در هر ۳روز شنبه و یکشنبه و دوشنبهٴ این هفته (7 و ۸ و ۹ اسفند) روحانی پیاپی سخنرانی کرد که مضمون اصلی هر ۳سخنرانی، حمله به باند ولیفقیه، بهخصوص شخص خامنهای بود؛ آنچنانکه یکی از رسانههای باند خامنهای نوشت: «3بار کنایه و تقابلجویی با رهبری در دو سخنرانی متوالی، این سؤال را پیش خواهد آورد که آیا این رویه بهصورت اتفاقی پیش آمده؟!... حداقل التزام عملی به ولایت فقیه چقدر است؟!». (1)
ببینیم روحانی در سخنرانیهای اخیر خود چه گفته که این رسانهٴ حکومتی علناً و صراحتاً آن را «کنایه و تقابلجویی» با خامنهای توصیف کرده و روحانی را به عدم «التزام عملی به ولایتفقیه»، که اتهام سنگینی در نظام ولایتفقیه محسوب میشود، متهم کرده است.
روحانی روز شنبه طی سخنرانی در همایش مجریان انتخابات گفت: «هیچ کشوری نبوده که او را به فصل7 منشور سازمان ملل بکشانند و قطعنامه فصل هفتی علیه او تصویب کنند، مگر آنکه یا آن نظام را سرنگون کردهاند یا جنگ را بر آن تحمیل کردهاند». (2)
رسانههای باند ولیفقیه این حرف روحانی را در کنار حرف چندی پیش خامنهای گذاشتند که گفته بود: «این که میگویند ”اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمی بود“این حرف یک دروغ محض است». (3)
خامنهای همچنین طی اظهاراتی از اینکه روحانی گناه وضع آشفته کنونی را میراث دولت احمدینژاد میداند، اظهار ناراحتی کرده و گفته بود: «این حرف که وضع فعلی نتیجه گذشتگان است… مشکلی را حل نمیکند… چند صباح دیگر نیز دیگران همین قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا برای علاج مشکل مردم کاری انجام نشد». (4) اما روحانی با لحنی تند و مهاجم، گفت: «اگر از آن زمان بگویی، به ما میگویند چرا به قبل از این دولت رفتهاید و چهکار دارید به قبل از این دولت؟!»
البته جاهایی هم روحانی در دفاع از خود در برابر حملات دلواپسان از «هدایت و رهبری» و «ارشادات و توصیههای» مقام معظم رهبری حرف میزند و تلاش میکند پشت خامنهای قایم شود و بگوید برجام، هر چه که بود یا هر چه که هست، زیر نظر خامنهای صورت گرفته است.
رویارویی، بین خامنهای و روحانی، به پایینتر هم سرایت کرده است. از جمله در جلسه علنی روز یکشنبه 8اسفند، برخی اعضای مجلس در برابر دستور خامنهای مبنی بر برداشت از صندوق توسعه، زبان به اعتراض گشودند و یکی از اعضای مجلس به نام صادقی گفت: «ما ابتدا که نماینده شدیم فکر میکردیم فاعل بهاختیاریم، ولی در انتهای نمایندگی فهمیدیم مفعول بالاضطرار هستیم» و عضو دیگر مجلس به نام دهقان گفت: «نوع انتقال مطلب از مقام معظم رهبری خدایی نکرده ممکن است که موجب کاستن جایگاه معنوی ولایت بشود».
بههر حال، نیازی بهذکر همهٴ «کنایه (ها) و تقابلجویی» های باند روحانی علیه خامنهای نیست؛ همین چند نمونه کافی است که ببینیم جنگ قدرت درون رژیم آخوندی وارد مرحلهیی شده است که بسیاری از مرز سرخهای درون رژیم ولایت فقیه را به شکل مهار ناپذیری در مینوردد. چرا چنین است؟
خامنهای در شرایط کنونی که با شکست تمام سیاستهای اصلی خود روبهرو شده توان حل و فصل جنگ قدرت درونی رژیم و حتی یک سویه کردن آن را به سود یک جناح از دست داده است. شکست برجام برخلاف آن چه باند خامنهای تلاش میکند وانمود کند، بیش از هر چیز شکست شخص خامنهای است. شکست سیاستهای تجاوزگرانه و تروریستی رژیم در منطقه از سوریه گرفته تا عراق و یمن مشخصاً شکست شخص خامنهای محسوب میشوند. مطالبات اقتصادی و اجتماعی انباشته شده و پاسخ نایافته گوناگون از وضعیت فاجعهبار محیطزیست که مردم بهجانآمده خوزستان را در اعتراض به خیابان کشانده تا فشار معیشتی خردکننده بر کارگران، فرهنگیان یا غارت شدگانی که این روزها حقوق خود را در تجمعات هزاران نفره در برابر مجلس ارتجاع یا سایر مراکز حکومتی فریاد میزنند؛ همه و همه قبل از آن که فلج این یا آن دولت دستنشانده در رژیم آخوندی را نشان دهد (آنچنان که هر دو باند رژیم تلاش میکنند وانمود کنند) نشاندهنده ناتوانی شخص ولیفقیه و تمامیت نظام منفور او در پاسخگویی به ابتداییترین خواستههای برحق معیشتی مردم ایران است.
در چنین شرایطی است که ضعف و طلسمشکستگی خامنهای بیش از پیش بارز شده است و او را در مهار شقه درونی رژیم ناتوان تر و دست باندهای رژیم که حیات تمامیت این نظام را در صورت ادامه چنین روندی بر باد میبییند برای حمله به شخص خامنهای بازتر کرده است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی رجا نیوز- 8اسفند
2 ـ تلویزیون رژیم ـ 7اسفند
3 ـ سخنرانی خامنهای در دیدار با گروهی از مردم آذربایجان ـ 27بهمن 95
4 ـ سخنان خامنهای در درس خارج ـ سایت خامنهای ـ 2اسفند 95.
