عملیات کبیر فروغ جاویدان آنچنان لرزهٴ سرنگونی بر ارکان دیکتاتوری ولایتفقیه افکند، که طی 25سالی که از آن میگذرد، آخوندها در هر سالگرد از یاد آن شرایط به خود میلرزند و به گوشههایی از آن عملیات بزرگ اعتراف میکنند.
سرکرده لباس شخصیهای خامنهای پاسدار سعید قاسمی-13آبان91
صحبتهای قاسمی در رادیو نصیحت
حال و روز این روزها بوی روزهای جنگ را میده، یادتان هست که آن پیرفرزانه تا ده پانزده روز قبل از پذیرش قطعنامه پذیرفت که امروز ایران کربلاست و اگر دشمنان ما بخواهند در مقابل دین ما بایستند در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد، یادتان هست فتنههای پشت جبهه را بهرغم گذشت پنج شش سال از داستانهای بنیصدر و مجاهدین خلق و ترورهای در داخل که هر کدامش به تنهایی میتوانست انقلاب اسلامی را بزمین بزند،
... یادتان هست جبهه ها خالی شده بود بهدلیل همین تحلیلها و اتفاقاتی که همه عقب تحلیل میکردند دانشجوها میگفتند که بمانیم اینها که نمیخواهند عملیات کنند تلویزیون هاشمی خائن نشان میداد که جبهه پر است.
... دشمن ضعف خط ما را شناسایی کرده بود ماههای آخر جنگ تقریباً هر دو هفته یکبار همینطور که صبح میآمدی سر کار میگفتند آقا خبر داری؟ سومار؟ فاو سقوط کرد؟ آقا خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند. ! اه مگر میشه آقا؟ رفتند گفتند امام کف گیر ته دیگ خورده دیگر نمیشود. بهراستی امام باید چه کار میکرد؟
واسه این است که وقتی که پذیرفت گفت که این جام زهر را نوشیدم و شد آنچه که شد.
تا آنجایی که یادم است با شیخ عیسی، حاج عیسی همان آبدارچی آقا روح الله را میگویم، میگفت دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد، روز اول یا روز دوم چایی براش بردم گذاشتم جلوش گفتم آقا جون هیچی نخوردی یکدفعه بغضش ترکید قریب یکساعتی مرا در بغل گرفت و خودش را خالی کرد گفت حاج عیسی شهدا رفتند به مقامی که میخواستند رسیدند جانبازها هم اجرشان را میگیرند اسرا هم برمیگردند من چه کار کنم حاج عیسی؟ من چه کار کنم؟
پذیرفتیم پسرم، سلاحها زمین، حتی برای دفاع مشروع... ... . مع الوصف نامردها پس فطرتها قبول کردیم قطعنامه بینالمللی کثیف شما را 598 که چه بشود؟ آقا آتشبس سلاح را گذاشتیم زمین و دستها بالا. آقا روح الله هم گفته بود این تاکتیکی نیست واقعاً پذیرفتیم اما آمادهایم ببینیم که دشمن چه شد آقا آقا چه شد؟ پذیرفتیم مثل همین روزها که فشار میاورند که 20 درصد و... فشار میگذارند که بپذیریم که آقا دلار شد 4000 تومان 10هزار تومان 20هزار توفان آقا دفاع مشروع نمیکنیم تجربه تاریخی چی شد؟
حمله کردند! کجا؟ عزیزی فرمود غرب مرصاد... فقط
سرپل ذهاب سقوط کرد. کرند غرب: سقوط کرد. تنگهای داریم به نام تنگه پاتاق، که اگر نبردهای آریوبرزنی اتفاق بیافتی کسی برود در تنگه پاتاق این گلدان پلاستیکی را ول بده تو سر دشمن، دشمن نمیتواند از این تنگه عبور بکند، سقوط کرد! اسلامآباد: سقوط کرد. نبرد رسید به سی کیلومتری کرمانشاه در نقطهای بهنام تنگه چهارزبر که اسمش را گذاشتیم تنگه مرصاد، سقوط کرد! تاریخ نوشت پسرم ظرف گذشت این سه روز بعد از قطعنامه و دو روز بعد از آن، به یک اعتبار از شما بیش از 12هزار نفر و به یک روایتی دیگر بیش از 22هزار، دشمن از شما اسیر از شما گرفت. وقت نمیکردند سازمان مجاهدین خلق غنیمتهای شما را جمع کنند.
