در روزهای اخیر خبرهای مربوط به اتوبوس خوابی مستمراً از رسانهها بهگوش میرسد، رویدادی که نشان میدهد گروههای اجتماعی جدیدی در حال سقوط به زیر خطفقر هستند.
گزارشی در همین زمینه در مورد پیکان خوابی همراهان بیمار شهرستانی وجود دارد:
خبرگزاری حکومتی ایلنا اخیراً نوشت: بیسرپناهی همراهان بیماران شهرستانی باعث شده تا آنها برای هفتهها در خودرو، در مقابل بیمارستان زندگی کنند. کرایه یک خودروی پیکان برای استقرار به مدت ۱۰روز، برابر با ۲۰۰هزار تومان است.
ماشین خوابی همراهان بیمار
گزارشی از بیمارستان شریعتی تهران: اینجا بیمارستان شریعتی است، یکی از بیمارستانهای تهران که بیماران بسیاری از شهرهای دیگر برای مداوا به اینجا میآیند و بعضاً ماهها در تهران درگیر درمان میشوند، در ماشین پراید باز است و پارچه پهن شده روی در نشان میدهد این ماشین سرپناهی موقتی است. مردی که گوشه جدول نشسته، داخل ماشین پیک نیک روشن کرده و قابلمه کوچک آب جوش را رویش گذاشته است، میگوید: «اینجا وضع همراهان بیمار خیلی بد است. جایی نیست که بشود داخلش ماند.
همین ماشینها را میبینی؟ اینها خیلیهایشان همراه بیمارند». این پیکان را برای ده روز کرایه کرده بودیم که ۲۰۰هزار تومان باید بابت آن بدهیم. خودمان رانندگی بلد نیستیم، اما مالکش میگوید دو ماه ماشینش اینجا بماند ممکن است خراب شود و مشکلی پیش بیاید».
اکنون روشن است که نه فقط کسانی که فقیرمطلق یا صرفاً فقیر محسوب میشوند، بلکه لایههای پایینی و میانی اقشار میانه هم در صف فقرا قرار گرفتهاند، روند اضمحلال طبقاتی سریعی که در آن، تمامی ساکنان ایران بجز آن ۵- ۶درصد حاکم، همگی به زیرخط فقر سقوط خواهند کرد.
ماشین خوابی همراه بیماران شهرستانی در حوالی پارک لاله
ساعت یک بامداد، یک بساطی هنوز بلالهای خود را باد میزند. بیشتر از دو سه نفر مشتری ندارد، زیرا بیشتر مردم این ساعت در خواب هستند؛ یا در منازل خود یا مثل اینجا یعنی حوالی پارک لاله تهران در خودروهایشان؛ خودروهایی که اغلب پلاک شهرستان دارند و تک و توک پلاک تهران هم در بین آنها پیدا میشود.
نور چراغ های اطراف پارک لاله، داخل خودروهایی را که یک، دو یا سه نفر در هر کدام از آنها خوابیندهاند، روشن کرده است. اگر چه خودروهای مدل بالا نیز در کنار بوستان لاله پارک کردهاند، اما اغلب خودروهایی که در حاشیه این بوستان حضور دارند، خودروهای ایرانی هستند؛ از پراید گرفته تا پژو ۴۰۵ و پژو ۲۰۶.
داخل بیشتر خودروها، آدمها خوابیدهاند و البته آدمهایی هم پیدا میشوند که کم کم پتوهایشان را از صندوق عقب درمیآورند و خودشان را برای خوابیدن آماده میکنند. یکی دو نفر هم در خودروهایشان میلولند و خوابشان نمیبرد؛ بهنظر میرسد این افراد هنوز به خوابیدن در خودرو عادت نکردهاند.
چند نفری هم هنوز بیدار هستند و داخل ماشین گپ میزنند. دو سه نفر هم داخل خودرو سیگار روشن کردهاند و یک نفر هم که زن و بچهاش درون پراید سفیدش خواب هستند، کنار جوی آب نشسته است و قلیان میکشد. او مردی است حدوداً ۴۰ ساله اهل بانه کردستان که بهدلیل بیماری مزمن دختر ۶سالهاش، یک ماه یا دو ماه یک بار ناچار است که به همراه زن و فرزندش به تهران بیاید؛ چرا که در کردستان امکانات لازم برای درمان دختر او یافت نمیشود.
توان پرداخت هزینههای سنگین هتلهای تهران را ندارم
از لابهلای حرفهای آدمها میفهمیم بیشتر افرادی که در اطراف پارک لاله ماشین خوابی میکنند، همراهان بیمارانی هستند که چون امکانات درمانی عزیزان آنها در شهرستانهای مختلف فراهم نبوده است، برای درمان بیماران خود به تهران آمدهاند. البته در میان ماشین خواب ها، مسافرکشهای شهرستانی هم که جایی برای خوابیدن در تهران ندارند، پیدا می شوند.
مرد کُرد تعریف میکند که دخترش به یک نوع فلجی دچار است که ماهی یک بار یا نهایتاً دو ماه یک بار، پزشک متخصص بیمارستان شریعتی باید او را معاینه کند. البته این دختر که از بدو تولد دچار بیماری بوده، چند بار هم تحت عمل جراحی قرار گرفته، اما هنوز مشکلش درمان نشده است.
از آنجایی هم که پزشکی با تخصص مربوطه در استان کردستان یافت نمیشود، این مرد ناچار است که هرازگاهی زن و بچهاش را همراه خود به تهران بیاورد و در روزهایی که قرار است دخترش معاینه شود، آنها باید شب را در خو درویشان بگذرانند؛ زیرا این خانواده توان پرداخت هزینههای سنگین اسکان در یک هتل یا مسافرخانه در تهران را ندارند.