ببینیم روحانی در سخنرانیهای اخیر خود چه گفته که این رسانهٴ حکومتی علناً و صراحتاً آن را «کنایه و تقابلجویی» با خامنهای توصیف کرده و روحانی را به عدم «التزام عملی به ولایتفقیه»، که اتهام سنگینی در نظام ولایتفقیه محسوب میشود، متهم کرده است.
روحانی روز شنبه طی سخنرانی در همایش مجریان انتخابات گفت: «هیچ کشوری نبوده که او را به فصل7 منشور سازمان ملل بکشانند و قطعنامه فصل هفتی علیه او تصویب کنند، مگر آنکه یا آن نظام را سرنگون کردهاند یا جنگ را بر آن تحمیل کردهاند». (2)
رسانههای باند ولیفقیه این حرف روحانی را در کنار حرف چندی پیش خامنهای گذاشتند که گفته بود: «این که میگویند ”اگر برجام نبود وقوع جنگ حتمی بود“این حرف یک دروغ محض است». (3)
خامنهای همچنین طی اظهاراتی از اینکه روحانی گناه وضع آشفته کنونی را میراث دولت احمدینژاد میداند، اظهار ناراحتی کرده و گفته بود: «این حرف که وضع فعلی نتیجه گذشتگان است… مشکلی را حل نمیکند… چند صباح دیگر نیز دیگران همین قضاوت را درباره ما خواهند کرد که چرا برای علاج مشکل مردم کاری انجام نشد». (4) اما روحانی با لحنی تند و مهاجم، گفت: «اگر از آن زمان بگویی، به ما میگویند چرا به قبل از این دولت رفتهاید و چهکار دارید به قبل از این دولت؟!»
البته جاهایی هم روحانی در دفاع از خود در برابر حملات دلواپسان از «هدایت و رهبری» و «ارشادات و توصیههای» مقام معظم رهبری حرف میزند و تلاش میکند پشت خامنهای قایم شود و بگوید برجام، هر چه که بود یا هر چه که هست، زیر نظر خامنهای صورت گرفته است.
رویارویی، بین خامنهای و روحانی، به پایینتر هم سرایت کرده است. از جمله در جلسه علنی روز یکشنبه 8اسفند، برخی اعضای مجلس در برابر دستور خامنهای مبنی بر برداشت از صندوق توسعه، زبان به اعتراض گشودند و یکی از اعضای مجلس به نام صادقی گفت: «ما ابتدا که نماینده شدیم فکر میکردیم فاعل بهاختیاریم، ولی در انتهای نمایندگی فهمیدیم مفعول بالاضطرار هستیم» و عضو دیگر مجلس به نام دهقان گفت: «نوع انتقال مطلب از مقام معظم رهبری خدایی نکرده ممکن است که موجب کاستن جایگاه معنوی ولایت بشود».
بههر حال، نیازی بهذکر همهٴ «کنایه (ها) و تقابلجویی» های باند روحانی علیه خامنهای نیست؛ همین چند نمونه کافی است که ببینیم جنگ قدرت درون رژیم آخوندی وارد مرحلهیی شده است که بسیاری از مرز سرخهای درون رژیم ولایت فقیه را به شکل مهار ناپذیری در مینوردد. چرا چنین است؟
خامنهای در شرایط کنونی که با شکست تمام سیاستهای اصلی خود روبهرو شده توان حل و فصل جنگ قدرت درونی رژیم و حتی یک سویه کردن آن را به سود یک جناح از دست داده است. شکست برجام برخلاف آن چه باند خامنهای تلاش میکند وانمود کند، بیش از هر چیز شکست شخص خامنهای است. شکست سیاستهای تجاوزگرانه و تروریستی رژیم در منطقه از سوریه گرفته تا عراق و یمن مشخصاً شکست شخص خامنهای محسوب میشوند. مطالبات اقتصادی و اجتماعی انباشته شده و پاسخ نایافته گوناگون از وضعیت فاجعهبار محیطزیست که مردم بهجانآمده خوزستان را در اعتراض به خیابان کشانده تا فشار معیشتی خردکننده بر کارگران، فرهنگیان یا غارت شدگانی که این روزها حقوق خود را در تجمعات هزاران نفره در برابر مجلس ارتجاع یا سایر مراکز حکومتی فریاد میزنند؛ همه و همه قبل از آن که فلج این یا آن دولت دستنشانده در رژیم آخوندی را نشان دهد (آنچنان که هر دو باند رژیم تلاش میکنند وانمود کنند) نشاندهنده ناتوانی شخص ولیفقیه و تمامیت نظام منفور او در پاسخگویی به ابتداییترین خواستههای برحق معیشتی مردم ایران است.
در چنین شرایطی است که ضعف و طلسمشکستگی خامنهای بیش از پیش بارز شده است و او را در مهار شقه درونی رژیم ناتوان تر و دست باندهای رژیم که حیات تمامیت این نظام را در صورت ادامه چنین روندی بر باد میبییند برای حمله به شخص خامنهای بازتر کرده است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ سایت حکومتی رجا نیوز- 8اسفند
2 ـ تلویزیون رژیم ـ 7اسفند
3 ـ سخنرانی خامنهای در دیدار با گروهی از مردم آذربایجان ـ 27بهمن 95
4 ـ سخنان خامنهای در درس خارج ـ سایت خامنهای ـ 2اسفند 95.