عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور حسن روحانی حدود دو ماه پیش (2اسفند 93) طی یک سخنرانی در جمع سرکردگان نیروی انتظامی، از هزارها میلیارد تومان درآمد حاصل از قاچاق مواد مخدر سخن گفت و فاش کرد که این «پولهای کثیف»، هزینهٴ تبلیغاتی کاندیداهای مجلس ارتجاع را تأمین کرده و به «مجلس و ساختار قدرت» در رژیم راه برده است. رحمانی این اظهارات را که جنجال و سر و صدای زیادی ایجاد کرد، در یک گفتگوی تلویزیونی (11اسفند 93) هم تکرار کرد و در پی آن موجی از «بگم؟ بگم؟» از طرف هر دو باند در رژیم به راه افتاد.
دعواهایی که طی این دو ماه جریان داشت، پس از کش و قوسهای بسیار، به احضار رحمانی فضلی به مجلس ارتجاع ختم شد و او روز یکشنبه 6اردیبهشت به مجلس آمد تا دربارهٴ حرفهایش توضیح بدهد.
یک مرحله از جنگ انتخابات
جلسه روز یکشنبهٴ مجلس ارتجاع یک پرده یا یک مرحله از جنگ دامنهدار دو باند حاکم، بر سر نمایش آتی انتخابات مجلس و خبرگان ارتجاع میباشد؛ نمایشی که قرار است در اسفند ماه آینده برگزار شود و حرفهای رحمانی در مورد پولهای کثیف را هم، بایستی در ارتباط با آن دید، چرا که او بهعنوان وزیر کشور، کارگردان اجرایی نمایش انتخابات است.
به این ترتیب جناحی که رحمانی فضلی وابسته به آن است دورخیز کرده بود تا با علنی کردن این موضوع که اغلب افرادی که اکنون در مجلس جا خوش کردهاند و عمدتاً وابسته به باند ولیفقیه هستند، با استفاده از پولهای کثیف به این کرسی رسیدهاند، آنها را بسوزاند و مهرههای خود را به جای آنها بنشاند. اقدامی که طبعاً واکنش باند رقیب را در پی داشت. از یک طرف عناصر و روزنامههای این باند شروع کردند به افشاگری و پرونده رو کردن؛ کیهان خامنهای (۱/۲/۹۴) تحت عنوان «رد پولهای کثیف» ضمن ارائهٴ برخی نمونهها با نام و نشانهای مشخص نوشت: «هزینههای تبلیغاتی هیچ کاندیدایی بهاندازه هاشمی رفسنجانی سرسامآور نبود». حملات و فاشگوییهایی که روزهای بعد، هم در کیهان و هم در دیگر روزنامههای باند خامنهای ادامه یافت.
کیهان در یادداشت روز (۵/۲/۹۴) تحت عنوان «دورخیز قبیلهٴ ثروت» این سؤال را مطرح کرد که: «چرا دولت در میانه خدمتگزاری به مردم و در حالی که هزاران نیاز ضروری کشور را بیپاسخ بهحال خود رها کرده، به فکر یارکشی انتخاباتی است و در هر پیام و میتینگی از انتخابات و آرزوهای انتخاباتیاش میگوید!؟ … رفتار برخی دولتمردان اینگونه نشان میدهد که آنان مأموریتی برای خود قائل نیستند جز دو چیز؛ مذاکره با آمریکا و مدیریت انتخابات!».
در جلسه علنی مجلس ارتجاع چه گذشت؟
از سوی دیگر، باند ولیفقیه رحمانی فضلی را به مجلس کشاند و با ایجاد جو ارعاب و با عربدهکشی و هیاهو و تهدید به افشاگری متقابل و ایجاد فضای «بگم؟ بگم؟»، کوشید او را مرعوب کرده و به غلط کردم گویی وادار کند. رحمانی در این جلسه بر خلاف آنچه وعده کرده بود، اسمی عنوان نکرد و پرونده مشخصی را نگشود و تنها به ذکر کلیاتی که بسیاری از آنها را قبلاً هم گفته بود، اکتفا کرد. آیا این وضعیت از قبل بین طرفین توافق شده بود یا نه؟ چیزی است که در آینده روشن خواهد شد.
روز بعد روزنامههای هر دو باند رحمانی را از دو طرف زیر ضرب گرفتند، روزنامههای آن باند اظهارات او را «جفت پوچ» ارزیابی کرده و بر سرش کوبیدند. روزنامه جوان نوشت: «پایان ادعایی که 64روز رسانهها، مجلسیان و اصلاحطلبان را سر کار گذاشت!» و کیهان خامنهای هم نتیجه گرفت که «پول کثیفی در کار نبود!».
