فراخوان به اعلام لیبرتی بهعنوان کمپ پناهندگی
محکومیت جنایات خامنهای - مالکی علیه مجاهدین
30اکتبر 2012 (9آبان 1391)
دکتر خوان گارسه
پروفسور هنگ دیهان
پاتریک کندی
هری فن بومل نماینده پارلمان هلند
بیوکر بومر نماینده پیشین پارلمان اروپا
سرهنگ وسلی مارتین
پروفسور هنگ دیهان -رئیس گروه دوستان ایران آزاد در هلند
خانمها و آقایان،
از طرف دوستان ایران آزاد در هلند، به گرمی به شما در این محل مطبوعاتی بینالمللی نیوپورت خوشآمد میگویم.
البته خوشآمد ویژه برای میهمانان بسیار برجسته مان، پاتریک کندی، سرهنگ وسلی مارتین، وکیل مان آقای خوان گارسه است.
دوستان آمریکاییمان دشواری زیادی برای رسیدن به لاهه بهخاطر توفان و گردباد در ایالات متحده داشتند.
و باید زودتر میآمدند ولی خوشآمد ویژه به دکتر گارسه از اسپانیان میگوییم که با هواپیما دو سه ساعت راه آمده ا ست.
دلیل اینکه ما اینجا هستیم، در وهله اول البته به این خاطر است که ما همگی نگرانی زیادی برای دوستانمان در کمپ لیبرتی داریم. این یکی از دلایلی است که این جلسه را در اینجا سازماندهی کردیم تا توجه دوستان سیاسیمان را در اینجا در هلند و همینطور در اروپا جلب کنیم که نقش فعالی برای حفاظت ساکنان لیبرتی داشته باشند.
کمپ لیبرتی اکنون نه یک کمپ پناهندگی، بلکه یک ویرانه است، یک زندان است. این شرایط واقعی است و این نکته بسیار مهمی است که فراتر از دستور کار سیاسی اینجا در اروپاست.
یک نکته بسیار جدی. نکته دوم البته شرایط در ایران است، اگر شرایط در ایران را نمیدانید، از نظر من مشتی دیوانه حاکم اند و همه این را قبول دارند که شرایط ایران پیوسته وخیمتر میشود.
از نظر من و از نظر دوستانم در اروپا نظیر لرد اسلین که متأسفانه الآن زنده نیست، که زمانی به من گفت هنگ، شما یک عضو پارلمان هستید من هم یک عضو پارلمان هستم او گفت چون شما یک نماینده پارلمان در یک دموکراسی هستید، حقوقبشر کسب و کار اصلی شماست، صرفنظر از اینکه چپگرا یا راست گرا هستید.
نکته بعدی که البته بسیار خوشحال کننده است گرامی داشت این موضوع است که در آمریکا کار زیادی توسط پاتریک کندی و بقیه انجام شد و سازمان مجاهدین خلق از لیست وزارتخارجه حذف شد.
من برای شما عصر بسیار خوبی آرزو میکنم و سخن را به دوست خوب و دیرینمان پاتریک کندی میسپارم.
پاتریک کندی:
بسیار متشکرم، زنده باد اشرف، زنده باد لیبرتی،
از شما و از میزبانمان متشکرم. و اجازه بدهید بگویم چه افتخاری است که اینجا در پایتخت، لاهه باشیم. برای افراد سراسر جان لغت لاهه بهمعنی دادگاه عدالت نهایی است. دادگاه بینالمللی جنایات جنگی در اینجا در این شهر است. چقدر به جاست که ما امروز اینجا جمع شدهایم تا در مورد موضوعی از عدالت جهانی صحبت کنیم.
چون اینجا شهری است که متعهد به عدالت بینالمللی است. دوست خوبم گفت آنچه ما را در اینجا گرد آورده آرمان حقوقبشر است. و این آرمانی است که همه ما را متحد میکند چون شما میبینید آرمان حقوقبشر یک آرمان جهانشمول است. به این دلیل است که ما یک دادگاه بینالمللی برای حقوقبشر داریم. چون به زبان دکتر مارتین لوترکینگ، تهدید علیه عدالت در هر نقطه، تهدید علیه عدالت در همه جاست.
بنابراین ما امشب تنها به این دلیل اینجا نیستیم که میخواهیم آزادی را در کشوری به اسم ایران، در کشوری به اسم سوریه، یا کشورهای دیگری در این جا و آنجای جهان ببینیم. ما اینجا هستیم چون آزادی تهدید میشود و توسط بزرگترین رژیم حامی تروریسم در جهان - رژیم ایران- تهدید میکند.
