آذربایجان، این سرزمین کهنسال دامنههای سرفراز سهند و سبلان در اولین روزگاران تشکیل ایران دوران باستان مهد اولین تمدن ایران بوده، و آن را سرزمین «ماد کوچک» مینامیدند.
درباره نام آذربایجان نوشتهاند که چون اسکندر بر ایران دست یافت، در شمال ماد، سرداری بهنام «آتروپات» برخاسته، آن سرزمین را از افتادن بهدست یونانیان حفظ کرد و حکومت آزادی بنا نهاد که قرنها برپا بود. نام آذربایجان از نام این سردار ایرانی گرفته شد و سرزمین آتورپاتکان نامیده شد که بعدها بهصورتهای مختلف از جمله آذربایگان، آذربادگان، و آذربایجان تلفظ میشد.
برخی دیگر درباره نام آذربایجان نوشتهاند که این نام از آذر بمعنی آتش و بادگان یا بایگان بمعنی حافظ است و آذربد بمعنی آتشپناه است. نام برازندهای برای آذربایجان که به حق سرزمین آتش مقاومت و شرف و مجاهدت بوده است.
نام آذربایجان در اشعار بزرگان شعر و ادب ایران نیز آمده است و حکیم فردوسی در ابیاتی چنین سروده است:
به یک ماه در آذر آبادگان ببودند شاهان و آزادگان
نداد آن سر پربها رایگان همی تاخت تا آذر آبادگان
نظامی گنجوی شاعر بزرگ آذربایجانیالاصل ایران نیز سروده است:
از آنجا به تدبیر آزادگان بیاید سوی آذرآبادگان
درباره افتخارات تاریخ کهن آذربایجان از جمله نوشتهاند که در دوره اشکانیان زمانی که آنتونیوس سردار رومی در سال 36 قبل از میلاد با صدهزار مرد جنگجو و پشتیبانی حاکم ارمنستان بجنگ فرهاد چهارم ایرانی آمد با پایداری سخت و دلاورانه سپاهان آتروپات روبهرو شد.
آذربایجان این سرزمین دلاورخیز، باهمه بخشها و شهرهای کهن و باستانیاش از تبریز و ماکو و مرند و سلماس و قراجهداغ و اردبیل و خلخال گرفته تا سراب وهشترود و مراغه و صاین و ساوجبلاغ و ارومیه، در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محله امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند. هنوز خیابانها و میدانهای تبریز، و چارسوقهای بازار کهنسال تبریز و سایر محلات مجاهد خیز تبریز یاد ثقةالاسلامها، شیخ سلیهما، خیابانیها، فرزندان علی موسیو و حاجعلی دوافروش، را در خاطر دارد.
تبریز:
تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی و از شهرهای مهم و بزرگ ایران است. شهرستان تبریز از شمال به شهرستان مرند و اهر، از جنوب به شهرستان مراغه، از خاور به شهرستان سراب و میانه، و از باختر به دریاچه ارومیه و خوی محدود میشود. ستیغهای کوه سهند درجنوب تبریز از کنار دریاچه ارومیه به سمت خاور امتداد مییابد، و کوه میشاب حد مرزی شهرستان مرند و تبریز را تشکیل میدهد. و کوه عون بن علی در شمال شرقی تبریز قرار دارد و مزار عونبن علی (علیهالسلام) از اولاد حضرت علی علیهالسلام در آن واقع است. دو رودخانهٴ تبریز بر زیبایی این شهر میافزاید. یکی «آجیچای» یا «تلخه رود» است که از دامنههای جنوبی فوشهداغ سرچشمه گرفته و از شما ل شهر تبریز عبور میکند، و دیگری رود «میدان چای» یا «میدانرود» نام دارد که از دامنههای جنوبی کوه عون بن علی سرچشمه گرفته و از وسط شهر میگذرد و در شمال به تلخه رود ملحق میشود.
