728 x 90

اشرف - حمايت بين المللي,

پاتریک کندی: با خارج کردن مجاهدین از لیست باید مانع را از سر راه‌شان برداریم تا دموکراسی را در ایران محقق کنند

-

پاتریک کندی
پاتریک کندی
رادیو دبلیو ای.بی.سی آمریکا
مصاحبه با پاتریک کندی
 
 
مجری: اجازه بدهید در مورد مجاهدین خلق ایران صحبت کنیم و این جنبش مخالف ایرانی که اکنون در عراق است و هنوز برچسب تروریستی در موردشان ادامه دارد. آیا می‌توانید برای ما توضیح بدهید چرا شما احساس می‌کنید که باید این برچسب برداشته شود؟ قبل از هر چیز آنها چه کسانی هستند تا این‌که مردم در مورد سابقه آنهاآگاه شوند.

پاتریک کندی: البته، اجازه بدهید همان‌طور که شما هم اشاره کردید، در مورد بازگشت زمان و تاریخ بگویم. زمانی به مردم برچسب می‌زدند و نامهایی اطلاق می‌شد و طبقه‌بندی می‌شدند. در نسلهای قبلی، در دوران مک کارتی، به مردم کمونیست می‌گفتند، این شیوه‌ای بود که تلاش می‌کردند، آنها را به‌طور کامل زیر ضرب ببرند و قدرت سیاسی آنها را بگیرند، ما این را در تاریخمان در دوره‌های مختلفی داشته‌ایم. حالا بعد از 11سپتامبر، چیزی که بیشتر از هر چیز حقوق مردم را سلب می‌کند این است که آنها را تروریست خطاب کنند و طبعاً آنوقت کسی به خود حتی زحمت شک کردن به آن را هم نمی‌دهد، چرا که نمی‌خواهند این خطر را بپذیرند که این شاید کسی باشد که بتوانند با او برخورد کنند. وقتی شما کسی را به‌عنوان تروریست در لیست می‌گذارید، این آنها را نسبت به برخورداری از هرگونه حقوقی که می‌توانند داشته باشند فلج می‌کند و ما می‌دانیم که این به‌طور عام یک نبرد مستمر در رابطه با آزادیها در این کشور بوده است، بنابراین این یک نمونه است، ضمنا شما می‌دانید که پدر من برای یک آفریقای جنوبی جدید، جنگید و او با نلسون ماندلا کار می‌کرد. عموی من «بابی» آنجا بوده و همیشه سعی می‌کرد علیه آپارتاید بجنگد، ایالات متحده تا دهه 80 میلادی ANC) کنگره ملی آفریقا (را یک سازمان تروریستی می‌دانست، بنابراین نلسون ماندلا یک تروریست بود ولی پدر من با او کار کرد و آنها از لیست خارج شدند و نلسون ماندلا مسئول یک آفریقای جنوبی جدید شد. جالب است چه شباهتهایی وجود دارد. اکنون وقتی که شرایط یک گروه اپوزیسیون که برای آزادی در ایران مبارزه کرده است به‌عنوان یک گروه تروریستی نامگذاری می‌شود، یعنی مجاهدین خلق، و این اتفاق مانع شده که آنها به‌عنوان گروه اصلی اپوزیسیون سازمان‌یافته علیه رژیم فعلی تهران بتوانند کارشان را با تأثیر لازم انجام دهند. آنها به‌دلیل این‌که با شاه سابق درگیر شدند مبارزه کردند و طبعاً وقتی که ملاها سر کارآمدند، آنها یک اپوزیسیون سازماندهی سازمان‌یافته شده بودند و قابل فهم است که یک نبرد در جریان بود. همین الآن همه جهان منتظر است که ببیند چه اتفاقی برای رژیم کنونی در تهران می‌افتد و به نظر من یک راه‌حل دیگر روی میز هست که اگر این برچسب را از روی آنها برداریم می‌توانند بسیار بیشتر در سرنگونی رژیم حاکم بر تهران و خشک کردن ریشه‌های آن از داخل، مؤثر باشند. به نظر من نگه‌داشتن اپوزیسیون اصلی و محدود کردن آن برای سازمان دادن، نتیجه عکس دارد. امروز به نظر من باید با زمان حرکت کنیم و آنها را به‌عنوان یک امکان عالی برای پیشبرد مصالح جمعی همگی ما به‌رسمیت بشناسیم و مصالح جمعی ما جایگزینی دیکتاتوری بنیادگرای و وحشی حاکم بر ایران است.

مجری: شما نکات زیبایی را در مورد این‌که چطور یک برچسب به نوعی یک گروه را برای مشارکت در یک شیوه کمک کننده ناتوان می‌کند، من در خلال مطالعه این موضوع توجهم به این جلب شد که این گروه به‌نظر می‌رسد که حمایت تعداد زیادی را داشته باشد، دموکرات، جمهوریخواه، لبیرال و محافظه کاران، من دیدم که قاضی و مدیر سابق اف.بی.آی لویی فری در حمایت از آنها صحبت می‌کنند، سؤال من و نگرانی من این است که، چیزی که تلاش می‌کنم بفهمم این است که ما چطور می‌توانیم در مورد یک چنین گروهی کار کنیم، چیزی که من را نگران می‌کند این ایده دشمن دشمن من دوست من است. به نظر می‌آید که هنوز برخی سؤالات در مورد این گروه وجود دارد فقط نگرانی من در مورد همان کاری است که ما در عراق کردیم ما از کسانی که علیه صدام حسین بودند حمایت کردیم ولی بعدا مشخص شد که آنها کسانی نبودند که ما نهایتاً می‌خواستیم در عراق بر سر قدرت ببینیم. چطور از چنین شرایطی می‌توانیم پیشگیری کنیم؟ با در نظر گرفتن این‌که هدفی که شما می‌گویید دقیقاً همان چیزی است که ما باید انجام دهیم.

پاتریک کندی: من دو چیز می‌گویم. اول این‌که بدتر از این به‌هیچ‌وجه نمی‌شود، با هیچ دیدگاهی نمی‌شود چیزی بدتر از رژیم حاکم بر ایران را تصور کرد. کاری بدتر از تحمل این رژیم نیست، پس اجازه بدهید این را در نظر بگیریم. این یک رژیم است که مصمم است به سلاح اتمی دست یابد. تمامی نرمها و استانداردهای بین‌المللی را نقض کرده است، رعایت نرمها توسط آنها بسیار بعید است و آنها تاریخچه‌ای از پشتیبانی حزب‌الله و تروریستها در خاورمیانه و سراسر جهان دارند، آنها یک طرح تروریستی برای کشتن سفیر عربستان در آمریکا را پشتیبانی مالی کردند که درصورت اجرا شدن آمریکاییهای زیادی هم کشته می‌شدند و این قضیه توسط اف بی‌ای افشا شد. ما کاری بدتراز تحمل این رژیم نمی‌توانیم بکنیم و الآن هم در شرایطی نیستیم که کاری نکنیم، ما باید سعی کنیم یک کار متفاوت بکنیم و این نکته اول من است.

نکته دوم من، این جنبشی است که توسط یک زن رهبری می‌شود. این یک تغییر بزرگ رودرروی حکومت مذهبی فعلی است. آنها یک منشور تصویب کرده‌اند که در آن جدایی دین از دولت را اعلام کرده‌اند و خواستار پایان حکومت مذهبی هستند و آنها ملتزم به یک روند دموکراتیک هستند، به این معنی که همان‌طور که خود شما اشاره کردید، این تضمین نمی‌کند که آنها در حاکمیت خواهند بود، چون همه چیز بستگی به پروسه دموکراتیک دارد هر کس می‌تواند انتخاب شود و ممکن است نهایتاً تبدیل به یک حزب اقلیت در ایران بشوند. ولی نکته آنها این است که آنها ترجیح می‌دهند که در یک کشور آزادتر زندگی کنند که در آن به حقوق اقلیت ها احترام گذاشته می‌شود تا این‌که در یک حکومت مذهبی زندگی کنند که در آن هیچ‌کس جز ملاهای حاکم، حقوقی ندارد. من صادقانه فکر می‌کنم که ما در موقعیتی نیستیم که انتخاب دیگری داشته باشیم. به نظر من این بزرگترین و سازمان‌یافته‌ترین جریان است و این‌که ما فکر کنیم که ما داریم مانع کارهای آنها می‌شویم تا به آنچه که مورد علاقه متقابل ما است برسیم و آن تغییر رژیم فعلی است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/160d5ea6-9562-4b61-9b14-2cb527d47056"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات