روز جمعه، ۲۰بهمن ۹۶، مریم رجوی در اجلاسی که با شرکت شماری از نمایندگان پارلمانهای اروپایی. برگزار شد، سخنرانی کرد.
در این اجلاس که با عنوان « فراخوان بینالمللی برای آزادی زندانیان قیام» برگزار شد، نمایندگانی از پارلمانهای انگلستان، ایرلند، ایتالیا، مالت، لیتوانی، سوئیس، رومانی و لهستان شرکت داشتند و سخنرانی کردند.
مریم رجوی در سخنانش خطاب به نمایندگان و شخصیتهای شرکت کننده گفت:
نمایندگان محترم،
حضار گرامی،
به خانه مقاومت ایران خوش آمدید. از دیدار شما در اینجا و فرصت بحث و گفتگو در مورد شرایط متحول ایران بسیار خوشوقتم. شرایط در ایران، بسیار متحول است و مایلم امروز به ۴موضوع بپردازم. بعد خوشحال میشوم که نظرات شما را بشنوم.
این ۴موضوع عبارتند از:
قیام یک نقطه عطف در تحولات ایران،
ارزیابی وضعیت رژیم برای مقابله با قیام،
نقش مقاومت در تحولات ایران و تضمین ثبات و صلح و امنیت
و بالاخره سیاست صحیح اروپا در قبال ایران.
ما میگوییم قیام یک نقطه عطف است، یعنی دیگر وضعیت به گذشته بر نمیگردد. آنچه از هفت دیماه، در ایران اتفاق افتاد، فراتر از تظاهرات اعتراضی مردم علیه مشکلات اقتصادی، یک جنبش سراسری علیه تمامیت رژیم آخوندی بود. این قیام از چند ویژگی برخوردار بود:
اولین ویژگی، گستردگی و سرعت بالای گسترش تظاهرات بود. بهطوری که در عرض چند روز به ۱۴۲شهر کشیده شد.
دوم: مبنای این اعتراضات، شکست کامل رژیم آخوندی از حل ابتداییترین مسائل جامعه بود ازجمله: معضل بیکاری، گرانی و همزمان سرکوب اجتماعی و سیاسی. واقعیت این است که: فساد مالی، سیاسی و قضایی سراپای رژیم را فراگرفته است. سیاست مداخلهجویانه رژیم در منطقه به بنبست رسیده و منابع رژیم را بهشدت تحلیل برده، و بازتابهای منفی داخلی آن بارز شده است.
نکته مهم اینکه این علل بنیادین نه تنها همچنان بهقوت خود باقیست، بلکه شدیدتر هم شده و رژیم قدرت حل آن را ندارد.
تنها با تغییرات جدی سیاسی میتوان به مقابله با این بحرانها پرداخت. چیزی که این رژیم، به هیچوجه قادر به انجام آن نیست.
سوم: هسته مرکزی تشکیلدهنده اعتراضات، زنان و همچنین اقشاری هستند که رژیم مدعی بود، و در غرب هم تصور میشد، که پایگاه اجتماعی رژیم را تشکیل میدهند. یعنی همان طبقات محروم جامعه که از ستم رژیم بهجان آمدهاند. هم محرومان و هم زنان، تحت چنان سرکوب و ستم و تبعیضی هستند که چیزی برای از دست دادن ندارند و آماده پرداخت بها و مقابله با رژیم هستند.
فیلمهایی که از تظاهرات پخش شده، نشان میدهد که در بسیاری از صحنهها زنان جلودار قیاماند.
همچنین، هفته گذشته، معاون فرمانده سپاه پاسداران تصریح کرد که زنان بهویژه زنان مجاهد در بسیاری از شهرها قیام را رهبری میکردند.