روزنامههای باند رفسنجانی ـ روحانی نیز با تیترهایی از قبیل: «باخت وزیر در بازی پول کثیف» رحمانی را مورد شماتت قرار دادند، یا با به سخره گرفتن او که «رسانهها» را به تحریف حرفهایش متهم کرده بود، نوشتند: «پولهای کثیف در جیب رسانهها پیدا شد!» و از اینکه آنچه میتوانست «یک نقطه مثبت مهم در کارنامه» او باشد «به یک ضعف سیاسی تبدیل شد که میتواند تبعات منفی برای دولت روحانی داشته باشد» ابراز تأسف نمودند.
برخی همباندیهای رحمانی گفتند: قرار بود جلسه روز یکشنبه 6اردیبهشت غیرعلنی باشد، اما ناگهان به جلسه علنی تبدیل شد. روزنامه اعتماد (۷/۲/۹۴) در گفتگو با رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت کشور پیرامون همین موضوع نوشت: «وزیر کشور بهدلیل علنی بودن جلسه نتوانستند اطلاعات و آمارهای خود را به خوبی ارایه بدهند و به بیانی دست وزیر برای ارایه اطلاعات باز نبود».
روشن است که برگزاری جلسه علنی تصمیمی در حد آخوند ابوترابی نایبرئیس مجلس که آن روز ریاست مجلس را به عهده داشت نیست، بیتردید لاریجانی در جریان این تصمیم بوده و از آنجا که رحمانی فضلی هم آدم لاریجانی است، بنابراین او نیز نمیتواند بیاطلاع بوده باشد و اینکه نامبرده وانمود میکند که گویا دفعتاً با این قضیه روبهرو شده، واقعیت ندارد. کمااینکه غیبت لاریجانی در این جلسه مهم نیز حسابشده بود، او که خوب میداند کجا بخوابد که آب زیرش نرود، از آنجا که میدانست در جلسه آنروز، جنگ مغلوبه خواهد شد، مثل موارد مشابه دیگر، جاخالی داد تا اگر قرار است چیزی خراب شود، روی سر رحمانی فضلی خراب شود، به نظر میرسد رحمانی هم که آن روز دید لاریجانی در مسند ریاست حضور ندارد و پشتش را خالی کرده، ترجیح داد تیغ افشا را فعلاً غلاف کند.
اما در هر حال جلسه 6اردیبهشت مجلس ارتجاع نمود دیگری از شدت و حدت جنگ درون رژیم بر سر «پولهای کثیف» است؛ جنگی که دامنهٴ آن تا بالاترین سطوح نظام را هم در برمیگیرد. سکوت رحمانی فضلی تنها یک وقفه کوتاه در این جنگ است که تا روی صحنه آمدن نمایش انتخابات و البته تا پس از آن هم، پیوسته سیر صعودی طی خواهد کرد و یک بار دیگر این رژیم غرقه در بحران را سراپا تکان خواهد داد.
دعواهایی که طی این دو ماه جریان داشت، پس از کش و قوسهای بسیار، به احضار رحمانی فضلی به مجلس ارتجاع ختم شد و او روز یکشنبه 6اردیبهشت به مجلس آمد تا دربارهٴ حرفهایش توضیح بدهد.
یک مرحله از جنگ انتخابات
جلسه روز یکشنبهٴ مجلس ارتجاع یک پرده یا یک مرحله از جنگ دامنهدار دو باند حاکم، بر سر نمایش آتی انتخابات مجلس و خبرگان ارتجاع میباشد؛ نمایشی که قرار است در اسفند ماه آینده برگزار شود و حرفهای رحمانی در مورد پولهای کثیف را هم، بایستی در ارتباط با آن دید، چرا که او بهعنوان وزیر کشور، کارگردان اجرایی نمایش انتخابات است.
به این ترتیب جناحی که رحمانی فضلی وابسته به آن است دورخیز کرده بود تا با علنی کردن این موضوع که اغلب افرادی که اکنون در مجلس جا خوش کردهاند و عمدتاً وابسته به باند ولیفقیه هستند، با استفاده از پولهای کثیف به این کرسی رسیدهاند، آنها را بسوزاند و مهرههای خود را به جای آنها بنشاند. اقدامی که طبعاً واکنش باند رقیب را در پی داشت. از یک طرف عناصر و روزنامههای این باند شروع کردند به افشاگری و پرونده رو کردن؛ کیهان خامنهای (۱/۲/۹۴) تحت عنوان «رد پولهای کثیف» ضمن ارائهٴ برخی نمونهها با نام و نشانهای مشخص نوشت: «هزینههای تبلیغاتی هیچ کاندیدایی بهاندازه هاشمی رفسنجانی سرسامآور نبود». حملات و فاشگوییهایی که روزهای بعد، هم در کیهان و هم در دیگر روزنامههای باند خامنهای ادامه یافت.
