مادر مجاهد خدیجهٔ داداشزاده (مادر جوادی)، مادر مجاهدین شهید بهناز، بهنام و بهمن جوادی و یکی از مادران پیشتاز و رزمنده در کارزار روشنگری و رزم انقلابی در برابر ارتجاع خمینی و استبداد خونآشام دینی، پس از ۴۴سال هواداری و همراهی در نبرد انقلابی مجاهدین خلق ایران، که بیش از سه سال آن را زندانی سیاسی و تحت شدیدترین فشار و شکنجه دژخیمان خمینی بود، در روز ۱۰مهر ۱۴۰۱در تهران دعوت حق را لبیک گفت و بهجاودانهفروغها و فرزندان شهیدش پیوست.
مادر جوادی متولد ۱۳۱۳ در تهران از سال۱۳۵۷ همراه با فرزندانش از جمله بهمن جوادی در تظاهرات ضدسلطنتی و رویارویی با مزدوران سرکوبگر رژیم شاه حضور داشت. در یکی از همین درگیریها بهمن قهرمان که مسلحانه با عوامل گارد شاهنشاهی مقابله میکرد مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد. مادر از همان زمان همراه با همهٔ فرزندانش بهیاری و همراهی با مجاهدین برخاست.
پس از انقلاب ضدسلطنتی، مادر در ارتباط با بخش مادران سازمان قرار میگیرد و تمام توان و امکانات خود را در خدمت تشکیلات و انجام وظایفی که بهعهده او گذاشته میشد قرار میدهد. در این دوران خانهٔ مادر بهستاد فعال در بخش دانشجویی تبدیل شده بود.
پس از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مقاومت انقلابی سراسری و پس از دستگیری فرزندان مادر، بهنام و بهمن، دژخیمان بارها بهخانهٔ مادر ریخته و او و همسرش تحت فشار قرار داده یا دستگیر میکردند. سرانجام در بحبوحه رزم انقلابی مجاهدین و توحش سرکوبگرانه خمینی در دهه۶۰، دژخیمان خمینی در ۱۷بهمن ۶۰ مادر را دستگیر میکنند و بهمدت ۶ماه در زندان مورد آزار و شکنجه قرار میدهند.
پس از آزادی در مرداد ۱۳۶۱، مادر با دلیری و بیباکی در ارتباط با جمع مادران مجاهدین قرار میگیرد و به فعالیتهای مختلف در همراهی و حمایت از نبرد انقلابی مجاهدین و مقاومت سراسری ادامه میدهد. در این سالها خانهٔ مادر همچنان بهعنوان سرپل اعزام مجاهدین بهمنطقهٔ مرزی، مورد استفاده قرار میگرفت. این در شرایطی بود که پاسداران مرتباً و بهبهانههای مختلف بهخانهٔ آنها ریخته و مادر را تحت فشار قرار میدادند. در این دوره بار دیگر مادر دستگیر میشود و چند ماه در زندان تحت فشار و شکنجه دژخیمان خمینی قرار میگیرد. این مادر شجاع و فداکار پس از آزادی از زندان بدون اینکه مرعوب زندان و شکنجه دژخیمان شده باشد باز هم به همراهی با مجاهدین در مسیر سرنگونی استبداد دینی ادامه میدهد و در سال۱۳۶۵ مادر با تلاش بسیار خودش را برای دیدار با فرزندان مجاهدش به اشرف میرساند. اما در بازگشت برای سومین بار دستگیر میشود و بهشدت زیر شکنجه قرار میگیرد. دژخیمان از او میخواستند که علیه رهبری مجاهدین مصاحبه کند و مادر در همان شرایط سخت شکنجه و بازجویی با خروش هیهات مناالذله به آنها پاسخ میدهد. مادر در این دور پس از تحمل ۲سال زندان و شکنجه که همراه با پایداری و مقاومت او بود، در سال۱۳۶۷ از زندان آزاد میشود.
