سرانجام روحانی پس از ماهها عادی انگاری و توجیه بازگشایی مجرمانهٔ مشاغل، به لرزه نظام از اعتراض ارتش گرسنگان اعتراف کرد.
آخوند روحانی: «راحتترین راه این است که ما بگوییم فعالیت تعطیل این دیگه از این راحتتر نمیشود روز بعد هم مردم از به هم ریختگی و گرسنگی و فشار و مشکلات بیایند اعتراض کنند».
این اعتراف در حالی است که برخی رسانهها به شکست استراتژی سپرانسانی خامنهای در برابر قیام اعتراف کردند.
روزنامه جهان صنعت ۱۸تیر ۹۹: «ایران در مقابل ویروس به زانو درآمده و میرود که در دقایق آخر در مقابل این ویروس خطرناک ضربهفنی شود».
نمکی: «اینکه مردم از فقر و تهیدستی رو به سمت طغیان میبرند این بحث بحث جدی هست».
وحشت خامنهای و لرزهٔ روحانی از طغیان همین مردم و خشم تهیدستان است.
کلیپ پیرمرد مغازه داری که میخواهند برق مغازهاش را قطع کنند: تایم ۰۰۵۰ تا ۰۰۲۹
یک هموطن مغازهدار: «بابا کشوری که اینهمه پولداره نفت گاز فلان، یه مشت از خدا بیخبر اصلاً خدا رو چیکار داریم یه مشت الاغ یه مشت نفهم دارن با مردم چیکار میکنن بندهای که رفتم خونه که به دستور خود دولت بوده برم خونه الان باید بیام چه پولی رو بدم وقتی من درآمدی نداشتم عزیز من»؟
-مأمور مالیات: «ما ماموریم و معذور».
هموطن مغازهدار: «شما رو من کار ندارم ماموری معذوری ولی منم فلسطینی نیستم شما هم اسراییلی نیستی مگه من با ملت غزه مگه من با ملت عراق چه میدونم مگه چه فرقی میکنم منم انسانم».
هراس از خشم و طغیان گرسنگان و ریزش پاسداران در فاز پایانی، موجی از ترس در تمام ارکان نظام ایجاد کرده است.
نمایش جمعه خرمآباد ـ آخوند شاهرخی ۲۰تیر ۹۹: «و ششمین دستور از دستورات کاربردی، نترسیدن از دشمن و ایستادگی در برابر دشمن زیرا ترس از دشمن خودبخود سختیهایی را در پی دارد».
مسعود رجوی:
«این رژیم از همه سو در بنبست و بحران است. حرف آخر را مردم ایران میزنند. سرنوشت را پیشتازان، شورشگران و ارتش آزادیستان مینویسند. ما خود نویسندگان سرنوشت خویشتن و خلق و میهنیم».