چکیده: سفر هیأت پارلمان اروپا به تهران که با سالها نذر و نیاز رژیم عملی شد و رژیم تلاش میکرد آن را بهعنوان نشانهٴ خروج از انزوا، جلوه دهد، نتیجه معکوس بخشید. اقدامی که قرار بود جایگاه رفیع جهانی و اعتبار بیهمتای بینالمللی مجاهدین و مقاومت ایران بهخصوص در پارلمان اروپا را به چالش بکشد، به بحرانی دیگر و به نمایشی از پوسیدگی و ناتوانی مفرط نظام ولایتفقیه تبدیل شد و اجزای مختلف آن، از مجلس و قوه قضاییه و وزارتخارجه و وزارت اطلاعات و غیره… را بیش از پیش به جان هم انداخت. و به قول معروف «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».
سفر یک هیأت پارلمان اروپا به تهران، قرار بود نمایشی از آب شدن یخهای تعامل دیپلوماتیک رژیم با دنیا باشد، اما در عمل تبدیل به بحران و قشقرقی درون رژیم شد و تیرگی بیش از پیش روابطش با کشورهای اروپایی و یونان بهعنوان رئیس دورهیی اتحادیه اروپا و احضار سفیر یونان به وزارتخارجه را بهدنبال آورد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که هیأت مزبور با دو تن از مخالفان رژیم در سفارت یونان ملاقات کرد و جایزه ساخاروف را از جانب پارلمان اروپا به آنها اهدا کرد. این اقدام که یک سیلی سیاسی بر بناگوش رژیم بود، آنچنان بحرانی در رژیم ایجاد کرد که وقت عمده جلسه روز اول دی ماه مجلس را به خود اختصاص داد.
در این جلسه نمایندگان وابسته به باند خامنهای، باند رقیب را شلاقکش کردند که چه کسی این هیأت را دعوت کرده؟ چه کسی با ملاقات آنها با مخالفان در سفارت یونان موافقت کرده؟ چرا واکنش درخور به این اقدام آنها نشان داده نشده؟ و… ؟
یکی از اعضای باند ولیفقیه در مجلس، آخوندی به نام رسایی، حمله خود را متوجه نمایندگان باند رقیب و شخص لاریجانی کرد و گفت: «چون مدعو این دیدار و این ملاقات، مجلس بوده… ، خیلی از علامت سوالها متوجه مجلسه. من اولاً تأکید کنم که سگ زرد برادر شغاله، اتحادیه اروپا فرقی با آمریکا ندارد.
… بهرغم اینکه به این کمیته تأکید شده بود که حق ملاقات با کسانی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت دارند، ندارند. اما در بدو ورود این نمایندگان در یکی از سفارتخانهها با دو تن از کسانی که فتنهگری کردند و در دادگاه نظام جمهوری اسلامی محکوم شدند، ملاقات میکنند».
به نظر میرسد که این دعوا از چند روز پیش در رژیم در گرفته و روز اول دی ماه، بعد از چند روز، در مجلس علنی شده است. چرا که علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس ارتجاع در گفتگو با خبرگزاری فارس (28/آذر/92) در دفاع از کمیسیون خود که بانی دعوت از هیأت پارلمان اروپا بوده، گفت: «برنامه مکتوب این هیأت اروپایی موجود است و در هیچکجای آن نیز چنین دیداری وجود نداشته است. بروجردی با بیان اینکه علت به تأخیر افتادن این سفر تا کنون، مخالفت جدی مجلس با چنین درخواستهایی بوده است، یقه وزارتخارجه را گرفت و گفت: «وزارت خارجه» باید پاسخگوی دیدار هیأت پارلمانی اروپا باشد».
شرط هیأت پارلمانی برای سفر به ایران
اما در جلسه (اول دیماه) مجلس، نمایندهٴ دیگری به نام «آقا محمدی» نکته مهمی را لو میدهد و میگوید: «این هیأت گفته که شرط گذشته به شرطی به ایران خواهد آمد که با این زندانیان ملاقات بکند، این بایستی مشخص بشود که این شرط را چه کسی پذیرفته، موقعی هم که به ایران آمدند، رئیس هیأت مصاحبه کرد و گفت: علت اصلی آمدن ما، ملاقات با این زندانیان و تقدیم جایزه ساخاروف به میزان 50 [هزار] یورو به هر یک از زندانیان بوده…».
