جنگ قدرت برای ربودن کرسی ریاستجمهوری مضمون مهمترین عنوانهای روزنامههای حکومتی است. نمایش قدرت و بزرگنمایی تشتت رقیب بیشترین تیترها را به خود اختصاص داده است:
آفتاب یزد: حمایت توأم با یادآوری مطالبات؛ فراکسیون امید هم از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت کرد
آفتاب یزد: مانور وحدت چپ با سمفونی تفرقه راست – در شرایطی که اصلاحطلبان یکصدا از حسن روحانی حمایت نمودند اما جریان اصولگرا به سوی تشتت بیسابقه در حال حرکت است
ابتکار: حمایت لاریجانی از عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصادی، دخالت در انتخابات را مصلحت نمیدانم
تجارت: رئیس مجلس تمام قد از دولت روحانی حمایت کرد؛ تمجید لاریجانی از اجرای اقتصاد مقاومتی
جهان صنعت: اجماع اصلاحطلبان بر روحانی ادامه دارد، «نه» رهبر معنوی جبهه پایداری به جمنا
وحشت از چهارشنبهسوری در تیترهای هماهنگ شده روزنامههای هر دو باند در تأیید کمپینهای حکومتی و پرهیز از نوشتن اسم «چهارشنبه سوری» بارز شده است:
ابتکار: آیا کمپینها به داد کاهش آمار حوادث چهارشنبه آخر سال میرسد؟ نه، با هشتگ
ابتکار: آیا کمپینها به داد کاهش آمار حوادث چهارشنبه آخر سال میرسد؟ نه، با هشتگ
مراسمی که تا چند دهه پیش با افروختن آتش و قاشق زنی انجام میشد حالا بیش از دو دهه است به جنگی تمام عیار تبدیل شده. جنگی که بازنده اصلی آن به راه اندازان آن هستند.
مراسم چهارشنبه آخر سال در حالی امروز برگزار میشود که مدت هاست کمپینهای مختلفی در این زمینه به راه افتاده است؛ از کمپین نه به چهارشنبهسوری خطرناک تا کمپین تحریم ترقه و فشفشه در چهارشنبه سوری.
از ماه گذشته دانشآموزان مدارس بسیاری در تهران پای طومار نه به چهارشنبهسوری را امضا کردند و قول دادند کلیه توصیههای ایمنی و پیشگیرانه در چهارشنبه آخرسال را جدی بگیرند. این دانشآموزان که پس از حادثه پلاسکو و تحت تاثیر این حادثه کمپینی تحت عنوان "نه به چهارشنبه سوری" با شعار «سوختند تا نسوزیم» تشکیل دادند با امضای این طومار اعلام کردهاند که «ما دانشآموزان شهر تهران با هموطنان خود همپیمان شده و در حمایت از آتشنشانان زحمتکش در چهارشنبهسوری امسال شرکت نمیکنیم».
خراسان:آیینه عبرت در نگاه چهارشنبه سوزان
شهروند: نه به چهارشنبه سوزی
همدلی: #نه- به- چهارشنبه -سوری - خطرناک - یادآوری یک قرار
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی مجیز گویی جهانگیری از خامنهای را که از زبان این باند به ولیفقیه ارتجاع ابراز تمکین و سرسپاری کرده است را برجسته کردهاند:
همدلی: اسحاق جهانگیری: وقتی میگویند دولت مقابل رهبری ایستاده غصهدار میشوم
وقایع اتفاقیه: اسحاق جهانگیری: راهی جز تبعیت از رهبری نظام برای عبور از مشکلات وجود ندارد
پس از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی، صحبتهای زیادی مبنیبر نامعلومبودن رابط میان اصلاحطلبان و رهبری نظام مطرح شد اما دو ماه از این اظهارات و ابراز نگرانیها نگذشته بود که اوایل ماه جاری، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری از دیدار خود با رهبری خبر داد. آنطور که جهانگیری از دیدارش نقل کرده است، او بهعنوان چهره مورد وثوق اصلاحطلبان و نظام، این روزها علاوهبر ایفای مسئولیت خود در دولت، مأموریت ویژهیی را برعهده گرفته که برای آینده اصلاحات و کشور دارای اهمیت حیاتی است؛ مسئولیتی که در گذشته، آن را مرحوم هاشمی برعهده داشت. حالا جهانگیری در تازهترین اظهاراتش و در برنامه همایش مشاوران ایثارگران گفت: بهترین ارتباط و تعامل میان رهبر معظم انقلاب و دولت وجود داشته و دارد. دولت معتقد است جز با عزم ملی و تبعیت از رهنمودهای مقاممعظمرهبری، امکانی برای عبور از این چالشها وجود ندارد. معاون اول رئیسجمهوری سپس به برخی چالشهای مهم پیشروی کشور نظیر بیکاری، محیطزیست، نظام بانکی، بودجه دولت و منابع آب اشاره کرد و گفت: حل این مشکلات بزرگ، نیازمند انسجام و عزم ملی است و همه باید در سطوح مختلف کشور در یک جهت برای حل این مسائل قرار بگیریم... جهانگیری با بیان اینکه وقتی جایی میشنوم که میگویند دولت یا رئیسجمهوری مقابل فرمان رهبر معظم انقلاب ایستادگی کردهاند، بهعنوان یک انسان غصهدار میشوم، تصریح کرد: راهی جز انسجام و تبعیت از رهبر معظم انقلاب برای عبور از مشکلات وجود ندارد و همه جریانهای سیاسی کشور، مسئولان و نیروهای مسلح باید در کنار هم قرار گیرند تا بتوانیم از این معضلات عبور کنیم
روزنامههای باند رفسنجانی در میان تخاصمات باندی عنوانهای پوششی چماقدران و اطلاعاتیهای لباسشخصی باند رقیب را برملا کردهاند:
ابتکار: مدتهاست که بخشی از فعالان سیاسی، اجتماعی و ورزشی هجوم و حمله به خبرنگاران را در دستور کار قرار داده و بهعنوان یک استراتژی مؤثراز آن بهره میگیرند. هر بار که از پاسخگویی به افکار عمومی در میمانند و امکان اغناء وجدان اجتماعی را ندارند، با بهانه و بیبهانه یک مقصر را میجویند و کدام دیوار از دیوار خبرنگاران کوتاهتر... مجادله و پاسخگویی به این درشتگوییها و اهانتها، در همان مسیری که دوستان فرهنگی و هنری رفتهاند، نه به صلاح و نه به صواب؛ چه اینکه خبرنگاران در زمره صبورترین اقشار جامعهاند و این را از شغل خود آموخته و باور دارند. اما نمیتوان نسبت به فراگیر شدن اهانت به خبرنگاران بیتفاوت بود و هیچ نگفت.
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی در هشدار به باند رقیب نسبت به خیزشهای اجتماعی در شکاف دعواهایا نتخاباتی ابراز وحشت کردهاند:
جمهوری اسلامی:سرمقاله: تبلیغات نیابتی!
واقعیت این است که برخی افراد، گروهها و رسانهها در هر فرصتی و به هر مناسبتی سرگرم سیاهنمایی و جوسازی علیه نظام اجرایی هستند و با تبلیغات منفی تلاش میکنند جامعه را نسبت بهعملکرد بخشهای مختلف نظام اجرایی بدبین سازند و حتی آنها را به دسیسه و خیانت متهم کنند
فراموش نکنیم که در طول دوران 38ساله گذشته، کم نبودهاند گروهها و جناحهای معارض و مخالف که با اسلام و با اصل انقلاب و نظام در تضاد و تقابل بودهاند و با سمپاشی و سیاهنمایی تلاش میکردند آحاد مردم را از تداوم انقلاب و بهتر شدن اوضاع کشور به کلی مایوس نمایند و با ایجاد تردید و بدبینی، در صفوف مردم نفوذ کنند و خود را دلسوزتر از مسئولان نظام و آگاهتر از آنها به رموز کار معرفی نمایند. کم نبودهاند کسانی که با همین شیوهها و ابزارها، بذر تفرقه و نفاق پاشیدند و کشور را دچار خساراتی کردند که تکرار آن، حتی به اختصار نیز ملالآور است.
جای تعجب است که امروز با آن که به برکت استقامت و هوشمندی ملت، صحنه سیاسی کشور از لوث وجود گروهکهای معاند و محارب در مقیاس وسیعی پاکسازی شده، باز هم کسانی هستند که در لباس دوست و از موضع دلسوزی و با حربه تبلیغات عوامفریبانه و پوپولیستی سعی دارند همان اهداف و برنامهها را به شکل جدیدی، عیناً در سطح کشور و در میان اقشار مختلف جامعه بازسازی و اجرا کنند و چنین وانمود سازند که گویا مصالح کشور و نظام را نمایندگی میکنند. باید دید مایوس کردن مردم و ایجاد فضای مسموم تبلیغاتی در جامعه و دامن زدن به مشکلات، چه نفعی در بردارد؟. ما دشمنان شروری داریم که از هر فرصتی برای مقابله با اصل انقلاب و نظام سوءاستفاده کردهاند و خواهند کرد. طبعاً دشمن، دشمن است و از او غیر از دشمنی و کینه ورزی انتظاری نمیرود. اما از جمع دوستان و یاران و یاوران انقلاب و نظام، هرگز پذیرفته نیست که با ادبیات و رفتارهای دشمن، درباره انقلاب و نظام سخن بگویند و مقابله کنند. با این حساب، دیگر حتی احتیاجی به دشمن هم نیست!... تحریک علیه دولت، عملاً تحریک علیه انقلاب و نظام و کشور بوده و هست. همه باید بپذیریم که دولت و نظام اجرائی، ملک طلق هیچ کس نیست و در نتیجه باید میان تهاجم کینه توزانه علیه دولت و کارگزاران نظام اجرایی با نقد منصفانه تفاوت قائل شد.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی با اشاره به شرایط منطقه و بحرانهای گریبانگیر نظام و تشتت در باند خامنهای، بر ضرورت ادامه مسیر زهرخوران با انتخاب روحانی تأکید شده است:
اعتماد: در شرایط کنونی اصلاحطلبان توانایی و ظرفیت بسیار بیشتری دارند تا از نارضایتیهای موجود کشور به نفع هر نامزد احتمالی خود بهرهبرداری کنند، زیرا عموم مشکلاتی که در این سالها برای مردم ایجاد شده، محصول دولت اصولگرای احمدینژاد است و مردم از دوره اصلاحطلبان جز خاطرههای خوش کمتر چیز دیگری در ذهن دارند.
ولی بهدلیل منافع ملی کشور و خنثی کردن خطراتی که جامعه را تهدید میکند، ترجیح دادند که یک صدا از نامزدی آقای روحانی حمایت کنند
این تصمیم اصلاحطلبان وقتی برجستهتر میشود که میبینیم بخش مهمی از طرف مقابل هر کدام در پی صندلی ریاستجمهوری هستند و در حالی که فقط یک ماه به ثبتنام بیشتر نمانده، هنوز در لیست خود ١٤ نامزد را برای انتخابات دارند! و معلوم نیست که این ١٤ نفر را از میان چند ده نامزد برگزیدهاند؟! به نظر میرسد که خیلیها زنبیل خود را در صف ریاستجمهوری گذاشتهاند و فعلاً مشغول سفرهای استانی شدهاند... متأسفانه تندروهای اصولگرا به دلایل روشن شمشیر خود را علیه دولت از رو بستهاند و این به نفع مصالح ملی و کشور نیست. هر چند میتوان اطمینان داشت که رهبری نظام اجازه نمیدهند که تندروها منافع کشور را قربانی خود کنند، ولی چه بهتر که خودشان ملتزم به قواعد رقابت سیاسی باشند تا اینکه دیگران مانع اقدامات تخریبی آنان شوند.
وقایع اتفاقیه: مسکو به هیچوجه دچار تشتت رفتار سیاسی نیست. آن اکنون با سه مؤلفه در منطقه خاورمیانه در تعامل است؛ ترکیه، ایران و سوریه، پس اگر ترامپ بهدنبال حضور در خاورمیانه است روسیه را باید در معادلاتش لحاظ کند؛ البته باید گفت اگر مسکو در معامله حتی اگر سمت آمریکا و غرب را بگیرد به سه گروگان خود، بهویژهایران نیاز دارد. پس میبینیم تشتتی در سیاستهای روسیه وجود ندارد
مسکو برای تأثیرگذاری در خاورمیانه و معامله با آمریکا باید ایران را مدنظر قرار دهد. این مدنظر قراردادن، یک مسأله دوطرفه دیگرسیاسی است، یعنی هم روسیه باید مواضع خود را با ایران هماهنگ کند و هم تهران باید در قبال برخی مواضع خود انعطاف نشان دهد که یکی از این مواضع، مسأله اسراییل بوده، پس ایران هم بر سر یک دوراهی است؛ یعنی یا باید مسأله صهیونیستها را که از اصول استراتژیک انقلاب است، معتدل کند یا اینکه کمافیالسابق به راه خود ادامه دهد که برگزاری کنفرانس دوروزه دفاع از آرمان فلسطین نشان از ادامه راه قبلی دارد. پس میبینید مشکلات چقدر پیچیده است. درمجموع، دور از ذهن نیست که روسیه در این معامله، طرف آمریکا و غرب را بگیرد زیرا بیش از 40 درصد بازار گاز، 70 درصد محصولات کشاورزی و غذایی خود را به اروپا صادر میکند و همچنین بهدلیل وابستگی بازار تکنولوژیک و الکترونیکش به اروپا و آمریکا، به خود اجازه ازدستدادن چنین بازاری را نمیدهد، پس ایران هم نباید استراتژی خود را معطوف به روسیه قرار دهد و بر او تکیه کند چون روسیه هم در مواردی بسیار بیاعتماد ظاهر شده است اما در کل نمیتوان منکر تغییرات آینده بود که از خروجی معامله مسکو- واشینگتن خارج خواهد شد... برخی از رفتارهایی که ما انجام دادهایم در واقع تحریکی علیه همان برجامی بوده که سعی در انعقادش داشتیم و از آن طرف برخی اقدامات دولت اوباما، مثلاً تمدید تحریمهای دهساله که عامل تحریک این رفتارهای نسنجیده بود، هیچ مغایرتی با برجام نداشت و برخی از همین اظهارنظرهای نسنجیده ما سبب شد که آمریکا رفتار خود را در قبال ایران تندتر کند. ایالاتمتحده برای تحریم ما آنقدر بهانههای خودساخته دارد که نیازی به لغو برجام و مطرحکردن مجدد مسأله هستهیی ندارد؛ مسأله حقوقبشر، حمایت از تروریسم و چالش موشکی، سه محور تحریمی است که دولت ترامپ پیشنویسش را برای تصویب به مجلس سنا و نمایندگان آماده کرده ، پس میبینید این رفتارها چه نتیجهیی در پی دارد. چیزی که در تحلیلها به آن پرداخته نشده، همین شرایط انزوایی تهران است اما استراتژیای که برای رویارویی بسیار مناسب میبینم و متأسفانه با انتقادات بسیاری مواجه شده، سیاست لبخند روحانی است. من معتقدم لبخند او از موشکها بیشتر برد داشته و قدرت بیشتری هم در قیاس با آن دارد، او با همین لبخند، چهره منقبض سیاسی و اقتصادی ایران را در جهان منبسط کرده،
وگرنه کسی مانند جلیلی از اخم صورت تا کلام و رفتارش، فقط محدودیت را برای ایران در پی دارد. محدودیت از نظر من، محدودیت اقتصادی و سیاسی نیست، رفتارهای روحانی چالشهای محدودیتی رفتار اجتماعی مردم را بهسمت تعامل، گفتگو و لبخند کشاند.
در روزنامههای باند خامنهای حمله به ادعاهای باند رفسنجانی- روحانی مضمون مقالات مختلفی است:
کیهان: رشد اقتصادی روی کاغذ ۱۱.۶ درصد. دولت باز هم رکورد شکست!
پس از حدود یک سال خودداری از انتشار آمار رشد اقتصادی سال 94، معاون اقتصادی بانک مرکزی نرخ رشد اقتصادی سال گذشته را منفی ۳.۱ درصد اعلام کرد.
کیهان: بر اساس گزارشهای سازمان بورس، در دوران فعالیت دولت روحانی طی سالهای 92 تا 95 تعداد شرکتهای زیانده بورس تهران از 10 شرکت به 54 شرکت افزایش یافته است و 440 درصد بیشتر شده که نشاندهنده افزایش حدوداً ۴.۵ برابری شرکتهای زیان ده بورس در این دولت میباشد.
