728 x 90

جلسه ویژه ۲رئیس‌جمهور و ۴نخست‌وزیر پیشین با رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت ایران در پاریس - سخنرانیها - قسمت آخر

آندره کیسکا رئیس‌جمهور اوسلواکی،دکتر آلخو ویدال کوادراس و استرون استیونسون
آندره کیسکا رئیس‌جمهور اوسلواکی،دکتر آلخو ویدال کوادراس و استرون استیونسون

سخنرانی های

آندره کیسکا رئیس‌جمهور اوسلواکی- ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹

دکتر آلخو ویدال کوادراس نایب‌رئیس پیشین پارلمان اروپا

 

آندره کیسکا: برخی از سیاستمداران در جهان دموکراتیک معتقدند سازش از موضع‌گیری واضح علیه رژیم ایران و محکوم کردن بهتر آن است. چنین نگرشی خودخواهانه و کوته‌بینانه است و باعث تقویت رژیم شده و آسیب‌های بزرگی به‌بار می‌آورد.

خوش آمدید خانم رجوی گرامی، میهمانان محترم، خانم‌ها و آقایان، دوستان عزیز از ایران. ما اغلب از خود می‌پرسیم که آیا خوب است در زندگی سازش کنیم؟ زندگی هم‌چون رنگهای صورت سیاه یا سفید نیست، بلکه با سایه‌های مختلف خاکستری پر شده است. و طبیعی به‌نظر می‌رسد که پاسخ درست بله باشد، ما باید مصالحه کنیم. اما یک حیطه وجود دارد که نباید در آن سازشی وجود داشته باشد، چرا که می‌تواند آسیب‌های بسیاری به‌همراه داشته باشد و آن در سیاست است.

برخی از سیاستمداران در جهان دموکراتیک هنوز معتقدند که سازش بهتر از موضع‌گیری واضح علیه رژیم (ایران) و محکوم کردن آن است. با این حال، چنین نگرشی از طرف این سیاستمداران، خودخواهانه و کوته‌بینانه است و در عین‌حال که رژیم ایران را تقویت می‌کند، آسیب‌های بزرگی به‌بار می‌آورد. برای رژیم ایران مهم است درک کند که جهان به‌دقت ناظر اقدامات آن است و هرگز نقض حقوق‌بشر و ستم به‌مردم را تحمل و فراموش نخواهد کرد.

یکی از بزرگ‌ترین حامیانی که تسلیحاتش باعث کشتار مردم، زنان و کودکان در اوکراین می‌شود، رژیم ایران است. و سؤال این است که چه اقدامی می‌توان انجام داد؟ چه کاری می‌توانیم فعالانه انجام بدهیم تا به‌مردم ایران برای کسب آنچه که می‌خواهند کمک کنیم، تا (ایران) تبدیل به‌یک جمهوری دموکراتیک و امن شود.

برای ما که در دوران سیاه زندگی می‌کردیم، چیزی که قوی‌ترین امید و انرژی را می‌داد همبستگی بود. همبستگی جهت مبارزه برای تغییر. همبستگی و حمایت از همهٔ کشورهای دموکراتیک، از همهٔ مردم این کشورها. درک این‌که ما در این مبارزه تنها نیستیم و صدها میلیون نفر در سراسر جهان به‌فکر ما بودند، به‌ما قدرت داد تا ادامه بدهیم. به‌همین دلیل برای همهٔ مردم ایران، همهٔ مردم دموکراسی‌خواه ایران، بسیار مهم است که بدانند ما به‌همراه دیگران، به‌فکر آنها هستیم، که نسبت به‌سرنوشت ایران و مردم آن بی‌تفاوت نیستیم و می‌خواهیم و آمادهٔ کمک هستیم. پس به‌من اجازه بدهید عمیق‌ترین همبستگی خود را نسبت به‌مردم ایران در راستای امید برای آزادی، دموکراسی و احترام به‌حقوق بنیادین انسانی آنها ابراز کنم. بر اساس تجربهٔ شخصی، می‌دانم که واژهٔ دموکراسی و آزادی به‌چه معناست، این ارزش‌ها چقدر برای زندگی شاد و ادامهٔ آن مهم است، برای توسعه و شکوفایی جامعهٔ کشور اهمیت دارند. من عمیقاً متقاعد شده‌ام که آزادی در هر جامعهٔی، صرف‌نظر از پیشینهٔ قومی، مذهبی یا نژادی آن، کارساز است. از درون آزادی، دموکراسی بیرون می‌آید، توانایی تصمیم‌گیری آزادانه که کشورم و رویاهای من را برای آینده نمایندگی می‌کند. و آخرین نکته که البته کم اهمیت‌ترین نیست این‌که دموکراسی فرصتی برای انجام اقدامات سیاسی فراهم می‌کند و مردم را قادر می‌سازد تا قلب و ذهن خود را برای خدمت به‌مردم خود عرضه کنند. بنابراین اجازه بدهید من همهٔ مردم دموکراسی‌خواه ایران را اینجا و اکنون تشویق کنم. مردم ایران شایستهٔ حق زندگی در یک کشور آزاد و دموکراتیک هستند که در آن قدرت در دست شهروندانی است که از بهترین منافع خود بدون هیچ تبعیضی محافظت می‌کنند. این مسئولیت ما است، ما به‌عنوان رهبران و شهروندان جوامع دموکراتیک که از تلاش‌های آنها حمایت کنیم و برای رسیدن به‌این هدف در کنار هم بایستیم. صمیمانه‌ترین آرزویم این است که همهٔ ایرانیان در زندگی روزمره خود آزادی و دموکراسی را تجربه کنند و از آن بهره ببرند، همان‌طور که مردم کشور من اسلوواکی در ۳دههٔ گذشته آن‌را نشان داده‌اند. بسیار از شما متشکرم.

