بنیاد بهاصطلاح مستضعفان که در سال۱۳۵۷ آغاز به کار کرد، با پوش خدمت به قشر محروم و کم برخوردار جامعه و برای محرومیتزدایی از این قشر تشکیل گردید، ولی از همان ابتدا همه امکانات و اموالی که رژیم سابق باقی گذاشته بود را بلعید و در طول زمان به امپراطوری بزرگی تبدیل گردید که ثروت آن را تنها با ارقام نجومی میتوان برآورد کرد.
فساد و غارت این ارگان آنقدر بالا گرفته است که رسانههای حکومتی را ناگزیر از پرداختن به آن ساخته است.
روزنامه حکومتی همدلی روز شنبه اول شهریورماه در مقالهای با عنوان بنیادی به نام فقرا و به کام اغنیا نوشت: «نگاهی به برخی از فعالیتهای این بنیاد این ذهنیت را ایجاد میکند که گویا این بنیاد عریض و طویل به ابزاری برای ثروتاندوزی برخی از افراد متمول جامعه تبدیل شده است. واگذاری املاک و ساختمانهای چند هزار متری به بهانههای مختلف به افراد بانفوذ آن هم در مناطق بالاشهر پایتخت که قاعدتاً مستمندی آنجا زندگی نمیکند، نمونهیی از تخطی این بنیاد از اهداف اولیه است».
این روزنامه در ادامه نوشت: «پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان در یک برنامهیی تلویزیونی از واگذاری املاک و ساختمانهای میلیاردی متعلق به این بنیاد به افرادی سخن گفت که سالهاست در رأس نظام پستهای کلیدی را در دست داشتند».
همدلی با اشاره به اینکه عذرخواهی هیچ مشکلی را حل نمیکند و نمیتواند فساد حکومتی را پردهپوشی کند، افزود: «موضعگیری فتاح و عذرخواهی وی نمیتواند بر واقعیت موجود که همان چنبره زدن برخی از افراد بانفوذ بر دارایی این بنیاد که قرار بود از آن مستضعفان باشد، پرده افکند.
مثال روشن این ادعا داستان روستای «ابوالفضل» از توابع استان خوزستان است، که این روزها خبرساز شده است.
ساکنان این روستا بیش از ۳۰سال است که در آنجا سکونت دارند، اما از یک سال پیش بنیاد مستضعفان با ادعای تملک و حق مالکیت اراضی این روستا، اهالی آن را مجبور به تخلیه خانههای خود و ترک روستا کرده است و اکنون ۳۰۰ خانوار ساکن این روستا که بنیه مالی قوی هم ندارند، ترس از دست دادن خانههایشان را دارند.
اکنون بعد از بیش از ۴۰سال از تأسیس بنیاد مستضعفان این سؤال در ذهن افکار عمومی نقش بسته است که بنیاد مستضعفان برای چه اهدافی راهاندازی شده بود؟».
این روزنامه حکومتی در مقالهای دیگر از بنیاد مستضعفان با عنوان «بنیاد بدون مستضعفان» یاد کرد و نوشت: «حالا بنیاد مستضعفان مدعی مالکیت زمینهای یک روستا در اهواز شده و خواستار این است که اهالی آنجا را تخلیه کنند.
اگر چه پرویز فتاح تصمیم گرفت گفتههای خودش را در آن برنامه تلویزیونی پس بگیرد، اما با این تکذیب و البته اقدام بنیاد در گرفتن حکم تخریب خانههای روستای «ابوالفضل» چیزی جزء یک پارادوکس در ذهن مخاطب باقی نمیگذارد؛ پارادوکسی که بهنظر میرسد اگر بنا داشت در حق سازمانها و شخصیتهای خاص اجحاف نکند، این بار دارد در حق اهالی این روستا چنین اجحافی را انجام میدهد».
مستضعفان بدون مستضعف
همدلی در ادامه نوشت: «باید به این لیست یک پارادوکسی دیگر به نام بنیاد مستضعفانِ بدون مستضعف را هم اضافه کرد، بنیادی که نمیتواند حقی را و سهمی را از سازمانهای پر قدرت بگیرد و در عوض بهراحتی با کسانی که باید زیر نظر همین سازمان باشند برخورد میکند.
شاید به تعبیر یکی از اهالی این روستا چون آنها رسانه ندارند صدایشان شنیده نمیشود. آنچه که بهنظر میرسد یک برخورد دوگانه در رفتار بنیاد مستضعفان دیده میشود، رفتاری که با توجه به شرایط این روزهای کشور که مردم در موقعیتهای سخت اقتصادی و مالی قرار دارند، سبب شده گروهی از کمبهرهترین زنان و مردانِ این سرزمین نگران سقف بالای سرشان باشند، پاسخ به اعتراض اهالی روستای ابوالفضل در اهواز ضرورتی کمتر و کم اهمیتتر از پاسخ به اعتراض سازمانها و شخصیتهای سیاسی ندارد».