واکاوی دقیق عملکرد شرکتهای بورسی در بازار سرمایه طی سالهای فعالیت دولت یازدهم نشان میدهد که شرکتهای زیان ده بورس تهران در دولت حسن روحانی 440 درصد رشد داشتهاند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در سایت سازمان بورس، تعداد شرکتهای دارای زیان یا سود صفر در دی ماه امسال در بورس تهران به 54 شرکت رسیده است، این در حالی است که در پایان سال 92تنها 10 شرکت در بورس تهران زیانده بودهاند.
در روزنامههای علی خامنهای، برجام و انزوای جهانی رژیم اهرم اصلی حمله به دولت حسن روحانی است:
جوان: تغییر کاربری از برجام برای فرار از پاسخگویی
کمتر از70روز مانده به انتخابات، جامعه ایرانی هنوز نتوانسته دستاوردهای «عینی» برجام را احساس کند. دستاوردهای عینی (شعارهای هستهای- تبلیغاتی) که دولت از دستیابی به آن عاجز بوده، «بهبود آنی معیشت مردم»، «لغو کامل تحریمها» و «توسعه روابط تجاری- بانکی با کشورها» است.
هر کدام از اعضای کابینه یازدهم برای «فرار دولت از پاسخگویی» و «دست برتر داشتن رئیسجمهور در مناظرات انتخاباتی» تلاش کردند از دستاوردهای عینی (محقق نشده برجام) عبور و دستاوردهای «شعاری- خیالی» برجام را برجسته کنند. به همین دلیل از اواسط پاییز، به نظر میرسد دولتمردان طبق یک دستورالعمل مشترک عمل و عبارات و موضعگیری «مشابه» و «یکسانی» را اتخاذ کردند که وجه مشترک آنها «تحمیل باورهای غیرواقعی به مردم» است. دولت توافق هستهیی را یک شمشیر دولبه میداند که لبه تیزتر آن به سمت خودی هاست و به همین دلیل تلاش میکند برجام را «تغییر کاربری» بدهد و با ترویج القائات «خیالی» به جامعه، از پاشنه آشیل شدن برجام جلوگیری کند. بر همین اساس دولتمردان جملات ادعایی سابق را تکرار نمیکنند، جملاتی نظیر برجام «اقتصاد را شکوفا کرد»، «محیطزیست را بهبود بخشید»، «بیکاری را مرتفع»، «تورم و رکود را برطرف» کرد و تلاش میکنند عبارات «خیالی» و «غیرقابل اثبات» را بهعنوان دستاوردهای اصلی برجام القا تا جایگاه پرسشگر- پاسخدهنده را عوض کنند. این بدان معناست که دولت تصمیم دارد پاشنهآشیل خود در انتخابات96 (برجام) را تبدیل به «تیر آرش کمانگیر» و نقطه قوت خود جهت پیروزی مجدد در انتخابات کند، به همین دلیل از هماکنون دستاوردهای «موهوم» را بهصورت گسترده مورد توجه قرار داده است... نکته مهم در این باره آن است که دستاوردی «خیالی» برخلاف «عینی» برای جامعه قابل لمس نبوده و قابل رؤیت نیست و تنها کارکرد آن زنده نگهداشتن امید جامعه به تئوری «سازش با غرب= بهبود معیشت و جلوگیری از جنگ» و تضمینکننده یک موفقیت انتخاباتی در اردیبهشت سال 96 برای دولت است.
رسالت: سرمقاله: سرمایهگذاری خارجی و تعامل با جهان
یکی از اهداف دولت یازدهم در سیاست خارجی این بوده که در تعامل با جهان راهی برای سرمایه گذاری خارجی پیدا کند. باید دید آیا موفق بوده است؟ در گام اول برای چنین اهدافی لازم بود که گفتگوهای هستهیی که در دولت گذشته هیچگاه قطع نشد ادامه پیدا کند و ادامه پیدا کرد
نتیجه تلاشهای دولت از برجام سربرآورد. با آن که قبل از انتخابات، رئیسجمهور منتخب ملت 70 درصد مشکلات کشور را ناشی از ضعف و سوء مدیریت میدانست و 30 درصد را مربوط به تحریمها، اما پس از انتخابات همه مشکلات کشور از جمله آب خوردن مردم را هم به تحریمها مربوط دانست. مجموعه تیم هستهیی کشور به مردم قول دادند که تحریمها را بردارند، مردم هم پذیرفتند که هزینه آن را بپردازند...
در طول حیات انقلاب اسلامی قدرتهای جهانی، منطقهای یک حساب و کتاب برای جمهوری اسلامی باز کرده بودند و حریم و حرمت آن را رعایت میکردند اما امروز برخی از دولتهای منطقهیی که قدمت آنها به نیم قرن هم نمیرسد برای ما شاخ و شانه میکشند. از قول و قرار لغو کل تحریمها خبری نیست... آنها میگویند ایران هنوز تحریم بانکی است، وقتی نمیشود 2 دلار از طریق سیستم بانکی جابهجا کرد چطور میشود سرمایهگذاری کرد؟ آنها میگویند وقتی آمریکا هر روز برای ما شاخ و شانه میکشد
و میگوید چرا به ایران رفتید برای سرمایهگذاری، امنیتی برای سرمایهها وجود ندارد.
این اواخر یک لشکر و حشم اقتصادی از سوئد به تهران آمدند و کلی قرارداد هم بستند با آن وضعیت زشت در منزل سفیر سوئد! دو روز بعد که به کشورشان رفتند دولت سوئد طرحی را برای تحریم کشورمان به شورای امنیت برد و دولت و ملت ما را تحقیر کرد. اما یک کلمه از همین حرفهایی که مسئولان دولتی به منتقدان میگویند، حاضر نیستند به آمریکا و اروپا بهخاطر بدعهدی و نقض عهد و ادامه خصومت با ملت ایران بگویند!
آفتاب یزد: حمایت توأم با یادآوری مطالبات؛ فراکسیون امید هم از کاندیداتوری حسن روحانی حمایت کرد
آفتاب یزد: مانور وحدت چپ با سمفونی تفرقه راست – در شرایطی که اصلاحطلبان یکصدا از حسن روحانی حمایت نمودند اما جریان اصولگرا به سوی تشتت بیسابقه در حال حرکت است
ابتکار: حمایت لاریجانی از عملکرد دولت روحانی در حوزه اقتصادی، دخالت در انتخابات را مصلحت نمیدانم
تجارت: رئیس مجلس تمام قد از دولت روحانی حمایت کرد؛ تمجید لاریجانی از اجرای اقتصاد مقاومتی
جهان صنعت: اجماع اصلاحطلبان بر روحانی ادامه دارد، «نه» رهبر معنوی جبهه پایداری به جمنا
وحشت از چهارشنبهسوری در تیترهای هماهنگ شده روزنامههای هر دو باند در تأیید کمپینهای حکومتی و پرهیز از نوشتن اسم «چهارشنبه سوری» بارز شده است:
ابتکار: آیا کمپینها به داد کاهش آمار حوادث چهارشنبه آخر سال میرسد؟ نه، با هشتگ
ابتکار: آیا کمپینها به داد کاهش آمار حوادث چهارشنبه آخر سال میرسد؟ نه، با هشتگ
مراسمی که تا چند دهه پیش با افروختن آتش و قاشق زنی انجام میشد حالا بیش از دو دهه است به جنگی تمام عیار تبدیل شده. جنگی که بازنده اصلی آن به راه اندازان آن هستند.
مراسم چهارشنبه آخر سال در حالی امروز برگزار میشود که مدت هاست کمپینهای مختلفی در این زمینه به راه افتاده است؛ از کمپین نه به چهارشنبهسوری خطرناک تا کمپین تحریم ترقه و فشفشه در چهارشنبه سوری.
از ماه گذشته دانشآموزان مدارس بسیاری در تهران پای طومار نه به چهارشنبهسوری را امضا کردند و قول دادند کلیه توصیههای ایمنی و پیشگیرانه در چهارشنبه آخرسال را جدی بگیرند. این دانشآموزان که پس از حادثه پلاسکو و تحت تاثیر این حادثه کمپینی تحت عنوان "نه به چهارشنبه سوری" با شعار «سوختند تا نسوزیم» تشکیل دادند با امضای این طومار اعلام کردهاند که «ما دانشآموزان شهر تهران با هموطنان خود همپیمان شده و در حمایت از آتشنشانان زحمتکش در چهارشنبهسوری امسال شرکت نمیکنیم».
خراسان:آیینه عبرت در نگاه چهارشنبه سوزان
شهروند: نه به چهارشنبه سوزی
همدلی: #نه- به- چهارشنبه -سوری - خطرناک - یادآوری یک قرار
روزنامههای باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی مجیز گویی جهانگیری از خامنهای را که از زبان این باند به ولیفقیه ارتجاع ابراز تمکین و سرسپاری کرده است را برجسته کردهاند:
همدلی: اسحاق جهانگیری: وقتی میگویند دولت مقابل رهبری ایستاده غصهدار میشوم
وقایع اتفاقیه: اسحاق جهانگیری: راهی جز تبعیت از رهبری نظام برای عبور از مشکلات وجود ندارد
پس از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی، صحبتهای زیادی مبنیبر نامعلومبودن رابط میان اصلاحطلبان و رهبری نظام مطرح شد اما دو ماه از این اظهارات و ابراز نگرانیها نگذشته بود که اوایل ماه جاری، اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری از دیدار خود با رهبری خبر داد. آنطور که جهانگیری از دیدارش نقل کرده است، او بهعنوان چهره مورد وثوق اصلاحطلبان و نظام، این روزها علاوهبر ایفای مسئولیت خود در دولت، مأموریت ویژهیی را برعهده گرفته که برای آینده اصلاحات و کشور دارای اهمیت حیاتی است؛ مسئولیتی که در گذشته، آن را مرحوم هاشمی برعهده داشت. حالا جهانگیری در تازهترین اظهاراتش و در برنامه همایش مشاوران ایثارگران گفت: بهترین ارتباط و تعامل میان رهبر معظم انقلاب و دولت وجود داشته و دارد. دولت معتقد است جز با عزم ملی و تبعیت از رهنمودهای مقاممعظمرهبری، امکانی برای عبور از این چالشها وجود ندارد. معاون اول رئیسجمهوری سپس به برخی چالشهای مهم پیشروی کشور نظیر بیکاری، محیطزیست، نظام بانکی، بودجه دولت و منابع آب اشاره کرد و گفت: حل این مشکلات بزرگ، نیازمند انسجام و عزم ملی است و همه باید در سطوح مختلف کشور در یک جهت برای حل این مسائل قرار بگیریم... جهانگیری با بیان اینکه وقتی جایی میشنوم که میگویند دولت یا رئیسجمهوری مقابل فرمان رهبر معظم انقلاب ایستادگی کردهاند، بهعنوان یک انسان غصهدار میشوم، تصریح کرد: راهی جز انسجام و تبعیت از رهبر معظم انقلاب برای عبور از مشکلات وجود ندارد و همه جریانهای سیاسی کشور، مسئولان و نیروهای مسلح باید در کنار هم قرار گیرند تا بتوانیم از این معضلات عبور کنیم
روزنامههای باند رفسنجانی در میان تخاصمات باندی عنوانهای پوششی چماقدران و اطلاعاتیهای لباسشخصی باند رقیب را برملا کردهاند:
ابتکار: مدتهاست که بخشی از فعالان سیاسی، اجتماعی و ورزشی هجوم و حمله به خبرنگاران را در دستور کار قرار داده و بهعنوان یک استراتژی مؤثراز آن بهره میگیرند. هر بار که از پاسخگویی به افکار عمومی در میمانند و امکان اغناء وجدان اجتماعی را ندارند، با بهانه و بیبهانه یک مقصر را میجویند و کدام دیوار از دیوار خبرنگاران کوتاهتر... مجادله و پاسخگویی به این درشتگوییها و اهانتها، در همان مسیری که دوستان فرهنگی و هنری رفتهاند، نه به صلاح و نه به صواب؛ چه اینکه خبرنگاران در زمره صبورترین اقشار جامعهاند و این را از شغل خود آموخته و باور دارند. اما نمیتوان نسبت به فراگیر شدن اهانت به خبرنگاران بیتفاوت بود و هیچ نگفت.
روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی در هشدار به باند رقیب نسبت به خیزشهای اجتماعی در شکاف دعواهایا نتخاباتی ابراز وحشت کردهاند:
جمهوری اسلامی:سرمقاله: تبلیغات نیابتی!
واقعیت این است که برخی افراد، گروهها و رسانهها در هر فرصتی و به هر مناسبتی سرگرم سیاهنمایی و جوسازی علیه نظام اجرایی هستند و با تبلیغات منفی تلاش میکنند جامعه را نسبت بهعملکرد بخشهای مختلف نظام اجرایی بدبین سازند و حتی آنها را به دسیسه و خیانت متهم کنند
فراموش نکنیم که در طول دوران 38ساله گذشته، کم نبودهاند گروهها و جناحهای معارض و مخالف که با اسلام و با اصل انقلاب و نظام در تضاد و تقابل بودهاند و با سمپاشی و سیاهنمایی تلاش میکردند آحاد مردم را از تداوم انقلاب و بهتر شدن اوضاع کشور به کلی مایوس نمایند و با ایجاد تردید و بدبینی، در صفوف مردم نفوذ کنند و خود را دلسوزتر از مسئولان نظام و آگاهتر از آنها به رموز کار معرفی نمایند. کم نبودهاند کسانی که با همین شیوهها و ابزارها، بذر تفرقه و نفاق پاشیدند و کشور را دچار خساراتی کردند که تکرار آن، حتی به اختصار نیز ملالآور است.
جای تعجب است که امروز با آن که به برکت استقامت و هوشمندی ملت، صحنه سیاسی کشور از لوث وجود گروهکهای معاند و محارب در مقیاس وسیعی پاکسازی شده، باز هم کسانی هستند که در لباس دوست و از موضع دلسوزی و با حربه تبلیغات عوامفریبانه و پوپولیستی سعی دارند همان اهداف و برنامهها را به شکل جدیدی، عیناً در سطح کشور و در میان اقشار مختلف جامعه بازسازی و اجرا کنند و چنین وانمود سازند که گویا مصالح کشور و نظام را نمایندگی میکنند. باید دید مایوس کردن مردم و ایجاد فضای مسموم تبلیغاتی در جامعه و دامن زدن به مشکلات، چه نفعی در بردارد؟. ما دشمنان شروری داریم که از هر فرصتی برای مقابله با اصل انقلاب و نظام سوءاستفاده کردهاند و خواهند کرد. طبعاً دشمن، دشمن است و از او غیر از دشمنی و کینه ورزی انتظاری نمیرود. اما از جمع دوستان و یاران و یاوران انقلاب و نظام، هرگز پذیرفته نیست که با ادبیات و رفتارهای دشمن، درباره انقلاب و نظام سخن بگویند و مقابله کنند. با این حساب، دیگر حتی احتیاجی به دشمن هم نیست!... تحریک علیه دولت، عملاً تحریک علیه انقلاب و نظام و کشور بوده و هست. همه باید بپذیریم که دولت و نظام اجرائی، ملک طلق هیچ کس نیست و در نتیجه باید میان تهاجم کینه توزانه علیه دولت و کارگزاران نظام اجرایی با نقد منصفانه تفاوت قائل شد.
در روزنامههای باند رفسنجانی-روحانی با اشاره به شرایط منطقه و بحرانهای گریبانگیر نظام و تشتت در باند خامنهای، بر ضرورت ادامه مسیر زهرخوران با انتخاب روحانی تأکید شده است:
اعتماد: در شرایط کنونی اصلاحطلبان توانایی و ظرفیت بسیار بیشتری دارند تا از نارضایتیهای موجود کشور به نفع هر نامزد احتمالی خود بهرهبرداری کنند، زیرا عموم مشکلاتی که در این سالها برای مردم ایجاد شده، محصول دولت اصولگرای احمدینژاد است و مردم از دوره اصلاحطلبان جز خاطرههای خوش کمتر چیز دیگری در ذهن دارند.
ولی بهدلیل منافع ملی کشور و خنثی کردن خطراتی که جامعه را تهدید میکند، ترجیح دادند که یک صدا از نامزدی آقای روحانی حمایت کنند
این تصمیم اصلاحطلبان وقتی برجستهتر میشود که میبینیم بخش مهمی از طرف مقابل هر کدام در پی صندلی ریاستجمهوری هستند و در حالی که فقط یک ماه به ثبتنام بیشتر نمانده، هنوز در لیست خود ١٤ نامزد را برای انتخابات دارند! و معلوم نیست که این ١٤ نفر را از میان چند ده نامزد برگزیدهاند؟! به نظر میرسد که خیلیها زنبیل خود را در صف ریاستجمهوری گذاشتهاند و فعلاً مشغول سفرهای استانی شدهاند... متأسفانه تندروهای اصولگرا به دلایل روشن شمشیر خود را علیه دولت از رو بستهاند و این به نفع مصالح ملی و کشور نیست. هر چند میتوان اطمینان داشت که رهبری نظام اجازه نمیدهند که تندروها منافع کشور را قربانی خود کنند، ولی چه بهتر که خودشان ملتزم به قواعد رقابت سیاسی باشند تا اینکه دیگران مانع اقدامات تخریبی آنان شوند.
وقایع اتفاقیه: مسکو به هیچوجه دچار تشتت رفتار سیاسی نیست. آن اکنون با سه مؤلفه در منطقه خاورمیانه در تعامل است؛ ترکیه، ایران و سوریه، پس اگر ترامپ بهدنبال حضور در خاورمیانه است روسیه را باید در معادلاتش لحاظ کند؛ البته باید گفت اگر مسکو در معامله حتی اگر سمت آمریکا و غرب را بگیرد به سه گروگان خود، بهویژهایران نیاز دارد. پس میبینیم تشتتی در سیاستهای روسیه وجود ندارد
مسکو برای تأثیرگذاری در خاورمیانه و معامله با آمریکا باید ایران را مدنظر قرار دهد. این مدنظر قراردادن، یک مسأله دوطرفه دیگرسیاسی است، یعنی هم روسیه باید مواضع خود را با ایران هماهنگ کند و هم تهران باید در قبال برخی مواضع خود انعطاف نشان دهد که یکی از این مواضع، مسأله اسراییل بوده، پس ایران هم بر سر یک دوراهی است؛ یعنی یا باید مسأله صهیونیستها را که از اصول استراتژیک انقلاب است، معتدل کند یا اینکه کمافیالسابق به راه خود ادامه دهد که برگزاری کنفرانس دوروزه دفاع از آرمان فلسطین نشان از ادامه راه قبلی دارد. پس میبینید مشکلات چقدر پیچیده است. درمجموع، دور از ذهن نیست که روسیه در این معامله، طرف آمریکا و غرب را بگیرد زیرا بیش از 40 درصد بازار گاز، 70 درصد محصولات کشاورزی و غذایی خود را به اروپا صادر میکند و همچنین بهدلیل وابستگی بازار تکنولوژیک و الکترونیکش به اروپا و آمریکا، به خود اجازه ازدستدادن چنین بازاری را نمیدهد، پس ایران هم نباید استراتژی خود را معطوف به روسیه قرار دهد و بر او تکیه کند چون روسیه هم در مواردی بسیار بیاعتماد ظاهر شده است اما در کل نمیتوان منکر تغییرات آینده بود که از خروجی معامله مسکو- واشینگتن خارج خواهد شد... برخی از رفتارهایی که ما انجام دادهایم در واقع تحریکی علیه همان برجامی بوده که سعی در انعقادش داشتیم و از آن طرف برخی اقدامات دولت اوباما، مثلاً تمدید تحریمهای دهساله که عامل تحریک این رفتارهای نسنجیده بود، هیچ مغایرتی با برجام نداشت و برخی از همین اظهارنظرهای نسنجیده ما سبب شد که آمریکا رفتار خود را در قبال ایران تندتر کند. ایالاتمتحده برای تحریم ما آنقدر بهانههای خودساخته دارد که نیازی به لغو برجام و مطرحکردن مجدد مسأله هستهیی ندارد؛ مسأله حقوقبشر، حمایت از تروریسم و چالش موشکی، سه محور تحریمی است که دولت ترامپ پیشنویسش را برای تصویب به مجلس سنا و نمایندگان آماده کرده ، پس میبینید این رفتارها چه نتیجهیی در پی دارد. چیزی که در تحلیلها به آن پرداخته نشده، همین شرایط انزوایی تهران است اما استراتژیای که برای رویارویی بسیار مناسب میبینم و متأسفانه با انتقادات بسیاری مواجه شده، سیاست لبخند روحانی است. من معتقدم لبخند او از موشکها بیشتر برد داشته و قدرت بیشتری هم در قیاس با آن دارد، او با همین لبخند، چهره منقبض سیاسی و اقتصادی ایران را در جهان منبسط کرده،
وگرنه کسی مانند جلیلی از اخم صورت تا کلام و رفتارش، فقط محدودیت را برای ایران در پی دارد. محدودیت از نظر من، محدودیت اقتصادی و سیاسی نیست، رفتارهای روحانی چالشهای محدودیتی رفتار اجتماعی مردم را بهسمت تعامل، گفتگو و لبخند کشاند.
در روزنامههای باند خامنهای حمله به ادعاهای باند رفسنجانی- روحانی مضمون مقالات مختلفی است:
کیهان: رشد اقتصادی روی کاغذ ۱۱.۶ درصد. دولت باز هم رکورد شکست!
پس از حدود یک سال خودداری از انتشار آمار رشد اقتصادی سال 94، معاون اقتصادی بانک مرکزی نرخ رشد اقتصادی سال گذشته را منفی ۳.۱ درصد اعلام کرد.
کیهان: بر اساس گزارشهای سازمان بورس، در دوران فعالیت دولت روحانی طی سالهای 92 تا 95 تعداد شرکتهای زیانده بورس تهران از 10 شرکت به 54 شرکت افزایش یافته است و 440 درصد بیشتر شده که نشاندهنده افزایش حدوداً ۴.۵ برابری شرکتهای زیان ده بورس در این دولت میباشد.
واکاوی دقیق عملکرد شرکتهای بورسی در بازار سرمایه طی سالهای فعالیت دولت یازدهم نشان میدهد که شرکتهای زیان ده بورس تهران در دولت حسن روحانی 440 درصد رشد داشتهاند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده در سایت سازمان بورس، تعداد شرکتهای دارای زیان یا سود صفر در دی ماه امسال در بورس تهران به 54 شرکت رسیده است، این در حالی است که در پایان سال 92تنها 10 شرکت در بورس تهران زیانده بودهاند.
در روزنامههای علی خامنهای، برجام و انزوای جهانی رژیم اهرم اصلی حمله به دولت حسن روحانی است:
جوان: تغییر کاربری از برجام برای فرار از پاسخگویی
کمتر از70روز مانده به انتخابات، جامعه ایرانی هنوز نتوانسته دستاوردهای «عینی» برجام را احساس کند. دستاوردهای عینی (شعارهای هستهای- تبلیغاتی) که دولت از دستیابی به آن عاجز بوده، «بهبود آنی معیشت مردم»، «لغو کامل تحریمها» و «توسعه روابط تجاری- بانکی با کشورها» است.
هر کدام از اعضای کابینه یازدهم برای «فرار دولت از پاسخگویی» و «دست برتر داشتن رئیسجمهور در مناظرات انتخاباتی» تلاش کردند از دستاوردهای عینی (محقق نشده برجام) عبور و دستاوردهای «شعاری- خیالی» برجام را برجسته کنند. به همین دلیل از اواسط پاییز، به نظر میرسد دولتمردان طبق یک دستورالعمل مشترک عمل و عبارات و موضعگیری «مشابه» و «یکسانی» را اتخاذ کردند که وجه مشترک آنها «تحمیل باورهای غیرواقعی به مردم» است. دولت توافق هستهیی را یک شمشیر دولبه میداند که لبه تیزتر آن به سمت خودی هاست و به همین دلیل تلاش میکند برجام را «تغییر کاربری» بدهد و با ترویج القائات «خیالی» به جامعه، از پاشنه آشیل شدن برجام جلوگیری کند. بر همین اساس دولتمردان جملات ادعایی سابق را تکرار نمیکنند، جملاتی نظیر برجام «اقتصاد را شکوفا کرد»، «محیطزیست را بهبود بخشید»، «بیکاری را مرتفع»، «تورم و رکود را برطرف» کرد و تلاش میکنند عبارات «خیالی» و «غیرقابل اثبات» را بهعنوان دستاوردهای اصلی برجام القا تا جایگاه پرسشگر- پاسخدهنده را عوض کنند. این بدان معناست که دولت تصمیم دارد پاشنهآشیل خود در انتخابات96 (برجام) را تبدیل به «تیر آرش کمانگیر» و نقطه قوت خود جهت پیروزی مجدد در انتخابات کند، به همین دلیل از هماکنون دستاوردهای «موهوم» را بهصورت گسترده مورد توجه قرار داده است... نکته مهم در این باره آن است که دستاوردی «خیالی» برخلاف «عینی» برای جامعه قابل لمس نبوده و قابل رؤیت نیست و تنها کارکرد آن زنده نگهداشتن امید جامعه به تئوری «سازش با غرب= بهبود معیشت و جلوگیری از جنگ» و تضمینکننده یک موفقیت انتخاباتی در اردیبهشت سال 96 برای دولت است.
رسالت: سرمقاله: سرمایهگذاری خارجی و تعامل با جهان
یکی از اهداف دولت یازدهم در سیاست خارجی این بوده که در تعامل با جهان راهی برای سرمایه گذاری خارجی پیدا کند. باید دید آیا موفق بوده است؟ در گام اول برای چنین اهدافی لازم بود که گفتگوهای هستهیی که در دولت گذشته هیچگاه قطع نشد ادامه پیدا کند و ادامه پیدا کرد
نتیجه تلاشهای دولت از برجام سربرآورد. با آن که قبل از انتخابات، رئیسجمهور منتخب ملت 70 درصد مشکلات کشور را ناشی از ضعف و سوء مدیریت میدانست و 30 درصد را مربوط به تحریمها، اما پس از انتخابات همه مشکلات کشور از جمله آب خوردن مردم را هم به تحریمها مربوط دانست. مجموعه تیم هستهیی کشور به مردم قول دادند که تحریمها را بردارند، مردم هم پذیرفتند که هزینه آن را بپردازند...
در طول حیات انقلاب اسلامی قدرتهای جهانی، منطقهای یک حساب و کتاب برای جمهوری اسلامی باز کرده بودند و حریم و حرمت آن را رعایت میکردند اما امروز برخی از دولتهای منطقهیی که قدمت آنها به نیم قرن هم نمیرسد برای ما شاخ و شانه میکشند. از قول و قرار لغو کل تحریمها خبری نیست... آنها میگویند ایران هنوز تحریم بانکی است، وقتی نمیشود 2 دلار از طریق سیستم بانکی جابهجا کرد چطور میشود سرمایهگذاری کرد؟ آنها میگویند وقتی آمریکا هر روز برای ما شاخ و شانه میکشد
و میگوید چرا به ایران رفتید برای سرمایهگذاری، امنیتی برای سرمایهها وجود ندارد.
این اواخر یک لشکر و حشم اقتصادی از سوئد به تهران آمدند و کلی قرارداد هم بستند با آن وضعیت زشت در منزل سفیر سوئد! دو روز بعد که به کشورشان رفتند دولت سوئد طرحی را برای تحریم کشورمان به شورای امنیت برد و دولت و ملت ما را تحقیر کرد. اما یک کلمه از همین حرفهایی که مسئولان دولتی به منتقدان میگویند، حاضر نیستند به آمریکا و اروپا بهخاطر بدعهدی و نقض عهد و ادامه خصومت با ملت ایران بگویند!