در مورد بنای تبریز نوشتهاند که: در دوران ساسانیان میان اردشیر اول ساسانی و خسرو پادشاه ارمنستان جنگی درگرفت که ده سال بطول انجامید. اردشیر شکست خورد. خسرو هنگام بازگشت به آتروپاتین یا آذربایجان که متصل به مرزهای ارمنستان بود شهری به اسم «دادریژ» بنا کرد که به زبان ارمنی انتقام معنی میداد. این واژه در طول زمان به تاوریژ و به زبان عامیانه توریز و بعداً به تبریز تغییر مییابد.
تبریز اگر چه از حمله مغول مصون ماند اما چندین بار بواسطه زلزله یا سیل آسیب فراوان دید. در تبریز بناهای معروف تاریخی بسیاری از قدمت و از گذشته پر ماجرای تبریز حکایت میکنند. یکی از این بناها مسجد و ارگ علیشاه است که آن را به تاجالدین علیشاه، وزیر غازان خان مغول نسبت میدهند. و طاق آن شبیه طاق کسری و بقایای آن در باغ ملی شهر است.
مسجد کبود یکی از بناهای دوران جهانشاه ترکمان سلیمی از ملوک قره قویونلوی آذربایجان است که در سال 780هجری قمری ساخته شده است. امامزادهسیدحمزه، امامزادهٴ صاحبالامر، و امامزادهٴ عون ابن علی از بناهای تاریخی و زیارتگاه مردم میباشد و مسجد «جمعهٴ استاد شاگرد» نیز از آثار باستانی این شهرستان است.
تبریز در طول تاریخ از جمله در دوران سلجوقیان و تیموریان و ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو و همچنین در زمان صفویان چندین بار مورد حمله و تاراج قرار گرفت و بین حکمرانان گوناگون دست به دست شد. در دوران سلسله قاجار از زمان عباس میرزا، پسر و ولیعهد فتحعلیشاه ببعد، مقر ولیعهد قاجار شد. در اوایل جنبش مشروطیت تبریز بهوسیله حکومت تزاری روس که حامی حکومت استبدادی ایران بود، اشغال شد. اما نیروهای روسی پس از وقوع انقلاب اکتبر در روسیه از ایران رفتند و پس از آنها ترکان عثمانی تبریز را تصرف کردند ولی پس از یکسال تبریز مجدداً به ایران مسترد شد. از آغاز جنبش مشروطه تبریز بهعنوان پایگاه و مرکز مجاهدان درآمد. از جمله هنگامی که محمدعلیشاه قاجار در روز دوم تیرماه 1287برای یکسره کردن کار جنبش مشروطه، مجلس را به توپ بست با چهل هزار نیروی نظامی کمر به نابودی جنبش در تبریز بست. تبریز اگرچه ابتدا پس از یکماه و نیم مقاومت در برابر تهاجمات سنگین نیروهای محمدعلیشاه شکست خورد، اما محله امیرخیز تبریز به سرداری ستارخان با بیست مجاهد به مقاومت ادامه داد. واز همینجا بود که نام ستارخان در زمرهٴ سرداران تاریخ معاصر ایران جای گرفت. سردار ملی پرچمهای سفیدی را که بر سردر خانهها به نشانهٴ تسلیم آویخته شده بود پایین میکشید و با یاران اندکش، از جمله باقرخان مردم را به مقاومت و پایداری فرا میخواند. تا آنگاه که تبریز قهرمان پس از نبردی جانانه در برابر نیروهای محمدعلیشاه به پیروزی بزرگ دست یافت. پیروزی بزرگی که بفاصله کوتاهی با فتح تهران بهوسیله مجاهدان و آزادیخواهان به اوج خودش رسید.
تبریز که همواره از بزرگترین شهرهای میهنمان بوده است، در دورانهایی از تاریخ، پایتخت ایران بوده است. در عهد غازان خان مغول چنان که نوشتهاند تبریز به مرکز علمی بزرگی نیز تبدیل شد. در زمان سلطان محمد خدابنده وزیر او رشیدالدین فضلالله ناحیهای بهنام رشیدیه را در مشرق تبریز بنا نهاد و تاجالدین علیشاه نیز مسجد زیبایی در تبریز ساخت که بهنام مسجد علیشاه مشهور است. بار دیگر در دوران سلسله قره قویونلو تبریز پایتخت ایران شد، و جهانشاه که بین سالهای 815 تا 855 هجری شمسی حکومت میکرد مسجد کبود را در تبریز ساخت. و این بناهای تاریخی بهعنوان آثار باستانی از قدمت و گذشتههای دور تبریز حکایت میکنند.