رژیمی که بهطور سیستماتیک حقوقبشر را علیه مردم خودش در ایران و همچنین علیه مردم در سراسر خاورمیانه و سراسر جهان نقض کرده است. بنابراین امشب ما درباره مبارزه برای عدالت برای ساکنان اشرف و حالا در لیبرتی صحبت میکنیم. ولی علت اینکه برای افراد کمپ لیبرتی و آنهایی که در اشرف باقی ماندهاند مبارزه میکنیم. این است که آنها در خط مقدم برای یک ایران نو مبارزه میکنند که آزاد از ملاها و حکومت مذهبی باشد و حالا ما میدانیم آمریکا به بقیه جهان میپیوندد که سرانجام قبول میکند که گروه اصلی اپوزیسیون، سازمانیافتهترین گروه اپوزیسیون در برابر ملاها و رژیم تهران مجاهدین خلق است که برای ایجاد تغییر، برای آوردن آزادی به ایران مبارزه میکند ولی افرادی هستند که به مجاهدین حمله میکنند.
پدر من سناتور ادوارد کندی وقتی در سنا بود با مردی به اسم نلسون ماندلا ایستاد. در آن زمان نلسون ماندلا یک تروریست نامیده میشد. تصور کنید مردی با این شخصیت صلحطلب در جهان مثل نلسون ماندلا برچسب یک تروریست بخورد چرا؟ چون او یک آفریقای جنوبی آزاد میخواست که همه بتوانند از موهبتهای آزادی بهرهمند شوند. با اینحال او نه تنها توسط دولت آپارتاید در آفریقای جنوبی، بلکه توسط ایالات متحده آمریکا برچسب تروریست خورد تا زمانی که پدر من مبارزه کرد تا ببیند سیاست ایالات متحده عوض میشود تا به جای اینکه در سمت سرکوب کنندگان مردم باشد، آمریکا طرف نلسون ماندلا و یک آفریقای جنوبی جدید را بگیرد. و امشب ما باید همین کار را در مورد ایران بکنیم و از مجاهدین خلق حمایت کنیم و همانطور که دوست خوبم گفت این موضوعی مربوط به تمایلات چپ یا راست نیست. چونکه در ایالات متحده ما به کارزاری برای خروج از لیست مجاهدین پیوستیم که شامل دموکراتها و جمهوریخواهان و مقامات سابق نظامی بود که بهم پیوستند و گفتند ما باید در سمت آنهایی باشیم که در پی آزادی و دموکراسی در ایران هستند و این افراد، افرادی هستند که برای یک ایران آزاد مبارزه کردهاند - مجاهدین خلق - و به این دلیل بود که ما باید مطمئن میشدیم آنها از لیست خارج شوند. ولی همانطور که میدانید این مبارزه مبارزهیی طولانی بود و بهطور مشخص در اشرف و لیبرتی این مبارزه صورت میگرفت. ما نهایتاً توانستیم در آمریکا این برچسب را از روی مجاهدین برداریم و نهایتاً افراد کمپ اشرف و حالا کمپ لیبرتی باید توسط سازمان مللمتحد و ایالات متحده، بهعنوان پناهنده شناخته شوند و با کرامت و احترام و حقوقبشر با آنها رفتار شود چون این حق آنهاست.
ما امشب اینجا هستیم و شما از سرهنگ مارتین خواهید شنید که به شما خواهد گفت چطور سازمان مللمتحد و ایالات متحده هنوز برای افراد کمپ لیبرتی غیرممکن کردهاند که با آزادی و در امنیت زندگی کنند. آنها در یک کمپ پناهندگی هستند که مثل یک اردوگاه اجباری با آن رفتار میشود. آنها در شرایط غیرقابل تحملی زندگی میکنند، داروهایشان از آنها دریغ میشود، دسترسی افرادی که از نظر فیزیکی ناتوان هستند دریغ میشود، آب و برق در بعضی موارد دریغ میشود.
بنابراین امشب میخواهیم یک پیام از اینجا بیرون برود، اینجا در لاهه ما از سازمان مللمتحد انتظار داریم که اساسنامهاش را محترم بشمارد، از افراد کمپ لیبرتی حفاظت کند و اطمینان حاصل کند که همه شئونات انسانی که شایسته آن هستند به آنها اعاده میشود.
