بیش از ۲۰۰تن از اساتید دانشگاهها طی بیانیهای در اعتراض به بازداشت دانشجویان خواهان آزادی هر چه سریعتر آنها شدند.
در این بیانیه آمده است:
متأسفانه یکبار دیگر شاهد آن هستیم که شنیدهنشدن صدای بخش بزرگی از جامعه در ساختار حاکمیت و تداوم رویهها و تصمیمهای نادرست منجر به جریحهدار شدن وجدان جمعی، ریختهشدنِ خون افراد بیگناه و عزادار شدن ملتِ ایران شده است. در این میان آنچه شگفتیآور است برخورد گسترده و بیضابطه با دانشجویانی است که اعتراض خود را به ظلم و تلاشِ خود را برای تغییر ساختارها به شکل مسالمتآمیز و بدون کوچکترین تعرضی به اموال عمومی یا ارزشهای دینی بیان کردند.
در فضای فعلی به باور ما، اعتراضِ دانشجویان به ظلم و رویههای غلط ساختاری، نشاندهندۀ تعهد اخلاقی، پویایی فضای دانشگاه و وفاداری دانشجویان به آرمانهای گرانقدری چون ظلمستیزی و عدالتخواهی و آزادیخواهی است. همگان باید وجود چنین دانشجویانی را که حاضرند برای دفاع از آزادی و عدالت و کرامت انسانی، از خود گذشتگی کرده و هزینههای آن را به جان بخرند قدر دانسته و در برابر کنشگریِ اخلاقی و انسانی آنها سرِ تعظیم فرود آوردند.
متأسفانه، شاهد آن هستیم که نه فقط حساسیتهای اخلاقی و انسانی دانشجویان گرامی داشته نمیشود بعکس با برخوردهای گسترده با آنان عملاً فضای دانشگاه دعوت به انفعال و بیتفاوتی میشود. ما امضاکنندگان این بیانیه، فراگیر شدنِ بیتفاوتی و سکوت در فضای دانشگاه بهدلیل ترس از هزینههای ابراز نظر و آرمانخواهی و ظلمستیزی را خلاف ارزشهای انسانی و اخلاقی و دینی میدانیم و ضمن دعوتِ همۀ همکاران به ابراز نظر و موضعگیری در دفاع از ظلمستیزی و عدالتخواهی و آزادیخواهی، لازم میدانیم به مسئولیت اجتماعی خود در برابر بهترین دانشجویانمان در دانشگاه عمل کنیم. به همین دلیل با توجه به التهاب کنونی فضای دانشگاه و نگرانیهای بهحق همکلاسیها و والدین و اساتید بازداشت شدگان از سرنوشت آنها و بهویژه با توجه به تجربههای قبلی برخورد با دانشجویان، شدیداً نگرانِ سلامت و سرنوشت دانشجویان بازداشت شدهایم و خواهان آزادی این دانشجویان و حضور آنها سرِ کلاسهای درس در اسرع وقت هستیم. در غیراین صورت التهاب و نگرانی در فضای دانشگاه ادامه خواهد یافت و دانشگاه به فضای معمول خود باز نخواهد نگشت.
مورنینگ داخلی امروز بیمارستان شریعتی
من هم مثل خیلی از اساتید برای اینکه موقعیتی رو که الان دارم به دست بیارم خیلی تلاش کردم. نمیدونم چند سال درس خوندم، چقدر تلاش کردم، اما همه اینارو میبوسم به خاطر اینکه میخوام در وطنم جایی یه رو بسازم که فرزند من در چنین شرایطی زندگی نکنه.