 

دکتر آلخو ویدال کوادراس: به دولتهای غربی می‌گویم اگر باجگیری رژیم ایران را بپذیرید، با باج‌گیری بیشتری مواجه می‌شوید و برای همیشه در قبضهٔ جنایتکاران خواهید بود.

خانم رئیس‌جمهور گرامی، دوستان عزیز، من رئیس پیشین دولت یا نخست‌وزیر پیشین نیستم. فقط نایب‌رئیس پیشین متواضع پارلمان اروپا هستم، جایی که افتخار داشتم به‌مدت ۱۵سال در آن خدمت کنم. ما در اینجا با برخی از امضاکنندگان بیانیهٔ بیش از ۱۰۰رئیس پیشین کشور و دولت در حمایت از مقاومت ایران و نفی رژیم مذهبی و تمامیت‌خواه هستیم که از زمان سقوط رژیم پهلوی در ۴۴سال پیش، ایران را سرکوب می‌کند. این بیانیه بسیار به‌جا و به‌جرأت می‌توانم بگویم تاریخی، یک تناقض گیج‌کننده را در سیاست غرب و دموکراسی‌های غربی در رابطه با رژیم ایران نشان می‌دهد. شورای ملی مقاومت ایران، در پارلمانها، در پارلمان اروپا، در کنگرهٔ آمریکا، در پارلمان انگلستان، پارلمان فرانسه، در پارلمانهای ایتالیا، سوئد، آلمان، کانادا و بسیاری از مجالس دیگر حمایت بسیاری دارد. به‌تازگی این افتخار را داشتم که همین چند روز پیش در سازماندهی سفر خانم رجوی به‌ پارلمان اروپا شرکت کنم. موفقیت خوبی بود. سالن بزرگی مملو از جمعیت، مردمی که در خیابان‌ها از رئیس‌جمهور ما، خانم رجوی استقبال می‌کردند، دهها عضو در حال سخنرانی، از خانم رجوی و شورای ملی مقاومت حمایت می‌کردند. یک موفقیت واقعی و این فقط نمونه‌یی از این حمایت بزرگ است که این جنبش در سطح پارلمان دارد. هم‌چنین این اعلامیه که امروز ما را در اینجا همراه با سران پیشین کشورها و نخست‌وزیران پیشین متحد می‌کند. بنابراین افرادی که امروز بالاترین مسئولیتها را در کشور خود داشته‌اند، که بدون محدودیت صحبت می‌کنند، آشکارا و با اشتیاق از خانم رجوی و مقاومت ایران حمایت می‌کنند. پس هیأت‌های منتخب، شخصیت‌های برجسته‌یی که امروز همان‌طور که گفتم با روحیهٔ مستقل صحبت می‌کنند، این به‌واقع نشانه‌یی از کیفیت این جنبش است. و وقتی به‌دولتها می‌رسیم، مواضع بسیار متفاوتی را پیدا می‌کنیم، یک صحنهٔ بسیار متفاوت. آنها به‌دور از رویارویی با ظالم‌ترین، زن‌ستیزترین، فاسدترین، تروریست‌ترین و غیرانسانی‌ترین رژیم سیاسی جهان، به‌سیاست مماشات، به‌گفتگو و به‌مذاکره چسبیده‌اند، سیاستی که ثابت شده نه تنها بی‌فایده است، بلکه نتیجهٔ معکوس هم داشته است. سؤال این است که چه سطوحی وجود دارد؟ چرا چنین ظرفیتی از سوی آخوندها در ایران برای نفوذ بر دولتهای دموکراتیک در اروپا و آمریکا؟ رمز و راز این نفوذ چیست؟ این می‌تواند گروگانهایی باشد که رژیم در زندان نگه داشته و شکنجه می‌کند و در معرض تهدید به‌اعدام نگه می‌دارد. این می‌تواند تهدید اتمی، احتمال تبدیل‌شدن (رژیم) ایران به‌یک قدرت اتمی باشد. آیا ممکن است ربطی به‌ظرفیت رژیم برای سازماندهی حملات تروریستی در خاک غرب داشته باشد؟ آیا منافع اقتصادی پنهانی وجود دارد؟ همهٔ اینها می‌تواند توضیحی برای این رفتار دولتهای غربی باشد. اما به‌همهٔ این دولتها می‌خواهم این‌را بگویم، اگر باجگیری را بپذیرید، با باج‌گیری بیشتری مواجه می‌شویم و برای همیشه در قبضهٔ جنایتکاران خواهید بود. مشکلات ژئوپلیتیکی زیادی امروز ما را به‌چالش می‌کشد. اما برای من، پس از ۲۰سال کار با دوستانمان در شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران، برای من، بدترین منبع مشکل بی‌ثباتی، تروریسم و تحقیر دموکراسی و حقوق‌بشر، دیکتاتوری مذهبی آخوندها در ایران است. جهانی با ایران دموکراتیک و آزاد، دنیایی متفاوت، کاملاً متفاوت و بسیار بهتر خواهد بود. دولتهای غربی نسبت به‌شواهد، کور و ناشنوا هستند. آنها بزدل هستند و از منافع واقعی مردم خود دفاع نمی‌کنند، وقتی که سوءاستفاده‌ها و جنایات رژیم ایران را تحمل می‌کنند. حملهٔ وحشیانهٔ اخیر به‌ اشرف۳ در آلبانی یک نمونه است. به‌تازگی، سالی بریشا، نخست‌وزیر پیشین آلبانی، در رابطه با حمله به‌ اشرف۳ موضع‌گیری کرده و من به‌نقل از او، امروز اینجا هستم تا اعلام کنم که در این لحظه، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌کنم یکی از آنها هستم. احساس می‌کنم یک مجاهد، یک مبارز آزادی هستم و صمیمانه‌ترین احساس حمایت و هم‌دردی خودم را با آنها ابراز می‌کنم. من امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می‌کنم یک مجاهدم، زیرا کیفرخواست دیروز شرم‌آورترین داستان برای یک کشور است.

