728 x 90

بحران اجتماعی ناشی از بحران دیکتاتوری

بحران مهاجرت
بحران مهاجرت

سایت حکومتی بهارنیوز روز ۱۵ دی امسال نوشت: مسئولان می‌گویند سالانه حدود ۲۰۰ هزار نخبه از کشور مهاجرت می‌کنند، الآن جلوی هر سفارت‌خانه‌یی بروید صف است. سفارت آلمان به متقاضیان مهاجرت، وقت ملاقات برای سه سال دیگر می‌دهد! این برای کشور آبروریزی نیست؟»

یک کارشناس حکومتی دیگر به اسم آزاد ارمکی در بیان علت چنین موج مهاجرت عظیمی، به سابقه و علل تاریخی این قبیل مهاجرتها در ایران دیکتاتوری‌زده اشاره کرده و گفت:

«ما با یک ناپایداری سیاسی مواجه هستیم. این ناپایداری سیاسی، تاریخی است. شاید هزاران سال است که این ناپایداری سیاسی بر کشور حاکم است».

این جامعه‌شناس توضیح داد:

«چرا می‌گویم ناپایدار؟ چون نظام سیاسی ناکارآمد است. از آنجا که ناکارآمد است، برای تحصیل‌کرده‌ها فرصت شغلی ندارد. آموزش عالی همه جا هست، اما در نظام اشتغال، این افراد تحصیل‌کرده جایی ندارند».

وی سپس به نمونه این ناپایداریهای اجتماعی - تاریخی در همین نظام آخوندی اشاره کرد و گفت:

«هر دولت و تیمی که می‌آید و شروع به کار می‌کند، به‌صورت قطاری، نیروهای مورد نظر خودش را به کار می‌گیرد، (منظورش البته این است که هر باندی که می‌آید مزدوران باند خودش را بر سر کار می‌آورد و بعد که می‌رود، باند جدید قبلی‌ها را اخراج می‌کند و مزدوران خودش را به جای آنها می‌نشاند تا این بازی در دور بعد تکرار شود!)

وی با این یادآوری افزوده است:

«بنابراین، نیروهای متخصص بیکار می‌مانند و تنها راهی که برایشان باقی می‌ماند مسیر مهاجرت است».

وی به‌عنوان نمونه به عادی و عمومی شدن «پدیده «مسافرکشی» به‌عنوان یک «شغل» اشاره کرد و گفت:

«کار در اسنپ به اضطرار است. از اختلال در نظام شغلی است که کار در اسنپ شکل می‌گیرد و فکر می‌کنیم شغل ایجاد کردیم. بعد از اسنپ، تبسی را رو می‌کنند و بعد یک نوع دیگر. چاره‌ای نداریم جز این‌که دست در جیب همدیگر کنیم».

یک کارشناس حکومتی دیگر به اسم شهلا کاظمی‌پور (جمعیت شناس) به پیامدهای این بحران اجتماعی ناشی از دیکتاتوری اشاره کرد و گفت این بحران باعث کاهش جمعیت شده است چه به‌علت مهاجرت و چه به‌علت کاهش تشکیل خانواده.

وی در این مورد توضیح داد که:

در اواخر دهه ۶۰ و در تمامی طول دهه ۷۰ ایران یک کاهش تند و سریع کاهش جمعیت را طی کرده است تا جایی‌که در سال ۱۳۷۹، میزان مرگ و میر بیشتر از میزان تولدها شد! امری که ناشی از ناامنی شغلی و اجتماعی و سراسری شدن فقر است.
وی برای نمونه به دهه ۲۰ خورشیدی و سال‌های اوج دیکتاتوری رضا شاه اشاره کرد و گفت در آن سال‌ها هم فقط رشد جمعیت منفی شده بود و فقط از اواخر دهه ۲۰ (یعنی پس از اخراج رضا شاه از ایران بود) که میزان تولد از میزان مرگ و میر پیشی گرفت وگرنه تا آن زمان رشد جمعیت، «منفی» بود!

این بحران که ریشه‌های تاریخی‌اش دست‌کم از رضا شاه تا خمینی و خامنه‌ای امتداد یافته، شاید یکی از نادیدنی‌ترین جنبه‌های بحران همه‌جانبه و عمیقی باشد که دیکتاتوری فاسد و جنایتکار آخوندها به جان مردم ما انداخته است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/4d4cbd68-1d5b-45f2-a5e3-1741faf6485e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات