باز، طبق معمول، بهدنبال بالا گرفتن موج اعتراض و ابراز نفرت نسبت به گزارش مغرضانه آقای ”تسهیل کننده“ یکی از اصحاب سیاست فسیل، این بار معاون سخنگوی وزارتخارجه آمریکا، (توجه دارید که طول زنجیره عناوین شخصی که سخنگوست، با اهمیتی که وزارتخانه مربوطه برای معترضان یا سؤال کنندگان قائل است، نسبت عکس دارد) وارد صحنه شد تا کلام الملوک را بهعنوان فصل الخطاب ابلاغ کند: «ادعاها در خصوص غیرانسانی بودن وضعیت اردوگاه حریه با مشاهدات مقامهای آمریکایی که از این اردوگاه بازدید کردهاند و همچنین گزارش ناظران سازمان ملل ناسازگار است. طبق این گزارش و دیگر اطلاعات موجود، شرایط زندگی در اردوگاه حریه بالاتر از استانداردهای قابلقبول بینالمللی است».
ابلاغ کننده کلام الملوک لازم ندیده توضیح دهد که آن ”مقامهای آمریکایی“ که اجازه بازدید از زندان حریه را دارند، همه خدمتگزاران همان وزارتخانه محترمه هستند منتها، به تقلید از نفتکشهای قاچاق کننده نفت رژیم، با پرچمهای قلابی ”سفیر“ و ”نماینده ویژه“ و... حرکت میکنند. از ”گزارش ناظران سازمان ملل“ هم اگر باز منظور همان شبه نفتکشهای قاچاق نباشند، ما خبری جز این نداریم که گزارشگر ویژه بازداشتهای خودسرانه، شرایط زندان لیبرتی را مشابه شرایط بازداشتگاهها ارزیابی کرده است. اما چقدر روشنگر و آموزنده میبود اگر صاحب آن فتوا یا ابلاغ کننده آن لااقل توضیح میدادند که معیار قضاوتشان در مورد قرارداشتن شرایط لیبرتی در حدی ”بالاتر از استانداردهای قابلقبول بینالمللی“ چه بوده است: ابوغریب؟ گوانتانامو؟ زندانهای کنونی مالکی؟ یا کهریزک؟
در کلام الملوک اشارهیی هم به شرط گذاشتن مجاهدین برای حرکت افراد به جا مانده در اشرف به زندان لیبرتی شده است. باز هم چقدر خوب میبود اگر کسی پیدا میشد که به عرض ملوک خانم برساند شرط گذاشتن و گروکشی، اگر کار ناپسندی است. مثال بارزش را در یکی از همان بیانات الملوکها (انتقال کامل ساکنان اشرف به لیبرتی عامل مهمی در تجدید نظر ما در لیست سیاه است) یا در شانتاژهای ”تسهیل کننده“ (اگر اشرف را تخلیه نکنید من کنار میروم تا عراقیها هر طور که خودشان خواستند این مشکل را حل کنند) بجویید. کاری که مجاهدین میکنند، شرط گذاری برای کسب یک امتیاز نیست، مقاومت منفی در مقابل تحمیل و زورگویی است با تنها وسیلهیی که عجالتاً در اختیار دارند. مقاومت در برابر تجاوز و ستمگری، وظیفه اول و آخر هر جنبش ” مقاومت عادلانه“ است.
آیا واقعاً انتظار داشتید گزارش بیشرمانهیی را که در آن به قتل ساکنان بیسلاح اشرف به دست دژخیمان مالکی اشارهیی هم نرفته، اما در مقابل از استرداد بخش کوچکی از اموال به غارت رفته آنان بهعنوان گشاده دستی دولت عراق یاد شده، قربانیان تجاوز و ستمگری مسکوت بگذارند و از حقشان بگذرند؟ یا انتظار دارید تأیید آن گزارش مفتضح در کلام الملوک را آنها ملوک الکلام تلقی کنند و خود را موظف به اطاعت از آن بدانند؟ انگار خیلی بیشتر از آخوندها از مرحله پرتید.
ابلاغ کننده کلام الملوک لازم ندیده توضیح دهد که آن ”مقامهای آمریکایی“ که اجازه بازدید از زندان حریه را دارند، همه خدمتگزاران همان وزارتخانه محترمه هستند منتها، به تقلید از نفتکشهای قاچاق کننده نفت رژیم، با پرچمهای قلابی ”سفیر“ و ”نماینده ویژه“ و... حرکت میکنند. از ”گزارش ناظران سازمان ملل“ هم اگر باز منظور همان شبه نفتکشهای قاچاق نباشند، ما خبری جز این نداریم که گزارشگر ویژه بازداشتهای خودسرانه، شرایط زندان لیبرتی را مشابه شرایط بازداشتگاهها ارزیابی کرده است. اما چقدر روشنگر و آموزنده میبود اگر صاحب آن فتوا یا ابلاغ کننده آن لااقل توضیح میدادند که معیار قضاوتشان در مورد قرارداشتن شرایط لیبرتی در حدی ”بالاتر از استانداردهای قابلقبول بینالمللی“ چه بوده است: ابوغریب؟ گوانتانامو؟ زندانهای کنونی مالکی؟ یا کهریزک؟
در کلام الملوک اشارهیی هم به شرط گذاشتن مجاهدین برای حرکت افراد به جا مانده در اشرف به زندان لیبرتی شده است. باز هم چقدر خوب میبود اگر کسی پیدا میشد که به عرض ملوک خانم برساند شرط گذاشتن و گروکشی، اگر کار ناپسندی است. مثال بارزش را در یکی از همان بیانات الملوکها (انتقال کامل ساکنان اشرف به لیبرتی عامل مهمی در تجدید نظر ما در لیست سیاه است) یا در شانتاژهای ”تسهیل کننده“ (اگر اشرف را تخلیه نکنید من کنار میروم تا عراقیها هر طور که خودشان خواستند این مشکل را حل کنند) بجویید. کاری که مجاهدین میکنند، شرط گذاری برای کسب یک امتیاز نیست، مقاومت منفی در مقابل تحمیل و زورگویی است با تنها وسیلهیی که عجالتاً در اختیار دارند. مقاومت در برابر تجاوز و ستمگری، وظیفه اول و آخر هر جنبش ” مقاومت عادلانه“ است.
آیا واقعاً انتظار داشتید گزارش بیشرمانهیی را که در آن به قتل ساکنان بیسلاح اشرف به دست دژخیمان مالکی اشارهیی هم نرفته، اما در مقابل از استرداد بخش کوچکی از اموال به غارت رفته آنان بهعنوان گشاده دستی دولت عراق یاد شده، قربانیان تجاوز و ستمگری مسکوت بگذارند و از حقشان بگذرند؟ یا انتظار دارید تأیید آن گزارش مفتضح در کلام الملوک را آنها ملوک الکلام تلقی کنند و خود را موظف به اطاعت از آن بدانند؟ انگار خیلی بیشتر از آخوندها از مرحله پرتید.