و من هم همین را می‌گویم. من هم امروز از سازمان مجاهدین خلق ایران هستم، زیرا امروز بودن در کنار شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران و مریم رجوی، بودن در سمت درست تاریخ، همراهی با دموکراسی، آزادی و کرامت انسانی است. اما باور کنید دوستان عزیز، هیچ دیکتاتوری، حتی سرکوبگرترین، شیطانی‌ترین و به‌ظاهر قوی‌ترین آنها، برای همیشه باقی نمی‌ماند. همهٔ آنها در انتها سقوط می‌کنند و در خون بی‌گناهانی که ریخته‌اند خفه می‌شوند. و آخوندها نیز سقوط خواهند کرد و ما شاهد این روز باشکوه، روز آزادی مردم ایران خواهیم بود.

روزی که ایران آزاد، آباد، امن و دموکراتیک شود، روزی که ارزش تقدیم این همه شهید ثابت شود که ارزش آن‌را داشته است. تنها آلترناتیو واقعی و قابل دوام برای دیکتاتوری آخوندها در ایران، شورای ملی مقاومت و رهبر ما مریم رجوی است. بسیار از شما متشکرم.

 

استرون استیونسونهماهنگ‌کنندهٔ کارزار تغییر برای ایران

خانم‌ها و آقایان، آنها (آخوندها) در مراحل پایانی عمرشان هستند. آنها متوجه شده‌اند که نمی‌توانند برای توقف قیامی که در جریان است، کاری بکنند. مردم تا امروز در خیابان‌ها هستند و شعار می‌دهند، مرگ بر آخوندها، مرگ بر شاه، زیرا به‌طرز مرموزی همان‌طور که اشاره کردم، پسر شاه مطرود ناگهان ظاهر شده و تور جهانی را آغاز کرده است. فکر می‌کنم با بوی انقلاب در مشامش، گمان می‌کند می‌توان سلطنت را به‌نحوی احیا کرد. مردم این را نمی‌خواهند. آنها می‌گویند «نه تاج و نه عمامه». من فکر می‌کنم پیام امروز به‌جهان آزاد باید این باشد که شما با دهه‌ها مماشات به‌چه چیزی دست یافته‌اید؟ آیا به‌برنامهٔ اتمی (رژیم) ایران پایان داده‌اید؟ نه. آنها هنوز به‌طور مخفیانه سلاح اتمی تولید می‌کنند. آیا به‌صدور تروریسم پایان داده‌اید؟ نه، البته که نکرده‌اید. پس با مماشات به‌چه چیزی رسیدید؟ آیا به‌گشایش بزرگی در اقتصاد دست یافته‌ایم که بتوانیم با (رژیم) ایران تجارت کنیم؟ خیر، البته تجارتی وجود ندارد. اما همان‌طور که گی فرهوفشتاد در سخنان افتتاحیهٔ خود گفت، این تحریم‌ها باید افزایش یابد. ما باید سپاه را در لیست سیاه قرار بدهیم. اکنون زمان قدرت است، اکنون زمان آن است که غرب قدرت خود را نشان بدهد، از مردم ایران حمایت کند، تا این رژیم را سرنگون کند. این تنها راهی است که می‌توانیم با آن آزادی آینده مردم ایران را فراهم کنیم. از همه به‌خاطر حضور امروزتان متشکرم.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/76770e29-51c1-4f20-87a3-e740f0a81065"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات