این صدای روئیدن است. صدای اتحاد و جسارت و جوشیدن است.
قیام شعلههای پراکنده را جمع میکند، دستها را در هم گره میزند و شرارهها را آتشین میکند.
صحبتهای ۴جوان شورشی از تهران: «ما هممون تازه هم رو شناختیم. نزدیک پیروزیه. برا اولین بار بود با هم راه رفتیم. با هم شعار دادیم. با هم مبارزه کردیم. از تکتکشون تشکر میکنم».
جوانان شورشگر، از لابهلای راهها و مسیرها با شعار مرگ بر دیکتاتور به هم وصل میشوند و با پیوندی گرم و مشترک، درد مشترک را فریاد میکنند.
ادامه صحبتهای ۴جوان شورشی از تهران: «موج دوم انقلاب شروع شده. ما مقاومت میکنیم. مداومت میکنیم. امیدوارم اونایی که هنوز رنگ خاکستری روشونه دیگه بیدار شن. چقدر دیگه ما خون بدیم؟ چقدر دوستامونو از دست بدیم؟ دخترها و پسرهای دیگه اومدن. ماهام والله خیلی چیزها واسه از دست دادن داریم اومدیم. ولی اومدیم حمایت میکنیم».
بی علت نیست که رسانههای حکومتی از جوانهها و شرارههای زیبا و شورشی قیام وحشت دارند. رسانه حکومتی جمهوری ۲۳دی ۹۸ در وحشت از همین شرارهها نوشت: «ابایی ندارم که تصریح کنم برخی کلمات و پستها بوی «آلبانی» میدهد...».
آنچه شنبهشب و یکشنبه در تهران و برخی شهرها روی داد، آنچه بر برخی زبانها رفت، آنچه شعار شد و شعور مردم را به بازی گرفت، تکرار مفاهیم سخیفی است که حروف از به دوش کشیدن آن ننگ دارند.