زمان رقص و نمایش در برابر قدرتها نزدیک میشود، شیخ اعتدال نزد پدرخواندهاش رفسنجانی، این پیر فریب و استاد نمایش، دارد انواع غمزهها را تمرین میکند. او در مصاحبه با ان.بی.سی و مقالهیی در سایت واشینگتن پست، از نتایج «برد برد» دم میزند. مینویسد: «جهان تغییر کرده است»، «دوران پدر کشتگیها گذشته است» و اکنون هنگام همزمانی «همکاری و رقابت» است و «سیاست بینالمللی دیگر یک بازی برد و باخت نیست».
اما از آنجا که میداند چشم و گوش جهان از این قر و غمزههای آخوندی پر شده است، بلافاصله کاسه گدایی را جلو میآورد و میافزاید: «انتظار میرود که رهبران جهان در تبدیل تهدیدها به فرصتها پیشتاز باشند». از «تعامل با شریکان» و «پرداختن به نگرانیهای مشترک» و «دستیابی به اهداف مشترک» دم میزند.
در عین حال نمیتواند دم خروس تروریسم را خوب بپوشاند چون مجبور است همزمان قدرتنمایی هم بکند تا از کفهٴ ترازوی تعادلقوا به بیرون پرتاب نشود.
تناقض مسخرهٴ قدرتنمایی پوشالی، همزمان با دراز کردن دست گدایی
بههمین دلیل مجبور است دم خروس را آشکار کند و با یک دستخوش ضمنی به مسیری که ولایت تا کنون طی کرده، بگوید: «امنیت به بهای ناامنی دیگران پیامدهای فاجعهبار» دارد، «سوریه به صحنه خشونتهای رقت بار از جمله حملات با سلاحهای شیمیایی تبدیل شده» و «در عراق، ۱۰ سال پس از اشغال تحت رهبری آمریکا، همچنان هر روز دهها نفر جان خود را از دست میدهند. افغانستان نیز به خونریزی مشابهی دچار است».
سپس هشدار و وعدهٴ تروریسم را با دراز کردن دست گدایی همراه میکند و میگوید: رویکرد یک جانبه که زور عریان را ارج مینهد و خشونت میزاید، آشکارا ناتوان از حل مشکلات پیش روی همه ما از قبیل تروریسم و افراط گرایی است، چرا که هیچکسی در برابر خشونت زاییده افراط گرایی مصون نیست».
نقشهٴ مسیر روحانی و رفسنجانی چیست؟ فریب؟ یا خوردن زهر؟
حالا سؤال این است که بهراستی نقشهٴ مسیر شیخ اعتدال پس از سالها شاگردی در مکتب پیر استوانهٴ نظام چیست؟ ادعای بازی برد ـ برد و بیان وسوسهانگیز آن برای قدرتها، آیا همان سیاست فریب بهجای عربدهکشی بیدنده و ترمز نیست؟ در این صورت آیا باز هم جهان فریب شیخ را این بار در لباس اعتدال خواهد خورد؟ سخنگوی کاخ سفید در مورد همین دعاوی آخوند روحانی گفته است: «اعمال از کلمات مهمتر هستند. یکی از دلائلی که باعث شده ما شاهد همین لحن صحبت باشیم، وجود یک اجماع بینالمللی» است مبنی بر اینکه رژیم ایران باید برنامه سلاح اتمی خود را رها کند و «پشتوانهٴ این اجماع هم شدیدترین تحریمها بوده است».
وقتی مانور فریب رنگ باخت وقت نوشیدن زهر فرا میرسد، چه یک جرعه چه جامهای پیاپی
نتیجه اینکه مانور اولیه آخوند روحانی بهنمایندگی از خامنهای برای اجرای شعار مسخرهٴ «نرمش قهرمانانه» احتمالاً در اولین دور گفتگوها رنگ خواهد باخت، آنگاه شیخ اعتدال میماند و امضا و تعهد نوشاندن جام زهر به «مقام ولایت» که در این صورت چه یک جرعه چه یک جام یا جامهای متوالی، نتیجهاش برای نظام در سراشیب سرنگونی تفاوتی ندارد، در هر حال شتاب سقوط به عمق دره را بیشتر میکند.
اما از آنجا که میداند چشم و گوش جهان از این قر و غمزههای آخوندی پر شده است، بلافاصله کاسه گدایی را جلو میآورد و میافزاید: «انتظار میرود که رهبران جهان در تبدیل تهدیدها به فرصتها پیشتاز باشند». از «تعامل با شریکان» و «پرداختن به نگرانیهای مشترک» و «دستیابی به اهداف مشترک» دم میزند.
در عین حال نمیتواند دم خروس تروریسم را خوب بپوشاند چون مجبور است همزمان قدرتنمایی هم بکند تا از کفهٴ ترازوی تعادلقوا به بیرون پرتاب نشود.
تناقض مسخرهٴ قدرتنمایی پوشالی، همزمان با دراز کردن دست گدایی
بههمین دلیل مجبور است دم خروس را آشکار کند و با یک دستخوش ضمنی به مسیری که ولایت تا کنون طی کرده، بگوید: «امنیت به بهای ناامنی دیگران پیامدهای فاجعهبار» دارد، «سوریه به صحنه خشونتهای رقت بار از جمله حملات با سلاحهای شیمیایی تبدیل شده» و «در عراق، ۱۰ سال پس از اشغال تحت رهبری آمریکا، همچنان هر روز دهها نفر جان خود را از دست میدهند. افغانستان نیز به خونریزی مشابهی دچار است».
سپس هشدار و وعدهٴ تروریسم را با دراز کردن دست گدایی همراه میکند و میگوید: رویکرد یک جانبه که زور عریان را ارج مینهد و خشونت میزاید، آشکارا ناتوان از حل مشکلات پیش روی همه ما از قبیل تروریسم و افراط گرایی است، چرا که هیچکسی در برابر خشونت زاییده افراط گرایی مصون نیست».
نقشهٴ مسیر روحانی و رفسنجانی چیست؟ فریب؟ یا خوردن زهر؟
حالا سؤال این است که بهراستی نقشهٴ مسیر شیخ اعتدال پس از سالها شاگردی در مکتب پیر استوانهٴ نظام چیست؟ ادعای بازی برد ـ برد و بیان وسوسهانگیز آن برای قدرتها، آیا همان سیاست فریب بهجای عربدهکشی بیدنده و ترمز نیست؟ در این صورت آیا باز هم جهان فریب شیخ را این بار در لباس اعتدال خواهد خورد؟ سخنگوی کاخ سفید در مورد همین دعاوی آخوند روحانی گفته است: «اعمال از کلمات مهمتر هستند. یکی از دلائلی که باعث شده ما شاهد همین لحن صحبت باشیم، وجود یک اجماع بینالمللی» است مبنی بر اینکه رژیم ایران باید برنامه سلاح اتمی خود را رها کند و «پشتوانهٴ این اجماع هم شدیدترین تحریمها بوده است».
وقتی مانور فریب رنگ باخت وقت نوشیدن زهر فرا میرسد، چه یک جرعه چه جامهای پیاپی
نتیجه اینکه مانور اولیه آخوند روحانی بهنمایندگی از خامنهای برای اجرای شعار مسخرهٴ «نرمش قهرمانانه» احتمالاً در اولین دور گفتگوها رنگ خواهد باخت، آنگاه شیخ اعتدال میماند و امضا و تعهد نوشاندن جام زهر به «مقام ولایت» که در این صورت چه یک جرعه چه یک جام یا جامهای متوالی، نتیجهاش برای نظام در سراشیب سرنگونی تفاوتی ندارد، در هر حال شتاب سقوط به عمق دره را بیشتر میکند.