ما پیامی به نوری المالکی میفرستیم که عقبنشینی کند و بداند اگر کار درست را نکنی، روزی بهخاطر آنهایی که در اسپانیا علیه نوری المالکی بهخاطر حمله به اشرف دادخواست صادر کردهاند، ما شاید تو را نوری المالکی به اینجا در لاهه بیاوریم و در دادگاه جنایت جنگی محاکمه کنیم.
ما میخواهیم افراد کمپ لیبرتی در امنیت زندگی کنند و کرامت و حقوقبشر آنها رعایت شود.
چه کسی میتواند استدلال کند که افرادی که با ملاها در تهران مبارزه کردهاند شایسته حفاظت از طرف اروپا و بقیه جهان نیستند، در حالی که رژیم تهران بزرگترین حامی تروریسم است. همه میخواهیم که آنها بتوانند به ایران برگردند. ولی نه ایرانی که توسط ملاها رهبری میشود. نه ایرانی که مصمم به ساختن سلاح هستهیی است. ما ایرانی میخواهیم که با بقیه جامعه جهانی متعهد به یک جهان متمدن، یک دموکراسی در ایران باشد و آن روز، دوستان من، دارد فرا میرسد، و بهزودی میآید بهخاطر فداکاریهای همه شماها.
ما میبینیم که در ایران تحریمهای بینالمللی بالاخره دارد کار میکند چون این تحریمها فقط تحریمهای ایالات متحده نیستند، تحریمهای اروپایی، تحریمهای بینالمللی هستند و دوستان من باور ما این است که این روز زود دارد میآید چون روزهای ملاها به شماره افتاده است.
آنها جهت اشتباه تاریخ را با هر مبنایی گرفتهاند و حالا با بشار اسد در سوریه هم جهت شدهاند و میدانند روزهای آنها در سوریه به شماره افتاده است و نهایاتا تمرکز جامعه جهانی به آنجایی که شروع شد یعنی تهران به شما برمیگردد و آنها جایی نخواهند داشت که بروند.
بسیار متشکرم.
پیام رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی:
آقای رئیس، پروفسور دهان، رئیس گروه هلندی دوستان ایران آزاد،
آقای هری فن بومل، آقای پیتر امت زیخت، آقای بویمر و سایر پارلمانترهای هلندی و شخصیتها، نماینده کنگره پاتریک کندی، سرهنگ مارتین، آقای خوان گارسه، دوستان و برداران سوری عزیز، خانمها و آقایان،
اجازه بدهید که از اعضای برجسته این پنل بهخاطر توجهتان به مسأله ایران و حمایت تا ن از مقاومت ایران برای آزادی و دموکراسی قدردانی کنم. در سه دهه گذشته، کمتر مقطعی پیدا میشود که اوضاع ایران تا این حد بحرانی باشد.
سقوط اقتصادی با تورم 50 درصدی، بیکاری 30 درصدی و افت 75 درصدی ارزش پول کشور، جنگ قدرت در هیأت حاکمه، فشار نارضایتیها جامعه، و چشمانداز سرنگونی حکومت سوریه، مهمترین متحد استراتژیک رژیم. همه چیز نشان میدهد که ایران آماده تغییر است.
در چنین شرایطی حذف نام بزرگترین اپوزیسیون سازمانیافته ایران از لیست تروریستی آمریکا فلشی است به سمت راهحل واقعی.
یک راه ایرانی، بر اساس پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر این راهحل سرنگونی دیکتاتوری مذهبی به دست مردم و مقاومت ایران است. با این تحول از یک طرف جامعه ایران بهویژه جوانان، ضعف ملاها و اعتلای مقاومت را میبینند و از طرف دیگر، ملاها از چشمانداز آینده بیمناک شدهاند. حذف این نامگذاری، تنها بهمعنای حقانیت جنبش مقاومت نیست، تنها بهمعنای پوچی تهمتها علیه مقاومت نیست، بلکه همچنین گویای توانمندی این مقاومت است، توانمندی به پیروزی رساندن یک نبرد بزرگ و پیچیده حقوقی سیاسی توانمندی در هم شکستن کارزا عظیم دروغ پراکنی ملاها و مماشاتگران متحد آنها. توانمندی شکل دادن یک جبهه سیاسی بینالمللی در دفاع از آزادی و دموکراسی در ایران. روشن است که این موفقیت مرهون پایداری و فداکاری اعضای مقاومت، حمایت بیشائبه ایرانیان و همبستگی شخصیتهای شریف و بزرگواری مثل شما در سراسر جهان بوده است.
جنبشی با این موقعیت در تحولات آن ایران، نقش تعیینکننده دارد. یعنی کلید مسأله ایران را در دست دارد و پاسخ خواست مبرم جامعه برای تغییر است.
این جنبشی است که بر پایه کثرتگرایی، جدایی دین و دولت، برابری جنسی و متعهد به یک ایران غیراتمی، به همین دلیل، کسانی که از ادامه رژیم کنونی در ایران سود میبرند، امروز نگرانی خود را از خروج مجاهدین از لیست تروریستی پنهان نمیکنند. آنها این جنبش را بهشدت مورد حمله قرار میدهند. کارزار شیطانسازی مقاومت پس از حذف نامگذاری بهصورت وسیعی گسترش یافت. آنها سعی میکنند چهره مقاومت را با برچسبهای مضحکی مانند سکت یا نداشتن پایگاه اجتماعی مخدوش کنند.
گزارش سال 2011 سازمان اطلاعات و امنیت هلند برای چندمین بار حقیقت مهمی را گزارش کرده است. سازمان اطلاعات و امنیت ایران در هلند فعالیتی بدون وقفه برای لابی کردن علیه مجاهدین دارد.
سرویسهای اطلاعاتی ایران با کمکرسانی مالی، هماهنگی و مدیریت، فعالیتهایی را بهعهدهدارند که بر طبق آن بهمنظور بدنام کردن مجاهدین با رسانهها، سیاستمداران مختلف و دیگر مدیران ارتباط برقرار میکنند. (پایان نقل قول)
حقیقت چیست؟
دعوا نه بر سر سکت است نه بر سر پشتوانه اجتماعی مقاومت، واقعیت این است که چه برای سیاستهای کنونی چه برای فردای ایران، هیچ راهحلی به ثمر نمیرسد. مگر اینکه در محور آن مقاومت ایران قرار داشته باشد.
طرفداران مماشات، بهروشنی میدانند برای حفظ رژیم باید آلترناتیو دموکراتیک آن را هدف قرار بدهند. تحریمهای بینالمللی یک تدبیر لازم اما کافی نیست. عامل کلیدی برای تغییر مقاومت ایران است. بنابراین تنها سیاستی که با ترکیب از تحریم و حمایت از اپوزیسیون ایران باشد میتواند بهطور جدی به رژیم آسیب بزند.
آنچه اوضاع سوریه را قفل کرده، دخالت وسیع حکومت ملاهاست. و همچنین آنچه میتواند ملاها را متوقف کند، مقاومت مردم ایران است که بهدنبال تغییر دموکراتیک در ایران است. در سالهای گذشته، غرب جنبشی را نادیده گرفته که قادر به سازمان دادن پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر است. پس از حذف نام مجاهدین از لیست باید بقیه موانع نیز برداشته شود و راه مقاومت ایران گشوده شود.
دوستان عزیز، در این فرصت من همچنین میخواهم بر لزوم دخالت فعال ایالات متحده و اتحادیه اروپا در رابطه با وضعیت اعضای اپوزیسیون در اشرف و لیبرتی تأکید کنم.
موقعیت آنها از استانداردهای انساندوستانه و حقوقبشری محروم شدهاند. نتیجه مماشات قدرتهای غرب با فاشیسم دینی حاکم بر ایران و دولت دستنشانده آن در عراق است. آنها با سکوت و انفعال، عملاً به سرکوبگری و جنایات آخوندها علیه اعضای اپوزیسیون میدان دادند.
در نتیجه اکنون ساکنان لیبرتی از حداقل حقوق قانونی خود محرومند. با اینکه آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و کمیساریای عالی پناهندگان آنها را بهعنوان پناهجو و «افراد مورد نگرانی» شناخته است. متأسفانه مللمتحد نیز به وظایف قانونی خود نسبت به آنها عمل نکرده است. تأسفبارتر اینکه نماینده ویژه دبیرکل نیز عملاً در جانب دولت عراق ایستاده است. من از آمریکا و اتحادیه اروپا و از جمله دولت هلند میخواهم که دولت عراق را تحت فشار بگذارند. که سلب حقوق قانونی و انسانی ساکنان اشرف و لیبرتی را متوقف سازد. و از مللمتحد بخواهند که کمپ لیبرتی را بهعنوان کمپ پناهندگی اعلام کند تا شرایط بازاسکان آنها تسهیل شود. یک بار دیگر از همه تشکر میکنم.
