درد: دامنهی کوه زندگی، ابری برای بارش الهام
رنج: بزرگترین سرمایهی زندگی
غم: اندوه والا...
نشاط: شادابیِ آرامش، فراتر از شادی
ایثار: بیشتر از وظیفهشناسی، شمعی برابر توفانهای تاریکی
سایه: خاموشترین وفادار
سکوت: پنجرهیی برای همهی صداها، مراقبهی عشق و ادراک، پیوند با هستی
یاد: بارانی که نمیایستد. آفریدهیی که تدفین نمیشود
دوست داشتن: در پردهی عشق، گامی فراتر از عشق...
حسّ: آینهیی برابر درد، رنج، غم، نشاط، ایثار، سایه، سکوت، یاد، دوست داشتن...
***
آزادی: محبوب گمشدهی انسان.
خواهر رهایی.
فطرت و گوهر زندگی. قناریِ همیشه بر لب جوی با دشنهای بر گلویش. کلمهی ذبحگشته با الفباهای تجاوز شده. مقصودِ نیایشِ بامداد و شامگاه خِرد. انرژی متکاثف هستی. صید همیشه خونی و آواره و صلیبکِش. رؤیای بیشکست انسان. آوند شکوفانندهی درخت آفرینش جهان...
تاریخ: چراغ کشف جاپای زمان. آینهی طبیعت و انسان. یادگار صداها و نشانهها. دیرینهتر از دیروز و فراتر از افق فردا. مقصود آفرینش. محو حریمها و بنبستها. فرو ریختن طبقات. نوازشگر رنجهای رهایی...
چشم: مادر نگاه. پنجرهی ضمیر باطن. زبان روح. خلاصهی ندا و تبلور قصد. پرورندهی رؤیا و غنابخش تخیّل. خانهای برای جهان و انسان...
سنگ خارا: پذیرندهی رنجهای ساکت. وفادارِ سرشار از ناگفته...
شعر: ردای شایستهی مرتبت و شأن کلمه. جادوی زبانِ معنا. سپهرِ مینای عاطفه. گهواره، خانه، آشیانه و آسمانِ صور خیال. آینهی رؤیا و آرزو. رامشگر رنج و عشق. خواهر موسیقی. تعریف حیاتی فراتر از زندگی...
قلم: سوگند خدا. تجسمبخش الفبا. فکر فاعل. پردازندهی معنا. نشانهگذار تکاپوی بشر بر جادهی تاریخ...
کاغذ: اقلیم بیارتش و بیدولت و بیسانسور و بیزندان. حریم امن آزادی. گهوارهی فکر و خرد و دانش و آگاهی. خاکِ شکوفانندهی بذر اندیشه و قلم. آینهی بیبدیل تسلسل تاریخ. راهنمای جاپای انسان در سیر دگرگونی حیات...
کلمه: مادر زبانِ گفتار و نوشتار. ترجمهییفکر. سیمای تخیّل. نفسِ حیاتیِ ارتباط. دروازهی تکثیر دانش...
گریه: هایهای نجیب دلتنگی. بُغضِ محبت. ژالههای شکستهدلیِ عشق. شرم محجوب. باران آرام روح زیبای انسان...
موسیقی: زبان مترنّم روح هستی. صدای سخن عشق. فراز و فرود اندوه والا و نشاط بیپروا. خواهر شعر. زبان فراجغرافیا و فرافرهنگ جهانی...
وفا: استغنای ندای وجدان...
رنج: بزرگترین سرمایهی زندگی
غم: اندوه والا...
نشاط: شادابیِ آرامش، فراتر از شادی
ایثار: بیشتر از وظیفهشناسی، شمعی برابر توفانهای تاریکی
سایه: خاموشترین وفادار
سکوت: پنجرهیی برای همهی صداها، مراقبهی عشق و ادراک، پیوند با هستی
یاد: بارانی که نمیایستد. آفریدهیی که تدفین نمیشود
دوست داشتن: در پردهی عشق، گامی فراتر از عشق...
حسّ: آینهیی برابر درد، رنج، غم، نشاط، ایثار، سایه، سکوت، یاد، دوست داشتن...
***
آزادی: محبوب گمشدهی انسان.
خواهر رهایی.
فطرت و گوهر زندگی. قناریِ همیشه بر لب جوی با دشنهای بر گلویش. کلمهی ذبحگشته با الفباهای تجاوز شده. مقصودِ نیایشِ بامداد و شامگاه خِرد. انرژی متکاثف هستی. صید همیشه خونی و آواره و صلیبکِش. رؤیای بیشکست انسان. آوند شکوفانندهی درخت آفرینش جهان...
تاریخ: چراغ کشف جاپای زمان. آینهی طبیعت و انسان. یادگار صداها و نشانهها. دیرینهتر از دیروز و فراتر از افق فردا. مقصود آفرینش. محو حریمها و بنبستها. فرو ریختن طبقات. نوازشگر رنجهای رهایی...
چشم: مادر نگاه. پنجرهی ضمیر باطن. زبان روح. خلاصهی ندا و تبلور قصد. پرورندهی رؤیا و غنابخش تخیّل. خانهای برای جهان و انسان...
سنگ خارا: پذیرندهی رنجهای ساکت. وفادارِ سرشار از ناگفته...
شعر: ردای شایستهی مرتبت و شأن کلمه. جادوی زبانِ معنا. سپهرِ مینای عاطفه. گهواره، خانه، آشیانه و آسمانِ صور خیال. آینهی رؤیا و آرزو. رامشگر رنج و عشق. خواهر موسیقی. تعریف حیاتی فراتر از زندگی...
قلم: سوگند خدا. تجسمبخش الفبا. فکر فاعل. پردازندهی معنا. نشانهگذار تکاپوی بشر بر جادهی تاریخ...
کاغذ: اقلیم بیارتش و بیدولت و بیسانسور و بیزندان. حریم امن آزادی. گهوارهی فکر و خرد و دانش و آگاهی. خاکِ شکوفانندهی بذر اندیشه و قلم. آینهی بیبدیل تسلسل تاریخ. راهنمای جاپای انسان در سیر دگرگونی حیات...
کلمه: مادر زبانِ گفتار و نوشتار. ترجمهییفکر. سیمای تخیّل. نفسِ حیاتیِ ارتباط. دروازهی تکثیر دانش...
گریه: هایهای نجیب دلتنگی. بُغضِ محبت. ژالههای شکستهدلیِ عشق. شرم محجوب. باران آرام روح زیبای انسان...
موسیقی: زبان مترنّم روح هستی. صدای سخن عشق. فراز و فرود اندوه والا و نشاط بیپروا. خواهر شعر. زبان فراجغرافیا و فرافرهنگ جهانی...
وفا: استغنای ندای وجدان...
هجران: غنیتر از دوری، فِراق عاشقانه، انتخاب حیاتی دیگر...
س.ع.نسیم.
س.ع.نسیم.