فرمود آقای هاشمی که باید بعقب برگردیم جواب میدهیم آقا بکدام عقب برگردیم بعقب زمان شما؟ چرا برگردیم به زمان شما آقا جان برمیگردیم به قبل از شما بخواهیم برگردیم برمیگردیم به زمان ممد علی میرزا و ممد شاه و شاه رضا و رضا شاه دلار هفت تومان حالش را میکنیم.
تلویزیون رژیم 29تیر1391
احمد خاتمی:
روز پنجم مرداد روز عملیات پیروزمندانه مرصاد هم هست در سال 67، منافقین نوکر اجانب به تحریک صدام در خواب و خیال میخواستند بیایند کرمانشاه و از کرمانشاه هم بیایند بیایند تهران و نظام را ساقط کنند، تا 34 کیلومتری کرمانشاه هم آمدند، رزمندگان کفر ستیزمان شجاعانه، قهرمانانه وارد شدند، و اینجا یاد میکنم از شهید بزرگوار صیاد شیرازی که قهرمان مرصاد بود و اونها انتقام کینه توزانهشان را با شهادت این شهید گرفتند.
تلویزیون رژیم ـ ۶/۵/۹۰
گزارشگر: در بررسی و تجزیه و تحلیل سلسله عملیاتی دوران دفاع مقدس بهعملیات ویژه و منحصربهفرد مرصاد برمیخوریم که از ابعاد مختلف و گوناگونی قابلتوجه است.
سردار ناصح، فرمانده وقت لشکر نبی اکرم (ص) : ما قطعنامه رو پذیرفتیم و بیست و هفتم رسماً اعلام شد از رادیو تلویزیون ما، رسماً قطعنامه اعلام شد. روز بیست وهشتم منافقین اعلام آمادهباش دادند. خیلی نکات تو بحث تاریخها نکات مهمیه، عملیاتشون کی شروع شد؟ سوم مرداد. یعنی شما زمان اعلام آمادهباش تا زمان عملیات یک هفته وقت بوده،
کارشناس مسایل سیاسی [نفر اول] : خب اینها با این هدف حرکت کردند، نیرو جمع کردند، یعنی نیروهایی که در اروپا پخش بودند در آمریکا بودند، در خود عراق اینها رو جمعآوری کردند، سازماندهی کردند، دختر و پسر، و با تجهیزات بسیار مفصلی که صدام در اختیار اونها قرار داده بود از توپ و تانک و نفر بر و خودرو و سلاح و سلاح پیشرفته اینها حرکت کردند، خب ابتدا هم فکر میکردند که یعنی بعد از اینکه در سرپل ذهاب و کرند غرب عبور کردند فکر کردند دیگه مسیر رو بهراحتی میتونن تا کرمانشاه برن و از اونجا هم به قول خودشون بیان تا تهران و به قول اون زمان آقای رجوی که در سخنرانیش برای منافقین گفته بود جمعبندی عملیات رو در تهران خواهند داشت فردای اون روز. و حرکت کردند و آمدند، آمدند تا بهاصطلاح چند کیلومتری کرمانشاه آمدند
ناصح: یک بسیج همگانی در سرتاسر دنیا میکنه، از همه جای دنیا آدمهاشو جمع میکنه، کل ستادش رو رسونده بود به پنجاه نفر، این پنجاه نفر رو در بیست و سه تا تیپ، تیپهای 152 تا 200نفره، یعنی 152نفره، 180نفره، 200نفره اینها رو سازماندهی میکنه و [نامفهوم] سازمانشو متحول میکنه تو ظرف همین یک هفته، حدود 100 تانک و نفربر و حدود 1000 تا خودرو، من فکر میکنم 5000 تا آدم 1000 تا خودرو فقط. بعد حدود 100 تا فرض کنید پدافند. 300 تا انواع خمپارهها رو داشتند، و توپهای سیار رو، بعد انواع موشکهای بهاصطلاح ضدهلیکوپتر، سهند و نمیدونم اینها رو تجهیز شده بودند، بعد تجهیز شدند واگذار کردند تو یک هفته از قبل تو بخش زیادی آموزش داده بودند و بخشی هم که جدید آمده بودند که ما تو درگیریها هم اینو دیدیم.
سرهنگ رخسی: سازمان منافقین که ساعت 4 بعدازظهر همون روز با عبور از گردنه پاتاق حرکت خودشون را به سمت شهر کرند غرب ادامه دادند.
آخوند سعیدی ـ نماز جمعه قم ـ 1مرداد90
منافقین اقدام به حمله به ایران کردند حدود 5هزار نفر منافق با تجهیزات کامل وارد خاک ایران شدند. نیروهای اسلام هم برای دفع شر این متجاوزین جسور وارد عمل شدند
تلویزیون رژیم 7مرداد ـ89:
ساعت ۳.۳۰ عصر 4 تا 5هزارنفر از منافقین بهصورت ستونی به سمت شهر کرند حرکت کردند.
ساعت2 ده دقیقه کم بود که من رفتم جایی که باید ملاقات صورت میگرفت آقای هاشمی آمده بود، قبل از اینکه برم وارد اون سالن بشم و اون جلسه یکدفعه تلفن توی سالن به من صدا زدند که فلانی تلفن فوری داری. من مجدداً رفتم دیدم که فرمانده سپاه کرند ماست. گفت فلانی وعده ما به قیامت عراقیها حمله کردند و الآن اول شهر کرند درگیریه من اسلحه و مهمات را گفتهام از شهر ببرند. خداحافظ
مجری: سه ساعت بعد منافقین به کرند رسیده بودند. بعد بلافاصله به سمت اسلامآباد حرکت کردند و ساعت ۹.۳۰ شب اسلامآباد را هم گرفتند.
ـ رفتیم جلوتر حالا نگو اینها که دارند میان منافقینند. من دستم رو به آهن نفربرشان هم گرفتم که سوار شم فکر کردن که اینها خودیاند به یکباره دیدیم که نه اصلاً آرایش نفراتی که روی ماشین اند، دختر و پسر و اینها اصلاً شرایط عادی نیست. من آمدم به آقای هاشمی گفتم آقای هاشمی اینها منافقینند. عراق نیست.
تلویزیون رژیم ـ 5مرداد1386
ـ وضعیتی که این جا داشتیم این نوع بود: امام بزرگوار اینجا پیامی رو در چند خط به حاج سید احمد آقا دادند ایشون پشت بیسیم خوندند. عجیب واقعاً قدرت و صلابت مرجعیت در جایگاه فرماندهی کل قوا اینجاست. امام فرموده بودند به سپاهیها که اینجا نقطه شکست یا پیروزی اسلام یا کفر است. باید متر به متر بجنگید.
تلویزیون رژیم ـ 6مرداد87:
سازمان منافقین آرام آرام سازماندهی نظامی را درست کردند که اونها هم ابتدا از عملیاتی محدود بعد وسعت عملیات اضافه شد آرام آرام دیدیم که وسعت عملیات در واقع و دامنهاش گسترش پیدا کرد. در جبهه میانی در واقع در جبهه جنوبی، و حتی در فکر میکنم خرداد ماه 67 بود که حتی شهرمهران را هم توانستند تصرف بکنند این عملیات عملیاتی بود با نام فروغ جاویدان که بعداً در جمهوری اسلامی به نام عملیات مرصاد معروف شد البته فروغ جاویدان اسمی بود که منافقین بر روی این عملیات گذاشته بودند. و هدف آنها هم در واقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگونی حکومت بود.
تلویزیون رژیم 5مرداد86:
ـ مرصاد یکی از بزرگترین دستاوردها ی حفظ ارزشهای اسلامی است. عملیات مرصاد را بهلحاظ اهمیت جغرافیایی ـ زمانی و مکانی میتوان درحد عملیات آزادسازی و فتح خرمشهر و یا همان عملیات بیت المقدس و حتی مهمتر از آن دانست چرا که شکست ما در خرمشهر میتوانست تنها خوزستان را از ا یران جدا کند اما رسیدن پای منافقین به کرمانشاه بهمعنای تهدید جدی مجموعه نظام اسلامی بود.
سرکرده لباس شخصیهای خامنهای پاسدار سعید قاسمی-13آبان91
صحبتهای قاسمی در رادیو نصیحت
حال و روز این روزها بوی روزهای جنگ را میده، یادتان هست که آن پیرفرزانه تا ده پانزده روز قبل از پذیرش قطعنامه پذیرفت که امروز ایران کربلاست و اگر دشمنان ما بخواهند در مقابل دین ما بایستند در مقابل همه دنیای آنها خواهیم ایستاد، یادتان هست فتنههای پشت جبهه را بهرغم گذشت پنج شش سال از داستانهای بنیصدر و مجاهدین خلق و ترورهای در داخل که هر کدامش به تنهایی میتوانست انقلاب اسلامی را بزمین بزند،
... یادتان هست جبهه ها خالی شده بود بهدلیل همین تحلیلها و اتفاقاتی که همه عقب تحلیل میکردند دانشجوها میگفتند که بمانیم اینها که نمیخواهند عملیات کنند تلویزیون هاشمی خائن نشان میداد که جبهه پر است.
... دشمن ضعف خط ما را شناسایی کرده بود ماههای آخر جنگ تقریباً هر دو هفته یکبار همینطور که صبح میآمدی سر کار میگفتند آقا خبر داری؟ سومار؟ فاو سقوط کرد؟ آقا خبر داری؟! چی شد؟ مهران! عملیات چلچراغ منافقین آمدند گرفتند. ! اه مگر میشه آقا؟ رفتند گفتند امام کف گیر ته دیگ خورده دیگر نمیشود. بهراستی امام باید چه کار میکرد؟
واسه این است که وقتی که پذیرفت گفت که این جام زهر را نوشیدم و شد آنچه که شد.
تا آنجایی که یادم است با شیخ عیسی، حاج عیسی همان آبدارچی آقا روح الله را میگویم، میگفت دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد، روز اول یا روز دوم چایی براش بردم گذاشتم جلوش گفتم آقا جون هیچی نخوردی یکدفعه بغضش ترکید قریب یکساعتی مرا در بغل گرفت و خودش را خالی کرد گفت حاج عیسی شهدا رفتند به مقامی که میخواستند رسیدند جانبازها هم اجرشان را میگیرند اسرا هم برمیگردند من چه کار کنم حاج عیسی؟ من چه کار کنم؟
پذیرفتیم پسرم، سلاحها زمین، حتی برای دفاع مشروع... ... . مع الوصف نامردها پس فطرتها قبول کردیم قطعنامه بینالمللی کثیف شما را 598 که چه بشود؟ آقا آتشبس سلاح را گذاشتیم زمین و دستها بالا. آقا روح الله هم گفته بود این تاکتیکی نیست واقعاً پذیرفتیم اما آمادهایم ببینیم که دشمن چه شد آقا آقا چه شد؟ پذیرفتیم مثل همین روزها که فشار میاورند که 20 درصد و... فشار میگذارند که بپذیریم که آقا دلار شد 4000 تومان 10هزار تومان 20هزار توفان آقا دفاع مشروع نمیکنیم تجربه تاریخی چی شد؟
حمله کردند! کجا؟ عزیزی فرمود غرب مرصاد... فقط
سرپل ذهاب سقوط کرد. کرند غرب: سقوط کرد. تنگهای داریم به نام تنگه پاتاق، که اگر نبردهای آریوبرزنی اتفاق بیافتی کسی برود در تنگه پاتاق این گلدان پلاستیکی را ول بده تو سر دشمن، دشمن نمیتواند از این تنگه عبور بکند، سقوط کرد! اسلامآباد: سقوط کرد. نبرد رسید به سی کیلومتری کرمانشاه در نقطهای بهنام تنگه چهارزبر که اسمش را گذاشتیم تنگه مرصاد، سقوط کرد! تاریخ نوشت پسرم ظرف گذشت این سه روز بعد از قطعنامه و دو روز بعد از آن، به یک اعتبار از شما بیش از 12هزار نفر و به یک روایتی دیگر بیش از 22هزار، دشمن از شما اسیر از شما گرفت. وقت نمیکردند سازمان مجاهدین خلق غنیمتهای شما را جمع کنند.
فرمود آقای هاشمی که باید بعقب برگردیم جواب میدهیم آقا بکدام عقب برگردیم بعقب زمان شما؟ چرا برگردیم به زمان شما آقا جان برمیگردیم به قبل از شما بخواهیم برگردیم برمیگردیم به زمان ممد علی میرزا و ممد شاه و شاه رضا و رضا شاه دلار هفت تومان حالش را میکنیم.
تلویزیون رژیم 29تیر1391
احمد خاتمی:
روز پنجم مرداد روز عملیات پیروزمندانه مرصاد هم هست در سال 67، منافقین نوکر اجانب به تحریک صدام در خواب و خیال میخواستند بیایند کرمانشاه و از کرمانشاه هم بیایند بیایند تهران و نظام را ساقط کنند، تا 34 کیلومتری کرمانشاه هم آمدند، رزمندگان کفر ستیزمان شجاعانه، قهرمانانه وارد شدند، و اینجا یاد میکنم از شهید بزرگوار صیاد شیرازی که قهرمان مرصاد بود و اونها انتقام کینه توزانهشان را با شهادت این شهید گرفتند.
تلویزیون رژیم ـ ۶/۵/۹۰
گزارشگر: در بررسی و تجزیه و تحلیل سلسله عملیاتی دوران دفاع مقدس بهعملیات ویژه و منحصربهفرد مرصاد برمیخوریم که از ابعاد مختلف و گوناگونی قابلتوجه است.
سردار ناصح، فرمانده وقت لشکر نبی اکرم (ص) : ما قطعنامه رو پذیرفتیم و بیست و هفتم رسماً اعلام شد از رادیو تلویزیون ما، رسماً قطعنامه اعلام شد. روز بیست وهشتم منافقین اعلام آمادهباش دادند. خیلی نکات تو بحث تاریخها نکات مهمیه، عملیاتشون کی شروع شد؟ سوم مرداد. یعنی شما زمان اعلام آمادهباش تا زمان عملیات یک هفته وقت بوده،
کارشناس مسایل سیاسی [نفر اول] : خب اینها با این هدف حرکت کردند، نیرو جمع کردند، یعنی نیروهایی که در اروپا پخش بودند در آمریکا بودند، در خود عراق اینها رو جمعآوری کردند، سازماندهی کردند، دختر و پسر، و با تجهیزات بسیار مفصلی که صدام در اختیار اونها قرار داده بود از توپ و تانک و نفر بر و خودرو و سلاح و سلاح پیشرفته اینها حرکت کردند، خب ابتدا هم فکر میکردند که یعنی بعد از اینکه در سرپل ذهاب و کرند غرب عبور کردند فکر کردند دیگه مسیر رو بهراحتی میتونن تا کرمانشاه برن و از اونجا هم به قول خودشون بیان تا تهران و به قول اون زمان آقای رجوی که در سخنرانیش برای منافقین گفته بود جمعبندی عملیات رو در تهران خواهند داشت فردای اون روز. و حرکت کردند و آمدند، آمدند تا بهاصطلاح چند کیلومتری کرمانشاه آمدند
ناصح: یک بسیج همگانی در سرتاسر دنیا میکنه، از همه جای دنیا آدمهاشو جمع میکنه، کل ستادش رو رسونده بود به پنجاه نفر، این پنجاه نفر رو در بیست و سه تا تیپ، تیپهای 152 تا 200نفره، یعنی 152نفره، 180نفره، 200نفره اینها رو سازماندهی میکنه و [نامفهوم] سازمانشو متحول میکنه تو ظرف همین یک هفته، حدود 100 تانک و نفربر و حدود 1000 تا خودرو، من فکر میکنم 5000 تا آدم 1000 تا خودرو فقط. بعد حدود 100 تا فرض کنید پدافند. 300 تا انواع خمپارهها رو داشتند، و توپهای سیار رو، بعد انواع موشکهای بهاصطلاح ضدهلیکوپتر، سهند و نمیدونم اینها رو تجهیز شده بودند، بعد تجهیز شدند واگذار کردند تو یک هفته از قبل تو بخش زیادی آموزش داده بودند و بخشی هم که جدید آمده بودند که ما تو درگیریها هم اینو دیدیم.
