در نظام آخوندی، خامنهای از هر ابزاری برای تثبیت قدرت خودش و سرکوب مردم استفاده میکند، یکی از این اهرمها جمع کردن مشتی لمپن و لات و لوت تحت عنوان مداح میباشد، در نظام خامنهای مداحان دارای یک تشکیلات مافیایی هستند که به بیت خامنهای وابسته هستند.
در رژیم آخوندی اولین استفاده ا ز کار مداحی در سالهای جنگ ایران و عراق بود که مداحان رژیم، جوانان و نوجوانان و حتی کودکان را برای رفتن به جنگ تشویق میکردند، آنها از یک جنگ ضدمیهنی، چهرهٔ یک جنگ مقدس میساختند و اسم آن را جنگ بین کفر و اسلام میگذاشتند. به این ترتیب هزاران نوجوان و کودک را به کام مرگ فرستادند.
بعد از مرگ خمینی، خامنهای به قدرت رسید، اما خامنهای قدرت و شناختهشدگی را نداشت؛ سواد حوزوی کافی هم نداشت و مانند خمینی بر روی امواج یک انقلاب سوار نشده بود، لذا نمیتوانست مانند خمینی باشد؛ بنابراین از هر ابزاری برای تثبیت قدرتش استفاده کرد، یکی از این اهرمها تشکیلات عریض و طویل مداحان بود.
رئیس مافیای مداحی، منصور أرضی است، او با ایجاد یک حلقه نزدیک به خود، هستهٔ تشکیلات مداحی را بنیان گذاشت؛. سعید حدادیان، محمود کریمی و محمدرضا طاهری از جمله نفرات اولیهٔ این هسته بودند. بهتدریج این تشکیلات گسترش بسیار سریعی پیدا کرد، بهطوریکه خبرگزاری مهر در مورد تعداد مداحان نوشت: «رئیس کانون مداحان کشور میگوید بیش از ۵۶هزار و ۴۳۲مداح مرد شناسایی شده است».(خبرگزاری مهر اسفند ۱۳۹۲)
این مافیا، رؤسای قدیمی هیأتها و پیرغلامان سنتی را کنار زدند و کنترل هیأتهای پرجمعیت ایران را بهدست گرفتند.
تشکیلات مداحی رژیم تبدیل به لباسشخصیهای خامنهای شدند. در انتخابات ۸۴ بهدستور خامنهای، مداحانش از احمدینژاد حمایت کردند، اما چند سال بعد همین مداحان فتوای قتل نفرات نزدیک احمدینژاد را باز هم بهدستور خامنهای صادر کردند.
منصور ارضی: «فعلاً قایمش کردند، پیداش کنن بچهها میکشنش. فعلاً تو هزارها حصار قرار گرفته، این یهودی امت».
سعید حدادیان هم با رکیکترین الفاظ احمدینژاد و نفراتش را مورد حمله قرار داد: «آای احمدینژاد این همه احترام، این همه احترام، تا فحش ندادند مردم بسه دیگه بزار کنار این یابوعلفی رو. حیف خر».
در یک نمونه دیگر، منصور ارضی، آخوند روحانی را تهدید بهقتل کرد،.
منصور ارضی: «چنانچه آخرش اون یارو تو استخر مرد، این یارو هم تو استخر خواهد مرد حالا صبر کن».
کار اصلی مافیای مداحی سازماندهی لباسشخصیها برای سرکوب مردم در حرکات اعتراضی و قیامها میباشد. اما یک مأموریت دیگر هم دارند و آن اینکه برای نیروهای سرکوب، نفرات جدید پیدا کنند که این کار هم در راستای مأموریت اول آنان است.
در سالهای اخیر که رژیم در سوریه دست به سرکوب و کشتار مردم بیدفاع سوریه زده است، مافیای مداحی تلاش کرده که آن را یک جنگ مقدس بنمایاند.
اما این مداحان علاوه بر مردم سوریه هیچ ابایی ندارند که بر روی مردم ایران هم سلاح بکشند، یکی از این مداحان حکومتی، محمود کریمی است که همواره مسلح بوده و در یک مورد بیهیچ دلیلی به خودرو شهروندی شلیک میکند. ولی طوری با شاکی برخورد شده که شکایت خودش را پس گرفته است، جالب اینجاست که در زمان تیراندازی حسن میرکاظمی، شریک بابک زنجانی، همراه محمود کریمی بوده است، حسن میرکاظمی هم خودش از گانگسترها و مأموران جنایتکار خامنهای میباشد. یعنی این بهاصطلاح مداحان با بقیه دزدان همکاسهاند.
این گانگسترها که تحت عنوان مداح کار میکنند، دست بازی هم در غارت سرمایههای مردم دارند. در یک نمونه علی قلیها، داماد منصور ارضی که بهعنوان مدیر قسمت بهرهبرداری مترو تهران در زمان قالیباف به استخدام شهرداری در آمد، بیش از ۲۷۰۰نفر را به استخدام درآورد که یا اصلاً وجود خارجی ندارند و یا اینکه اصلاً سر کار حاضر نمیشوند.
نکتهٔ دیگر اینکه این مداحان دستمزدهای چندده و چندصد میلیونی میگیرند و اسم آن را پاکت و صِلِه میگذارند.