روز ۲۶مرداد ۹۸ روزنامه حکومتی آرمان در خلال یک جنگ باندی گوشهای از وضعیت اقتصاد ویرانشده ایران را ترسیم کرد.
این روزنامه بهنقل از یک اقتصاددان حکومتی به نام مومنی نوشت: «سال ۹۴ معادل دستمزد ۱۱میلیون کارگر سود سپرده پرداخت شد. در این نظام مالیاتی صاحبان درآمدهای بیزحمت تشویق و درآمدهای کوچک تنبیه میشوند. بر اساس برآوردهای صورتگرفته، از کل مالیاتهای اخذشده برای سال ۹۵، بیش از ۶۰درصد آن را صنایع کارخانهای یعنی تولیدکنندگان پرداخت کردهاند در حالیکه سهم املاک و مستغلات کمتر از ۶درصد و عمدهفروشی و خردهفروشی ۷.۵درصد بود».
این کارشناس حکومتی بهروشنی اذعان میکند که مالیات را اساساً از تولید صنعتی میگیرند و متقابلا سوداگری و دلالی را آزاد گذاشتهاند و مالیات چندانی از آنها نمیگیرند، امری که باعث نابودی صنایع و حاکمیت یافتن نظام دلالی و واسطهگری است.
همین کارشناس حکومتی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «دولتی که در این نظام با اشکالات اساسی مواجه است در شیوه هزینهکرد و رفتارهای مصرفی خود دچار ناهنجاری خواهد شد و زمانی که نوبت به انتخاب برسد هزینههای تجملی حیاتی میشود و وقتی با کمبود درآمد روبهرو میشود آن را از بخش سلامت و آموزش مردم جبران میکند».
وی افزود: «در این نظم مالیاتی که مثلا سود سپردهها و عایدی سرمایه(از مالیات) معاف است حداکثر فشار ممکن روی حقوقبگیران ثابت است و در نهایت نابرابریهای شدید را ایجاد و کل سیستم مانند مرگ مغزی خواهد شد».
وی گفت: «در حالیکه کل سود سپردهها در سال ۹۴ معادل دستمزد ۱۱میلیون کارگر با استاندارد حداقل دستمزد بود، صفر بودن مالیات بر سود سپردهها در واقع رها بودن این هیولا است».
او سپس با اشاره به سابقه این شیوه مدیریت اقتصادی در ایران گفت: «با استانداردهای متداول تا اواخر سال ۱۹ درآمد سرانه ایران بیش از ۳برابر کره جنوبی بود اما در حال حاضر حتی با وجود رونق در درآمدهای نفتی درآمد سرانه کره جنوبی ۳برابر ایران است».
این اقتصاددان یادآور شد: «وقتی گروه هاروارد در سال ۱۳۳۸ گزارشی در مورد ایران منتشر کرد، اشاره کرده بود که محال است ایران توسعه پیدا کند چون تا زمانی که از طریق سوداگری زمین و مستغلات و تجارت پول که بیان محترمانه رباخواری است درآمدهای بیشتر با ریسک اندک وجود دارد دیگر کسی دردسرهای تولید را بهعهده نخواهد گرفت».
البته باید گفت سال پیش جواد منصوری« از بنیانگذاران سپاه پاسداران نیز در جملهای که معروف شد گفت: «اگر از آسمان ایران طلا هم ببارد باز وضعیت اقتصاد کشور به سامان نخواهد شد». او البته خودش دستاندرکار اداره مملکت است و میداند خود و همکاران پاسدار و اصولگرا و اصلاحطلبش چه بلایی بر سر منابع ملی ایران میآورند که اینچنین با قاطعیت از بهبود وضعیت اقتصادی ایران اظهار ناامیدی میکند.
طبعاً رویکرد مردم ایران با این مشکل اساساً متفاوت است، قیام تا تغییر بنیادی حاکمیت در ایران اولین و ضروریترین کار برای رفع همین قبیل مشکلات است، کاری که مردم ایران سالها دستاندرکار اجرای آن هستند.