آذربایجان اضافه بر اینکه خاستگاه مقاومت و پرچمدار مبارزه علیه ستمگران و مرتجعان بوده است، خاستگاه فرهنگی بس غنی و مهد هنرهای گوناگون نیز بوده است. در مطالعه تاریخ ادبیات میهنمان به نامهای بسیاری از بزرگان ادب همچون نظامی گنجوی و خاقانی شروانی و بسیاری از شاعران همچون صائب تبریزی، قطران تبریزی، و ادیب صابر برمیخوریم که از سرزمین آذربایجان برخاستهاند و هماکنون نیز آرامگاه آنان یادگار آن بزرگان شعر و ادب و عرفان است، و ادب دوستان ایران و جهان همواره در مقبرةالشعرای شهر تبریز از بنای مدفن 400 عارف و شاعر دیدن میکنند.
گذشته از ادب و عرفان کهن، در دوران معاصر نیز آذربایجان، زادگاه شادوران دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و هنرمند مبارز و متعهد، میهنمان و همچنین صمد بهرنگی، نویسنده درد آشنا، معلم مهربان و دلسوز روستاهاست که با کولهباری از اندیشههای خلاق برای کودکان ایران، نمونه یک نویسنده متعهد بود که خودش مثل ماهی سیاه کوچولوی شجاعش از برکههای تنگ و تاریک، رو بهدریاهای روشن و آزاد نهاد و در قلبها جاودانه شد.
آذربایجان زادگاه قهرمانان و سرداران بزرگ ایران، از سردار بزرگ انقلاب مشروطیت، ستارخان تا بنیانگذار کبیر مجاهدین محمد حنیفنژاد و از مجاهدان فداکاری همچون علی مسیو و ثقهالاسلام، تا شیرزنان مجاهدی چون ”تلی“ که در سنگرهای انقلاب مشروطیت میجنگیدند. از مبارزان آزادیستانی همچون شیخ محمد خیابانی، تا سردار شهید خلق موسی خیابانی، و هزارها مجاهد قهرمان دیگر همچون ثریا ابوالفتحی و مجید نیکو و اکبرچوپانی که برای آزادی و رهایی خلق و میهنشان سربه راه آزادی گذاشتند. .
تبریز قهرمان همچنین خاطره تابناک مجاهدان قهرمانی همچون فرمانده سیاوش سیفی، وجواد زنجیره فروش و حسن و محمدعلی خیابانی و شیرزنانی همچون مهین خیابانی و رقیه موتاب و برادر مجاهدش حمید موتاب داوود راهنمانیا، علیرضا و غلامرضا امینیفر و رحیم و محمود هوشی و محسن و یحیی عامر، مهندس صفر علی رنجوری «احد آقایی» و حسین نعمتی، محمد معزّی، ابراهیم نمونهخواه را را از یاد نخواهد برد.. آری در سراسر تبریز یاد و خاطره رزم و مقاومت و خون و فدای مجاهدان موج میزند.
اهر:
اهر یا ارسباران، شهری کوچک و قدیمی است با مردمی گرم و صمیمی که در پایین دامنههای پربرف کوه مشکعنبر و در کرانه شمالی رودخانهٴ اهر واقع شده است و شاخهای از این رود از وسط شهر میگذرد
در 75کیلومتری شمال غرب اهر معادن مس سونگون قرار گرفته که طبق گفته مهندسان و مسئولان غلظت آن از مس سرچشمه بیشتر است.
شهر اهر همواره یاد مجاهدشهید رضا هدایت که بهاتفاق دو تن از همرزمانش در جریان یک مأموریت با انبوه مزدوران دستگاه سرکوب آخوندی از 5 نیروی مختلف رژیم مواجه شده بود و طی چند رشته درگیری قهرمانانه که دو روز بهطول انجامید و پس از به خاک افکندن شماری از آنان با خون پاکش، بهعهد خود با خدا و خلق وفا کرد، را فراموش نخواهد کرد.
شعر زیر در دفتر یادداشت مجاهد شهید رضا هدایت بوده که توسط یارانش برای ما فرستاده شده است:
پیمان فرزانه
در سیاهترین شب
پاهای تاولزده انسان
بر جادهیی خونین بوسه میزند
هر کس صلیب خویش را بر دوش میکشد
و او در پیش
خانهها در سکوت، شمعی سوسو نمیزند
آه مادران، اشک کودکان، هاهای زنان و…
بر جای پای انسان میساید
لبان چروکیده خویش را
انسان هنوز، با پای برهنه خویش
در جادهیی خونین باز مینگارد پیمانها
پیمانی فرزانه در خون
و صلیب در میان جای پای انسان
خطی از خویش مینگارد
عجب شیر:
عجب شیر، شهری که نامش نیز حکایت از دلاوری و خیزش دارد، از دو سو دو همسایه کهنسال و خروشان دارد. سهند سرفراز و دریاچه ارومیه.
عجب شیر نیز سالهاست که با چشمههای ارتفاعات خود دریاچه ارومیه را سرشار میگرداند. درباره نام دریاچه ارومیه نوشتهاند که این نام ترکیبی از «ارو» بهمعنای شهر و «میه» بهمعنای آب است. و آبهای این دریاچه از همه سو، از ارتفاعات شمال در نواحی رود ارس و از کوهستانهای جنوب در کردستان و از غرب از کوههای مرزی ایران و ترکیه و در شرق از کوههای سهند به دریاچه میریزند.
درباره نام آذربایجان نوشتهاند که چون اسکندر بر ایران دست یافت، در شمال ماد، سرداری بهنام «آتروپات» برخاسته، آن سرزمین را از افتادن بهدست یونانیان حفظ کرد و حکومت آزادی بنا نهاد که قرنها برپا بود. نام آذربایجان از نام این سردار ایرانی گرفته شد و سرزمین آتورپاتکان نامیده شد که بعدها بهصورتهای مختلف از جمله آذربایگان، آذربادگان، و آذربایجان تلفظ میشد.
برخی دیگر درباره نام آذربایجان نوشتهاند که این نام از آذر بمعنی آتش و بادگان یا بایگان بمعنی حافظ است و آذربد بمعنی آتشپناه است. نام برازندهای برای آذربایجان که به حق سرزمین آتش مقاومت و شرف و مجاهدت بوده است.
نام آذربایجان در اشعار بزرگان شعر و ادب ایران نیز آمده است و حکیم فردوسی در ابیاتی چنین سروده است:
به یک ماه در آذر آبادگان ببودند شاهان و آزادگان
نداد آن سر پربها رایگان همی تاخت تا آذر آبادگان
نظامی گنجوی شاعر بزرگ آذربایجانیالاصل ایران نیز سروده است:
از آنجا به تدبیر آزادگان بیاید سوی آذرآبادگان
درباره افتخارات تاریخ کهن آذربایجان از جمله نوشتهاند که در دوره اشکانیان زمانی که آنتونیوس سردار رومی در سال 36 قبل از میلاد با صدهزار مرد جنگجو و پشتیبانی حاکم ارمنستان بجنگ فرهاد چهارم ایرانی آمد با پایداری سخت و دلاورانه سپاهان آتروپات روبهرو شد.
