سفیر آدام ارلی، سخنگوی پیشین وزارتخارجه آمریکا طی مقالهای در سایت اینترنشنال پالیسی دایجست ۱۲مرداد۹۹ گفت: رژیم ایران بر سر دوراهی است. طی دو سال و نیم گذشته رژیم ایران شاهد سه قیام سراسری بوده است. نوامبر گذشته دومین آن بود که منجر به بدترین سرکوب مخالفان از زمان قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال۱۹۸۸ بود. هر دو سرکوب یک گروه را هدف قرار میداد که بزرگترین تهدید آخوندهایی است که بلافاصله بعد از انقلاب ۱۹۷۹ قدرت را بهدست گرفتند.
سازمان مجاهدین خلق که معروف به مجاهدین خلق یا ام.یی.کی میباشد اکثر قربانیان تابستان خونین سال۱۹۸۸ را تشکیل میدهد و از طرف علی خامنهای بهعنوان نیروی اصلی پشت قیامهای اخیر به صراحت شناسایی شده است... .
اما خصومت ملاها بزرگترین گواه تاثیرگذاری این گروه اپوزیسیون است و تهدید معتبری که علیه روحانیانی که قدرت را قبضه کردهاند اعمال میکند.
از زمان به قدرت رسیدن رهبران مذهبی ایران ادعا کردهاند که ام.یی.کی فرقهایست که فاقد حمایت قابل توجه در ایران است! اگر این طور باشد چطور منطقاً میتوانند مدعی باشند که این گروه مسئول تظاهراتهای جاری در ایران است؟
چرا تهران مبالغ انبوه و دهها سال کار سیاسی را صرف شیطانسازی جنبشی میکند که گفته میشود تنها تاثیر حاشیهای دارد؟
چرا این رژیم خطر روابط کنونی آسیب دیده خود با جامعه بین الملی را با استفاده کردن از سفارتها و دیپلماتهای خود در سال۲۰۱۸ برای انجام حملات تروریستی علیه ام.یی.کی در اروپا به جان خریده است؟
در آن سال ما شاهد اخراج دیپلماتهای ایرانی از شماری کشورهای منطقه بودیم بعد از آن که عوامل آن کشف شد که برای هدف قرار دادن و بمبگذاری گردهمایی اپوزیسیون ایران در پاریس جاسوسی میکردند.
توطئه دیگری در اوایل ۲۰۱۸ کشف شد که ۳۰۰۰نفر از نفرات ام.یی.کی در آلبانی را هدف قرار داده بودند. آلبانی از اعضای این گروه که پیشتر در عراق زندگی میکردند و زیر تهدیدات نزدیک مستمر از جانب تروریستهای مورد حمایت ایران قرار داشتند استقبال کرد...
برای آن دسته از ما در غرب که سالیان تجربه مقابله با سرطانی در منطقه را که رژیم ایران نمایندگی میکند داریم، به قدرت رسیدن ام.یی.کی هم در داخل و هم خارج فرصت خوبی برای تغییر در ایران برای وضعیتی بهتر را ارائه میدهد. واقعیتهای جدید در صحنه خواستار رویکردی جدید است و به این دلیل ام.یی.کی مستحق حمایت است.