کیهان در یادداشت روز (۵/۲/۹۴) تحت عنوان «دورخیز قبیلهٴ ثروت» این سؤال را مطرح کرد که: «چرا دولت در میانه خدمتگزاری به مردم و در حالی که هزاران نیاز ضروری کشور را بیپاسخ بهحال خود رها کرده، به فکر یارکشی انتخاباتی است و در هر پیام و میتینگی از انتخابات و آرزوهای انتخاباتیاش میگوید!؟ … رفتار برخی دولتمردان اینگونه نشان میدهد که آنان مأموریتی برای خود قائل نیستند جز دو چیز؛ مذاکره با آمریکا و مدیریت انتخابات!».
در جلسه علنی مجلس ارتجاع چه گذشت؟
از سوی دیگر، باند ولیفقیه رحمانی فضلی را به مجلس کشاند و با ایجاد جو ارعاب و با عربدهکشی و هیاهو و تهدید به افشاگری متقابل و ایجاد فضای «بگم؟ بگم؟»، کوشید او را مرعوب کرده و به غلط کردم گویی وادار کند. رحمانی در این جلسه بر خلاف آنچه وعده کرده بود، اسمی عنوان نکرد و پرونده مشخصی را نگشود و تنها به ذکر کلیاتی که بسیاری از آنها را قبلاً هم گفته بود، اکتفا کرد. آیا این وضعیت از قبل بین طرفین توافق شده بود یا نه؟ چیزی است که در آینده روشن خواهد شد.
روز بعد روزنامههای هر دو باند رحمانی را از دو طرف زیر ضرب گرفتند، روزنامههای آن باند اظهارات او را «جفت پوچ» ارزیابی کرده و بر سرش کوبیدند. روزنامه جوان نوشت: «پایان ادعایی که 64روز رسانهها، مجلسیان و اصلاحطلبان را سر کار گذاشت!» و کیهان خامنهای هم نتیجه گرفت که «پول کثیفی در کار نبود!».
روزنامههای باند رفسنجانی ـ روحانی نیز با تیترهایی از قبیل: «باخت وزیر در بازی پول کثیف» رحمانی را مورد شماتت قرار دادند، یا با به سخره گرفتن او که «رسانهها» را به تحریف حرفهایش متهم کرده بود، نوشتند: «پولهای کثیف در جیب رسانهها پیدا شد!» و از اینکه آنچه میتوانست «یک نقطه مثبت مهم در کارنامه» او باشد «به یک ضعف سیاسی تبدیل شد که میتواند تبعات منفی برای دولت روحانی داشته باشد» ابراز تأسف نمودند.
برخی همباندیهای رحمانی گفتند: قرار بود جلسه روز یکشنبه 6اردیبهشت غیرعلنی باشد، اما ناگهان به جلسه علنی تبدیل شد. روزنامه اعتماد (۷/۲/۹۴) در گفتگو با رئیس مرکز اطلاعرسانی وزارت کشور پیرامون همین موضوع نوشت: «وزیر کشور بهدلیل علنی بودن جلسه نتوانستند اطلاعات و آمارهای خود را به خوبی ارایه بدهند و به بیانی دست وزیر برای ارایه اطلاعات باز نبود».
روشن است که برگزاری جلسه علنی تصمیمی در حد آخوند ابوترابی نایبرئیس مجلس که آن روز ریاست مجلس را به عهده داشت نیست، بیتردید لاریجانی در جریان این تصمیم بوده و از آنجا که رحمانی فضلی هم آدم لاریجانی است، بنابراین او نیز نمیتواند بیاطلاع بوده باشد و اینکه نامبرده وانمود میکند که گویا دفعتاً با این قضیه روبهرو شده، واقعیت ندارد. کمااینکه غیبت لاریجانی در این جلسه مهم نیز حسابشده بود، او که خوب میداند کجا بخوابد که آب زیرش نرود، از آنجا که میدانست در جلسه آنروز، جنگ مغلوبه خواهد شد، مثل موارد مشابه دیگر، جاخالی داد تا اگر قرار است چیزی خراب شود، روی سر رحمانی فضلی خراب شود، به نظر میرسد رحمانی هم که آن روز دید لاریجانی در مسند ریاست حضور ندارد و پشتش را خالی کرده، ترجیح داد تیغ افشا را فعلاً غلاف کند.
اما در هر حال جلسه 6اردیبهشت مجلس ارتجاع نمود دیگری از شدت و حدت جنگ درون رژیم بر سر «پولهای کثیف» است؛ جنگی که دامنهٴ آن تا بالاترین سطوح نظام را هم در برمیگیرد. سکوت رحمانی فضلی تنها یک وقفه کوتاه در این جنگ است که تا روی صحنه آمدن نمایش انتخابات و البته تا پس از آن هم، پیوسته سیر صعودی طی خواهد کرد و یک بار دیگر این رژیم غرقه در بحران را سراپا تکان خواهد داد.