واقعیت این است که زنان در ۳۹سال حکومت آخوندها، هدف بیشترین فشارها بوده و هستند. حجاب اجباری و سرکوب و تحقیر به بهانه حجاب، از مهمترین دستاویزهای رژیم برای اعمال خفقان در جامعه است. در حالی سازمان مجاهدین از روز اول تأکید کرده؛ دین اجباری و اجبارات دینی و حجاب اجباری در تعارض آشکار، با تعالیم اسلام اصیل است.
نظرسنجیهای حکومتی در سالهای گذشته که در روزهای اخیر فاش شده، نشان میدهد که اکثریت عظیم زنان ایران، با حجاب اجباری مخالفند. این، مبین خشم و نفرت زنان از رژیم آخوندی است. در واقع زنان، یک نیروی انفجاری و یک پتانسیل قدرتمند برای قیام و سرنگونی این رژیم هستند.
چهارم اینکه در این قیام، شعارهای معترضان، تمامیت رژیم را هدف قرار میداد. «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر روحانی» و اینکه «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا».
پنجمین ویژگی مهم این اعتراضات، عنصر سازمانیافتگی آن است. گسترش تظاهرات به ۱۴۲شهر با شعارهای یکسان و مشابه یک امر اتفاقی نبود و نمیتوانست باشد. شعارهای مردم، همان خواستهایی بود که از سالها قبل، مقاومت ایران برای آن مبارزه میکند. خامنهای ولیفقیه رژیم، رسماًًًً گفت که مجاهدین این اعتراضات را سازمان دادهاند و از چند ماه قبل طراحی کرده بودند.
روحانی به رئیسجمهور فرانسه زنگ زد و گفت مجاهدین پشت اتفاقات اخیر در ایران هستند
و خواستار محدود کردن فعالیتهای مقاومت شد. معاون فرمانده سپاه نیز گفته بود که سرحلقه اغتشاشات مجاهدین بودهاند.
حضار محترم،
ما معتقدیم که قیام با هر افت و خیزی، ادامه خواهد یافت. البته رژیم همانطور که تا کنون عمل کرده، ماکزیمم تلاشش را خواهد کرد که اعتراضات را سرکوب کند. تا کنون ۵۰نفر کشته شدهاند که دستکم ۱۲تن از آنان، زیر شکنجه بهشهادت رسیدهاند و بیش از ۸۰۰۰نفر دستگیر شدهاند. چند روز قبل، یک نماینده مجلس رژیم بهنقل از رئیس زندانها، ثبت دستگیری ۴۹۷۲نفر را تأیید کرد. تأیید این امر توسط رژیم نشان میدهد که رقم واقعی بسیار بیش از ۸۰۰۰نفر است.
با این وجود، این رژیم قدرت توقف اعتراضات را ندارد. البته اعتراضات فراز و نشیب خواهد داشت ولی متوقف نخواهد شد. همانطور که مشاهده کردید بعد از دو هفته نسبتاًً آرام، مجدداً در روزهای ۱۱و ۱۲بهمن، شهرهاى مختلف ایران شاهد اعتراضاتی با همان شعارهای نفی تمامیت رژیم بود.
در همین حال حرکتهای اعتراضی کارگران، زحمتکشان و غارتشدگان همه روزه به چشم میخورد.
دوستان عزیز،
رژیم ایران در موقعیت بسیار ضعیفتری از همیشه قرار دارد. حتی در درون سپاه پاسداران و شبهنظامیان بسیج که رژیم برای بقا به آنها اتکا دارد، نشانههای نگرانی و وحشت مشاهده میشود.
در جریان قیام عدهیی از اعضای بسیج، با سوزاندن کارتهای عضویت خود در بسیج، به معترضان پیوستند.
برخی از افرادی که در جریان اعتراضات، توسط نیروهای رژیم کشته شدند، از خانوادههای بسیجیها بودند. حتی توان رژیم برای اعزام نفراتش از سپاه به سوریه، بهشدت کاهش یافته و بههمین دلیل اساساً متکی به نیروهای مزدور غیرایرانی است.
در یک کلام، عواملی که منجر به قیام شد، همچنان به قوت خود باقیست و تشدید هم شده است.
دیوار ترس تَرک برداشته است، و هیچ چیز ازجمله دستگیری و کشتار و شکنجه نمیتواند مانع پیشروی قیام و سرنگونی رژیم شود. رژیم آخوندی محکوم به سرنگونی است و مقاومت ایران، تضمین یک ایران آزاد و ثبات و آرامش در منطقه است.
من به اعتراف سران رژیم درباره نقش مجاهدین در قیام اشاره کردم، اما نقش مقاومت بسیار عمیقتر است. واقعیت این است که در ایران، یک آلترناتیو دموکراتیک با پایگاه مردمی، و با توانمندی ایجاد تغییر و طرحها و ساختارهای مشخص برای ایران آینده، وجود دارد و بههمین دلیل رژیم از آن بهشدت وحشت دارد.
رژیم و لابیهای آن تلاش میکنند مردم و جامعه بینالمللی را از تکرار سناریوی سوریه و به راه افتادن جنگ داخلی در ایران بترسانند تا بدینوسیله به بقای رژیم کمک کنند. ولی واقعیت این است که وجود همین آلترناتیو قدرتمند و ریشهدار، تضمینکننده یک ایران متحد و یکپارچه است.
رژیم آخوندی و لابیهایش، با دجالگری این حقیقت را پنهان میکنند که عامل اصلی بحران و کشتار در سوریه رژیم آخوندی است و با بالا گرفتن قیام در ایران و سرنگونی آخوندها، نه تنها ایران مانند سوریه نمیشود، بلکه بحران در سوریه و عراق و دیگر کشورهای منطقه
جای خود را به صلح و آرامش و دموکراسی میدهد. ما خواهان یک ایران آزاد و دمکراتیک، جدایی دین از دولت، حقوق برابر برای همه ملیتها و حق خودمختاری برای آنان در چارچوب تمامیت ارضی ایران، برابری جنسیتی و لغو حجاب اجباری و همه قوانین قرونوسطایی علیه زنان هستیم.
و بالاخره سؤال این است که سیاست درست برای اروپا چیست؟
من روز ۲۴ژانویه در شورای اروپا در استراسبورگ، شورای اروپا و اتحادیه اروپا و کشورهای عضو را به اتخاذ تدابیر مؤثر و تصمیمات لازمالاجرا به منظور وادار کردن فاشیسم دینی حاکم به آزادی زندانیان قیام، آزادی بیان و اجتماعات و پایان دادن به سرکوب زنان و لغو حجاب اجباری فراخواندم.
هر گونه رابطه با این رژیم باید به توقف اعدام و سرکوب منوط شود. از مراودات اقتصادی با رژیم ایران، تنها ولایت فقیه و سپاه پاسداران سود میبرند که آن را صرف سرکوب بیشتر مردم و
جنگافروزی در منطقه میکنند.
بیثبات سازی منطقه، مطابق تجربه سالهای اخیر، اروپا را هم با حملات تروریستی تحت فشار میگذارد.
حرف ما این است که ۳۹سال خونریزی و جنایت، تبعیض و سرکوب علیه زنان و خفقان و سانسور کافی است. اروپا باید به سکوت و بیعملی خود پایان دهد و صف خود را از رژیم آخوندها جدا کند.
این رژیم، آیندهیی ندارد و مماشات با آن، بهای رسیدن به آزادی را برای مردم ایران سنگینتر
و جنگ و بحران در منطقه را طولانیتر میکند. البته نمیتواند مانع سرنگونی رژیم بهدست مردم شود؛ همانگونه که حمایت همهجانبه آمریکا و کشورهای غربی تا آخرین ماههای حکومت شاه، نتوانست از سرنگونی آن جلوگیری کند.
از همه شما متشکرم.