«اجرای عدالت مساوی است با ارتقاء امنیت» این عبارت که بالای سر اعدامیها نوشتهاند، چکیده و فرمولة حرف نظام در مورد اعدامهاست.
سهم مردم از عدالت در نظام ولایتفقیه، در همین تصویر بهوضوح بیان شده است.
با همین تعریف، ماشین کشتار دیکتاتوری آخوندی طی 34سال گذشته برای اینکه حاکمان احساس «امنیت» کنند، هزاران و هزاران نفر را اعدام کرده است.
آخوند حسن روحانی، درصد روزهٴ اول حکومتش، اگر نتوانسته در آمار بیکاری، گرانی، نرخ تورم و نرخ فقر و فلاکت، تحول مثبتی ایجاد کند، اما در امر کشتار و سرکوب رکورد شکسته است.
بر اساس آمار ارگانهای حقوقبشری در سال91 تعداد اعدامهای علنی توسط رژیم آخوندی 627نفر بوده که نسبت به سال پیش از آن، 48درصد افزایش داشته است. یعنی در هر 14ساعت در سال 91 یک نفر را دار زدهاند.
اما آمار اعدامهای اعلام شده تنها طی 100روز ریاست آخوند روحانی به 320 مورد رسیده است. یعنی هر 7ساعت و نیم یک نفر اعدام شده است؛ یعنی دو برابر سال 91.
اما آیا رژیم آخوندی با دو برابر کردن اعدامها به هدف خود که همان ”ارتقاء امنیت“ نظام ولایتفقیه است دست یافته است؟ پاسخ به این سؤال را در دو جا میتوان دید:
اول در میان اعدام شدگان: 16 زندانی سیاسی در زاهدان با فریادهای مرگ بر استبداد و اللهاکبر در لحظه اعدام هیبت مرگ، یا به عبارت بهتر، هیبت حکومت دژخیمان شکستند.
در کردستان، وصیتنامههای منتشره از حبیبالله گلپری پور، رضا اسماعیلی و شیرکو معارفی بیانگر عزم جزم آنان برای مبارزه با دیکتاتوری آخوندی و در هم شکستن طلسم ارعاب رژیم نزد آنان بوده است.
دوم در میان مردم. آنچه که رژیم آخوندی اصلا ً فکرش را هم نمیکرد. شکستن این هیبت و هیمنه نزد مردم بود. فریادهای خشمگینانهٴ جوانان مریوان علیه اعدام درست روز بعد از اعدام حبیبالله گلپریپور و برخاستن امواج اعتراضات مردم در سایر شهرهای کردستان، از بانه و سقز، تا سنندج و نوسود و قصرشیرین، گواه این امر است. امواج این اعتراضات از مرزهای ایران نیز فراتر رفته و در ترکیه و عراق هم فریادها علیه جنایتکاران حاکم بر ایران طنینانداز شد.
آری، درست در شرایطی که رژیم ولایتفقیه بعد از روی کار آوردن آخوند روحانی به قول رئیسجمهور برگزیده مقاومت: ”تلاش کرده با لبخند و مذاکره، کشورهای غربی را به چشم پوشیدن از جنایتهای خود علیه بشریت و ممانعت از ارجاع این پرونده به شورای امنیت بکشاند“ ، این مردم بهپاخاسته ایران هستند که آستینها را بالا زده و به اعتراض و انزجار علیه اعدامهای جنایتکارانه برخاسته و فضای ارعاب را در هم شکستهاند.
کارنامه دولت حسن روحانی در زمینه اعدامها، در این صد روز بیش از هر شاخص دیگری پرده از ماهیت این شیخک دست پروردهٴ خمینی برمیدارد و یک بار دیگر اثبات میکند که در جنگل وحوش آخوندهای حاکم، سگ زرد برادر شغال است.
سهم مردم از عدالت در نظام ولایتفقیه، در همین تصویر بهوضوح بیان شده است.
با همین تعریف، ماشین کشتار دیکتاتوری آخوندی طی 34سال گذشته برای اینکه حاکمان احساس «امنیت» کنند، هزاران و هزاران نفر را اعدام کرده است.
آخوند حسن روحانی، درصد روزهٴ اول حکومتش، اگر نتوانسته در آمار بیکاری، گرانی، نرخ تورم و نرخ فقر و فلاکت، تحول مثبتی ایجاد کند، اما در امر کشتار و سرکوب رکورد شکسته است.
بر اساس آمار ارگانهای حقوقبشری در سال91 تعداد اعدامهای علنی توسط رژیم آخوندی 627نفر بوده که نسبت به سال پیش از آن، 48درصد افزایش داشته است. یعنی در هر 14ساعت در سال 91 یک نفر را دار زدهاند.
اما آمار اعدامهای اعلام شده تنها طی 100روز ریاست آخوند روحانی به 320 مورد رسیده است. یعنی هر 7ساعت و نیم یک نفر اعدام شده است؛ یعنی دو برابر سال 91.
اما آیا رژیم آخوندی با دو برابر کردن اعدامها به هدف خود که همان ”ارتقاء امنیت“ نظام ولایتفقیه است دست یافته است؟ پاسخ به این سؤال را در دو جا میتوان دید:
اول در میان اعدام شدگان: 16 زندانی سیاسی در زاهدان با فریادهای مرگ بر استبداد و اللهاکبر در لحظه اعدام هیبت مرگ، یا به عبارت بهتر، هیبت حکومت دژخیمان شکستند.
در کردستان، وصیتنامههای منتشره از حبیبالله گلپری پور، رضا اسماعیلی و شیرکو معارفی بیانگر عزم جزم آنان برای مبارزه با دیکتاتوری آخوندی و در هم شکستن طلسم ارعاب رژیم نزد آنان بوده است.
دوم در میان مردم. آنچه که رژیم آخوندی اصلا ً فکرش را هم نمیکرد. شکستن این هیبت و هیمنه نزد مردم بود. فریادهای خشمگینانهٴ جوانان مریوان علیه اعدام درست روز بعد از اعدام حبیبالله گلپریپور و برخاستن امواج اعتراضات مردم در سایر شهرهای کردستان، از بانه و سقز، تا سنندج و نوسود و قصرشیرین، گواه این امر است. امواج این اعتراضات از مرزهای ایران نیز فراتر رفته و در ترکیه و عراق هم فریادها علیه جنایتکاران حاکم بر ایران طنینانداز شد.
آری، درست در شرایطی که رژیم ولایتفقیه بعد از روی کار آوردن آخوند روحانی به قول رئیسجمهور برگزیده مقاومت: ”تلاش کرده با لبخند و مذاکره، کشورهای غربی را به چشم پوشیدن از جنایتهای خود علیه بشریت و ممانعت از ارجاع این پرونده به شورای امنیت بکشاند“ ، این مردم بهپاخاسته ایران هستند که آستینها را بالا زده و به اعتراض و انزجار علیه اعدامهای جنایتکارانه برخاسته و فضای ارعاب را در هم شکستهاند.
کارنامه دولت حسن روحانی در زمینه اعدامها، در این صد روز بیش از هر شاخص دیگری پرده از ماهیت این شیخک دست پروردهٴ خمینی برمیدارد و یک بار دیگر اثبات میکند که در جنگل وحوش آخوندهای حاکم، سگ زرد برادر شغال است.