگفت تولد من همان سالی است که به انقلاب خواهر مریم پا گذاشتم. عباس در آخرین تعهد و نقشه مسیر خود در مرداد 92 در اوج آگاهی و جسارت انقلابی، با استقبال از هر ابتلایی در مسیر مبارزه نوشت:
«اعتقاد راسخ دارم آنچه در لیبرتی و اشرف میگذرد بدون شکاف عین کارزار سرنگونی است… لیبرتی صحنهٴ آزمایشی است که با مایهگذاری مجاهدی، سرفراز از آن بیرون میآیم و آن را بهمثابه جهاد میبینم».
مجاهد دلاور عباس در دستنوشته دیگری در آبان سال 91 نوشته است از 35سال پیش بهدنبال برقراری آزادی در ایران زیر سلطه ولایتفقیه، زیر چتر سازمان مجاهدین خلق ایران مجاهدت کردهام و در این مسیر مجاهد میمانم و مجاهد میمیرم و لیبرتی را پلی برای سرنگونی رژیم ضدبشری ولایت سفیانی خواهم کرد. قهرمان خلق مجاهد شهید عباس نامور – محمد نجفی_ این چنین با انتخاب آگاهانهٴ پایداری تا بهآخر، پیام ماندگاری آرمانش را چون بذری به سرزمین محبوبش ایران و بهخصوص به مردم گیلان که بسیار دلبستهٴ آنان بود رساند.
درود بر عباس نامور روزی که دل در گرو آزادی خلقش گذاشت، روزی که لباس رزم در بر کرد و روزی که در طریق آزادی خاک افتاد و روزی که یاد و نامش در سرودهای مردم ایران بار دیگر زنده خواهد شد. درود درود درود.
قهرمان مجاهدی از خطه شمال، مجاهد قهرمان شهید عباس نامور پس از 35سال مجاهدت بیوقفه در روز پنجم دیماه در اثر اصابت و انفجار موشکی در نزدیکی او دچار ایست قلبی شد و در دم بهشهادت رسید.
عباس قهرمان که به یاد اولین مسئولش در سازمان مجاهدین خلق ایران نام محمد نجفی را برای خود انتخاب کرده بود و همرزمانش بیشتر او را به این نام میشناختند در جریان انقلاب ضدسلطنتی هوادار مجاهدین و از گردانندگان تظاهرات بود. اینکه پیش از پیروزی انقلاب گم شدهاش را در سازمان مجاهدین خلق ایران یافته بود بلافاصله بعد از انقلاب به مجاهدین پیوست و به یکی از مجاهدان سرشناس و محبوب مردم فومن تبدیل شد. در سال 1358 برای اولین دور انتخابات lمجلس شورای ملی، از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران برای نمایندگی مردم فومن کاندیدا شد. عباس قهرمان در آن موقع سه سال بود که از دانشکده علوم در رشته شیمی فارغالتحصیل شده و دبیر محبوب دبیرستانهای فومن بود. محبوبیت فوقالعاده او که ناشی از فعالیتهای پاکبازانهاش در جهت حل مشکلات مردم در راستای آرمانهای آزادیخواهانهٴ مجاهدین، بود، باعث شد که خیلی زود هدف خشم و کین ارتجاع حاکم قرار گیرد.
به همین دلیل نه تنها با تقلبات افسار گسیخته و مصادرهٴ آرای بالای او نگذاشتند پایش به مجلس برسد، بلکه مزدوران و چماقداران را برای حذف فیزیکی او بسیج کردند.
اما عباس مجاهد، مقهور شرایطی که خمینی حاکم کرده بود نشد او بهای آزادی را میدانست و آماده پرداخت همه چیزش بود. از ابتدای سال60 ترک خانه و کاشانه کرد و مبارزه خود را در شهرهای مختلف کشور، به شکل مخفی دنبال کرد تا اینکه سرانجام در سال 62 توانست خودش را به منطقه مرزی برساند و در یکانهای رزمی مجاهد خلق سازماندهی شود. عباس قهرمان بهتدریج با بارز کردن جوهره انقلابی خود مسئولیتهای سنگینتری بهعهده گرفت و در صحنههای مختلف درخشید
همرزمانش او را همواره مجاهدی مسئول، یاری دلسوز، برادری کمککار، رزمندهای صلحشور و فرماندهای راهگشا میشناختند، فرماندهای که حضورش در هر عرصه موجب دلگرمی یارانش و تضمین موفقیت بود. همرزمانش میگویند در مواجهه با سختترین تضادها نیز خنده از لبانش دور نمیشد و به جمع پیرامونش شادی و آرامش و استواری میبخشید.
عباس نامور در عرصه نبرد ایدئولوژیک نیز یلی بود. خودش میگفت تولد من همان سالی است که به انقلاب خواهر مریم پا گذاشتم. عباس در آخرین تعهد و نقشه مسیر خود در مرداد 92 در اوج آگاهی و جسارت انقلابی، با استقبال از هر ابتلایی در مسیر مبارزه نوشت:
«اعتقاد راسخ دارم آنچه در لیبرتی و اشرف میگذرد بدون شکاف عین کارزار سرنگونی است… لیبرتی صحنهٴ آزمایشی است که با مایهگذاری مجاهدی، سرفراز از آن بیرون میآیم و آن را بهمثابه جهاد میبینم».
مجاهد دلاور عباس در دستنوشته دیگری در آبان سال 91 نوشته است از 35سال پیش بهدنبال برقراری آزادی در ایران زیر سلطه ولایتفقیه، زیر چتر سازمان مجاهدین خلق ایران مجاهدت کردهام و در این مسیر مجاهد میمانم و مجاهد میمیرم و لیبرتی را پلی برای سرنگونی رژیم ضدبشری ولایت سفیانی خواهم کرد. قهرمان خلق مجاهد شهید عباس نامور – محمد نجفی_ این چنین با انتخاب آگاهانهٴ پایداری تا بهآخر، پیام ماندگاری آرمانش را چون بذری به سرزمین محبوبش ایران و بهخصوص به مردم گیلان که بسیار دلبستهٴ آنان بود رساند.
درود بر عباس نامور روزی که دل در گرو آزادی خلقش گذاشت، روزی که لباس رزم در بر کرد و روزی که در طریق آزادی خاک افتاد و روزی که یاد و نامش در سرودهای مردم ایران بار دیگر زنده خواهد شد. درود درود درود.