در سال۱۳۸۶ مادر جوادی همراه با پدر جوادی در دیداری با خانم مریم رجوی در پاریس، کت سوراخ سوراخ مجاهد شهید بهمن جوادی بهدلیل اصابت گلولههای دشمن، و یک یادگاری از مجاهد شهید الهه عروجی را بهخانم رجوی تقدیم میکند و میگوید این هدایا را که برای من بسیار عزیز است آوردهام تا بهصاحبش تقدیم کنم. این اسناد پایداری و سرفرازی مجاهدین، هماکنون در موزهٔ مقاومت باقی است.
فرزندان و بستگان شهید مادر جوادی که داغ و فراق آنها فقط به عزم این مادر بزرگوار مجاهد افزود، عبارتند از:
-مجاهد شهید بهنام جوادی اصل، تیرباران به دست دژخیمان خمینی-آبان ۱۳۶۰
-مجاهد شهید بهمن جوادی اصل دانشجوی سال آخر مهندسی آرشیتکت در دانشگاه ملی، تیرباران به دست دژخیمان خمینی-شهریور۱۳۶۱
-خواهر والای مجاهد، الهه عروجی (همسر بهمن) مهندس آرشیتکت فارغالتحصیل از دانشگاه ملی، تیرباران- مهر ۱۳۶۲
-جاودانه فروغ آزادی بهناز جوادی اصل، لیسانس روانشناسی، از شهیدان عملیات کبیرفروغ جاویدان
-مجاهد شهید محمود صیفیزاده (داماد مادر) مهندس سازه، فارغالتحصیل از دانشگاه صنعتی، تیرباران- اسفند۱۳۶۰
پیام تسلیت خانم مریم رجوی
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً
مادر والاقدر خدیجه داداشزاده (مادر جوادی) جاودانه شد.
به روح پرفتوحش درود که با روحیهٔ جنگنده و شورشی در صف مادران پیشتاز، زندگیاش را به آزادی مردم ایران گره زد.
داغ فرزندان شهیدش، خشم و کینه او را نسبت به دشمن صدچندان کرد و هرگز در مقابل آخوندهای حاکم تسلیم نشد. خود او نیز به مدت سه سال در زندانهای رژیم آخوندی و زیر شکنجه به سر برد.
یاد فرزندانش مجاهدین شهید بهناز و بهنام و بهمن جوادی و همسر بهمن، الهه عروجی و همچنین مجاهد شهید محمود سیفیزاده، جاودان که در دههٔ ۶۰ به دست دژخیمان آخوندی بهشهادت رسیدند.
به راستی که ایمان، سرشاری و استواری این مادر بزرگوار و دیگر مادران مجاهد و فداکار، در مبارزه علیه آخوندهای حاکم ستودنی است.
روحیهٔ پرنشاط و سرزنده و مبارز او، زبانزد سایر مادران و خانوادهها بود و هر کس که او را دیده، همین سرشاری را از او به یاد میآورد.
حالا در بحبوحهٔ قیامهای سراسری مردم ایران، مادر جوادی به خیل زنان مجاهد و فداکاری پیوست که بذرافشان نسل زنان شورشگر قیاماند. این مادران با همهٔ رنجی که تحت حاکمیت این رژیم کشیدند، مظاهر عزت و پایداری زنان ایران در بیش از چهار دهه نبرد با رژیم ضدبشری آخوندی هستند.
یقین دارم که رزم و رنج این مادران دلاور با سرنگونی حکومت خامنهای ضحاک به پایان میرسد و در یک ایران آزاد، شان و جایگاهشان ارج گذاشته میشود.
درگذشت این مادر بزرگوار را به خانوادههای شهیدان و به فرزندان و بستگان او بهویژه فرزند مجاهدش خواهر مجاهد عفت جوادی تسلیت میگویم.
از همه یاران و هواداران مجاهدین که همراهی و حمایت خود را از مادران شهیدان بهخصوص مادر جوادی عزیز دریغ نکردند، قدردانی میکنم.
به روح پرفتوح مادر گرامیمان درود میفرستم و از خداوند برای او علو درجات در کنار فرزندان شهیدش طلب میکنم.