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع هم که گویا دستی در این دعوت داشته، در دفاع از خود، تقصیر را به گردن قوه قضاییه و جواد لاریجانی معاون آن انداخت و گفت: «آقای دلقی مدیرکل غرب اروپا گفت: اخیراً که سوسیالیستهای اروپا آمدند تهران و ملاقات کردند با آقای دکتر محمد جواد لاریجانی معاون بینالملل قوه قضاییه، خواستار شدند که در سفر [هیأت] پارلمان اروپا، با این دو نفر ملاقات کنند. آقای دلقی گفت، آقای دکتر محمد جواد لاریجانی موافقت کردند با ملاقات با اینها…».
آخوند رسایی در قسمت دیگری از اظهارات خود، انگشت اتهام را علاوه بر وزارتخارجه متوجه وزارت اطلاعات هم کرد و گفت: «این هیأت پارلمانی سالها قصد سفر داشته، همه هم میدانستند که اینها وقتی بیایند، قصد چنین ملاقاتهایی را دارند، بر اساس ادعایی که همکاران ما کردند، ما پیگیری کردیم، به نهادهایی مثل وزارتخارجه و همچنین وزارت اطلاعات، حدود یک هفته قبل از آمدن این هیأت تذکرات لازم داده شده که اینها چنین رفتارهایی را میخواهند انجام بدهند. چرا وزارت اطلاعات تمهیدی در این باره نکرده؟ … وزیر مربوطه چند روز پیش گفته من خبر نداشتم».
«پارلمان اروپا جولانگاه مجاهدین شده است!»
به این ترتیب مشخص میشود ملاقات کذایی هیأت پارلمان اروپا با دو مخالف رژیم، خلقالساعه نبوده و این مسأله سالها مطرح بوده و هیأت اصلاً با همین شرط به ایران سفر کرده است، اما رژیم آخوندی چرا به آن تن داده که بهمثابه ایجاد شکافی در دیوار سانسور و اختناقش میباشد و چنین بحرانی را برایش به ارمغان آورده است؟
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «نکته اول اینکه، آخرین سفری که گروه ایرانی روابط با پارلمان اروپا داشت، حدود 6سال پیش بود. از آن پس قرار بود که ما هر ساله یک سفر رفت و برگشتی را داشته باشیم. نکته بعدی هم اینکه پارلمان اروپا، بهدلیل خلأیی که ما امروز داریم، جولانگاه سازمان منافقین شده و ضدانقلاب و اپوزیسیون مرتب در پارلمان اروپا حضور دارند و جمهوری اسلامی ایران متأسفانه حضورش در پارلمان اروپا بسیار کم است».
جلالی در ادامه سوز و گدازهای خود، افزود: «ما بهعنوان مجلس با هر گونه ملاقاتی با غیر از مسئولان جمهوری اسلامی ایران مخالفیم، دلیلش هم این است که اینها حرفهای اپوزیسیون را زیاد شنیدهاند، یکبار هم وقت بگذارند حرفهای خود ما را بشنوند. هر روز توی پارلمان اروپا، اپوزیسیون و ضدانقلاب هستند. نیازی نیست با آنها صحبت بکنند».
سیلی دیگر هیأت بر بناگوش رژیم
رفتار تحقیرآمیز هیأت پارلمان اروپا با رژیم، به همان یک فقره ملاقات با مخالفان رژیم و تقدیر از آنها و اهدای جایزه محدود نبود. در جلسه علنی مجلس همچنین مطرح شد که در دیدار هیأت با رفسنجانی، وقتی رفسنجانی وارد اتاق ملاقات شد، رئیس هیأت از جای خودش بلند نشد و اعتنایی به رفسنجانی نکرد. آخوند رسایی در سخنان خود گفت: «ما به آقای هاشمی رفسنجانی انتقاداتی داریم که در درون خانواده خودمان است؛ اما اگر یک خارجی بخواهد به شخصیتهای ما توهین بکند، این برای ما قابلتحمل نیست».
رسایی افزود: «از همه بدتر اینکه، این هیأت وقتی که [از ایران] برگشته، اعلام کرده، مهمترین ملاقاتهای من، ملاقات با این فتنهگرها توی سفارت یونان بوده، چرا وزارتخارجه اینجا عزتمندانه رفتار نکرده؟ …».
«سرکنگبین صفرا فزود… !»
به این ترتیب سفر هیأت پارلمان اروپا به تهران که با سالها نذر و نیاز رژیم عملی شد و رژیم تلاش میکرد آن را بهعنوان نشانهٴ خروج از انزوا، جلوه دهد، نتیجه معکوس بخشید. اقدامی که قرار بود جایگاه رفیع جهانی و اعتبار بیهمتای بینالمللی مجاهدین و مقاومت ایران بهخصوص در پارلمان اروپا را به چالش بکشد، به بحرانی دیگر و به نمایشی از پوسیدگی و ناتوانی مفرط نظام ولایتفقیه تبدیل شد و اجزای مختلف آن، از مجلس و قوه قضاییه و وزارتخارجه و وزارت اطلاعات و غیره… را بیش از پیش به جان هم انداخت. به قول معروف «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».
