تلگراف لندن
باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان:
مقاومت ایران یک نیروی سازمانیافته و مشروع
با چشماندازی دموکراتیک و معتبر است
این جنبشی با استراتژی، ساختار، و مقاومت مردمی است
شعار آن، مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشد چه رهبر است
این جنبش هم ارتجاع حاکم و هم بازگشت به سلطنت را رد میکند
راه یک ایران آزاد را نمیتوان با دخالت خارجی هموار کرد
این کار تنها به دست مردم ایران محقق میشود
باب بلکمن نماینده پارلمان انگلستان در مقالهیی در تلگراف لندن با عنوان «غرب باید قبول کند که مسیر رسیدن به یک ایران آزاد در دستان مردم این کشور است» نوشت: آتشبس ناپایدار در جنگ بین اسراییل و ایران، بیثباتی حکومت دینی حاکم بر ایران را در کانون توجه قرار داده است. اما فراتر از اخبار مربوط به جنگ، یک انقلاب به آرامی در جریان است. انقلابی که نه از پایتختهای خارجی یا اتاقهای جنگ، بلکه از میادین شهرها و سلولهای زندان در داخل خود ایران در حال وقوع است.
جهان باید این مقاومت را همانگونه که هست بهرسمیت بشناسد: یک نیروی سازمانیافته و مشروع با چشماندازی دموکراتیک و معتبر. اما نکته مهمتر از همه، این است که غرب بایستی درک کند که راه یک ایران آزاد را نمیتوان با دخالت خارجی هموار کرد، بلکه این کار تنها به دست مردم ایران محقق میشود.
سالهاست که رژیم ایران، نه تنها بهدلیل تحریمها، بلکه بهدلیل فساد داخلی، در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. فساد گسترده، سوءمدیریت اقتصادی و سرکوب خشونتآمیز مخالفان، پایههای رژیم را فرسوده کرده است.
این کشور از سال ۱۳۹۶ شاهد ۳قیام بزرگ بوده است که هر یک بزرگتر و چالشبرانگیزتر از قبلی بودهاند. اعتراضات سال ۱۴۰۱ که با کشته شدن مهسا امینی آغاز شد، فقط در مورد حجاب اجباری نبود. این اعتراضات رد یک نظام سیاسی بود که از طریق ایجاد ترس، نه مقبولیت حکومت میکند. اکنون که آخوندهای حاکم بر ایران میخواهند احساسات ملیگرایانه را در جنگ خارجی برانگیزند، نقشه آنها در حال شکست خوردن است. گسست بین رژیم و مردم در حال افزایش است. بسیاری از ایرانیان، بهویژه نسل جوان، بهروشنی میبینند که اصرار رژیم به صدور ایدئولوژی ارتجاعی خود و ضدیت در برابر غرب، دلیل واقعی انزوای جهانی و تحمیل فشار روی مردم در داخل است.
با این حال، یک مقاومت سازمانیافته در ایران وجود دارد این مقاومت هرج و مرج نیست. در رأس آن شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) قرار دارد، ائتلافی که برای ایجاد یک جمهوری دموکراتیک با جدایی دین از دولت مبارزه میکند.
مریم رجوی پرزیدنت شورای ملی مقاومت ایران بهتازگی در پارلمان اروپا سخنرانی کرد و در آن یک نقشه راه عملی برای پس از سرنگونی این رژیم ارائه کرد: انتخابات آزاد ظرف ۶ماه، یک قانون اساسی دموکراتیک جدید و تعهدی قاطع به برابری جنسیتی و حقوق اقلیتها. سازمان مجاهدین خلق ایران گروه اصلی تشکیلدهنده این ائتلاف با کانونهای شورشی خود، که فعالیتهای آنها در داخل کشور بینظیر است، در بسیج و حفظ اعتراضات سراسری نقش مهمی داشته است.
این یک خیالپردازی نیست. این جنبشی با استراتژی، ساختار و مقاومت مردمی است. شعار آن، مرگ بر دیکتاتور، چه شاه باشد چه رهبر است و هم ارتجاع حاکم و هم بازگشت به سلطنت را رد میکند. این واقعیت باید به ناظران غربی که نگران خلأ قدرت هستند، اطمینان دهد. زمینه برای یک ایران دموکراتیک از قبل فراهم شده است.
پس غرب چکار باید بکند؟
غرب باید در برابر تغییر رژیم از بالا به پایین مقاومت کند. تاریخ پر از چنین دخالتهایی است که بیش از آزادی، بیثباتی به بار آوردهاند. ایرانیان توانایی دارند که حاکمان ستمگر را خود سرنگون کنند. آنها از قبل کارهای سخت را انجام دادهاند. آنچه اکنون نیاز دارند، بهرسمیت شناخته شدن این مقاومت است. این بهمعنای بهرسمیت شناختن رسمی حق مقاومت آنها توسط غرب و بهرسمیت شناختن شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان یک جایگزین مشروع است.
تشدید [عملیات] نظامی ممکن است رژیم را بهطور موقت تضعیف کند، اما در نهایت، تغییر رژیم تنها میتواند توسط مردم ایران و اپوزیسیون دموکراتیک آنها بهوجود آید. بنابراین، تمرکز باید بر توانمندسازی ایرانیان برای تأمین آینده خودشان باقی بماند.