سرهنگ رخسی: سازمان منافقین که ساعت 4 بعدازظهر همون روز با عبور از گردنه پاتاق حرکت خودشون را به سمت شهر کرند غرب ادامه دادند.
آخوند سعیدی ـ نماز جمعه قم ـ 1مرداد90
منافقین اقدام به حمله به ایران کردند حدود 5هزار نفر منافق با تجهیزات کامل وارد خاک ایران شدند. نیروهای اسلام هم برای دفع شر این متجاوزین جسور وارد عمل شدند
تلویزیون رژیم 7مرداد ـ89:
ساعت ۳.۳۰ عصر 4 تا 5هزارنفر از منافقین بهصورت ستونی به سمت شهر کرند حرکت کردند.
ساعت2 ده دقیقه کم بود که من رفتم جایی که باید ملاقات صورت میگرفت آقای هاشمی آمده بود، قبل از اینکه برم وارد اون سالن بشم و اون جلسه یکدفعه تلفن توی سالن به من صدا زدند که فلانی تلفن فوری داری. من مجدداً رفتم دیدم که فرمانده سپاه کرند ماست. گفت فلانی وعده ما به قیامت عراقیها حمله کردند و الآن اول شهر کرند درگیریه من اسلحه و مهمات را گفتهام از شهر ببرند. خداحافظ
مجری: سه ساعت بعد منافقین به کرند رسیده بودند. بعد بلافاصله به سمت اسلامآباد حرکت کردند و ساعت ۹.۳۰ شب اسلامآباد را هم گرفتند.
ـ رفتیم جلوتر حالا نگو اینها که دارند میان منافقینند. من دستم رو به آهن نفربرشان هم گرفتم که سوار شم فکر کردن که اینها خودیاند به یکباره دیدیم که نه اصلاً آرایش نفراتی که روی ماشین اند، دختر و پسر و اینها اصلاً شرایط عادی نیست. من آمدم به آقای هاشمی گفتم آقای هاشمی اینها منافقینند. عراق نیست.
تلویزیون رژیم ـ 5مرداد1386
ـ وضعیتی که این جا داشتیم این نوع بود: امام بزرگوار اینجا پیامی رو در چند خط به حاج سید احمد آقا دادند ایشون پشت بیسیم خوندند. عجیب واقعاً قدرت و صلابت مرجعیت در جایگاه فرماندهی کل قوا اینجاست. امام فرموده بودند به سپاهیها که اینجا نقطه شکست یا پیروزی اسلام یا کفر است. باید متر به متر بجنگید.
تلویزیون رژیم ـ 6مرداد87:
سازمان منافقین آرام آرام سازماندهی نظامی را درست کردند که اونها هم ابتدا از عملیاتی محدود بعد وسعت عملیات اضافه شد آرام آرام دیدیم که وسعت عملیات در واقع و دامنهاش گسترش پیدا کرد. در جبهه میانی در واقع در جبهه جنوبی، و حتی در فکر میکنم خرداد ماه 67 بود که حتی شهرمهران را هم توانستند تصرف بکنند این عملیات عملیاتی بود با نام فروغ جاویدان که بعداً در جمهوری اسلامی به نام عملیات مرصاد معروف شد البته فروغ جاویدان اسمی بود که منافقین بر روی این عملیات گذاشته بودند. و هدف آنها هم در واقع سقوط تهران؛ تصرف تهران؛ و سرنگونی حکومت بود.
تلویزیون رژیم 5مرداد86:
ـ مرصاد یکی از بزرگترین دستاوردها ی حفظ ارزشهای اسلامی است. عملیات مرصاد را بهلحاظ اهمیت جغرافیایی ـ زمانی و مکانی میتوان درحد عملیات آزادسازی و فتح خرمشهر و یا همان عملیات بیت المقدس و حتی مهمتر از آن دانست چرا که شکست ما در خرمشهر میتوانست تنها خوزستان را از ا یران جدا کند اما رسیدن پای منافقین به کرمانشاه بهمعنای تهدید جدی مجموعه نظام اسلامی بود.