سفر یک هیأت پارلمان اروپا به تهران، قرار بود نمایشی از آب شدن یخهای تعامل دیپلوماتیک رژیم با دنیا باشد، اما در عمل تبدیل به بحران و قشقرقی درون رژیم شد و تیرگی بیش از پیش روابطش با کشورهای اروپایی و یونان بهعنوان رئیس دورهیی اتحادیه اروپا و احضار سفیر یونان به وزارتخارجه را بهدنبال آورد.
ماجرا از آنجا آغاز شد که هیأت مزبور با دو تن از مخالفان رژیم در سفارت یونان ملاقات کرد و جایزه ساخاروف را از جانب پارلمان اروپا به آنها اهدا کرد. این اقدام که یک سیلی سیاسی بر بناگوش رژیم بود، آنچنان بحرانی در رژیم ایجاد کرد که وقت عمده جلسه روز اول دی ماه مجلس را به خود اختصاص داد.
در این جلسه نمایندگان وابسته به باند خامنهای، باند رقیب را شلاقکش کردند که چه کسی این هیأت را دعوت کرده؟ چه کسی با ملاقات آنها با مخالفان در سفارت یونان موافقت کرده؟ چرا واکنش درخور به این اقدام آنها نشان داده نشده؟ و… ؟
یکی از اعضای باند ولیفقیه در مجلس، آخوندی به نام رسایی، حمله خود را متوجه نمایندگان باند رقیب و شخص لاریجانی کرد و گفت: «چون مدعو این دیدار و این ملاقات، مجلس بوده… ، خیلی از علامت سوالها متوجه مجلسه. من اولاً تأکید کنم که سگ زرد برادر شغاله، اتحادیه اروپا فرقی با آمریکا ندارد.
… بهرغم اینکه به این کمیته تأکید شده بود که حق ملاقات با کسانی که علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت دارند، ندارند. اما در بدو ورود این نمایندگان در یکی از سفارتخانهها با دو تن از کسانی که فتنهگری کردند و در دادگاه نظام جمهوری اسلامی محکوم شدند، ملاقات میکنند».
به نظر میرسد که این دعوا از چند روز پیش در رژیم در گرفته و روز اول دی ماه، بعد از چند روز، در مجلس علنی شده است. چرا که علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت و روابط خارجی مجلس ارتجاع در گفتگو با خبرگزاری فارس (28/آذر/92) در دفاع از کمیسیون خود که بانی دعوت از هیأت پارلمان اروپا بوده، گفت: «برنامه مکتوب این هیأت اروپایی موجود است و در هیچکجای آن نیز چنین دیداری وجود نداشته است. بروجردی با بیان اینکه علت به تأخیر افتادن این سفر تا کنون، مخالفت جدی مجلس با چنین درخواستهایی بوده است، یقه وزارتخارجه را گرفت و گفت: «وزارت خارجه» باید پاسخگوی دیدار هیأت پارلمانی اروپا باشد».
شرط هیأت پارلمانی برای سفر به ایران
اما در جلسه (اول دیماه) مجلس، نمایندهٴ دیگری به نام «آقا محمدی» نکته مهمی را لو میدهد و میگوید: «این هیأت گفته که شرط گذشته به شرطی به ایران خواهد آمد که با این زندانیان ملاقات بکند، این بایستی مشخص بشود که این شرط را چه کسی پذیرفته، موقعی هم که به ایران آمدند، رئیس هیأت مصاحبه کرد و گفت: علت اصلی آمدن ما، ملاقات با این زندانیان و تقدیم جایزه ساخاروف به میزان 50 [هزار] یورو به هر یک از زندانیان بوده…».
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع هم که گویا دستی در این دعوت داشته، در دفاع از خود، تقصیر را به گردن قوه قضاییه و جواد لاریجانی معاون آن انداخت و گفت: «آقای دلقی مدیرکل غرب اروپا گفت: اخیراً که سوسیالیستهای اروپا آمدند تهران و ملاقات کردند با آقای دکتر محمد جواد لاریجانی معاون بینالملل قوه قضاییه، خواستار شدند که در سفر [هیأت] پارلمان اروپا، با این دو نفر ملاقات کنند. آقای دلقی گفت، آقای دکتر محمد جواد لاریجانی موافقت کردند با ملاقات با اینها…».
