بهدنبال سلسلهای از دروغ و لاپوشانی در ۶ماه گذشته، خامنهای در منتهای استیصال و در وحشت از ادامه آبان، تلاش کرد پرونده آمار شهیدان را ببندد.
آخوند ذوالنور ۲۰۰روز پس از کشتار، بهنحو مضحکی رقم ۲۳۰نفر را در میان ۵هزار مجروح از مزدوران سرکوبگر پیچید و گفت: «تعداد ۲هزار نفر از حاضرین در صحنه و ۵هزار مأمور مجروح شدند و آمار کشتهشدگان ۲۳۰نفر بود».
این ادعا آنقدر مسخره بود که صدای خودیها هم درآمد.
روزنامه حکومتی جهان صنعت ـ ناصر قوامی، عضو سابق مجلس ارتجاع ۱۲خرداد ۹۹: «اینها ظرف یک هفته میتوانستند تعداد دقیق کشتهشدگان را اعلام کنند، مردم میپرسند چرا زودتر اعلام نکردید»؟
نوریان، عضو سابق مجلس ارتجاع: «اگر آمار درست کشتهشدگان آبان به مردم گفته نشود، فضایی ایجاد میشود که موجهای بیگانه بر آن سوار میشوند و مردم با آنان همراهی میکنند».
حتی اگر عدد ۵هزار مجروح نیروی مسلح انتظامی را بپذیریم و شاخص قرار بدهیم، آمار شهیدان به هزاران نفر میرسد.
این در حالی است که مقاومت ایران آمار شهدا را بیش از ۱۵۰۰ اعلام و اسامی بیش از ۷۵۰شهید را منتشر کرد، آماری که در ایران و جهان مورد تایید قرار گرفت.
دانشجویان امیرکبیر بهمن ۹۸: «۱۵۰۰نفر کشته ابان ماست – ۱۵۰۰نفر کشته آبان ماست».
رویترز ۲دی ۹۸: «در ایران حدود ۱۵۰۰نفر کشته شدهاند».
برایان هوک اول خرداد ۹۹: «در آبان سال گذشته رژیم ایران بیش از ۱۵۰۰نفر را به قتل رساند».
رحمانی فضلی: «در هیچ موردی نیست که در خیابان با مردم خدای نکرده مقابله مسلحانه بشود! به هیچ وجه»!!
پس این تصاویر و این صداها چیست؟ او نمیخواهد بگوید خامنهای دستور شلیک را صادر کرد.
رحمانی فضلی: «در کشور ما هیچ چنین دستوری نیست»!
پس این صدا چیست؟ این صدای جنایت خامنهای و صلابت نسلی است که در قامت قیام و کانونهای شورشی میخروشد و هرگز آرام نمیگیرد.