مقدمه: دکستر فیلکینز Dexter Filkins روزنامهنگار آمریکایی برنده جایزه پولیتزر در سال 2009 گزارش مشروحی درباره قاسم سلیمانی سرکرده نیروی قدس سپاه پاسداران رژیم ایران به رشته تحریر درآورده است. در این گزارش که در نشریهٴ نیویورکر (30سپتامبر 2013) منتشر شده، فیلکینز از طریق مصاحبههای متعدد با مقامهای آمریکایی، غربی، عراقی و مأموران اطلاعاتی، به شخصیت پاسدار سلیمانی و نقش او و نیروی قدس تحت فرماندهیاش در فعالیتهای تروریستی رژیم در سراسر خاورمیانه، بهطور خاص در سوریه و عراق پرداخته و نشان داده که چگونه این نیروی تروریستی تلاش میکند نفوذ رژیم را در منطقه گسترش بدهد. این گزارش حاوی افشاگریهای جالب و مهمی درباره پاسدار سلیمانی و تلاشهای دیوانهوار رژیم آخوندی برای نجات بشار اسد و نیز بلعیدن عراق میباشد. اینک توجه شما را به قسمت دیگری از این گزارش که به فعالیتهای نیروی تروریستی قدس درخاورمیانه و سایر نقاط جهان اختصاص دارد، جلب میکنیم:
The Shadow Commander
گزارش افشاگرانهٴ دکستر فیلکینز
درباره فعالیتهای جنایتکارانهٴ پاسدار قاسم سلیمانی در سراسر منطقه
حضور عوامل نیروی تروریستی قدس در سراسر خاورمیانه
و عملیات تروریستی آن در سراسر جهان
رژیم ایران برای پیشبرد طرحهای تروریستیاش از چه ابزار و امکاناتی استفاده میکند؟ آیا اقدامات تروریستی رژیم به منطقهٴ خاورمیانه محدود میشود؟ در این قسمت از مطلب دکستر فیلکینز Dexter Filkins به این موضوعات و جنبههای دیگری از توطئههای تروریستی رژیم، بهخصوص در عراق پرداخته است:
بنا به این گزارش، ابزاری که قاسم سلیمانی از آن برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند، شامل رشوه به سیاستمداران در سراسر خاورمیانه است؛ اما هرگاه لازم باشد او به ارعاب و همچنین قتل بهعنوان آخرین گزینه روی میآورد. طی سالیان، نیروی قدس شبکهیی ایجاد کرده که میتواند برای پشتیبانی از مأموریتها مورد استفاده قرار گیرد.
یک مقام امنیتی در خاورمیانه میگوید: «آنها همهجا حضور دارند».
ویلکینز توضیح میدهد که از سال 2010، قاسم سلیمانی حملاتی را در نقاط مختلف جهان سازماندهی کرده است؛ در مجموع حداقل 30 سوءقصد فقط طی دو سال اخیر در تایلند، دهلی نو، لاگوس و نایروبی.
اما رسواترین این سوء قصدها، به طرحی در سال 2011 مربوط میشود. در این طرح رژیم ایران قصد داشت با استخدام یک کارتل مواد مخدر مکزیکی، سفیر عربستان در ایالات متحده را از طریق انفجار ترور کند. قرار بود این انفجار در زمانی صورت گیرد که سفیر مذکور برای صرف غذا در یک رستوران در چند مایلی کاخ سفید نشسته است. اما بعد مشخص شد، عضو آن کارتل که مأمور سلیمانی با او ارتباط برقرار کرد، خبرچین ادارهٴ مبارزه با مواد مخدر آمریکا بوده است.
بهنوشته فیلکینز، ظاهراً نیروی قدس در مناطق نزدیک ایران مؤثرتر عمل میکند و طرحهای آن در مناطق دوردست، عمدتاً ناموفق بودهاند.
در بخش دیگری از این گزارش، سوابق شرکت قاسم سلیمانی در اعمال سرکوبگرانه در بدو ورودش به سپاه مورد توجه قرار گرفته است؛ این گزارش میگوید، سلیمانی که در زمان انقلاب 22ساله بود، پس از پیوستن به سپاه پاسداران، دورهٴ آموزشی کوتاهی را گذراند و پیشرفت سریعی داشت. او بهعنوان یک پاسدار جوان به شمال غربی ایران اعزام شد و آنجا در سرکوب قیام کردها شرکت کرد.
دکستر فیلکینز در قسمت دیگری از گزارشش درباره زمینهسازی دخالتهای تروریستی رژیم در عراق مینویسد «سلیمانی قبل از حمله آمریکا، طی چند سال عواملی را برای گسترش شبهنظامیان شیعی به عراق فرستاده بود؛ از اینرو بعد از سقوط صدام حسین، پیشاپیش یک نیروی شبهنظامی در محل داشت: سپاه بدر؛ بال نظامی مجلس اعلای انقلاب اسلامی در عراق… شبهنظامیان بدر در جنگ ایران و عراق، در کنار نیروهای رژیم ایران، جنگیده بودند».
در قسمت دیگری از این گزارش به نقش رژیم در عملیات تروریستی علیه نیروهای آمریکایی در عراق پرداخته و در آن آمده است: «سلیمانی دریافت که مقتدی صدر غیرقابل پیشبینی است و ادارهکردن او دشوار است؛ از اینرو نیروی قدس شروع به سازماندهی شبهنظامیان دیگری کرد که مایل به حمله به آمریکاییها بودند. این شبهنظامیان را در ایران آموزش دادند و گاهی در این رابطه از دوستان خود در حزبالله کمک گرفتند. گاهی بهنظر میرسید که سلیمانی روی برخی از شبهنظامیان عراقی، بهطور تمامعیار کنترل دارد. در یک مقطع، یک مقام ارشد عراقی در سفر به واشینگتن، بهطور علنی ولیفقیه (رژیم ایران) را مقصر افزایش خشونت در عراق دانست. او بلافاصله بعد از آن در بازگشتش به بغداد به من گفت، پیغامهایی را از رهبران دو گروه شبهنظامی شیعی عراقی دریافت کرده است. هر دو سؤال یکسانی از او کرده بودند: آیا میخواهی بمیری؟»
«در سال 2004 نیروی قدس شروع به سرازیر کردن بمبهای کنار جادهیی مرگبار به عراق کرد؛ همان بمبهایی که آمریکاییها آنرا ای.اف.پی.EFP مینامیدند... . ای.اف.پی.یک قطعه مس گداخته را پرتاب میکند که قادر است در زره نفوذ نماید. این بمبهای کنار جادهیی شروع به ایجاد ویرانی در میان نیروهای آمریکایی کردند و به عامل حدود 20 درصد از کشتهها در میادین نبرد تبدیل شدند.
تولید ای.اف.پی.تنها میتوانست توسط متخصصان چیرهدست صورت گیرد»...
«ژنرال استنلی مککریستال General Stanley McChrystal که در آن زمان مسئولیت عملیاتهای ویژه را برعهده داشت به من گفت: «هیچگونه ابهامی وجود نداشت که (این بمبها) از کجا میآیند. ما میدانستیم که تمامی کارخانههای (مربوطه) در کجای ایرانند.ای.اف.پی.ها جان صدها آمریکایی را گرفت».