آخوند رسایی در قسمت دیگری از اظهارات خود، انگشت اتهام را علاوه بر وزارتخارجه متوجه وزارت اطلاعات هم کرد و گفت: «این هیأت پارلمانی سالها قصد سفر داشته، همه هم میدانستند که اینها وقتی بیایند، قصد چنین ملاقاتهایی را دارند، بر اساس ادعایی که همکاران ما کردند، ما پیگیری کردیم، به نهادهایی مثل وزارتخارجه و همچنین وزارت اطلاعات، حدود یک هفته قبل از آمدن این هیأت تذکرات لازم داده شده که اینها چنین رفتارهایی را میخواهند انجام بدهند. چرا وزارت اطلاعات تمهیدی در این باره نکرده؟ … وزیر مربوطه چند روز پیش گفته من خبر نداشتم».
«پارلمان اروپا جولانگاه مجاهدین شده است!»
به این ترتیب مشخص میشود ملاقات کذایی هیأت پارلمان اروپا با دو مخالف رژیم، خلقالساعه نبوده و این مسأله سالها مطرح بوده و هیأت اصلاً با همین شرط به ایران سفر کرده است، اما رژیم آخوندی چرا به آن تن داده که بهمثابه ایجاد شکافی در دیوار سانسور و اختناقش میباشد و چنین بحرانی را برایش به ارمغان آورده است؟
کاظم جلالی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس ارتجاع به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «نکته اول اینکه، آخرین سفری که گروه ایرانی روابط با پارلمان اروپا داشت، حدود 6سال پیش بود. از آن پس قرار بود که ما هر ساله یک سفر رفت و برگشتی را داشته باشیم. نکته بعدی هم اینکه پارلمان اروپا، بهدلیل خلأیی که ما امروز داریم، جولانگاه سازمان منافقین شده و ضدانقلاب و اپوزیسیون مرتب در پارلمان اروپا حضور دارند و جمهوری اسلامی ایران متأسفانه حضورش در پارلمان اروپا بسیار کم است».
جلالی در ادامه سوز و گدازهای خود، افزود: «ما بهعنوان مجلس با هر گونه ملاقاتی با غیر از مسئولان جمهوری اسلامی ایران مخالفیم، دلیلش هم این است که اینها حرفهای اپوزیسیون را زیاد شنیدهاند، یکبار هم وقت بگذارند حرفهای خود ما را بشنوند. هر روز توی پارلمان اروپا، اپوزیسیون و ضدانقلاب هستند. نیازی نیست با آنها صحبت بکنند».
سیلی دیگر هیأت بر بناگوش رژیم
رفتار تحقیرآمیز هیأت پارلمان اروپا با رژیم، به همان یک فقره ملاقات با مخالفان رژیم و تقدیر از آنها و اهدای جایزه محدود نبود. در جلسه علنی مجلس همچنین مطرح شد که در دیدار هیأت با رفسنجانی، وقتی رفسنجانی وارد اتاق ملاقات شد، رئیس هیأت از جای خودش بلند نشد و اعتنایی به رفسنجانی نکرد. آخوند رسایی در سخنان خود گفت: «ما به آقای هاشمی رفسنجانی انتقاداتی داریم که در درون خانواده خودمان است؛ اما اگر یک خارجی بخواهد به شخصیتهای ما توهین بکند، این برای ما قابلتحمل نیست».
رسایی افزود: «از همه بدتر اینکه، این هیأت وقتی که [از ایران] برگشته، اعلام کرده، مهمترین ملاقاتهای من، ملاقات با این فتنهگرها توی سفارت یونان بوده، چرا وزارتخارجه اینجا عزتمندانه رفتار نکرده؟ …».
«سرکنگبین صفرا فزود… !»
به این ترتیب سفر هیأت پارلمان اروپا به تهران که با سالها نذر و نیاز رژیم عملی شد و رژیم تلاش میکرد آن را بهعنوان نشانهٴ خروج از انزوا، جلوه دهد، نتیجه معکوس بخشید. اقدامی که قرار بود جایگاه رفیع جهانی و اعتبار بیهمتای بینالمللی مجاهدین و مقاومت ایران بهخصوص در پارلمان اروپا را به چالش بکشد، به بحرانی دیگر و به نمایشی از پوسیدگی و ناتوانی مفرط نظام ولایتفقیه تبدیل شد و اجزای مختلف آن، از مجلس و قوه قضاییه و وزارتخارجه و وزارت اطلاعات و غیره… را بیش از پیش به جان هم انداخت. به قول معروف «از قضا سرکنگبین صفرا فزود».