728 x 90

جاودانگی و درگذشت قهرمان پاکباز مجاهد خلق سید حسن موسوی در آلبانی

مجاهد خلق حسن موسوی
مجاهد خلق حسن موسوی

جاودانگی قهرمان پاکباز مجاهد خلق سید حسن موسوی در آلبانی

قهرمان پاکباز مجاهد خلق حسن موسوی پس از ۴۱سال رزم و مجاهدت در صفوف مجاهدین در اثر بیماری و عارضه ریوی در آلبانی درگذشت و به‌یاران شهید و صدیقش پیوست

سیدحسن موسوی الملکی فرزند غیور مردم مرند متولد ۱۳۳۰ در سال۱۳۵۷ هنگامی که دانشجوی علوم سیاسی و اقتصاد در ترکیه بود، درس و دانشگاه را رها کرد و به‌ایران بازگشت تا در قیامهای ضدسلطنتی شرکت کند. خودش در این مورد نوشته است:

«شور و شوق آزادی ایران اجازهٔ ادامهٔ تحصیل نداد... بالاخره در سال۵۷ از ادامهٔ تحصیل دست کشیدم و جهت پیوستن به‌رود خروشان خلق به‌ایران برگشتم... نمی‌دانستم مجاهدین هستند و اسلام ناب محمدی ایدئولوژی آنها است. در جریان انقلاب ضدسلطنتی با مجاهدی آشنا شدم و باید اذعان که بعد از شناخت مجاهدین گم‌شدهٔ خودم را پیدا کردم و شرف و انسانیت خودم را مدیون مجاهدین هستم».

حسن موسوی بعد از انقلاب ضدسلطنتی وارد ستاد مجاهدین در تبریز شد و در راه‌اندازی انجمن کارمندان مسلمان تبریز نقش فعال داشت.

سید حسن موسوی:

«یک خاطره‌ای از برادر شهیدمون شهید قهرمان مهدی فتح الله نژاد در سال۵۸ داشتم ما اون موقع متشکل نبودیم کارمند بودیم تو تبریز یه روز پنجشنبه بعدازظهر بود برادر مهدی من رو صدا کرد که بیا ستاد کارت دارم. رفتیم یه اتاقی بود با هم نشستیم شروع کرد از تشکیلات و انسجام و خلاصه توضیحات تشکیلاتی دادن ما که مشکل نداشتیم منتظر بودم که میخواد چی بگه بعد اون خلاصه گفتش که میخوایم انجمن کارمندان مسلمان تبریز رو راه‌اندازی کنیم که طبعاً ما استقبال کردیم و گفت من اطلاعیه می‌نویسم و آدرس میدم تو ببر پخش کن و بچه‌ها رو وصل کن که یه زمان مشخصی برای نشست گذاشت که من با اون موقع شور و شوقی که اون موقع داشتیم با رهنمودهای برادر مهدی رفتیم این بچه‌ها را از ادارات مختلف این اطلاعیه را دادیم و جمع‌وجور کردیم و دو سه روز بعدش قرار گذاشتیم اولین نشست انجمن کارمندان مسلمان تبریز رو ۳.۵۸ خود برادر مهدی گذاشت».

حسن در دوران مبارزه سیاسی با حاکمیت خمینی تمام توان و امکاناتش را در خدمت انجام مسئولیتهایش قرار داد. در دست‌نوشته‌هایی که از او باقی مانده در این مورد نوشته است:

«تا ۳۰خرداد سال۶۰ همهٔ امکانات مادی و شغلیم در اختیار سازمان بود و موفق شدم به‌غیر از یک نفر بقیهٔ افراد خانواده‌ام را سیاسی و هوادار مجاهدین نمایم که در این راه مادر و خواهرم و برادرم شهید شدند و خودم در فاز سیاسی دستگیر و به‌مدت ۱۰روز زندانی بودم و به‌علت شکنجه دو تا از دنده‌هایم در این جریان شکست... بعد از ۳۰خرداد به‌زندگی مخفی روی‌آوردم. تا پائیز ۶۰ خانه‌ام یکی از پایگاههای اصلی در تبریز بود و خودم با امکاناتم در امر پشتیبانی بودم و در خانه‌ام نشریهٔ مجاهد چاپ و تکثیر می‌شد».

مجاهد خلق حسن موسوی در سال۱۳۶۶ به اشرف منتقل شد و از آن پس در صفوف نخستین تمامی نبردهای ارتش آزادیبخش ملی ایران شرکت داشت.

با عبور از انقلاب رهایی‌بخش ایدئولوژیک حسن قهرمان دوران نوینی از زندگی انقلابی و تشکیلاتی خود را آغاز کرد. خودش بارها می‌گفت تا همیشه خودم را وامدار خواهر مریم می‌دانم که با انقلابش ما را وارد دوران نوینی از مبارز با رژیم جهل و جنایت آخوندها و برای رهایی ایران و ایرانی کرد.