محکومیت جنایات خامنهای - مالکی علیه مجاهدین
30اکتبر 2012 (9آبان 1391)
دکتر خوان گارسه
پروفسور هنگ دیهان
پاتریک کندی
هری فن بومل نماینده پارلمان هلند
بیوکر بومر نماینده پیشین پارلمان اروپا
سرهنگ وسلی مارتین
پروفسور هنگ دیهان -رئیس گروه دوستان ایران آزاد در هلند
خانمها و آقایان،
از طرف دوستان ایران آزاد در هلند، به گرمی به شما در این محل مطبوعاتی بینالمللی نیوپورت خوشآمد میگویم.
البته خوشآمد ویژه برای میهمانان بسیار برجسته مان، پاتریک کندی، سرهنگ وسلی مارتین، وکیل مان آقای خوان گارسه است.
دوستان آمریکاییمان دشواری زیادی برای رسیدن به لاهه بهخاطر توفان و گردباد در ایالات متحده داشتند.
و باید زودتر میآمدند ولی خوشآمد ویژه به دکتر گارسه از اسپانیان میگوییم که با هواپیما دو سه ساعت راه آمده ا ست.
دلیل اینکه ما اینجا هستیم، در وهله اول البته به این خاطر است که ما همگی نگرانی زیادی برای دوستانمان در کمپ لیبرتی داریم. این یکی از دلایلی است که این جلسه را در اینجا سازماندهی کردیم تا توجه دوستان سیاسیمان را در اینجا در هلند و همینطور در اروپا جلب کنیم که نقش فعالی برای حفاظت ساکنان لیبرتی داشته باشند.
کمپ لیبرتی اکنون نه یک کمپ پناهندگی، بلکه یک ویرانه است، یک زندان است. این شرایط واقعی است و این نکته بسیار مهمی است که فراتر از دستور کار سیاسی اینجا در اروپاست.
یک نکته بسیار جدی. نکته دوم البته شرایط در ایران است، اگر شرایط در ایران را نمیدانید، از نظر من مشتی دیوانه حاکم اند و همه این را قبول دارند که شرایط ایران پیوسته وخیمتر میشود.
از نظر من و از نظر دوستانم در اروپا نظیر لرد اسلین که متأسفانه الآن زنده نیست، که زمانی به من گفت هنگ، شما یک عضو پارلمان هستید من هم یک عضو پارلمان هستم او گفت چون شما یک نماینده پارلمان در یک دموکراسی هستید، حقوقبشر کسب و کار اصلی شماست، صرفنظر از اینکه چپگرا یا راست گرا هستید.
نکته بعدی که البته بسیار خوشحال کننده است گرامی داشت این موضوع است که در آمریکا کار زیادی توسط پاتریک کندی و بقیه انجام شد و سازمان مجاهدین خلق از لیست وزارتخارجه حذف شد.
من برای شما عصر بسیار خوبی آرزو میکنم و سخن را به دوست خوب و دیرینمان پاتریک کندی میسپارم.
پاتریک کندی:
بسیار متشکرم، زنده باد اشرف، زنده باد لیبرتی،
از شما و از میزبانمان متشکرم. و اجازه بدهید بگویم چه افتخاری است که اینجا در پایتخت، لاهه باشیم. برای افراد سراسر جان لغت لاهه بهمعنی دادگاه عدالت نهایی است. دادگاه بینالمللی جنایات جنگی در اینجا در این شهر است. چقدر به جاست که ما امروز اینجا جمع شدهایم تا در مورد موضوعی از عدالت جهانی صحبت کنیم.
چون اینجا شهری است که متعهد به عدالت بینالمللی است. دوست خوبم گفت آنچه ما را در اینجا گرد آورده آرمان حقوقبشر است. و این آرمانی است که همه ما را متحد میکند چون شما میبینید آرمان حقوقبشر یک آرمان جهانشمول است. به این دلیل است که ما یک دادگاه بینالمللی برای حقوقبشر داریم. چون به زبان دکتر مارتین لوترکینگ، تهدید علیه عدالت در هر نقطه، تهدید علیه عدالت در همه جاست.
بنابراین ما امشب تنها به این دلیل اینجا نیستیم که میخواهیم آزادی را در کشوری به اسم ایران، در کشوری به اسم سوریه، یا کشورهای دیگری در این جا و آنجای جهان ببینیم. ما اینجا هستیم چون آزادی تهدید میشود و توسط بزرگترین رژیم حامی تروریسم در جهان - رژیم ایران- تهدید میکند.
رژیمی که بهطور سیستماتیک حقوقبشر را علیه مردم خودش در ایران و همچنین علیه مردم در سراسر خاورمیانه و سراسر جهان نقض کرده است. بنابراین امشب ما درباره مبارزه برای عدالت برای ساکنان اشرف و حالا در لیبرتی صحبت میکنیم. ولی علت اینکه برای افراد کمپ لیبرتی و آنهایی که در اشرف باقی ماندهاند مبارزه میکنیم. این است که آنها در خط مقدم برای یک ایران نو مبارزه میکنند که آزاد از ملاها و حکومت مذهبی باشد و حالا ما میدانیم آمریکا به بقیه جهان میپیوندد که سرانجام قبول میکند که گروه اصلی اپوزیسیون، سازمانیافتهترین گروه اپوزیسیون در برابر ملاها و رژیم تهران مجاهدین خلق است که برای ایجاد تغییر، برای آوردن آزادی به ایران مبارزه میکند ولی افرادی هستند که به مجاهدین حمله میکنند.
پدر من سناتور ادوارد کندی وقتی در سنا بود با مردی به اسم نلسون ماندلا ایستاد. در آن زمان نلسون ماندلا یک تروریست نامیده میشد. تصور کنید مردی با این شخصیت صلحطلب در جهان مثل نلسون ماندلا برچسب یک تروریست بخورد چرا؟ چون او یک آفریقای جنوبی آزاد میخواست که همه بتوانند از موهبتهای آزادی بهرهمند شوند. با اینحال او نه تنها توسط دولت آپارتاید در آفریقای جنوبی، بلکه توسط ایالات متحده آمریکا برچسب تروریست خورد تا زمانی که پدر من مبارزه کرد تا ببیند سیاست ایالات متحده عوض میشود تا به جای اینکه در سمت سرکوب کنندگان مردم باشد، آمریکا طرف نلسون ماندلا و یک آفریقای جنوبی جدید را بگیرد. و امشب ما باید همین کار را در مورد ایران بکنیم و از مجاهدین خلق حمایت کنیم و همانطور که دوست خوبم گفت این موضوعی مربوط به تمایلات چپ یا راست نیست. چونکه در ایالات متحده ما به کارزاری برای خروج از لیست مجاهدین پیوستیم که شامل دموکراتها و جمهوریخواهان و مقامات سابق نظامی بود که بهم پیوستند و گفتند ما باید در سمت آنهایی باشیم که در پی آزادی و دموکراسی در ایران هستند و این افراد، افرادی هستند که برای یک ایران آزاد مبارزه کردهاند - مجاهدین خلق - و به این دلیل بود که ما باید مطمئن میشدیم آنها از لیست خارج شوند. ولی همانطور که میدانید این مبارزه مبارزهیی طولانی بود و بهطور مشخص در اشرف و لیبرتی این مبارزه صورت میگرفت. ما نهایتاً توانستیم در آمریکا این برچسب را از روی مجاهدین برداریم و نهایتاً افراد کمپ اشرف و حالا کمپ لیبرتی باید توسط سازمان مللمتحد و ایالات متحده، بهعنوان پناهنده شناخته شوند و با کرامت و احترام و حقوقبشر با آنها رفتار شود چون این حق آنهاست.
ما امشب اینجا هستیم و شما از سرهنگ مارتین خواهید شنید که به شما خواهد گفت چطور سازمان مللمتحد و ایالات متحده هنوز برای افراد کمپ لیبرتی غیرممکن کردهاند که با آزادی و در امنیت زندگی کنند. آنها در یک کمپ پناهندگی هستند که مثل یک اردوگاه اجباری با آن رفتار میشود. آنها در شرایط غیرقابل تحملی زندگی میکنند، داروهایشان از آنها دریغ میشود، دسترسی افرادی که از نظر فیزیکی ناتوان هستند دریغ میشود، آب و برق در بعضی موارد دریغ میشود.
بنابراین امشب میخواهیم یک پیام از اینجا بیرون برود، اینجا در لاهه ما از سازمان مللمتحد انتظار داریم که اساسنامهاش را محترم بشمارد، از افراد کمپ لیبرتی حفاظت کند و اطمینان حاصل کند که همه شئونات انسانی که شایسته آن هستند به آنها اعاده میشود.
