موسی افشار از اعضای کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران درباره نقش رژیم ایران در بحران غزه در سایت ایلاف لندن نوشت:
میتوان جنگ غزه که از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ شروع شده را بهلحاظ تهدیدی که برای امنیت و صلح بینالمللی بهوجود آورده پس از جنگ اوکراین یکی از خطرناکترین وقایع و تحولات کیفی در هزاره سوم بحساب آورد. هر چند اغلب مواضع منطقهیی و بینالمللی در این زمینه کما بیش روشن است، اما موضعی مخدوشتر و مبهمتر و متناقضتر و شبه برانگیزتر از مواضع رژیم ایران وجود ندارد. بهویژه در خصوص اظهارات مقامات رژیم که نشان از اسرار و رازهای مهمی دارد که رژیم آنها را برای مخفی نگهداشتن نقشش در این جنگ در صندوقخانه خود پنهان نگه میدارد.
اگر اظهارات فریبنده، مبهم و مخدوش و بازی با کلمات سران رژیم و تناقضاتگوئیهای آشکار آنها را مرور کنیم، در مییابیم که رژیم بر این امر اصرار داشته که با بیان اینکه این یک تصمیم صرفاً فلسطینی بوده است، اعلام نماید در وقوع این جنگ مسئولیتی نداشته و در مقابل، عزم خود را برای گشودن جبهههای دیگر در صورتیکه آتشبس محقق نشود اعلام نموده است!
در ماه نوامبر ناصر کنعانی سخنگوی وزارتخارجه ایران در بریفینگ هفتگیاش با خبرنگاران گفت: «گروههای مقاومت در منطقه با دستور ایران کار نمیکنند و از ایران دستور نمیگیرند. کما اینکه ایران گروههای نیابتی در منطقه ندارد که به آنها دستور بدهد». در همان روز خبرگزاری ایرنا بهنقل از کانال میادین اظهارات محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیرکل کنونی مجمع تشخیص مصلحت رژیم را درج نمود که میگفت، «در روزهای آینده جبهههای جدیدی در جنگ غزه گشوده خواهد شد... . و یمنیها میتوانند ۵۰۰رزمنده به فلسطین اعزام نمایند». اما حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران رژیم آخوندی در روز ۲۱ نوامبر با اشاره به طرحهای رژیم برای کنترل منطقه گفت: «از فلسطین، غزه تا کرانه غربی تا لبنان تا سوریه تا عراق تا یمن تا افغانستان و ایران همه جا شما یک الگو یک تفکر یک اندیشه یک آرمان میبینید این پیوستگی جزء اساسیترین دستآوردهای بزرگی است که سالهای اخیر حاصل شده است... شما میتوانید رد پای بسیجیها را در شرق مدیترانه در شامات برای دفاع از نوامیس مسلمین ببینید... همین امروز نقطه مرکزی تحولات سیاسی این منطقه رژیم ایران است... این بسیج، دامنه و قلمرویی جهانی برای خود دارد... بسیج در میدان، معادلات سیاسی را تغییر میدهد گاه نقشه سیاسی جهان را تغییر میدهد... و نقطه توقفی بر این تفکر و این اندیشه وجود ندارد».
در پی تصرف یک کشتی توسط حوثیهای وابسته به رژیم ایران در جنوب دریای سرخ، خبرگزاری رویترز بهنقل از حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه رژیم ایران نوشت: «گروههای مقاومت همچنان از قدرتهای نهفتهیی برخوردارند». وانگهی آخوند اعرافی نماینده خامنهای در استان یزد به صراحت گفت، «ایران محرک و عامل اصلی برافروختن آتش جنگ در فلسطین و منطقه است. ایران بر اساس قوانین بینالمللی و حقوقبشر و در چارچوب قوانین دقیق و صحیح منطبق با معاهدات و موافقتنامهها با انگیزه مقابله با بیعدالتی عمل میکند و ما از آن نمیترسیم».
پس از تمامی این اظهارات ضد و نقیض و مملو از یاوه بافی، یک فرد تازه کار در امور سیاسی، بهسادگی میتواند رد پای دخالتهای رژیم ایران در این جنگ را پیدا کند و اینکه این رژیم در آن نقش اساسی داشته و دارد. این رژیم علاوه بر کاهش فشارهای داخلی و خارجی که بهدلیل قیام اخیر و تضعیف وضعیتش متحمل شده، میخواهد این گوی آتشین که به دامانش افتاده را به منطقه و جهان نیز تسری بدهد و در اینجا نباید پیچیدگی اوضاع داخلی در ایران و اوجگیری منفوریت مردمی رژیم را از یاد ببریم به همین دلیل هدف رژیم از جنگافروزی در غزه و پیامدها و تبعات آن تنها سرپوش گذاشتن بر اوضاع و شرایط داخلی نیست بلکه میخواهد جهان کاملاً این موضوع را فراموش کند!