آذربایجان این سرزمین دلاورخیز، باهمه بخشها و شهرهای کهن و باستانیاش از تبریز و ماکو و مرند و سلماس و قراجهداغ و اردبیل و خلخال گرفته تا سراب وهشترود و مراغه و صاین و ساوجبلاغ و ارومیه، در تاریخ معاصر ایران دارای افتخار بزرگ پرچمداری در انقلاب مشروطیت ایران است. چرا که پایگاه سرداران و سالاران آن انقلاب و مجاهدان دلیر مرکز غیبی که رهبری سازشناپذیر انقلاب مشروطیت را در دست داشتند میباشد. هنوز در دامنههای سهند و در کوچههای محله امیرخیز خاطرهٴ صدای پای اسب ستارخان و طنین گلولههای مجاهدانش طنینانداز است که مردم را به مقاومت میخواند. هنوز خیابانها و میدانهای تبریز، و چارسوقهای بازار کهنسال تبریز و سایر محلات مجاهد خیز تبریز یاد ثقةالاسلامها، شیخ سلیهما، خیابانیها، فرزندان علی موسیو و حاجعلی دوافروش، را در خاطر دارد.
تبریز:
تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی و از شهرهای مهم و بزرگ ایران است. شهرستان تبریز از شمال به شهرستان مرند و اهر، از جنوب به شهرستان مراغه، از خاور به شهرستان سراب و میانه، و از باختر به دریاچه ارومیه و خوی محدود میشود. ستیغهای کوه سهند درجنوب تبریز از کنار دریاچه ارومیه به سمت خاور امتداد مییابد، و کوه میشاب حد مرزی شهرستان مرند و تبریز را تشکیل میدهد. و کوه عون بن علی در شمال شرقی تبریز قرار دارد و مزار عونبن علی (علیهالسلام) از اولاد حضرت علی علیهالسلام در آن واقع است. دو رودخانهٴ تبریز بر زیبایی این شهر میافزاید. یکی «آجیچای» یا «تلخه رود» است که از دامنههای جنوبی فوشهداغ سرچشمه گرفته و از شما ل شهر تبریز عبور میکند، و دیگری رود «میدان چای» یا «میدانرود» نام دارد که از دامنههای جنوبی کوه عون بن علی سرچشمه گرفته و از وسط شهر میگذرد و در شمال به تلخه رود ملحق میشود.
در مورد بنای تبریز نوشتهاند که: در دوران ساسانیان میان اردشیر اول ساسانی و خسرو پادشاه ارمنستان جنگی درگرفت که ده سال بطول انجامید. اردشیر شکست خورد. خسرو هنگام بازگشت به آتروپاتین یا آذربایجان که متصل به مرزهای ارمنستان بود شهری به اسم «دادریژ» بنا کرد که به زبان ارمنی انتقام معنی میداد. این واژه در طول زمان به تاوریژ و به زبان عامیانه توریز و بعداً به تبریز تغییر مییابد.
تبریز اگر چه از حمله مغول مصون ماند اما چندین بار بواسطه زلزله یا سیل آسیب فراوان دید. در تبریز بناهای معروف تاریخی بسیاری از قدمت و از گذشته پر ماجرای تبریز حکایت میکنند. یکی از این بناها مسجد و ارگ علیشاه است که آن را به تاجالدین علیشاه، وزیر غازان خان مغول نسبت میدهند. و طاق آن شبیه طاق کسری و بقایای آن در باغ ملی شهر است.
مسجد کبود یکی از بناهای دوران جهانشاه ترکمان سلیمی از ملوک قره قویونلوی آذربایجان است که در سال 780هجری قمری ساخته شده است. امامزادهسیدحمزه، امامزادهٴ صاحبالامر، و امامزادهٴ عون ابن علی از بناهای تاریخی و زیارتگاه مردم میباشد و مسجد «جمعهٴ استاد شاگرد» نیز از آثار باستانی این شهرستان است.