ما پیامی به نوری المالکی میفرستیم که عقبنشینی کند و بداند اگر کار درست را نکنی، روزی بهخاطر آنهایی که در اسپانیا علیه نوری المالکی بهخاطر حمله به اشرف دادخواست صادر کردهاند، ما شاید تو را نوری المالکی به اینجا در لاهه بیاوریم و در دادگاه جنایت جنگی محاکمه کنیم.
ما میخواهیم افراد کمپ لیبرتی در امنیت زندگی کنند و کرامت و حقوقبشر آنها رعایت شود.
چه کسی میتواند استدلال کند که افرادی که با ملاها در تهران مبارزه کردهاند شایسته حفاظت از طرف اروپا و بقیه جهان نیستند، در حالی که رژیم تهران بزرگترین حامی تروریسم است. همه میخواهیم که آنها بتوانند به ایران برگردند. ولی نه ایرانی که توسط ملاها رهبری میشود. نه ایرانی که مصمم به ساختن سلاح هستهیی است. ما ایرانی میخواهیم که با بقیه جامعه جهانی متعهد به یک جهان متمدن، یک دموکراسی در ایران باشد و آن روز، دوستان من، دارد فرا میرسد، و بهزودی میآید بهخاطر فداکاریهای همه شماها.
ما میبینیم که در ایران تحریمهای بینالمللی بالاخره دارد کار میکند چون این تحریمها فقط تحریمهای ایالات متحده نیستند، تحریمهای اروپایی، تحریمهای بینالمللی هستند و دوستان من باور ما این است که این روز زود دارد میآید چون روزهای ملاها به شماره افتاده است.
آنها جهت اشتباه تاریخ را با هر مبنایی گرفتهاند و حالا با بشار اسد در سوریه هم جهت شدهاند و میدانند روزهای آنها در سوریه به شماره افتاده است و نهایاتا تمرکز جامعه جهانی به آنجایی که شروع شد یعنی تهران به شما برمیگردد و آنها جایی نخواهند داشت که بروند.
بسیار متشکرم.
پیام رئیسجمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی:
آقای رئیس، پروفسور دهان، رئیس گروه هلندی دوستان ایران آزاد،
آقای هری فن بومل، آقای پیتر امت زیخت، آقای بویمر و سایر پارلمانترهای هلندی و شخصیتها، نماینده کنگره پاتریک کندی، سرهنگ مارتین، آقای خوان گارسه، دوستان و برداران سوری عزیز، خانمها و آقایان،
اجازه بدهید که از اعضای برجسته این پنل بهخاطر توجهتان به مسأله ایران و حمایت تا ن از مقاومت ایران برای آزادی و دموکراسی قدردانی کنم. در سه دهه گذشته، کمتر مقطعی پیدا میشود که اوضاع ایران تا این حد بحرانی باشد.
سقوط اقتصادی با تورم 50 درصدی، بیکاری 30 درصدی و افت 75 درصدی ارزش پول کشور، جنگ قدرت در هیأت حاکمه، فشار نارضایتیها جامعه، و چشمانداز سرنگونی حکومت سوریه، مهمترین متحد استراتژیک رژیم. همه چیز نشان میدهد که ایران آماده تغییر است.
در چنین شرایطی حذف نام بزرگترین اپوزیسیون سازمانیافته ایران از لیست تروریستی آمریکا فلشی است به سمت راهحل واقعی.
یک راه ایرانی، بر اساس پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر این راهحل سرنگونی دیکتاتوری مذهبی به دست مردم و مقاومت ایران است. با این تحول از یک طرف جامعه ایران بهویژه جوانان، ضعف ملاها و اعتلای مقاومت را میبینند و از طرف دیگر، ملاها از چشمانداز آینده بیمناک شدهاند. حذف این نامگذاری، تنها بهمعنای حقانیت جنبش مقاومت نیست، تنها بهمعنای پوچی تهمتها علیه مقاومت نیست، بلکه همچنین گویای توانمندی این مقاومت است، توانمندی به پیروزی رساندن یک نبرد بزرگ و پیچیده حقوقی سیاسی توانمندی در هم شکستن کارزا عظیم دروغ پراکنی ملاها و مماشاتگران متحد آنها. توانمندی شکل دادن یک جبهه سیاسی بینالمللی در دفاع از آزادی و دموکراسی در ایران. روشن است که این موفقیت مرهون پایداری و فداکاری اعضای مقاومت، حمایت بیشائبه ایرانیان و همبستگی شخصیتهای شریف و بزرگواری مثل شما در سراسر جهان بوده است.
جنبشی با این موقعیت در تحولات آن ایران، نقش تعیینکننده دارد. یعنی کلید مسأله ایران را در دست دارد و پاسخ خواست مبرم جامعه برای تغییر است.
این جنبشی است که بر پایه کثرتگرایی، جدایی دین و دولت، برابری جنسی و متعهد به یک ایران غیراتمی، به همین دلیل، کسانی که از ادامه رژیم کنونی در ایران سود میبرند، امروز نگرانی خود را از خروج مجاهدین از لیست تروریستی پنهان نمیکنند. آنها این جنبش را بهشدت مورد حمله قرار میدهند. کارزار شیطانسازی مقاومت پس از حذف نامگذاری بهصورت وسیعی گسترش یافت. آنها سعی میکنند چهره مقاومت را با برچسبهای مضحکی مانند سکت یا نداشتن پایگاه اجتماعی مخدوش کنند.
گزارش سال 2011 سازمان اطلاعات و امنیت هلند برای چندمین بار حقیقت مهمی را گزارش کرده است. سازمان اطلاعات و امنیت ایران در هلند فعالیتی بدون وقفه برای لابی کردن علیه مجاهدین دارد.
سرویسهای اطلاعاتی ایران با کمکرسانی مالی، هماهنگی و مدیریت، فعالیتهایی را بهعهدهدارند که بر طبق آن بهمنظور بدنام کردن مجاهدین با رسانهها، سیاستمداران مختلف و دیگر مدیران ارتباط برقرار میکنند. (پایان نقل قول)
حقیقت چیست؟
دعوا نه بر سر سکت است نه بر سر پشتوانه اجتماعی مقاومت، واقعیت این است که چه برای سیاستهای کنونی چه برای فردای ایران، هیچ راهحلی به ثمر نمیرسد. مگر اینکه در محور آن مقاومت ایران قرار داشته باشد.
طرفداران مماشات، بهروشنی میدانند برای حفظ رژیم باید آلترناتیو دموکراتیک آن را هدف قرار بدهند. تحریمهای بینالمللی یک تدبیر لازم اما کافی نیست. عامل کلیدی برای تغییر مقاومت ایران است. بنابراین تنها سیاستی که با ترکیب از تحریم و حمایت از اپوزیسیون ایران باشد میتواند بهطور جدی به رژیم آسیب بزند.
آنچه اوضاع سوریه را قفل کرده، دخالت وسیع حکومت ملاهاست. و همچنین آنچه میتواند ملاها را متوقف کند، مقاومت مردم ایران است که بهدنبال تغییر دموکراتیک در ایران است. در سالهای گذشته، غرب جنبشی را نادیده گرفته که قادر به سازمان دادن پتانسیل عظیم جامعه ایران برای تغییر است. پس از حذف نام مجاهدین از لیست باید بقیه موانع نیز برداشته شود و راه مقاومت ایران گشوده شود.
دوستان عزیز، در این فرصت من همچنین میخواهم بر لزوم دخالت فعال ایالات متحده و اتحادیه اروپا در رابطه با وضعیت اعضای اپوزیسیون در اشرف و لیبرتی تأکید کنم.
موقعیت آنها از استانداردهای انساندوستانه و حقوقبشری محروم شدهاند. نتیجه مماشات قدرتهای غرب با فاشیسم دینی حاکم بر ایران و دولت دستنشانده آن در عراق است. آنها با سکوت و انفعال، عملاً به سرکوبگری و جنایات آخوندها علیه اعضای اپوزیسیون میدان دادند.
در نتیجه اکنون ساکنان لیبرتی از حداقل حقوق قانونی خود محرومند. با اینکه آنها افراد حفاظتشده تحت کنوانسیون چهارم ژنو هستند و کمیساریای عالی پناهندگان آنها را بهعنوان پناهجو و «افراد مورد نگرانی» شناخته است. متأسفانه مللمتحد نیز به وظایف قانونی خود نسبت به آنها عمل نکرده است. تأسفبارتر اینکه نماینده ویژه دبیرکل نیز عملاً در جانب دولت عراق ایستاده است. من از آمریکا و اتحادیه اروپا و از جمله دولت هلند میخواهم که دولت عراق را تحت فشار بگذارند. که سلب حقوق قانونی و انسانی ساکنان اشرف و لیبرتی را متوقف سازد. و از مللمتحد بخواهند که کمپ لیبرتی را بهعنوان کمپ پناهندگی اعلام کند تا شرایط بازاسکان آنها تسهیل شود. یک بار دیگر از همه تشکر میکنم.