حمزه خطیب،
این پسر کی بود؟ چهطور با انقلاب تغییر کرد و چهطور زندگی کوتاهش به چنین پایان تراژیکی ختم شد؟ او میگفت در حالی که کودکان درعا محاصره هستند و غذا ندارند من چطور غذا بخورم:
با لحظات پایانی او همراه میشویم
گزارش:
یکی از بستگان حمزه الخطیب به سی.ان.ان.اطلاعات جدیدی درباره او ارائه داده است: مشخصات این خویشاوند حمزه برای حفاظت از خود او و خانوادهاش فاش نمیشود یکی از بستگان حمزه خطیب نوجوان سوری اطلاع یافت که حمزه در زندان بهسر میبرد؛ او به آنجا رفت و دید که حمزه زنده است؛ مقامها به او گفتند، دو روز دیگر برمیگردد. دو روز بعد به او گفتند که خانواده باید به بیمارستان برود. آنها به بیمارستان رفتند و یک جسد به آنها تحویل داده شد. تصاویر دردناکی که در یوتیوب منتشر شد... جسد متلاشی و مثله شده حمزه را نشان میدهد.
به گفته این خویشاوند حمزه، مادرش بهشدت افسرده شد؛ اما بعد فریاد شادی سرکشید که پسرش به یک شهید تبدیل شده است. حمزه بهمدت دو روز بهنحو وحشیانهیی شکنجه شد؛ چون مقامها از اینکه خانوادهاش توانسته بود او را ردیابی کند، خشمگین بودند.
(خویشاوند حمزه) گفت، او جوانترین بچه در میان شش فرزند این خانواده بود؛ فقط سیزده سال سن داشت، اما بلوغ یک فرد سی ساله در او بهچشم میخورد. او همواره در تظاهراتها برای در همشکستن محاصره درعا شرکت میکرد. (خانواده او اهل حومه درعا هستند). در برخی مواقع او حاضر نمیشد غذا بخورد و به والدینش میگفت، وقتی اینهمه کودک داخل درعا از محاصره رنج میبرند، غیرمنصفانه است که او به غذا دسترسی داشته باشد. او روزی آرزو داشت مأمور پلیس بشود؛ اما به گفته خویشاوند او، وقتی بیرحمی پلیس علیه تظاهرکنندگان را دید، نظرش تغییر کرد و دیگر نمیدانست که میخواهد چه کاره بشود؛ اما الآن ما میدانیم... که او بهعنوان سمبل قیام سوریه ظهور کرده است.
این پسر کی بود؟ چهطور با انقلاب تغییر کرد و چهطور زندگی کوتاهش به چنین پایان تراژیکی ختم شد؟ او میگفت در حالی که کودکان درعا محاصره هستند و غذا ندارند من چطور غذا بخورم:
با لحظات پایانی او همراه میشویم
گزارش:
یکی از بستگان حمزه الخطیب به سی.ان.ان.اطلاعات جدیدی درباره او ارائه داده است: مشخصات این خویشاوند حمزه برای حفاظت از خود او و خانوادهاش فاش نمیشود یکی از بستگان حمزه خطیب نوجوان سوری اطلاع یافت که حمزه در زندان بهسر میبرد؛ او به آنجا رفت و دید که حمزه زنده است؛ مقامها به او گفتند، دو روز دیگر برمیگردد. دو روز بعد به او گفتند که خانواده باید به بیمارستان برود. آنها به بیمارستان رفتند و یک جسد به آنها تحویل داده شد. تصاویر دردناکی که در یوتیوب منتشر شد... جسد متلاشی و مثله شده حمزه را نشان میدهد.
به گفته این خویشاوند حمزه، مادرش بهشدت افسرده شد؛ اما بعد فریاد شادی سرکشید که پسرش به یک شهید تبدیل شده است. حمزه بهمدت دو روز بهنحو وحشیانهیی شکنجه شد؛ چون مقامها از اینکه خانوادهاش توانسته بود او را ردیابی کند، خشمگین بودند.
(خویشاوند حمزه) گفت، او جوانترین بچه در میان شش فرزند این خانواده بود؛ فقط سیزده سال سن داشت، اما بلوغ یک فرد سی ساله در او بهچشم میخورد. او همواره در تظاهراتها برای در همشکستن محاصره درعا شرکت میکرد. (خانواده او اهل حومه درعا هستند). در برخی مواقع او حاضر نمیشد غذا بخورد و به والدینش میگفت، وقتی اینهمه کودک داخل درعا از محاصره رنج میبرند، غیرمنصفانه است که او به غذا دسترسی داشته باشد. او روزی آرزو داشت مأمور پلیس بشود؛ اما به گفته خویشاوند او، وقتی بیرحمی پلیس علیه تظاهرکنندگان را دید، نظرش تغییر کرد و دیگر نمیدانست که میخواهد چه کاره بشود؛ اما الآن ما میدانیم... که او بهعنوان سمبل قیام سوریه ظهور کرده است.