تبریز در طول تاریخ از جمله در دوران سلجوقیان و تیموریان و ترکمانان قراقویونلو و آق قویونلو و همچنین در زمان صفویان چندین بار مورد حمله و تاراج قرار گرفت و بین حکمرانان گوناگون دست به دست شد. در دوران سلسله قاجار از زمان عباس میرزا، پسر و ولیعهد فتحعلیشاه ببعد، مقر ولیعهد قاجار شد. در اوایل جنبش مشروطیت تبریز بهوسیله حکومت تزاری روس که حامی حکومت استبدادی ایران بود، اشغال شد. اما نیروهای روسی پس از وقوع انقلاب اکتبر در روسیه از ایران رفتند و پس از آنها ترکان عثمانی تبریز را تصرف کردند ولی پس از یکسال تبریز مجدداً به ایران مسترد شد. از آغاز جنبش مشروطه تبریز بهعنوان پایگاه و مرکز مجاهدان درآمد. از جمله هنگامی که محمدعلیشاه قاجار در روز دوم تیرماه 1287برای یکسره کردن کار جنبش مشروطه، مجلس را به توپ بست با چهل هزار نیروی نظامی کمر به نابودی جنبش در تبریز بست. تبریز اگرچه ابتدا پس از یکماه و نیم مقاومت در برابر تهاجمات سنگین نیروهای محمدعلیشاه شکست خورد، اما محله امیرخیز تبریز به سرداری ستارخان با بیست مجاهد به مقاومت ادامه داد. واز همینجا بود که نام ستارخان در زمرهٴ سرداران تاریخ معاصر ایران جای گرفت. سردار ملی پرچمهای سفیدی را که بر سردر خانهها به نشانهٴ تسلیم آویخته شده بود پایین میکشید و با یاران اندکش، از جمله باقرخان مردم را به مقاومت و پایداری فرا میخواند. تا آنگاه که تبریز قهرمان پس از نبردی جانانه در برابر نیروهای محمدعلیشاه به پیروزی بزرگ دست یافت. پیروزی بزرگی که بفاصله کوتاهی با فتح تهران بهوسیله مجاهدان و آزادیخواهان به اوج خودش رسید.
تبریز که همواره از بزرگترین شهرهای میهنمان بوده است، در دورانهایی از تاریخ، پایتخت ایران بوده است. در عهد غازان خان مغول چنان که نوشتهاند تبریز به مرکز علمی بزرگی نیز تبدیل شد. در زمان سلطان محمد خدابنده وزیر او رشیدالدین فضلالله ناحیهای بهنام رشیدیه را در مشرق تبریز بنا نهاد و تاجالدین علیشاه نیز مسجد زیبایی در تبریز ساخت که بهنام مسجد علیشاه مشهور است. بار دیگر در دوران سلسله قره قویونلو تبریز پایتخت ایران شد، و جهانشاه که بین سالهای 815 تا 855 هجری شمسی حکومت میکرد مسجد کبود را در تبریز ساخت. و این بناهای تاریخی بهعنوان آثار باستانی از قدمت و گذشتههای دور تبریز حکایت میکنند.
آذربایجان اضافه بر اینکه خاستگاه مقاومت و پرچمدار مبارزه علیه ستمگران و مرتجعان بوده است، خاستگاه فرهنگی بس غنی و مهد هنرهای گوناگون نیز بوده است. در مطالعه تاریخ ادبیات میهنمان به نامهای بسیاری از بزرگان ادب همچون نظامی گنجوی و خاقانی شروانی و بسیاری از شاعران همچون صائب تبریزی، قطران تبریزی، و ادیب صابر برمیخوریم که از سرزمین آذربایجان برخاستهاند و هماکنون نیز آرامگاه آنان یادگار آن بزرگان شعر و ادب و عرفان است، و ادب دوستان ایران و جهان همواره در مقبرةالشعرای شهر تبریز از بنای مدفن 400 عارف و شاعر دیدن میکنند.
گذشته از ادب و عرفان کهن، در دوران معاصر نیز آذربایجان، زادگاه شادوران دکتر غلامحسین ساعدی نویسنده و هنرمند مبارز و متعهد، میهنمان و همچنین صمد بهرنگی، نویسنده درد آشنا، معلم مهربان و دلسوز روستاهاست که با کولهباری از اندیشههای خلاق برای کودکان ایران، نمونه یک نویسنده متعهد بود که خودش مثل ماهی سیاه کوچولوی شجاعش از برکههای تنگ و تاریک، رو بهدریاهای روشن و آزاد نهاد و در قلبها جاودانه شد.
آذربایجان زادگاه قهرمانان و سرداران بزرگ ایران، از سردار بزرگ انقلاب مشروطیت، ستارخان تا بنیانگذار کبیر مجاهدین محمد حنیفنژاد و از مجاهدان فداکاری همچون علی مسیو و ثقهالاسلام، تا شیرزنان مجاهدی چون ”تلی“ که در سنگرهای انقلاب مشروطیت میجنگیدند. از مبارزان آزادیستانی همچون شیخ محمد خیابانی، تا سردار شهید خلق موسی خیابانی، و هزارها مجاهد قهرمان دیگر همچون ثریا ابوالفتحی و مجید نیکو و اکبرچوپانی که برای آزادی و رهایی خلق و میهنشان سربه راه آزادی گذاشتند. .
تبریز قهرمان همچنین خاطره تابناک مجاهدان قهرمانی همچون فرمانده سیاوش سیفی، وجواد زنجیره فروش و حسن و محمدعلی خیابانی و شیرزنانی همچون مهین خیابانی و رقیه موتاب و برادر مجاهدش حمید موتاب داوود راهنمانیا، علیرضا و غلامرضا امینیفر و رحیم و محمود هوشی و محسن و یحیی عامر، مهندس صفر علی رنجوری «احد آقایی» و حسین نعمتی، محمد معزّی، ابراهیم نمونهخواه را را از یاد نخواهد برد.. آری در سراسر تبریز یاد و خاطره رزم و مقاومت و خون و فدای مجاهدان موج میزند.
اهر:
اهر یا ارسباران، شهری کوچک و قدیمی است با مردمی گرم و صمیمی که در پایین دامنههای پربرف کوه مشکعنبر و در کرانه شمالی رودخانهٴ اهر واقع شده است و شاخهای از این رود از وسط شهر میگذرد
در 75کیلومتری شمال غرب اهر معادن مس سونگون قرار گرفته که طبق گفته مهندسان و مسئولان غلظت آن از مس سرچشمه بیشتر است.
شهر اهر همواره یاد مجاهدشهید رضا هدایت که بهاتفاق دو تن از همرزمانش در جریان یک مأموریت با انبوه مزدوران دستگاه سرکوب آخوندی از 5 نیروی مختلف رژیم مواجه شده بود و طی چند رشته درگیری قهرمانانه که دو روز بهطول انجامید و پس از به خاک افکندن شماری از آنان با خون پاکش، بهعهد خود با خدا و خلق وفا کرد، را فراموش نخواهد کرد.
شعر زیر در دفتر یادداشت مجاهد شهید رضا هدایت بوده که توسط یارانش برای ما فرستاده شده است:
پیمان فرزانه
در سیاهترین شب
پاهای تاولزده انسان
بر جادهیی خونین بوسه میزند
هر کس صلیب خویش را بر دوش میکشد
و او در پیش
خانهها در سکوت، شمعی سوسو نمیزند
آه مادران، اشک کودکان، هاهای زنان و…
بر جای پای انسان میساید
لبان چروکیده خویش را
انسان هنوز، با پای برهنه خویش
در جادهیی خونین باز مینگارد پیمانها
پیمانی فرزانه در خون
و صلیب در میان جای پای انسان
خطی از خویش مینگارد
عجب شیر:
عجب شیر، شهری که نامش نیز حکایت از دلاوری و خیزش دارد، از دو سو دو همسایه کهنسال و خروشان دارد. سهند سرفراز و دریاچه ارومیه.
عجب شیر نیز سالهاست که با چشمههای ارتفاعات خود دریاچه ارومیه را سرشار میگرداند. درباره نام دریاچه ارومیه نوشتهاند که این نام ترکیبی از «ارو» بهمعنای شهر و «میه» بهمعنای آب است. و آبهای این دریاچه از همه سو، از ارتفاعات شمال در نواحی رود ارس و از کوهستانهای جنوب در کردستان و از غرب از کوههای مرزی ایران و ترکیه و در شرق از کوههای سهند به دریاچه میریزند.