مجاهد خلق حسن موسوی در دوران ۱۴ساله پایداری پرشکوه در اشرف و لیبرتی نیز همواره در صفوف مقدم رویارویی با وحوش نیروی تروریستی قدس به‌سرکردگی جلاد قاسم سلیمانی قرار داشت و در لیبرتی نیز با مقابله با موشک‌بارانهای مهیب این جنایتکاران همیشه فعال و حاضر به‌جنگ بود. این روحیه شورشی و عملکرد انقلابی در دست‌نوشته‌های او موج می‌زند. او در نقشه مسیرش در سال۱۳۹۱ در بحبوحهٔ فشارهای ارتجاعی و استعماری و حملات وحوش خامنه‌ای نوشت:

«در این دوران پرفتنه و نیرنگ که در احاطه دشمنان مختلف محصور هستیم برمن مجاهد واجب و ضروری است آماده مرحله جدیدی از رزم و رنج و شهادت باشم... . «هیهات مناالذله». یقین دارم در دنیا و آخرت این بهترین، شایسته‌ترین، ‌خداپسندانه‌ترین، با شکوه‌ترین، مردمی‌ترین با عزت و شرف‌ترین، حق‌ترین و انقلابی‌ترین با افتخارترین با غرورترین راه است که انتخاب کرده‌ام و برای روسفیدی پیش خدا و خلق به پیش خواهم شتافت. و در هر شرایطی آماده ایفای وظیفه‌ام تحت رهبری برادر مسعود و خواهر مریم هستم.

در سال۹۵ مجاهد صدیق حسن موسوی در اوجی تازه از عزم واراده و انتخاب نقشه مسیرش را چنین ترسیم کرد:

«خداوند در قرآن گفته حال قومی را تغییر نمی‌دهم الا این‌که خودشان تغییر کنند. با الهام از این آیه مقدس تصمیم به تغییر خودم طبق رهنمود های خواهر مریم و برادر گرفتم و این را انتخاب کردم مجاهدی تمام‌عیار بدهکار مایه‌گذار و جنگنده در راه خدا و خلق و روسفید در پیش رهبری باشم. در برابر سختی‌ها به خدا توکل کنم و فراموش نمی‌کنم خداوند گفته کمک‌کار صابرین هستم. نکته آخر این‌که مبارزه آرمانی از عمق وجود فرد می‌جوشد من این را انتخاب کردم و در راه و در این راه از همه چیزم گذشته‌ام و طی سالیان بهایش را پرداخته‌ام. یکسویه پرداخت خواهم کرد تا پیش خدا و خلق روسپید باشم و با این آرمان با رهبری خواهر مریم و برادر مسعود چراغ زندگی‌ام خاموش شود یعنی مجاهد بمانم و مجاهد بمیرم تا نسلهای آینده حاصل مجاهدت این نسل را ببینند. پیش به سوی جامعه بی‌طبقه توحیدی».

مجاهد پاکباز سید حسن موسوی مادر، خواهر و برادرش را با آرمانهای مجاهدین آشنا کرد به‌طوری که نام آنها در زمرهٴ شهیدان پرافتخار مجاهدین خلق ایران ثبت شده است.

مادر مجاهدش خدیجه مدنی (مادر موسوی) اهل مرند دارای ۸فرزند، مستمراً در مأموریت‌های سازمانی تسلیحات و مهمات را برای تیم‌های عملیاتی بین ارومیه و تهران جابه‌جا می‌کرد و در هر مأموریت آماده شهادت بود. مادر موسوی در سال۱۳۶۵ در ۵۹سالگی در تبریز توسط دژخیمان خمینی اعدام شد.

ناهید موسوی خواهر کوچکتر حسن، در مهر ۱۳۶۱ در ۱۸سالگی در درگیری با پاسداران خمینی در رشت به‌شهادت رسید. از این پیش‌تر او در درگیری دیگری با زخمی کردن یک پاسدار از دست وی گریخت.

مجاهد شهید حسین حیدری، همسر ناهید موسوی در مهر ۱۳۶۱ در رشت توسط دژخیمان خمینی تیرباران شد. مجاهد خلق حسین حیدری فرزند قهرمان مردم زنجان در زمان شهادت ۲۶ساله بود

برادر کوچکتر حسن به نام حسین موسوی یک قهرمان دیگر مجاهد خلق فرزند دلاور مردم مرند در سال۵۹ در تبریز دستگیر شد و پس از چند ماه آزاد گردید و به ارومیه رفت. اما در ۵مهر ۱۳۶۰ در ارومیه دستگیر و ۲۰روز زیر شکنجه بود. دژخیمان پس از ۲۰روز شکنجه انگشتان این قهرمان را بریدند و او را با انگشتان بریده تیرباران کردند.

 

پیام تسلیت خانم مریم رجوی

سلام بر مجاهد صدیق اشرفی حسن موسوی که بعد از ۴۱سال رزم و مجاهدت مستمر با رژیم ضدبشری آخوندها، سرفراز و رستگار شد.

او که فرزند دلاور مردم مرند بود، از دوران قیامهای مردمی برای سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی پای در راه مجاهدت برای آزادی نهاد و در تمامی مراحل نبرد با ارتجاع و استبداد دینی در صفوف مجاهدین و ارتش آزادی خالصانه جنگید و تا به آخر به عهدش با خدا و خلق وفا کرد.

درود بر او و بر برادر و خواهر و مادر قهرمانش که به دست دژخیمان خمینی به‌شهادت رسیدند.

درگذشت مجاهد پاکباز حسن موسوی را به مجاهدین در اشرف۳ و نسل شورشگران در مرند و تبریز تسلیت می‌گویم.

به‌راستی که خانواده موسوی با ۴شهید و با مجاهد صدیق حسن موسوی و بیش از ۴۰سال رزم جانانه‌اش، از افتخارات درخشان آذربایجان به‌ویژه تبریز و ارومیه و مرند، محسوب می‌شوند. آنها همهٔ هستی خود را برای آزادی ایران از ستم رژیم سفاک آخوندی فدا کردند.

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/dcc2b618-57db-470a-a409-838fa3018dc1"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات